آیه «انا لله و انا الیه راجعون»: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = شد | ||
| تیترها = | | تیترها = شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش = شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = |
نسخهٔ ۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۲۳
آیه ۱۵۶ سوره بقره درباره صابران است و یکی از ویژگیهای آنان را بیان میکند که زمانی که مصیبت و بلایی به آنان میرسد آنها میگویند «ما از آن خدا هستیم و به سوی او می رویم.». مفسران تعبیر «إِنَّا لِلَّهِ» را نشاندهنده عبودیت و بندگی بندگان و مالکیت خداوند میدانند و عبارت «إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» را نشانه آخرت و قیامت، و فانی بودن این دنیا میدانند. این دو مفهوم به انسان می فهماند که در برابر مصیبت و بلا، به مقام رضا و تسلیم برسد.
خواندن آیه إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ، هنگام بلا را استرجاع میگویند.
متن آیه
﴿ | الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
كسانى كه چون مصيبتى به آنها رسيد گفتند: ما از آن خدا هستيم و به او باز مىگرديم. بقره:آیه ۱۵۶ |
﴾ |
تفسیر آیه
آیه ۱۵۶ سوره بقره خطاب به مؤمنان مصیبت دیده است و به مؤمنان میگوید همه چیز از جانب خداوند است و اینچنین به آنان آرامش میدهد. امام علی(ع) در تفسیر این آیه میفرماید: «هنگامی که میگوییم ﴿... إِنَّا لِلّهِ…﴾ به مالکیت خداوند نسبت به خود اقرار میکنیم و وقتی میگوییم ﴿... وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾ یعنی ما انسانها از بین رفتنی هستیم و روزی میمیریم.»[۱]
این آیه توجه به اين واقعيت است كه همه از خداوند هستند و بندگان نباید از زوال نعمتها هرگز ناراحت شوند، چرا كه همه اين مواهب بلكه خود انسانها تعلق به خداوند دارند. خداوند يك روز میبخشد و روز ديگر مصلحت میبيند و باز میگيرد و هر دو مصلحت است.[۲] این آیه نشان می دهد در برابر مصیبت و بلا تنها باید به رضا و تسلیم اکتفا کرد.[۳]
در روایاتی آمده که هرکسی بلایی سر او بیاید، این آیه را بخواند ثواب عظیمی میبرد.[۴]
مالکیت خداوند
مفسران آیه «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» را به این معنا دانستهاند که وجود انسان، برای خداوند است. خداوند وجود مستقل بوده و انسان وابسته به او است.[۵] مراد به گفتن (انا للَّه) صرف تلفظ به اين الفاظ و بدون توجه به معناى آن نيست و حتى با گفتن و صرف توجه به معنا هم نيست بلكه بايد به حقيقت معنايش ايمان داشت به اينكه آدمى مملوك خداست و مالكيت خدا به حقيقت ملك است.[۶]
وجود انسان و تمامى موجوداتى كه تابع وجود آدمى هستند، همه قائم به ذات خدا هستند كه انسان را آفريده و ايجاد كرده است. خداوند مالک انسان است و هرگونه تصرفى كه بخواهد در او میكند و خود او هيچگونه اختيار و مالكيتى ندارد و به هيچ وجه مستقل از مالك خود نيست.
مفسران ذیل این آیه توضیح دادهاند که مالکیت حقیقی تنها برای خداوند سبحان است و هیچ انسانی در این مالکیت شریک نیست و مالکیت انسان نسبت به خودش و اموالش و از این امور، ظاهری و مجازی است. و اگر انسان این را بداند، آن وقت در برابر مصایب بی طاقت نمیشود، چون میداند چیزی از خود را از دست نداده است و مالکیت چیزی را ندارد. کسی که بداند مالک چیزی نیست از هیچ مصیبتی متأثر نمیشود و غمگین نمیگردد. کسی که ایمان دارد همه چیز برای خداوند است هیچگاه در برابر مصایب و بدبختیها خود را نمیبازد.[۷]
بازگشت به خداوند
تعبیر «وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» در مورد قیامت دانسته شده است؛ به این معنا که مسیر حرکت انسانها برای حسابرسی و پاداش و جزا به سوی او است. مفسران معتقدند آیه ﴿... إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾ به این معنا نیست که ما روزی با خداوند پیوند داشتهایم و از او جدا شده و دوباره به خداوند رسیده و جزئی از او خواهیم شد. این تبیین را نادرست دانستهاند؛ زیرا خداوند بسیط است و هیچ ترکیبی در او راه ندارد و جزء داشتن، نقص برای خداوند است.
این آیه توجه به اين واقعيت است كه همه به سوى او باز میگردند و اعلام میكند كه اينجا سراى جاويدان نيست، زوال نعمتها و كمبود مواهب و يا كثرت وفور آنها همه زودگذر است، و همه اينها وسيلهاى است براى پيمودن مراحل تكامل. توجه به اين دو اصل اساسى اثر عميقى در ايجاد روح استقامت و صبر دارد.[۸]
منابع
- ↑ مرحوم طبرسی، مجمع البیان، المجمع العالی للتقریب بین المذاهب، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۷۴.
- ↑ تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص: ۵۲۵
- ↑ منهج الصادقين فى إلزام المخالفين، ج۱، ص: ۳۴۳
- ↑ منهج الصادقين فى إلزام المخالفين، ملا فتح الله کاشانی، ج۱، ص: ۳۴۴
- ↑ علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص ۲۹۴.
- ↑ ترجمه تفسير الميزان، طباطبایی، ج۱، ص: ۵۳۱
- ↑ ترجمه تفسير الميزان، علامه طباطبایی، ج۱، ص: ۵۳۳
- ↑ تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص: ۵۲۵