پرش به محتوا

آیه ۱۱ سوره رعد: تفاوت میان نسخه‌ها

A.ahmadi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
مراد از محافظان انسان در آیه ۱۱ سوره رعد چیست؟
شأن نزول و تفسیر آیه ۱۱ سوره رعد چیست؟ مراد از محافظان انسان و معقبات در این آیه چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|قرآن}}


== آیه و ترجمه ==
'''آیه ۱۱ سوره رعد''' دارای دو بخش کلی است؛ بخش اول درباره فرشتگانی است که در تمامی لحظات شب و روز و به‌طور متناوب و در تعقیب همدیگر مأمور محافظت [[انسان]] از حوادث و مهلکه‌ها  هستند. بخش دوم [[آیه]] مربوط به سنت تغییر جوامع به واسطه تغییر انسان‌هاست. بدین معنا که هرگاه جامعه دارای [[ایمان]] و [[عمل صالح]]، از [[اطاعت خداوند]] دست بردارند [[خدا]] نیز نعمت‌های خویش را به عذاب و نقمت تبدیل می‌سازد و اگر [[تقوا]] پیشه کنند و باز هم اعمال صالح انجام دهند برکات آسمان و زمین را بر روی آنان باز می‌نماید و عامل دگرگونی و تحولات اساسی هر جامعه‌ای عامل درونی است نه عوامل ظاهری و بیرونی. از این رو آلودگی روحی و نفسی انسان‌ها، جوامع را تغییر می‌دهد و می‌تواند در حفظ تمدن‌ها یا زوال آن مؤثر باشد.
{{قرآن بزرگ|لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ۗ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ
 
== متن و ترجمه آیه ==
{{قرآن بزرگ|لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ
| سوره = رعد
| سوره = رعد
| آیه = ۱۱
| آیه = ۱۱
| ترجمه = برای انسان، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [= حوادث غیر حتمی‌] حفظ می‌کنند؛ (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت!
| ترجمه = برای انسان، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [= حوادث غیر حتمی] حفظ می‌کنند؛ (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت!
}}
}}


== شأن نزول ==
براساس روایتی از [[عبدالله بن عباس|ابن‌عباس]] آیات ۱۰ و ۱۱ [[سوره رعد]] درباره «اَربَد بن قیس» و «عامر بن طفیل» نازل گردیده است. طبق این روایت این دو نفر قصد داشتند در حمله‌ای غافلگیرانه [[پیامبر(ص)]] را بکشند؛ اما هنگام انجام نقشه، هرچه اربد سعی کرد تا شمشیر بکشد موفق نشد و شمشیر او در غلاف ماند. هنگامی که حضرت متوجه شد، از [[خداوند]] خواست تا مَکر این افراد را به خودشان برگرداند؛ صاعقه‌ای بر سر اربد فرود آمد و او را سوزاند. عامر فرار کرد و هنگام فرار، پیامبر را تهدید کرد که با سواران و جنگاوران زیادی به سراغ او خواهد آمد. پیامبر در جواب گفت خداوند او را از این عمل باز خواهد داشت و چندی بعد عامر به طاعون مبتلا شد و مرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع الإرتیاب فی نزول آیات الکتاب|سال=1426|نام=فخری|نام خانوادگی=شرفا|ناشر=بیروت، دار القاری|صفحه=236}}</ref>
== شرح آیه ==
آیه مورد بحث دارای دو موضوع کلی است، در بخش اول آن اشاره به موضوع فرشتگانی می‌کند که در تمام لحظات محافظ انسان هستند، در این بخش درباره واژه «مُعَقِّبات» بحث‌های مختلفی صورت گرفته است. در بخش دوم به بحث اختیار انسان و قدرت او در تغییر سرنوشتش پرداخته شده است.
=== محافظان انسان ===
[[مفسران]] بر سر تفسیر واژۀ «مُعَقِّبات» اختلاف نظر دارند؛ زیرا تعقیب کردن هر چیز «از پیش رو» ناممکن است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر المیزان|سال=1417|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=قم، جامعه مدرسین|جلد=11|صفحه=308 ـ 309}}</ref> می‌توان اقوال مختلف مفسران را در چهار گروه دسته‌بندی کرد:
# منظورِ آیه فرشتگانی است که به دنبال یکدیگر می‌آیند و [[انسان]] را از مهلکه‌ها حفظ می‌کنند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجمع البیان|سال=1372|نام=فضل بن حسن|نام خانوادگی=طبرسی|ناشر=تهران، انتشارات ناصر خسرو|جلد=6|صفحه=431}}</ref> گفته شده است که نامگذاری این [[فرشتگان]] به «معقبات» به این دلیل است که فرشتگان شب به‌دنبال فرشتگان روز و فرشتگان روز به‌دنبال فرشتگان شب می‌آیند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر الکبیر|سال=1420|نام=محمد بن عمر|نام خانوادگی=فخرالدین رازی|ناشر=بیروت، دار احیاء التراث العربی|جلد=19|صفحه=16 ـ 17}}</ref>
# منظور آیه، فرشتگانی است که اعمال گذشته و آیندۀ انسان را تا وقت [[مرگ]] حفظ و ثبت می‌کنند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر کبیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین|سال=1336|نام=فتح‌الله|نام خانوادگی=کاشانی|ناشر=تهران، کتابفروشی و چاپخانه محمدحسن علمی|جلد=5|صفحه=94}}</ref>
# منظور آیه هر سَببی است که خداوند از طریق آن انسان را از خطرات و بلایا حفظ می‌کند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر الکبیر|سال=1420|نام=محمد بن عمر|نام خانوادگی=فخرالدین رازی|ناشر=بیروت، دار احیاء التراث العربی|جلد=19|صفحه=19}}</ref> ممکن است به همین دلیل باشد که برخی از مفسران معنای معقبات را پادشاهان و زمامدارانی دانسته‌اند که مردم را به‌وسیلۀ قوای نظامی و انتظامی خود از شر متجاوزان و ستم‌کاران حفظ می‌کنند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجمع البیان|سال=1372|نام=فضل بن حسن|نام خانوادگی=طبرسی|ناشر=تهران، انتشارات ناصر خسرو|جلد=6}}</ref>
# منظور آیه هر امر مادی یا معنوی است که انسان را در طول حیاتش همراهی می‌کند و بر جسم و [[روح]] او احاطه دارد، به شکلی که برخی از آن‌ها در پیش روی او قرار گرفته و بعضی در پشت سر او واقع شده‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر المیزان|سال=1417|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=قم، جامعه مدرسین|جلد=11|صفحه=309}}</ref>


[[امام صادق(ع)]] فرمودند: {{عربی|مَا مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ مَعَهُ مَلَکَانِ یَحْفَظَانِهِ فَإِذَا جَاءَ الْأَمْرُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَلَّیَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَمْرِ اللَّهِ|ترجمه=هربنده‌ای را دو فرشته نگهبانی می‌کند و همین که فرمان (تقدیر) از جانب خدا بیاید، نگهبانان، بندۀ خدا را به امر و مشیّت او می‌سپارند و وا می‌گذارند}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر عیاشی|سال=1380|نام=محمد بن مسعود|نام خانوادگی=عیاشی|ناشر=تهران، چاپخانه علمیه|جلد=2|صفحه=205}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحار الأنوار|سال=1403|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=بیروت، دار إحیاء التراث العربی|جلد=56|صفحه=186}}</ref>


ضمیرهای چهارگانه «هاء»: «لَهُ»؛ «یَدَیْهِ»؛ «خَلْفِهِ» و «یَحْفَظُونَهُ» همه به یک مرجع برمی‌گردند و قبل از این ضمائر کلمه‌ای که شایستگی و تناسب مرجعیت هر چهار ضمیر را داشته باشد نیست به جز کلمه موصول: «مَنْ» که در آیه قبل قرار داشت: «سَواءٌ مِنْکُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّیْلِ وَ سارِبٌ بِالنَّهارِ»؛ «برای او یکسان است کسانی از شما که پنهانی سخن بگویند، یا آن را آشکار سازند و کسانی که شبانگاه مخفیانه حرکت می‌کنند، یا در روشنایی روز»؛ منظور از «مَنْ» همان انسان است که خداوند در جمیع احوالش از او با خبر است و همین انسان که معقباتی در پیش رو و پشت سر دارد.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمهٔ: محمدباقر موسوی همدانی، قم، جامعهٔ مدرسین، ۱۳۷۴ ش، ج‏۱۱، ص۴۲۰.</ref>
در مجموع مراد از محافظت‌کنندگان، گروهی از فرشتگانند که [[خدا]] به آنها مأموریت داده نگهبان و حافظ [[انسان]] باشند. این فرشتگان، مأموریت دارند شب و روز و به‌طور متناوب سراغ انسان آمده و از جلو و پشت سر، محافظ او باشند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=1374|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=تهران، دارالکتب الاسلامیه|جلد=10|صفحه=143}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر المیزان|سال=1374|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=قم، جامعه مدرسین|جلد=11|صفحه=420}}</ref>


تعقیب به معنای آمدن یا آوردن بعد از آن است، منتها با این حال به نظر می‌رسد که «معقبات از پیش رو»، معنا نداشته باشد، چون گفتیم معنای معقب، چیزی است که از دنبال و پشت سر انسان بیاید، پس ناگزیر باید آدمی را چنین تصور کرد که در راهی می‌رود و معقبات، دورش می‌چرخند و اتفاقاً خداوند از این راه هم خبر داده و فرموده است:
=== سنت تغییر ===
«یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلی رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ»<ref>انشقاق/ ۶.</ref>؛ «ای انسان! غافل مباش از آن روزی که با هر رنج و مشقت که در راه اطاعت و عبادت حق بکوشی عاقبت به حضور پروردگار خود می‌روی و به ملاقات او نائل می‌شوی».
بخش دوم [[آیه]] مربوط به سنت تغییر جوامع به واسطه تغییر انسان‌هاست. «سنت تغییر» سنتی است که در مقام بیان عوامل واقعی [[تمدن]]ها، حکومت‌ها و جوامع بشری است و به دنبال آن از عواملی یاد می‌کند که به صورت [[قانون]] برای بقا یا نابودی اجتماعات بشری قرار داده شده است. از این رو هرگاه جامعه دارای [[ایمان]] و [[عمل صالح]]، از [[اطاعت خداوند]] دست بردارند [[خدا]] نیز نعمت‌های خویش را به عذاب و نقمت تبدیل می‌سازد و به جای جریان «سنت هدایت»، آنان را به شقاوت دچار می‌کند و اگر تقوا پیشه کنند و باز هم اعمال صالح انجام دهند برکات آسمان و زمین را بر روی آنان باز می‌نماید.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر آیه یازدهم سوره رعد از نگاه مفسران فریقین، مجله پژوهش‌های تفسیر تطبیقی|سال=1400|نام=محمد جواد|نام خانوادگی=اسکندرلو|ناشر=دانشگاه قم|صفحه=219 ـ 241}}</ref>
«فَسُبْحانَ الَّذی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»<ref>یس/ ۸۳.</ref>؛ «پس منزّه است خداوندی که مالکیّت و حاکمیّت همه چیز در دست اوست؛ و شما را به سوی او بازمی‌گردانند».
«یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ یَرْحَمُ مَنْ یَشاءُ وَ إِلَیْهِ تُقْلَبُونَ»؛ «هر کس را بخواهد (و مستحق بداند) مجازات می‌کند، و هر کس را بخواهد مورد رحمت قرار می‌دهد؛ و شما را به سوی او بازمی‌گردانند».<ref>عنکبوت/ ۳.</ref>
بنابراین، برای آدمی که بر حسب این ادله به سوی پروردگارش برمی‌گردد، تعقیب کنندگانی است که از پیش رو و از پشت سر مراقب او هستند.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمهٔ: محمدباقر موسوی همدانی، قم، جامعهٔ مدرسین، ۱۳۷۴ ش، ج‏۱۱، ص۴۲۰.</ref>


== محافظت‌کنندگان ==
آنچه آیه یازدهم سوره رعد به عنوان عامل جریان سنت تغییر مطرح می‌کند و بر آن تاکید دارد، تغییر درونی افراد است که قرآن از آن به {{قرآن|مَا بِأَنْفُسِهِمْ}} تعبیر نموده است؛ یعنی عامل دگرگونی و تحولات اساسی هر جامعه‌ای عامل درونی است نه عوامل ظاهری و بیرونی. از این رو آلودگی روحی و نفسی انسان‌ها، جوامع را تغییر می‌دهد و می‌تواند در حفظ تمدن‌ها یا زوال آن مؤثر باشد. اهمیت این قضیه تا حدی است که [[امیرالمؤمنین(ع)]] تغییر و اصلاح درونی افراد را موجب تغییر و اصلاح جامعه معرفی فرموده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=‏نهج البلاغه|سال=1414|نام=محمد بن حسين|نام خانوادگی=سید رضی|ناشر=قم، هجرت|صفحه=557}}</ref><ref name=":0" />
مراد از محافظت‌کنندگان گروهی از فرشتگانند که خدا به آنها مأموریت داده نگهبان و حافظ انسان باشند. این فرشتگان مأموریت دارند در شب و روز به‌طور متناوب به سراغ انسان بیایند و از پیش رو و پشت سر، نگاهبان و حافظ او باشند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، ج‏۱۰، ص۱۴۳.</ref>  


انسان در زندگی خود در معرض آفات و بلاهای زیادی است، حوادثی از درون و برون، انواع بیماری‌ها، انواع حادثه‌ها و خطرات، انسان را احاطه کرده‌اند، مخصوصاً به هنگام کودکی که آگاهی انسان از اوضاع اطراف خود بسیار ناچیز است و هیچگونه تجربه‌ای ندارد، در هر گامی خطری در کمین او نشسته است و گاه انسان تعجب می‌کند که کودک چگونه از لابلای اینهمه حوادث جان به سلامت می‌برد و بزرگ می‌شود و در میان انبوه محرومیت‌ها، عوامل بیماری و خطرات قرار دارند.
در انتهای آیه برای اینکه اشتباه نشود که با وجود ماموران الهی که عهده‌دار حفط انسان هستند، مسأله مجازات و بلاهای الهی چه معنا دارد، اضافه می‌کند که «هرگاه خداوند به قوم و جمعیتی اراداه سوء و بدی کند، هیچ راه دفاع و بازگشتی نداشته و هیچ کس غیرخدا نمی‌تواند والی و یاور آنها باشد». به همین دلیل هنگامی که فرمان خدا به عذاب و مجازات یا نابودی قوم و ملتی صادر شود، حافظان و نگهبانان دور می‌شوند و انسان را تسلیم حوادث می‌کنند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=1371|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=تهران، دارالکتب الاسلامیه|جلد=10|صفحه=140 ـ 147}}</ref><ref name=":0" />
اگر براستی در این مسائل بیندیشیم احساس می‌کنیم که نیروی محافظی هست که ما را در برابر حوادث حفظ می‌کند و همچون سپری از پیش رو و پشت سر محافظ و نگهدار ما است.
در بسیاری از مواقع، حوادث خطرناک برای انسان پیش می‌آید و او معجزه‌آسا از آنها رهایی می‌یابد به طوری که احساس می‌کند همه اینها تصادف نیست بلکه نیروی محافظی از او نگهبانی می‌کند.
امیر مؤمنان علی «ع» فرمودند: «إِنَّ مَعَ کُلِّ إِنْسَانٍ مَلَکَیْنِ یَحْفَظَانِهِ فَإِذَا جَاءَ الْقَدَرُ خَلَّیَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَهُ»؛ «با هر انسانی دو فرشته است که او را حفظ می‌کنند، اما هنگامی که مقدرات حتمی فرا رسد او را رها می‌سازند.»<ref>رضی، محمد، نهج البلاغه، قم، هجرت، ۱۴۱۴ ق، ص۵۰۵، حکمت ۲۰۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ =
| شاخه فرعی۱ = معارف قرآنی
|شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{ارزیابی
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | عکس = <!--خالی | شد-->
  | ویرایش =
  | درگاه = شد
  | لینک‌دهی =
  | ادبیات = شد
  | ناوبری =
  | پیوند = شد
  | نمایه =
  | ناوبری = شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییرمسیر = شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات = شد
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی = شد
  | تکمیل =
  | ارزیابی کیفی = <!--خالی | شد-->
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ضعیف
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:فرشتگان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۵۷

سؤال

شأن نزول و تفسیر آیه ۱۱ سوره رعد چیست؟ مراد از محافظان انسان و معقبات در این آیه چیست؟

درگاه‌ها


آیه ۱۱ سوره رعد دارای دو بخش کلی است؛ بخش اول درباره فرشتگانی است که در تمامی لحظات شب و روز و به‌طور متناوب و در تعقیب همدیگر مأمور محافظت انسان از حوادث و مهلکه‌ها هستند. بخش دوم آیه مربوط به سنت تغییر جوامع به واسطه تغییر انسان‌هاست. بدین معنا که هرگاه جامعه دارای ایمان و عمل صالح، از اطاعت خداوند دست بردارند خدا نیز نعمت‌های خویش را به عذاب و نقمت تبدیل می‌سازد و اگر تقوا پیشه کنند و باز هم اعمال صالح انجام دهند برکات آسمان و زمین را بر روی آنان باز می‌نماید و عامل دگرگونی و تحولات اساسی هر جامعه‌ای عامل درونی است نه عوامل ظاهری و بیرونی. از این رو آلودگی روحی و نفسی انسان‌ها، جوامع را تغییر می‌دهد و می‌تواند در حفظ تمدن‌ها یا زوال آن مؤثر باشد.

متن و ترجمه آیه

شأن نزول

براساس روایتی از ابن‌عباس آیات ۱۰ و ۱۱ سوره رعد درباره «اَربَد بن قیس» و «عامر بن طفیل» نازل گردیده است. طبق این روایت این دو نفر قصد داشتند در حمله‌ای غافلگیرانه پیامبر(ص) را بکشند؛ اما هنگام انجام نقشه، هرچه اربد سعی کرد تا شمشیر بکشد موفق نشد و شمشیر او در غلاف ماند. هنگامی که حضرت متوجه شد، از خداوند خواست تا مَکر این افراد را به خودشان برگرداند؛ صاعقه‌ای بر سر اربد فرود آمد و او را سوزاند. عامر فرار کرد و هنگام فرار، پیامبر را تهدید کرد که با سواران و جنگاوران زیادی به سراغ او خواهد آمد. پیامبر در جواب گفت خداوند او را از این عمل باز خواهد داشت و چندی بعد عامر به طاعون مبتلا شد و مرد.[۱]

شرح آیه

آیه مورد بحث دارای دو موضوع کلی است، در بخش اول آن اشاره به موضوع فرشتگانی می‌کند که در تمام لحظات محافظ انسان هستند، در این بخش درباره واژه «مُعَقِّبات» بحث‌های مختلفی صورت گرفته است. در بخش دوم به بحث اختیار انسان و قدرت او در تغییر سرنوشتش پرداخته شده است.

محافظان انسان

مفسران بر سر تفسیر واژۀ «مُعَقِّبات» اختلاف نظر دارند؛ زیرا تعقیب کردن هر چیز «از پیش رو» ناممکن است.[۲] می‌توان اقوال مختلف مفسران را در چهار گروه دسته‌بندی کرد:

  1. منظورِ آیه فرشتگانی است که به دنبال یکدیگر می‌آیند و انسان را از مهلکه‌ها حفظ می‌کنند.[۳] گفته شده است که نامگذاری این فرشتگان به «معقبات» به این دلیل است که فرشتگان شب به‌دنبال فرشتگان روز و فرشتگان روز به‌دنبال فرشتگان شب می‌آیند.[۴]
  2. منظور آیه، فرشتگانی است که اعمال گذشته و آیندۀ انسان را تا وقت مرگ حفظ و ثبت می‌کنند.[۵]
  3. منظور آیه هر سَببی است که خداوند از طریق آن انسان را از خطرات و بلایا حفظ می‌کند.[۶] ممکن است به همین دلیل باشد که برخی از مفسران معنای معقبات را پادشاهان و زمامدارانی دانسته‌اند که مردم را به‌وسیلۀ قوای نظامی و انتظامی خود از شر متجاوزان و ستم‌کاران حفظ می‌کنند.[۷]
  4. منظور آیه هر امر مادی یا معنوی است که انسان را در طول حیاتش همراهی می‌کند و بر جسم و روح او احاطه دارد، به شکلی که برخی از آن‌ها در پیش روی او قرار گرفته و بعضی در پشت سر او واقع شده‌اند.[۸]

امام صادق(ع) فرمودند: «مَا مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ مَعَهُ مَلَکَانِ یَحْفَظَانِهِ فَإِذَا جَاءَ الْأَمْرُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَلَّیَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَمْرِ اللَّهِ؛ هربنده‌ای را دو فرشته نگهبانی می‌کند و همین که فرمان (تقدیر) از جانب خدا بیاید، نگهبانان، بندۀ خدا را به امر و مشیّت او می‌سپارند و وا می‌گذارند».[۹][۱۰]

در مجموع مراد از محافظت‌کنندگان، گروهی از فرشتگانند که خدا به آنها مأموریت داده نگهبان و حافظ انسان باشند. این فرشتگان، مأموریت دارند شب و روز و به‌طور متناوب سراغ انسان آمده و از جلو و پشت سر، محافظ او باشند.[۱۱][۱۲]

سنت تغییر

بخش دوم آیه مربوط به سنت تغییر جوامع به واسطه تغییر انسان‌هاست. «سنت تغییر» سنتی است که در مقام بیان عوامل واقعی تمدنها، حکومت‌ها و جوامع بشری است و به دنبال آن از عواملی یاد می‌کند که به صورت قانون برای بقا یا نابودی اجتماعات بشری قرار داده شده است. از این رو هرگاه جامعه دارای ایمان و عمل صالح، از اطاعت خداوند دست بردارند خدا نیز نعمت‌های خویش را به عذاب و نقمت تبدیل می‌سازد و به جای جریان «سنت هدایت»، آنان را به شقاوت دچار می‌کند و اگر تقوا پیشه کنند و باز هم اعمال صالح انجام دهند برکات آسمان و زمین را بر روی آنان باز می‌نماید.[۱۳]

آنچه آیه یازدهم سوره رعد به عنوان عامل جریان سنت تغییر مطرح می‌کند و بر آن تاکید دارد، تغییر درونی افراد است که قرآن از آن به ﴿مَا بِأَنْفُسِهِمْ تعبیر نموده است؛ یعنی عامل دگرگونی و تحولات اساسی هر جامعه‌ای عامل درونی است نه عوامل ظاهری و بیرونی. از این رو آلودگی روحی و نفسی انسان‌ها، جوامع را تغییر می‌دهد و می‌تواند در حفظ تمدن‌ها یا زوال آن مؤثر باشد. اهمیت این قضیه تا حدی است که امیرالمؤمنین(ع) تغییر و اصلاح درونی افراد را موجب تغییر و اصلاح جامعه معرفی فرموده است.[۱۴][۱۳]

در انتهای آیه برای اینکه اشتباه نشود که با وجود ماموران الهی که عهده‌دار حفط انسان هستند، مسأله مجازات و بلاهای الهی چه معنا دارد، اضافه می‌کند که «هرگاه خداوند به قوم و جمعیتی اراداه سوء و بدی کند، هیچ راه دفاع و بازگشتی نداشته و هیچ کس غیرخدا نمی‌تواند والی و یاور آنها باشد». به همین دلیل هنگامی که فرمان خدا به عذاب و مجازات یا نابودی قوم و ملتی صادر شود، حافظان و نگهبانان دور می‌شوند و انسان را تسلیم حوادث می‌کنند.[۱۵][۱۳]

منابع

  1. شرفا، فخری (۱۴۲۶). دفع الإرتیاب فی نزول آیات الکتاب. بیروت، دار القاری. ص۲۳۶.
  2. طباطبایی، سید محمد حسین (۱۴۱۷). تفسیر المیزان. ج۱۱. قم، جامعه مدرسین. ص۳۰۸ ـ ۳۰۹.
  3. طبرسی، فضل بن حسن (۱۳۷۲). مجمع البیان. ج۶. تهران، انتشارات ناصر خسرو. ص۴۳۱.
  4. فخرالدین رازی، محمد بن عمر (۱۴۲۰). تفسیر الکبیر. ج۱۹. بیروت، دار احیاء التراث العربی. ص۱۶ ـ ۱۷.
  5. کاشانی، فتح‌الله (۱۳۳۶). تفسیر کبیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین. ج۵. تهران، کتابفروشی و چاپخانه محمدحسن علمی. ص۹۴.
  6. فخرالدین رازی، محمد بن عمر (۱۴۲۰). تفسیر الکبیر. ج۱۹. بیروت، دار احیاء التراث العربی. ص۱۹.
  7. طبرسی، فضل بن حسن (۱۳۷۲). مجمع البیان. ج۶. تهران، انتشارات ناصر خسرو.
  8. طباطبایی، سید محمد حسین (۱۴۱۷). تفسیر المیزان. ج۱۱. قم، جامعه مدرسین. ص۳۰۹.
  9. عیاشی، محمد بن مسعود (۱۳۸۰). تفسیر عیاشی. ج۲. تهران، چاپخانه علمیه. ص۲۰۵.
  10. مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحار الأنوار. ج۵۶. بیروت، دار إحیاء التراث العربی. ص۱۸۶.
  11. مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. ج۱۰. تهران، دارالکتب الاسلامیه. ص۱۴۳.
  12. طباطبایی، سید محمد حسین (۱۳۷۴). تفسیر المیزان. ج۱۱. قم، جامعه مدرسین. ص۴۲۰.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ اسکندرلو، محمد جواد (۱۴۰۰). تفسیر آیه یازدهم سوره رعد از نگاه مفسران فریقین، مجله پژوهش‌های تفسیر تطبیقی. دانشگاه قم. ص۲۱۹ ـ ۲۴۱.
  14. سید رضی، محمد بن حسين (۱۴۱۴). ‏نهج البلاغه. قم، هجرت. ص۵۵۷.
  15. مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۱). تفسیر نمونه. ج۱۰. تهران، دارالکتب الاسلامیه. ص۱۴۰ ـ ۱۴۷.