سحر و راهکارهای قرآنی با آن
![]() | این مقاله هماکنون به دست Fabbasi در حال ویرایش است. |
آیا به سحر و جادو در قرآن اشاره شده است؟ راهکارهای قرآنی برای مقابله با آن چیست؟
تعریف سحر
ارتباط و استفاده علمی و عملی از ارواح، اجنه و شیاطین در اصطلاح لغوی و فقهی، سحر نام دارد.[۱] طبق دلایل قرآنی، روایی و فقهی، ساحری، به صلاح زندگی دنیوی و اخروی انسان نیست. اگرچه در تعریف و تعیین موارد سحر در کتب لغوی و فقهی تعاریف زیادی بیان شده است، اما در این که ارتباط با ارواح، اجنه و شیاطین، سحر نامیده میشود، از مسلّمات شمرده شده است.[۲]
سحر و ساحری در آیات قرآن
واژه سحر و مشتقات آن شصت مرتبه در قرآن آمده است.
- آموزش سحر توسط شیاطین به مردم: ﴿وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطينُ عَلى مُلْكِ سُلَيْمانَ وَ ما كَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لكِنَّ الشَّياطينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ﴾(بقره:۱۰۲)
- آموزش سحر توسط فرشتگان به مردم به اذن الهی: ﴿وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَه فَلا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَه مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ﴾(بقره:۱۰۲)
- متهم شدن پیامبران الهی به ساحر بودن توسط دشمنان: بیشترین آیات مربوط به مشرکان و کفار است که پیامبران الهی را به ساحر بودن و سحر کردن مردم متهم میکردند.[۳]
- ساحران فرعونی: قرآن در داستان حضرت موسی با فرعون از وجود ساحرانی سخن گفته است که در دربار فرعونی بودند و با کارهایی مردم را فریب میدادند.[۴]
مذمت سحر در قرآن
- سحر نشانه کفر: قرآن، به سمت و سوی سحر و ساحری رفتن را نشانه کافر شدن دانسته و حضرت سلیمان(ع) را به خاطر نرفتن به سحر و ساحری، از کفر دور میدادند. [۵] [۶]
- نرسیدن به نعمتهای بهشتی: قرآن عمل به سحر را کاری دانسته که از نعمتهای خدا در قیامت بیبهره میکند و کار ساحری از بدترین کارهاست: ﴿وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ؛ و مسلما مىدانستند هر كسى خريدار اين گونه متاع باشد، در آخرت بهرهاى نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مىدانستند!﴾(بقره:۱۰۲)
- دوری از ایمان و تقوی: قرآن، دنبالهروی از سحر و ساحری نشانه ایمان نیاوردن به خدا و نداشتن تقوی الهی است [۷] که قرآن بعد از داستان سحرآموزی از هاروت وماروت از آن سخن میگوید: ﴿وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَيْرٌ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ؛ و اگر آنها ايمان مىآوردند و پرهيزكارى پيشه مىكردند، پاداشى كه نزد خداست، براى آنان بهتر بود، اگر آگاهى داشتند!﴾(بقره:۱۰۳)
- رستگار نشدن: ﴿وَ لا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتى؛ و ساحر هر جا رود رستگار نخواهد شد!﴾(طه:۶۹)
روشهای باطل کردن سحر
داستان هاروت و ماروت و نازل شدن این دو فرشته برای مقابله با سحر، بیانگر این حقیقت است که راهکارهایی برای مقابله با سحر وجود دارد. این دو فرشته الهی آمده بودند تا این راهها را به مردم یاد دهند، در کنار این چارهای نبود جز اینکه خود سحر هم را تا حدودی یاد دهند تا مردم متوجه شوند چه چیزی سحر است و چگونه با آن باید مقابله کرد؛[۸] هر چند آنها به جای یادگیری روش مقابله با سحر، خود سحر را یاد میگرفتند: ﴿وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ؛ و از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پيروى كردند. و (آن دو) به هيچ كس چيزى ياد نمىدادند، مگر اينكه به او مىگفتند: ما وسيله آزمايشيم كافر نشو؛ ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مىآموختند كه بتوانند به وسيله آن، ميان مرد و همسرش جدايى بيفكنند؛ ولى هيچ گاه نمىتوانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زيان برسانند. آنها قسمتهايى را فرامىگرفتند كه به آنان زيان مىرسانيد و نفعى نمىداد.﴾(بقره:۱۰۲)
آگاهی دهی به مردم
قـرآن نسـبت بـه ماهیـت ایـن موضـوع آگاهــی میدهــد تــا در صــورت مواجهــه بــا چنیــن پدیدههایـی، واکنــش مناســبی نشــان دهــد.
- واقعیت خارجی نداشتن سحر: سحر ظاهری فریبنده دارد، آثاری روانی داشته و مردم را میترساند؛ جامعه باید به این باور برسد که سحر نوعی چشمبندی است و آنی نیست که انسان میپندارد. در ســوره اعــراف و در ماجــرای حـضـرت موسی با ساحران آمده است: ﴿قالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جاؤُ بِسِحْرٍ عَظيمٍ؛ گفت: شما بيفكنيد! و هنگامى (كه وسايل سحر خود را) افكندند، مردم را چشمبندى كردند و ترساندند؛ و سحر عظيمى پديد آوردند.﴾(اعراف:۱۱۶) از عبارت ﴿سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ﴾به دسـت میآیـد کـه جـادوی سـاحران فرعونـی از نـوع چشـمبندی و نشـان دادن اشـیا برخـاف واقـع آن بـوده اسـت و سـاحران پـس از چشـمبندی، بـا حـرکات خویـش سـعی میکردنـد مـردم را بترسانند. [۹] ســاحران تنهــا چشــم مــردم را ســحر میکننــد و در واقعیــت هیــچ تغییــری نمیدهنــد. راهـکار قـرآن هـم ایـن اسـت کـه بـر واقعیـت مترکـز کنیـد، نـه بـر توهـم خـود نسـبت بـه واقعیـت.
- یادگیری علوم مقابله با سحر: بهـر اسـت افـرادی کـه میتواننـد بـر نفـس خـود غلبـه کننـد و از سـحر بـه نفـع خـود و آسـیب دیگـران اسـتفاده نکننـد، اصـول سـحر را یـاد بگیرنـد تـا بتواننـد آسـیب سـاحران را دفـع کننـد: ﴿ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ؛ و از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پيروى كردند. و به هيچ كس چيزى ياد نمىدادند، مگر اينكه از پيش به او مىگفتند: ما وسيله آزمايشيم كافر نشو﴾(بقره:۱۰۲) مفسران با استناد به این آیه، یادگیری دانش مقابله با سحر را جایز دانستهاند. [۱۰]
خواندن سوره فلق و ناس
مفسران گفتهاند این دو سوره خاصیت پناه بردن به خدا را دارد که باعث میشود انسان با این دو سوره خود را از شروری حفظ کند. از همینروی به دو سوره فلق و ناس «معوذتین» میگویند. [۱۱] [۱۲] [۱۳] گفته میشود رسول خدا توسط عدهای جادو و سحر شده بود که این دو سوره نازل شد تا سحر ساحران باطل شود. خدا در این دو سوره به پیامبر(ص) دستوری میدهد که از شر هر چیزی به خداوند پناه ببرد. [۱۴] [۱۵]
خواندن برخی از آیات
برخی کتابهای حدیثی، خواندن و همراه داشتن آیاتی را برای از بین بردن سحر و جادو توصیه کردهاند.
- فردی که سحر شده، آیات: ﴿قالَ مُوسی ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَیُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لا یُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ وَ یُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ﴾(یونس:۸۱و۸۲) را همیشه همراه خود داشته باشد. [۱۶]
- همچنین همراه داشتن آیات﴿وَ أَوْحَیْنا إِلی مُوسی أَنْ أَلْقِ عَصاکَ فَإِذا هِیَ تَلْقَفُ ما یَأْفِکُونَ فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ، فَغُلِبُوا هُنالِکَ وَ انْقَلَبُوا صاغِرِینَ﴾(اعراف:۱۱۷ و ۱۱۹) [۱۷]
- شبها پس از نماز و روزها پیش از نماز هفت مرتبه این آیه را هفت بار بر سحر شده بخوانند: ﴿سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَنَجْعَلُ لَکُمَا سُلْطَانًا فَلَا یَصِلُونَ إِلَیْکُمَا بِآیَاتِنَا أَنْتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغَالِبُونَ﴾(قصص:۳۵) [۱۸]
- خواندن آیه ۶۷ سوره یوسف: ﴿وَ قالَ يا بَنِيَّ لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَ ما أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ عَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ وَ لَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ ما كانَ يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا حاجَةً فِي نَفْسِ يَعْقُوبَ قَضاها وَ إِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِما عَلَّمْناهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون﴾[۱۹]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ جزائری، سید محمد علی. شرح مکاسب محرمه مزجی. ج۲. صص۷۱و۱۱۲.
- ↑ جزائری، سید محمد علی. شرح مکاسب محرمه مزجی. ج۲. ص۱۱۲.
- ↑ سوره مائده، آیه ۱۱۰. سوره انعام، آیه۷. سوره اعراف، آیه۱۰۹. آیه۱۳۲. سوره یونس، آیه۲. آیه ۷۶. سوره هود، آیه۷. سوره اسراء، آیه۴۷. آیه۱۰۱. سوره طه، آیه۵۷. آیه۶۳. سوره انبیاء، آیه۳. سوره فرقان، آیه۸. سوره شعراء، آیه۳۴. سوره نمل، آیه۱۳. سوره قصص، آیه۳۶. آیه۴۸. سوره سبأ، آیه۴۳. سوره صافات، آیه۱۵. سوره ص، آیه۴. سوره غافر، آیه۲۴. سوره زخرف، آیه۳۰. سوره احقاف، آیه۷. سوره ذاریات، آیه۳۹. آیه۵۲. سوره قمر، آیه۲. سوره صف، آیه۶. سوره مدثر، آیه۲.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۳۲- ۱۰۹. سوره یونس، آیه ۸۱-۷۷. سوره طه، آیه ۷۳-۶۳. سوره شعراء، آیه ۴۹-۳۴.
- ↑ سوره بقره، آیه۱۰۲.
- ↑ طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۳۵۳.
- ↑ طوسى، محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ج۱، ص۳۸۵.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۷۲.
- ↑ شاه عبدالعظيمى، حسين، تفسير اثنى عشرى، تهران، ميقات، چاپ اول، ۱۳۶۳ش، ج۴، ص۱۶۲.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۷۹.
- ↑ جویباری، رستگار، تفسیر بصائر، قم، ناشر مؤلف، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۶۰، ص۶۵۸.
- ↑ هاشمزاده هریسی، هاشم، شناخت سورههای قرآن، تهران، انتشارات کتابخانه صدر، ۱۳۷۳ش، ص۶۳۲.
- ↑ طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، انتشارات اسلامی، ج۲۰، ص۶۸۰.
- ↑ سيوطى، عبدالرحمن بن ابىبكر، الاتقان فى علوم القرآن، ترجمه: مهدى حائرى قزوينى، تهران، امير كبير، چاپ سوم، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۴۹۴.
- ↑ واحدى، على بن احمد، اسباب النزول واحدى، مترجم: عليرضا ذكاوتى قراگزلو، تهران، نشر نى، چاپ اول، ۱۳۸۳ش، ص۲۴۹.
- ↑ طبرسی، حسن بن فضل (۱۳۷۰). مکارم الاخلاق. قم: شریف رضی. ص۴۱۴.
- ↑ طبرسی، حسن بن فضل (۱۳۷۰). مکارم الاخلاق. قم: شریف رضی. ص۴۱۴.
- ↑ طبرسی، حسن بن فضل (۱۳۷۰). مکارم الاخلاق. قم: شریف رضی. ص۴۱۴.
- ↑ مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحارالانوار. ج۹۲. بیروت: دار إحياء التراث العربي. ص۱۲۴.