آیه ۱۱ سوره رعد
شأن نزول و تفسیر آیه ۱۱ سوره رعد چیست؟ مراد از محافظان انسان و معقبات در این آیه چیست؟
آیه ۱۱ سوره رعد دارای دو بخش کلی است؛ بخش اول درباره فرشتگانی است که در تمامی لحظات شب و روز و بهطور متناوب و در تعقیب همدیگر مأمور محافظت انسان از حوادث و مهلکهها هستند. بخش دوم آیه مربوط به سنت تغییر جوامع به واسطه تغییر انسانهاست. بدین معنا که هرگاه جامعه دارای ایمان و عمل صالح، از اطاعت خداوند دست بردارند خدا نیز نعمتهای خویش را به عذاب و نقمت تبدیل میسازد و اگر تقوا پیشه کنند و باز هم اعمال صالح انجام دهند برکات آسمان و زمین را بر روی آنان باز مینماید و عامل دگرگونی و تحولات اساسی هر جامعهای عامل درونی است نه عوامل ظاهری و بیرونی. از این رو آلودگی روحی و نفسی انسانها، جوامع را تغییر میدهد و میتواند در حفظ تمدنها یا زوال آن مؤثر باشد.
متن و ترجمه آیه
﴿ | لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ
برای انسان، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [= حوادث غیر حتمی] حفظ میکنند؛ (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت! رعد:۱۱ |
﴾ |
شأن نزول
براساس روایتی از ابنعباس آیات ۱۰ و ۱۱ سوره رعد درباره «اَربَد بن قیس» و «عامر بن طفیل» نازل گردیده است. طبق این روایت این دو نفر قصد داشتند در حملهای غافلگیرانه پیامبر(ص) را بکشند؛ اما هنگام انجام نقشه، هرچه اربد سعی کرد تا شمشیر بکشد موفق نشد و شمشیر او در غلاف ماند. هنگامی که حضرت متوجه شد، از خداوند خواست تا مَکر این افراد را به خودشان برگرداند؛ صاعقهای بر سر اربد فرود آمد و او را سوزاند. عامر فرار کرد و هنگام فرار، پیامبر را تهدید کرد که با سواران و جنگاوران زیادی به سراغ او خواهد آمد. پیامبر در جواب گفت خداوند او را از این عمل باز خواهد داشت و چندی بعد عامر به طاعون مبتلا شد و مرد.[۱]
شرح آیه
آیه مورد بحث دارای دو موضوع کلی است، در بخش اول آن اشاره به موضوع فرشتگانی میکند که در تمام لحظات محافظ انسان هستند، در این بخش درباره واژه «مُعَقِّبات» بحثهای مختلفی صورت گرفته است. در بخش دوم به بحث اختیار انسان و قدرت او در تغییر سرنوشتش پرداخته شده است.
محافظان انسان
مفسران بر سر تفسیر واژۀ «مُعَقِّبات» اختلاف نظر دارند؛ زیرا تعقیب کردن هر چیز «از پیش رو» ناممکن است.[۲] میتوان اقوال مختلف مفسران را در چهار گروه دستهبندی کرد:
- منظورِ آیه فرشتگانی است که به دنبال یکدیگر میآیند و انسان را از مهلکهها حفظ میکنند.[۳] گفته شده است که نامگذاری این فرشتگان به «معقبات» به این دلیل است که فرشتگان شب بهدنبال فرشتگان روز و فرشتگان روز بهدنبال فرشتگان شب میآیند.[۴]
- منظور آیه، فرشتگانی است که اعمال گذشته و آیندۀ انسان را تا وقت مرگ حفظ و ثبت میکنند.[۵]
- منظور آیه هر سَببی است که خداوند از طریق آن انسان را از خطرات و بلایا حفظ میکند.[۶] ممکن است به همین دلیل باشد که برخی از مفسران معنای معقبات را پادشاهان و زمامدارانی دانستهاند که مردم را بهوسیلۀ قوای نظامی و انتظامی خود از شر متجاوزان و ستمکاران حفظ میکنند.[۷]
- منظور آیه هر امر مادی یا معنوی است که انسان را در طول حیاتش همراهی میکند و بر جسم و روح او احاطه دارد، به شکلی که برخی از آنها در پیش روی او قرار گرفته و بعضی در پشت سر او واقع شدهاند.[۸]
امام صادق(ع) فرمودند: «مَا مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ مَعَهُ مَلَکَانِ یَحْفَظَانِهِ فَإِذَا جَاءَ الْأَمْرُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَلَّیَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَمْرِ اللَّهِ؛ هربندهای را دو فرشته نگهبانی میکند و همین که فرمان (تقدیر) از جانب خدا بیاید، نگهبانان، بندۀ خدا را به امر و مشیّت او میسپارند و وا میگذارند».[۹][۱۰]
در مجموع مراد از محافظتکنندگان، گروهی از فرشتگانند که خدا به آنها مأموریت داده نگهبان و حافظ انسان باشند. این فرشتگان، مأموریت دارند شب و روز و بهطور متناوب سراغ انسان آمده و از جلو و پشت سر، محافظ او باشند.[۱۱][۱۲]
سنت تغییر
بخش دوم آیه مربوط به سنت تغییر جوامع به واسطه تغییر انسانهاست. «سنت تغییر» سنتی است که در مقام بیان عوامل واقعی تمدنها، حکومتها و جوامع بشری است و به دنبال آن از عواملی یاد میکند که به صورت قانون برای بقا یا نابودی اجتماعات بشری قرار داده شده است. از این رو هرگاه جامعه دارای ایمان و عمل صالح، از اطاعت خداوند دست بردارند خدا نیز نعمتهای خویش را به عذاب و نقمت تبدیل میسازد و به جای جریان «سنت هدایت»، آنان را به شقاوت دچار میکند و اگر تقوا پیشه کنند و باز هم اعمال صالح انجام دهند برکات آسمان و زمین را بر روی آنان باز مینماید.[۱۳]
آنچه آیه یازدهم سوره رعد به عنوان عامل جریان سنت تغییر مطرح میکند و بر آن تاکید دارد، تغییر درونی افراد است که قرآن از آن به ﴿مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾ تعبیر نموده است؛ یعنی عامل دگرگونی و تحولات اساسی هر جامعهای عامل درونی است نه عوامل ظاهری و بیرونی. از این رو آلودگی روحی و نفسی انسانها، جوامع را تغییر میدهد و میتواند در حفظ تمدنها یا زوال آن مؤثر باشد. اهمیت این قضیه تا حدی است که امیرالمؤمنین(ع) تغییر و اصلاح درونی افراد را موجب تغییر و اصلاح جامعه معرفی فرموده است.[۱۴][۱۳]
در انتهای آیه برای اینکه اشتباه نشود که با وجود ماموران الهی که عهدهدار حفط انسان هستند، مسأله مجازات و بلاهای الهی چه معنا دارد، اضافه میکند که «هرگاه خداوند به قوم و جمعیتی اراداه سوء و بدی کند، هیچ راه دفاع و بازگشتی نداشته و هیچ کس غیرخدا نمیتواند والی و یاور آنها باشد». به همین دلیل هنگامی که فرمان خدا به عذاب و مجازات یا نابودی قوم و ملتی صادر شود، حافظان و نگهبانان دور میشوند و انسان را تسلیم حوادث میکنند.[۱۵][۱۳]
منابع
- ↑ شرفا، فخری (۱۴۲۶). دفع الإرتیاب فی نزول آیات الکتاب. بیروت، دار القاری. ص۲۳۶.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین (۱۴۱۷). تفسیر المیزان. ج۱۱. قم، جامعه مدرسین. ص۳۰۸ ـ ۳۰۹.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن (۱۳۷۲). مجمع البیان. ج۶. تهران، انتشارات ناصر خسرو. ص۴۳۱.
- ↑ فخرالدین رازی، محمد بن عمر (۱۴۲۰). تفسیر الکبیر. ج۱۹. بیروت، دار احیاء التراث العربی. ص۱۶ ـ ۱۷.
- ↑ کاشانی، فتحالله (۱۳۳۶). تفسیر کبیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین. ج۵. تهران، کتابفروشی و چاپخانه محمدحسن علمی. ص۹۴.
- ↑ فخرالدین رازی، محمد بن عمر (۱۴۲۰). تفسیر الکبیر. ج۱۹. بیروت، دار احیاء التراث العربی. ص۱۹.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن (۱۳۷۲). مجمع البیان. ج۶. تهران، انتشارات ناصر خسرو.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین (۱۴۱۷). تفسیر المیزان. ج۱۱. قم، جامعه مدرسین. ص۳۰۹.
- ↑ عیاشی، محمد بن مسعود (۱۳۸۰). تفسیر عیاشی. ج۲. تهران، چاپخانه علمیه. ص۲۰۵.
- ↑ مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحار الأنوار. ج۵۶. بیروت، دار إحیاء التراث العربی. ص۱۸۶.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. ج۱۰. تهران، دارالکتب الاسلامیه. ص۱۴۳.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین (۱۳۷۴). تفسیر المیزان. ج۱۱. قم، جامعه مدرسین. ص۴۲۰.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ اسکندرلو، محمد جواد (۱۴۰۰). تفسیر آیه یازدهم سوره رعد از نگاه مفسران فریقین، مجله پژوهشهای تفسیر تطبیقی. دانشگاه قم. ص۲۱۹ ـ ۲۴۱.
- ↑ سید رضی، محمد بن حسين (۱۴۱۴). نهج البلاغه. قم، هجرت. ص۵۵۷.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۱). تفسیر نمونه. ج۱۰. تهران، دارالکتب الاسلامیه. ص۱۴۰ ـ ۱۴۷.