دعوت از مردم با حکمت و موعظه حسنه
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
دعوت مردم با حکمت و موعظه حسنه در کدام آیه از قرآن آمده و شرح و تفسیر آن چیست؟
دعوت مردم با حکمت و موعظه حسنه مضمون آیه ۱۲۵ سوره نحل است.
چگونگی دعوت از مردم
...
معنای حکمت
به وسيله حكمت به سوى راه پروردگارت دعوت كن " حكمت" به معنى علم و دانش و منطق و استدلال است، نخستين گام در دعوت به سوى حق استفاده از منطق صحيح و استدلالات حساب شده است، و به تعبير ديگر دست انداختن در درون فكر و انديشه مردم و به حركت در آوردن آن و بيدار ساختن عقلهاى خفته نخستين گام محسوب مىشود. ص۴۵۵.[۱]
معنى" حكمت"- بطورى كه در مفردات آمده به معناى اصابه حق و رسيدن به آن به وسيله علم و عقل است، و اما" موعظه" بطورى كه از خليل حكايت شده به اين معنا تفسير شده كه كارهاى نيك طورى يادآورى شود كه قلب شنونده از شنيدن آن بيان، رقت پيدا كند، و در نتيجه تسليم گردد، و اما" جدال" بطورى كه در مفردات آمده عبارت از سخن گفتن از طريق نزاع و غلبه جويى است. دقت در اين معانى به دست مىدهد كه مراد از حكمت (و خدا داناتر است) حجتى است كه حق را نتيجه دهد آنهم طورى نتيجه دهد كه هيچ شك و وهن و ابهامى در آن نماند، و موعظه عبارت از بيانى است كه نفس شنونده را نرم، و قلبش را به دقت در آورد، و آن بيانى خواهد بود كه آنچه مايه صلاح حال شنونده است از مطالب عبرتآور كه آثار پسنديده و ثناى جميل ديگر آن را در پى دارد دارا باشد.[۲]
معنای موعظه حسنه
و به وسيله اندرزهاى نيكو و اين دومين گام در طريق دعوت به راه خدا است، يعنى استفاده كردن از عواطف انسانها، چرا كه موعظه، و اندرز بيشتر جنبه عاطفى دارد كه با تحريك آن مىتوان تودههاى عظيم مردم را به طرف حق متوجه ساخت.ص۴۵۶. در حقيقت حكمت از" بعد عقلى" وجود انسان استفاده مىكند و موعظه حسنه از" بعد عاطفى و مقيد ساختن" موعظه" به" حسنه" شايد اشاره به آن است كه اندرز در صورتى مؤثر مىافتد كه خالى از هر گونه خشونت، برترى جويى، تحقير طرف مقابل، تحريك حس لجاجت او و مانند آن بوده باشد، چه بسيارند اندرزهايى كه اثر معكوسى مىگذارند به خاطر آنكه مثلا در حضور ديگران و توام با تحقير انجام گرفته، و يا از آن استشمام برترى جويى گوينده شده است، بنا بر اين موعظه هنگامى اثر عميق خود را مىبخشد كه" حسنه" باشد و به صورت زيبايى پياده شود.[۳]
منظور از حكمت، بيان مصالح و استدلال و برهان است نسبت به كسانى كه اهل استدلال و منطق هستند، غرض از موعظه، تذكير و بيدارى و تحريك عقيده و حسن دينى است، نسبت به كسانى كه ايمان دارند ولى غافل مىباشند.[۴]
مردم را بوسيله قرآن، بدين خداوند دعوت كن، زيرا دين، يگانه راه رسيدن بخشنودى خداوند است. در اينجا قرآن را حكمت ناميده است.[۵]
منابع
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۴۵۵.
- ↑ طباطبايى، محمدحسين، تفسير الميزان، ترجمه محمدباقر موسوی، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم، ۱۳۷۴، ج12، ص: 534
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۴۵۶.
- ↑ قرشى بنابى، علىاكبر، تفسير احسن الحديث، بنیاد بعثت، تهران، ۱۳۷۵ش، ج5، ص: 522 .
- ↑ طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش، ج6، ص: 605.