نزول الفاظ قرآن از جانب خداوند


سؤال

آیا الفاظ قرآن کریم از طرف خداوند نازل شده است یا از طرف پیامبر اکرم(ص)؟

قرآن کریم بزرگترین معجزه اسلام از جانب رسول خدا(ص) می‌باشد. در قرآن کریم به تصریح، آورده شدن مانند قرآن، مانند ۱۰ سوره و حتی یک سوره توسط بشر غیرممکن دانسته شده است. علاوه بر این استفاده از عباراتی مانند تلاوت، قرائت و ترتیل در قرآن نشان می‌دهد، خواننده فقط الفاظ آن را می‌خواند و آن‌ها را تکلّم یا ایجاد نمی‌کند، پس الفاظ قرآن توسط خداوند صادر شده است و پیامبر(ص) فقط خواننده آن می‌باشد. نکته دیگر تصریح قرآن، بر الهی بودن آن است، در جایی که از عبارت «کلام الله» برای تعبیر از قرآن استفاده شده است.

تحدی قرآن

قرآن کریم بزرگ‌ترین و مهم‌ترین معجزه اسلام است که با شیواترین سبک و رساترین بیان و استوارترین محتوا در آن زمان عرضه شد، و آنان به خوبی تشخیص دادند که این سخن نمی‌تواند ساخته بشر باشد که این گونه آنان را در مقابل تحدّی و هم‌آوردی ناتوان ساخته است.[۱]

قرآن در چند مرحله تحدّی و هم‌آورد خواستن خود را مطرح کرده است:

  • به‌طور مطلق خواسته سخنی همچون قرآن بیاورند ﴿أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لا یُؤْمِنُونَ. فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ. آنها می‌گویند قرآن را به خدا افترا بسته، ولی آنها ایمان ندارند. اگر راست می‌گویند سخنی همانند آن بیاورند.[۲]
  • به اندازه ده سوره مانند قرآن بیاورند: ﴿أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ.[۳]

آیا کافران می‌گویند این قرآن را خود او به هم بافته و به خدا نسبت می‌دهد؟! بگو: اگر راست می‌گویید شما هم با کمک همه فصحای عرب بدون وحی خدا ده سوره بربافته مانند این قرآن بیاورید.

  • یک سوره مانند قرآن بیاورند: ﴿أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَة مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ.[۴]

بلکه کافران می‌گویند قرآن را (محمد) خود بافته است. بگو: اگر راست می‌گویید شما خود و هم از هر کس نیز می‌توانید کمک بطلبید و یک سوره مانند آن بیاورید.

  • در نهایت برای رد امکان آوردن مانند قرآن، می‌فرماید: ﴿قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الإنْسُ وَالْجِنُّ عَلَی أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ و لو کان بعضهم لبعض ظهیرا «اگر تمام انس و جن گرد هم آیند و بخواهند همانند این قرآن بیاورند هرگز نتوانند، گرچه همگی همدست شوند».

به شهادت قطعی تاریخ، منکران قرآن و رسالت در مقام مبارزه برآمدند، امّا نتوانستند کاری از پیش ببرند و در تحدی با قرآن عاجز ماندند. اکنون نیز هیچ فرد یا گروهی نمی‌تواند سوره‌ای مانند کوچک‌ترین سوره قرآن بیاورد.[۵]

بنابر این، با توجه به اتهام مشرکین، به پیامبر که خود قرآن را جمع‌آوری کرده است، به تصریح خداوند، با این اتهام مقابله کرده و کلام قرآن و آوردن مثل قرآن را غیر مادی و از توانایی بشر خارج می‌داند.

استفاده از الفاظ تلاوت و قرائت

از آیاتی که واژه‌های «قرائت»، «تلاوت» و «ترتیل» به کار برده شده است[۶] فهمیده می‌شود که خواندن قرآن غیر از تکلم و انشاء آن است. این واژه‌ها، از نظر وضع لغت، تنها بازگو کردن سخنان دیگران را می‌رساند، که الفاظ از دیگری باشد و بازگو کننده، آن را صرفاً تلاوت می‌کند و از خود چیزی اضافه نمی‌کند. قرائت در مقابل تکلّم است، قرائت حکایت نثری است که الفاظ و عبارات آن قبلاً تنظیم شده است و تکلّم، انشاء و ایجاد معنا است با الفاظ و عباراتی که خود فرد تنظیم می‌کند و هرگز در جایی از قرآن نیامده است که پیامبر(ص) قرآن را تکلم می‌نمود.

تصریح قرآن به نزول الفاظ توسط خداوند

مشاهده در برخی عبارات قرآن نشان می‌دهد که الفاظ قرآن، کلام الهی است و قابلیت تغییر و تبدل ندارد.

همان‌طور که از قرآن صریحاً به عنوان «کلام الله» یاد شده است.[۷] مانند: ﴿وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّی یَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ[۸] اگر یکی از مشرکان به تو پناه آورد، پناه ده تا کلام خدا را بشنود.

ازسوی دیگر خداوند متعال می‌فرماید: پیامبر اختیار تبدیل و تغییر در قرآن را ندارد: ﴿وَإِذَا تُتْلَی عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالَ الَّذِینَ لا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا یَکُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِی إِنْ أَتَّبِعُ إِلا مَا یُوحَی إِلَیَّ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ[۹] و هنگامی که آیات روشن ما بر آنها خوانده می‌شود، کسانی که ایمان به لقای ما (و روز رستاخیز) ندارند می‌گویند: قرآنی غیر از این بیاور، یا آن را تبدیل کن! بگو: من حق ندارم که از پیش خود آن را تغییر دهم؛ فقط از چیزی که بر من وحی می‌شود، پیروی می‌کنم! من اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از مجازات روز بزرگ (قیامت) می‌ترسم!


مطالعه بیشتر

۱ـ محمد حسین طباطبائی، المیزان، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، (قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، ۱۳۶۳)، ج۱، ص۹۳ تا ۱۳۹.

۲ـ عبدالله جوادی آملی، تسنیم فی تفسیر القرآن الکریم، (قم، اسراء، ۱۳۷۸)، ج۲، ص۴۳۳ تا ۴۴۱.

۳ـ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، (تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۸)، ج۱، ص۱۲۹ تا ۱۳۸.

۴ـ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، (تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۸)، ج۱۱، ص۴۰۵ تا ۴۱۰.

۵ـ عبدالله جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم، قرآن در قرآن، (قم، اسراء، ۱۳۷۸)، ج۱، ص۱۲۷ تا ۱۷۷.

۶ـ محمد باقر سعیدی روشن، علوم قرآنی، (قم، مؤسسه پژوهشی و آموزشی امام خمینی، ۱۳۷۷)، ص۸۹ تا ۱۲۷.

منابع

  1. معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، قم، مؤسسه فرهنگی تمهید، ۱۳۸۰، ص۳۴۵.
  2. طور / ۳۴ – ۳۳.
  3. هود / ۱۳.
  4. یونس / ۳۸؛ بقره / ۲۳.
  5. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، قم، اسراء، ۱۳۷۸، ج۱، ص۱۷۶.
  6. رک: نحل/ ۹۸؛ اسراء/ ۴۵ و ۱۰۶؛ اعلی/ ۶؛ جمعه/ ۲؛ کهف/ ۲۷.
  7. معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص۵۷.
  8. توبه / ۶.
  9. یونس / ۱۵.