محرمیت مادرزن در قرآن

(تغییرمسیر از محرمیت مادرزن)
سؤال

چرا در سوره نور مادرزن جزء محارم عنوان نشده است؟


درگاه‌ها
زن-و-خانواده.png


قرآن اشاره‌ای به محرمیت مادرزن با داماد ندارد و تنها گفته است ازدواج با مادرزن حرام است. حکم محرمیت مادرزن با داماد از روایات برداشت شده است.

درباره مادرزن و جزء محارم بودن آن بر داماد می‌توان گفت که خداوند متعال در سوره نساء مادرزن را یکی از افرادی معرفی نموده است که ازدواج با او حرام است، در این سوره آمده: ﴿حرام شده بر شما: مادرانتان؛ دخترانتان، خواهران؛ عمه‌ها؛ خاله‌ها، دختران برادر، دختران خواهرتان؛ مادرانی که شما را شیر داده‌اند؛ خواهران رضاعی شما؛ مادران همسرانتان، دختران همسرانتان؛ عروستان و نیز حرام است که با خواهرزن ازدواج کنید.(نساء:۲۳)

در این آیه مادرزن جزء کسانی است که نمی‌شود با آنها ازدواج نمود؛ و محرم بودن را نمی‌توان از این آیه استفاده کرد چرا که ازدواج با خواهر زن نیز حرام شده ولی محرم نیست.

در سوره نور افرادی را می‌شمارد که بر زنان واجب نیست نزد آنها حجاب داشته باشند و اینها عبارتند از: شوهر؛ پدر، پدر شوهر، پسر، پسرشوهر که از زن دیگر باشد، برادر، پسر برادر، پسر خواهر، زنان مسلمان (بخاطر برخی مسائل خداوند متعال بر زنان مسلمان اجازه نمی‌دهد در کنار زنان غیر مسلمان بدون حجاب باشند) بردگان خود، افراد سفیه که تمایلی به ازدواج ندارند و کودکان ناآشنا به مسائل جنسی.[۱]

اینکه چرا در این آیه به داماد اشاره نشده است تا مادر زن جزء محارم داماد قرار گیرد، بایستی گفت که این آیه در مقام بیان همه محارم زن نمی‌باشد وگرنه در این آیه عمو و دایی را نیز نگفته است، در حالی که عمو و دایی نیز جزء محارم هستند و بر زن لازم نیست در نزد آنها با حجاب کامل باشد؛ و لذا مادر زن، عمو، دایی و ناپدری در روایات آمده است محرم می‌باشند.[۲]

بنابراین خداوند متعال برخی احکام را در قرآن کریم آورده است و برخی دیگر را در روایات که به همه دستور داده است که به این روایات عمل نمایند: ﴿آنچه را رسول خدا(ص) برای شما آورده، بگیرید و از آنچه نهی کرده، خودداری نمائید و از مخالفت خدا بپرهیزید که خداوند کیفرش شدید است.(حشر:۷)



مطالعه بیشتر

  • المیزان، محمد حسین طباطبائی، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، ج۴، ص۴۱۶.

منابع

  1. سوره نور، آیه ۳۱.
  2. طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش، ج۹، ص۵۲۱.