۳۸۴
ویرایش
Meysamhasani (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
Meysamhasani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{درگاه|قرآن|سنت|تاریخ}} | {{درگاه|قرآن|سنت|تاریخ}} | ||
نزول [[قرآن کریم]] به زبان عربی، ریشه در عللی محیطی همچون؛ «تعصب عربی»، «جغرافیای نزول» و «زبان عربی» داشت، و همچنین در آیات قرآن نیز عللی همچون؛ «[[سنت الهی]]»، «تعقل و تفکر، حفظ و ضبط» نیز گفته شده است. | |||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== علل محیطی == | == علل محیطی == | ||
=== تعصب عربی === | === تعصب عربی === | ||
وقتی آخرین پیامبر و آخرین پیام میخواهد به بشریت عرضه شود، باید به گونهای عمل شود که بدون توسل به | وقتی آخرین پیامبر و آخرین پیام میخواهد به بشریت عرضه شود، باید به گونهای عمل شود که بدون توسل به [[معجزه|معجزات]]، دین خاتم خودبهخود حفظ بشود؛ بنابراین میتوان گفت که مکان نزول و زبان [[قرآن]] این گونه قرار داده شده تا قرآن دارای نگهبانی طبیعی برای حفظ خود باشد و به نگهبان خارجی نیاز نداشته باشد. نازل شدن قرآن به زبان عربی برای حفظ و صیانت ابدی آن بوده است، زیرا تعصب خاصی عربی و قبیله ای اعراب باعث میشود که هیچ وقت به هیچکس اجازه ندهند که زبان عربی را از آنان بگیرد و اساساً کاری که [[آتاتورک]] در [[ترکیه]] انجام داد و خط آن را عوض کرد یا در [[ایران]] بنا بود که انجام بشود ولی شکست خورد، در کشورهایی مثل [[حجاز]] به طورکلی، حتی طرح آن نیز مطرح نشد.<ref>{{یادکرد ژورنال|سال=1379|دوره=سال هفتم|شماره=27|نام=احمد|نام خانوادگی=عابدینی|عنوان=چرا قرآن به زبان عربی نازل شده؟|صفحه=38-39|ژورنال=نشریه بینات}}</ref> | ||
=== مردم حجاز | === جغرافیای نزول و مردم حجاز === | ||
عربهای حجاز به طور ویژه در شرایطی بودند که نه تنها از زبان خود دست بردار نبودند بلکه حکومتها و سلطههای خارجی نیز نمیتوانستند آنان را مجبور کنند که از زبان فرهنگ خود دست بردارند زیرا آنان از قید و بند مسایل حکومتی آزاد بودند و در بادیه به سر میبردند و منطقه وسیع حجاز آنقدر گرم، سوزان و بی آب و علف و امکانات بوده که حتی حکومتهای مقتدر آن زمان، نظیر ایران و روم به آنجا رغبتی نشان نمیدادند… و بر فرض اگر تصمیم میگرفتند که مردم آن سرزمین را نابود یا از زبان اصلی و فرهنگ خودشان برگردانند نمیتوانستند، زیرا آنان در یک منطقه خاص ساکن نبودند.<ref>{{یادکرد ژورنال|سال=1379|دوره=سال هفتم|شماره=27|نام=احمد|نام خانوادگی=عابدینی|عنوان=چرا قرآن به زبان عربی نازل شده؟|صفحه=38-39|ژورنال=نشریه بینات}}</ref> | عربهای حجاز به طور ویژه در شرایطی بودند که نه تنها از زبان خود دست بردار نبودند بلکه حکومتها و سلطههای خارجی نیز نمیتوانستند آنان را مجبور کنند که از زبان فرهنگ خود دست بردارند زیرا آنان از قید و بند مسایل حکومتی آزاد بودند و در بادیه به سر میبردند و منطقه وسیع حجاز آنقدر گرم، سوزان و بی آب و علف و امکانات بوده که حتی حکومتهای مقتدر آن زمان، نظیر ایران و روم به آنجا رغبتی نشان نمیدادند… و بر فرض اگر تصمیم میگرفتند که مردم آن سرزمین را نابود یا از زبان اصلی و فرهنگ خودشان برگردانند نمیتوانستند، زیرا آنان در یک منطقه خاص ساکن نبودند.<ref>{{یادکرد ژورنال|سال=1379|دوره=سال هفتم|شماره=27|نام=احمد|نام خانوادگی=عابدینی|عنوان=چرا قرآن به زبان عربی نازل شده؟|صفحه=38-39|ژورنال=نشریه بینات}}</ref> | ||
منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) محل زایش و بالش بزرگترین تمدنهای تاریخ بوده است. این | منطقه [[غرب آسیا]] (خاورمیانه) محل زایش و بالش بزرگترین تمدنهای تاریخ بوده است. این [[تمدن]]<nowiki/>ها، پیرامون [[مدیترانه]] یا نزدیک به آن شکل گرفتهاند و [[خاورمیانه]] را به منطقهای بینظیر در سراسر جهان تبدیل کردهاند. بخش اصلی منطقهٔ مزبور که شامل سرزمینهای [[فلسطین]]، [[لبنان]]، [[عراق]]، [[سوریه]] و [[اردن]] امروزی است، به دلیل آب و هوای معتدل، از سطح بالای زندگی، رفاه و ثروت فراوان برخودار بوده است. این منطقه همچنین محل آمد و شد کاروانهای تجاری نیز بود. اغلب مردمان این مناطق، انسانهای سوداگر و سودپرست بوده، در حالیکه گروهی دیگر از آنها خواهان فرمانبری از خدای بزرگ و یگانه بودهاند. بین این دو گروه همیشه آتش جنگی بسیار سخت شعلهور بوده است.<ref>{{یادکرد ژورنال|سال=1397|دوره=سال 51|شماره=2|نام=ابوالفضل|نام خانوادگی=خوشمنش|عنوان=قرآن کریم و زبان عربی|صفحه=205|ژورنال=نشریه علمی-پژوهشی پژوهشهای قرآن و حدیث}}</ref> | ||
همچنین میدانیم که شرایع پیش از حضرت نوح و شرایع جدید پس از آن، از حضرت ابراهیم تا حضرت موسی و عیسی در این منطقه در برابر تمدنها و طاغوتهای بزرگ سر برآوردند، اما چنین مقرّر بود که شریعت خاتم از سرزمینی خشک و سوزان برخیزد که کسی طمعی به تصرّف و تملک آن نداشت؛ و اینگونه مقدّر بود که ظهور دعوت نهایی از آن سرزمین، مسبوق به ذخیرهسازی و تمهیدی از قبل باشد، تمهیدی دوراندیشانه که نفع بزرگی برای جهانیان رقم میزد؛ بنای اولین خانهٔ همگانی: {{قرآن|1=إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَهُدًی لِلْعَالَمِینَ|ترجمه=نخستین خانهای که برای مردم بنا شده همان است که در مکه است، که پر برکت و مایه هدایت جهانیان است.|سوره=آل عمران|آیه=96}}<ref>{{یادکرد ژورنال|سال=1397|دوره=سال 51|شماره=2|نام=ابوالفضل|نام خانوادگی=خوشمنش|عنوان=قرآن کریم و زبان عربی|صفحه=206|ژورنال=نشریه علمی-پژوهشی پژوهشهای قرآن و حدیث}}</ref> | همچنین میدانیم که شرایع پیش از [[حضرت نوح(ع)|حضرت نوح]] و شرایع جدید پس از آن، از [[حضرت ابراهیم]] تا [[حضرت موسی]] و [[عیسی]] در این منطقه در برابر تمدنها و طاغوتهای بزرگ سر برآوردند، اما چنین مقرّر بود که شریعت خاتم از سرزمینی خشک و سوزان برخیزد که کسی طمعی به تصرّف و تملک آن نداشت؛ و اینگونه مقدّر بود که ظهور دعوت نهایی از آن سرزمین، مسبوق به ذخیرهسازی و تمهیدی از قبل باشد، تمهیدی دوراندیشانه که نفع بزرگی برای جهانیان رقم میزد؛ بنای اولین خانهٔ همگانی: {{قرآن|1=إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَهُدًی لِلْعَالَمِینَ|ترجمه=نخستین خانهای که برای مردم بنا شده همان است که در مکه است، که پر برکت و مایه هدایت جهانیان است.|سوره=آل عمران|آیه=96}}<ref>{{یادکرد ژورنال|سال=1397|دوره=سال 51|شماره=2|نام=ابوالفضل|نام خانوادگی=خوشمنش|عنوان=قرآن کریم و زبان عربی|صفحه=206|ژورنال=نشریه علمی-پژوهشی پژوهشهای قرآن و حدیث}}</ref> | ||
=== زبان عربی === | === زبان عربی === | ||
به گفته برخی محققین زبان عربی از امکانات فراوانی برای بیان بیشترین حجم از مطالب در کمترین حجم از الفاظ، بدون ابهامگویی و نارسایی برخوردار بوده است.<ref>{{یادکرد ژورنال|سال=1379|دوره=سال هفتم|شماره=27|نام=احمد|نام خانوادگی=عابدینی|عنوان=چرا قرآن به زبان عربی نازل شده؟|صفحه=39|ژورنال=نشریه بینات}}</ref> ولکن برخی دیگر از محققین در این رابطه میگویند: «نزول قرآن کریم به زبان عربی از سر وجود فضیلتی ذاتی برای این زبان نیست، همانگونه که نزول تورات به زبان عبری رجحان ویژهای را برای این زبان اثبات نمیکند و رقم نمیزند، بلکه نزول قرآن به این زبان از سر حکمت و ضرورت و مرتبط با مکان نزول قرآن بوده است.»<ref>{{یادکرد ژورنال|سال=1397|دوره=سال 51|شماره=2|نام=ابوالفضل|نام خانوادگی=خوشمنش|عنوان=قرآن کریم و زبان عربی|صفحه=212|ژورنال=نشریه علمی-پژوهشی پژوهشهای قرآن و حدیث}}</ref> | به گفته برخی محققین زبان عربی از امکانات فراوانی برای بیان بیشترین حجم از مطالب در کمترین حجم از الفاظ، بدون ابهامگویی و نارسایی برخوردار بوده است.<ref>{{یادکرد ژورنال|سال=1379|دوره=سال هفتم|شماره=27|نام=احمد|نام خانوادگی=عابدینی|عنوان=چرا قرآن به زبان عربی نازل شده؟|صفحه=39|ژورنال=نشریه بینات}}</ref> ولکن برخی دیگر از محققین در این رابطه میگویند: «نزول [[قرآن کریم]] به زبان عربی از سر وجود فضیلتی ذاتی برای این زبان نیست، همانگونه که نزول [[تورات]] به زبان عبری رجحان ویژهای را برای این زبان اثبات نمیکند و رقم نمیزند، بلکه نزول قرآن به این زبان از سر حکمت و ضرورت و مرتبط با مکان نزول قرآن بوده است.»<ref>{{یادکرد ژورنال|سال=1397|دوره=سال 51|شماره=2|نام=ابوالفضل|نام خانوادگی=خوشمنش|عنوان=قرآن کریم و زبان عربی|صفحه=212|ژورنال=نشریه علمی-پژوهشی پژوهشهای قرآن و حدیث}}</ref> | ||
== علل قرآنی == | == علل قرآنی == | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
{{قرآن|1=إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ|ترجمه=ما آن را قرآنی عربی نازل کردیم، شاید شما درک کنید (و بیندیشید)!|سوره=یوسف|آیه=۲}} | {{قرآن|1=إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ|ترجمه=ما آن را قرآنی عربی نازل کردیم، شاید شما درک کنید (و بیندیشید)!|سوره=یوسف|آیه=۲}} | ||
علامه طباطبایی در تفسیر آیه فوق مینویسند: «ما این کتاب مشتمل بر آیات را در مرحله نزول ملبس به لباس و واژه عربی و آراسته به زیور آن واژه نازل کردیم تا در خور تعقل تو و قوم و امتت باشد، و اگر در مرحله وحی به قالب الفاظ خواندنی درنمیآمد، یا اگر درمیآمد به لباس واژه عربی ملبس نمیشد، قوم تو پی به اسرار آیات آن نمیبردند… و این خود دلالت میکند بر اینکه الفاظ کتاب عزیز به خاطر اینکه تنها و تنها وحی است و نیز به خاطر اینکه عربی است توانسته است اسرار آیات و حقایق معارف الهی را ضبط و حفظ کند.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه تفسیر المیزان|سال= 1402|نام=محمدحسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی|جلد=11|صفحه=101|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=1374|نام=ناصر|نام خانوادگی= مکارم شیرازی|ناشر=دار الکتب الاسلامیه |جلد=21|صفحه=7-8|مکان=تهران}}</ref> | [[علامه طباطبایی]] در تفسیر آیه فوق مینویسند: «ما این کتاب مشتمل بر آیات را در مرحله نزول ملبس به لباس و واژه عربی و آراسته به زیور آن واژه نازل کردیم تا در خور تعقل تو و قوم و امتت باشد، و اگر در مرحله وحی به قالب الفاظ خواندنی درنمیآمد، یا اگر درمیآمد به لباس واژه عربی ملبس نمیشد، قوم تو پی به اسرار آیات آن نمیبردند… و این خود دلالت میکند بر اینکه الفاظ کتاب عزیز به خاطر اینکه تنها و تنها [[وحی]] است و نیز به خاطر اینکه عربی است توانسته است اسرار آیات و حقایق [[معارف الهی]] را ضبط و حفظ کند.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه تفسیر المیزان|سال= 1402|نام=محمدحسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی|جلد=11|صفحه=101|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=1374|نام=ناصر|نام خانوادگی= مکارم شیرازی|ناشر=دار الکتب الاسلامیه |جلد=21|صفحه=7-8|مکان=تهران}}</ref> | ||
=== سنت الهی === | === سنت الهی === | ||
{{قرآن|وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ|ترجمه=هیچ پیامبری را جز به زبان مردمش نفرستادیم، تا بتواند پیام خدا را برایشان بیان کند.|سوره=ابراهیم|آیه=۴}} | {{قرآن|وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ|ترجمه=هیچ پیامبری را جز به زبان مردمش نفرستادیم، تا بتواند پیام خدا را برایشان بیان کند.|سوره=ابراهیم|آیه=۴}} | ||
علامه طباطبایی مینویسند: «اگر کتاب را به زبان عربی که زبان رسول خدا(ص) است نازل فرموده برای این بوده که سنت او بر این جاری شده که هر پیغمبری را به زبان قوم خودش بفرستد.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه تفسیر المیزان|سال= 1402|نام=محمدحسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی|جلد=11|صفحه=511|مکان=قم}}</ref> | علامه طباطبایی مینویسند: «اگر کتاب را به زبان عربی که زبان [[رسول خدا(ص)]] است نازل فرموده برای این بوده که سنت او بر این جاری شده که هر پیغمبری را به زبان قوم خودش بفرستد.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه تفسیر المیزان|سال= 1402|نام=محمدحسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی|جلد=11|صفحه=511|مکان=قم}}</ref> | ||
آیت الله مکارم میگویند: «زیرا پیامبران در درجه اول با قوم خود، همان ملتی که از میان آنها برخاستهاند، تماس داشتند و نخستین شعاع وحی وسیله پیامبران بر آنها میتابید، و نخستین یاران و یاوران آنها از میان آنان برگزیده میشدند، بنابراین پیامبر باید به زبان آنها و لغت آنها سخن بگوید؛ تا حقایق را به روشنی برای آنان آشکار سازد.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=1374|نام=ناصر|نام خانوادگی= مکارم شیرازی|ناشر=دار الکتب الاسلامیه |جلد=10|صفحه=269|مکان=تهران}}</ref> | [[آیت الله مکارم]] میگویند: «زیرا پیامبران در درجه اول با قوم خود، همان ملتی که از میان آنها برخاستهاند، تماس داشتند و نخستین شعاع وحی وسیله پیامبران بر آنها میتابید، و نخستین یاران و یاوران آنها از میان آنان برگزیده میشدند، بنابراین پیامبر باید به زبان آنها و لغت آنها سخن بگوید؛ تا حقایق را به روشنی برای آنان آشکار سازد.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=1374|نام=ناصر|نام خانوادگی= مکارم شیرازی|ناشر=دار الکتب الاسلامیه |جلد=10|صفحه=269|مکان=تهران}}</ref> | ||
ویرایش