و لقد کرمنا بنی آدم

سؤال

و لقد کرمنا بنی آدم در چه آیه‌ای آمده و به چه معناست؟

آیه ۷۰ سوره اسراء
و لقد کرمنا بنی آدم
مشخصات آیه
واقع در سورهاسراء
شماره آیه۷۰
جزء۱۵
اطلاعات محتوایی
مکان نزولمکه
موضوعکرامت انسان


وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ بخش آغازین آیه ۷۰ سوره اسراء که در بیان تکریم انسان است. اعطای قوه عقل، نطق، استعدادهای مختلف، آزادی اراده، سلطه او بر تمام موجودات روی زمین و قدرت بر اطاعت فرمان خدا از جمله تفسیرهای تکریم انسان در این آیه است.

تکریم در آیه را موهبت و عنایتی دانسته‌اند که مخصوص انسان است و در موجودات دیگر یافت نمی‌شود. شهید مطهری تکریم انسان را کرامت و شرافت در سرشت و آفرینش انسان می‌داند. گفته شده این تکریم، تکریم وجودی و تکوینی آدمیت است و مسلمان و غیر مسلمان را شامل می‌شود.

مفسران این آیه را نوعی منت‌نهادن دانسته‌اند که با عتاب همراه است؛ در این آیه خلاصه‌ای از کرامت‌ها و فضل خدا بیان می‌شود تا انسان شکرگزار باشد، اما انسان این عنایت را نیز مانند همه نعمت‌های الهی کفران می‌کند.

شناخت آیه

در آیه ۷۰ سوره اسراء آمده که خداوند می‌گوید ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب‌ها) حمل کردیم و از چیزهای پاکیزه روزی‌شان دادیم و آنان را بر بسیاری از آفریده‌های خود برتری کامل دادیم.[۱] مفسران صدر این آیه را ناظر بر کرامت نفسی انسان دانسته‌اند: ﴿و لقد کرمنا بنی آدم؛ و ذیل آیه، ناظر به کرامت نسبی است: ﴿فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا[۲]

این آیه را نوعی منت‌نهادن دانسته‌اند که با عتاب همراه است. در آیات گذشته مسخر شدن کشتی به انسان و طلب روزی خدا و اعراض از خدا مطرح بود، در این آیه فرموده: حق آنست که انسان را مورد عنایت و موهبت خود قرار داده‌ایم ولی باز او اهل اعراض و کفران است.[۳] خدا در این آیه خلاصه‌ای از کرامت‌ها و فضل خود را می‌شمارد، باشد که انسان بفهمد پروردگارش نسبت به وی عنایت بیشتری دارد، اما انسان این عنایت را نیز مانند همه نعمت‌های الهی کفران می‌کند.[۴]

تکریم در آیه را موهبت و عنایتی دانسته‌اند که مخصوص انسان است و در موجودات دیگر یافت نمی‌شود. تکریم و شرافت انسان که خدا به او مخصوص کرده، به واسطه عقل و تفکر است که بوسیله آن حق و باطل، مضرّ و نافع و خیر و شرّ را از هم تشخیص می‌دهد، موجودات را به تسخیر خود درمی‌آورد و در جهان به دلخواه خود تصرف می‌کند.[۵]

این آیه مصادیق تکریم را برمی‌شمرد؛ یعنی خداوند انسان را با موهبت عقل مکرَم و محترم کرد و نیز انسان با پیمودن راه‌های دریا و خشکی و دست یافتن به آنها، محترم شد؛ همچنین با دست یافتن به خوردنی‌ها و پوشیدنی‌ها و لذت‌های گوناگون.[۶] از این تکریم، تفضیل و برتری که در آیه آمده روشن می‌شود؛ یعنی اگر انسان در حد خود با موهبت عقل حساب شود دارای تکریم است و اگر او در این مرحله با موجودات دیگر مقایسه شود او بر موجوداتی از قبیل حیوانات و جنّ برتری دارد.[۷] از این جهت انسان امتیازات فراوانی بر مخلوقات دیگر دارد؛ از جمله روح انسان که مجموعه‌ای است از استعدادهای عالی و توانایی بسیار برای پیمودن مسیر تکامل به‌طور نامحدود.[۸]

متن و ترجمه آیه

تکریم انسان

در اینکه خداوند در آیه ۷۰ سوره اسراء، انسان را به چه چیز گرامی داشته، در میان مفسران گفتگو است: اعطای قوه عقل و نطق و استعدادهای مختلف و آزادی اراده، سلطه او بر تمام موجودات روی زمین و شناخت خدا و قدرت بر اطاعت فرمان او از جمله تفسیرهای تکریم انسان در این آیه است. گفته شده همه این مواهب در انسان جمع است و هیچگونه تضادی با هم ندارند، از این جهت گرامی‌داشت خدا نسبت به انسان با همه این مواهب و غیر این مواهب است.[۹]

کرامت انسان را هم در خلقت و هوش و عقل و استعداد دانسته‌اند، و هم در مقام و منزلت و مسجود فرشتگان واقع‌شدن‏.[۱۰] کرامت، گاهی کرامت معنوی و اکتسابی و نزد خداست، مثل کرامتی که خاص اهل تقواست: ﴿گرامی‌ترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست.(حجرات:۱۳) و گاهی کرامت در آفرینش است: ﴿به‌راستی انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم.(تین:۴) گفته شده مراد از «کَرَّمْنا» در این آیه وجه دوّم است.[۱۱] این مقام مربوط به انسانیت ماست و این تکریم، تکریم وجودی و تکوینی آدمیت است و مسلمان و غیر مسلمان را شامل می‌شود.[۱۲]

در این آیه، برای انسان هم کرامت مطرح است، هم فضیلت. درباره تفاوت این دو، گفته شده: الف: کرامت، امتیازی است که در دیگران نیست، امّا فضیلت، امتیازی است که در دیگران نیز هست. ب: کرامت اشاره به نعمت‌های خدادادی در وجود انسان است، بدون تلاش. ولی فضیلت اشاره به نعمت‌هایی است که با تلاش خود انسان همراه با توفیق الهی بدست آمده است. ج: کرامت مربوط به نعمت‌های مادّی است، ولی فضیلت مربوط به نعمت‌های معنوی است.[۱۳]

شهید مطهری (درگذشت: ۱۳۵۸ش) درباره این آیه می‌گوید مقصود این است که در خلقت و آفرینش، انسان تکریم یافته است، یعنی کرامت و شرافت در سرشت و آفرینش او قرار داده شده و کرامت و عزت جزئی از سرشت انسان است.[۱۴] جوادی آملی، مفسر قرآن، معتقد است انسان فی نفسه، کریم خلق شده و شایستگی کرامت زائد را هم دارد.[۱۵]

منابع

  1. قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن‏، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۳.
  2. جوادی آملی، عبدالله، کرامت در قرآن، بی‌جا، مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۹ش، ص۱۸.
  3. قرشی بنابی، علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت‏، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.
  4. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۵۵.
  5. قرشی بنابی، علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت‏، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.
  6. قرشی بنابی، علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت‏، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.
  7. قرشی بنابی، علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت‏، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.
  8. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۱۹۸.
  9. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۱۹۸.
  10. قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن‏، ۱۳۸۸ش، ج۵، ص۹۴.
  11. قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن‏، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۳.
  12. محسنی، محمد آصف، عاشورا و اهمیت دین، کابل، رسالات، ۱۴۳۴ق، ص۱۰.
  13. قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن‏، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۴.
  14. مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، صدرا، ص۲۳۰.
  15. جوادی آملی، عبدالله، کرامت در قرآن، بی‌جا، مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۹ش، ص۱۸.