کریم (اسماء الحسنی)

سؤال

کریم صفت خداوند به چه معناست؟

کریم یکی از نام‌های خداوند است. کریم از ریشهٔ کرم در لغت به معانی صفوح (بخشاینده)، حسن، شریف و در کل اسمی جامعِ همهٔ خیرات و فضایل و امور پسندیده است.[۱] همچنین کریم را به معنای کسی که خیر بسیار می‌رساند و چیزی که نفعش دوام دارد معنا کرده‌اند.[۲] کریم ۲۷ بار در قرآن به کار رفته، که فقط در دو آیه، یکی به عنوان اسم خدا (آیه ۴۰ سوره نمل) و دیگری به عنوان صفت خداوند (آیه ۶ سوره انفطار)، است. کریم در قرآن، برای وصف رسول، کتاب (قرآن)، عرش، ملک، مقام، رزق، اجر، قول، مدخل و زوج نیز به کار رفته است. در روایاتی که در آنها اسمای خداوند احصا شده، کریم یکی از ۹۹ اسم حسنای الهی است.[۳]

بر اساس آنچه مفسران و شارحان اسماءالله ذکر کرده‌اند، کریم به سه مفهوم اساسی اشاره دارد: ۱. جواد، یعنی بخشنده‌ای که بسیار و بدون هیچ مانعی می‌بخشد و کفران و عصیان بندگان در بخشش او اثری ندارد و به معنای والاتری یعنی کسی که همهٔ افعالش احسان و انعام است. ۲. صفوح، یعنی کسی که از گناه درمی‌گذرد و عفو می‌کند و برتر از آن، گناه را به حسنه بدل می‌کند. ۳. عزیز.[۴]

کریم را به معانی دیگری نیز دانسته‌اند، از جمله کسی که به وعدهٔ خویش وفا می‌کند، کسی که امید آرزومندان را ناامید نمی‌کند، و کسی که مستغنی از غیر است و بر عطای خود منت نمی‌گذارد. برخی با توجه به معنای لغوی کریم، اساس معنای آن را شتاب به سوی امور خیر دانسته و گفته‌اند که خداوند اکرم الاکرمین است، زیرا سبب هر خیر و آسان کنندهٔ آن است.[۵]

کریم از جمله اسمای خداوند است که بر انسان نیز اطلاق می‌شود، اما در معنایی متفاوت؛ برای انسان، مجازی است و برای خداوند، حقیقی. کریم را از سویی، به اعتبار اینکه صفت نقص (دنائت) را از خداوند نفی می‌کند، از صفات ذات می‌توان به‌شمار آورد. این نفی دنائت به سبب صفات جلال خداوند دانسته شده است. از سوی دیگر، به اعتبار اینکه فضل و بخشش پیش از همه از خداوند آغاز شده است، کریم از صفات فعل به‌شمار می‌آید. به این معنا، کریم حاصل فضل و جود خداوند است.[۶]

علامه طباطبایی گفته است کریم یعنی اگر نعمتی می‌دهد و عطایی می‌کند هیچ قسم سودی را برای خود منظور ندارد، و علاوه بر این در احسانی که می‌کند بدی‌ها و نادانی‌ها و نافرمانی‌های مربوب را در نظر نمی‌گیرد، و از همه اغماض می‌کند، که کفران چنین ربی باز هم زشت‌تر و توجه عتاب و مذمت شدیدتر و روشن‌تر است.[۷]

وجوه معنایی کریم

مفسّران در تفسیر واژه کریم هنگامی که به عنوان وصف خداوند ذکر شود، تعبیرات مختلفی دارند:

بعضی گفته‌اند: کریم بخشنده‌ای است که تمام افعالش احسان است، و انتظار هیچ سودی در مقابل احسان خود ندارد.[۸]

بعضی دیگر گفته‌اند کریم کسی است که متاع قلیل را می‌پذیرد و جزای کثیر در برابر آن می‌دهد.[۹]

بعضی گفته‌اند: کریم کسی است که عطایش هرگز پایان نمی‌گیرد.

بعضی نیز گفته‌اند کریم کسی است که هم آنچه بر او لازم است می‌بخشد و هم آنچه بر او لازم نیست.

گفته شده از آنجا که کَرَم خداوند کامل‌ترین نوع کرم است، همه این مفاهیم و غیر آنها در آن جمع است.[۱۰] در حقیقت همه اینها در مفهوم کریم در صورتی که در حد اعلی همچون کرم خداوند در نظر گرفته شود جمع است. گفته شده در کرم خداوند همین بس که تنها به عفو گنهکار راضی نمی‌شود بلکه گناهان را (در مورد کسانی که شایستگی دارند) به حسنات تبدیل می‌کند.[۱۱]

این واژه در قرآن مجید، گاه وصف «روزی» قرار گرفته، مانند: «رِزْقٌ کَرِیمٌ؛ روزی پر ارزشی است» و گاه وصف فرشتگان «مَلَکٌ کَریْم» و گاه وصف عرش «رَبُّ الْعَرْشِ الْکَریْمِ» و گاه وصف قرآن «انَّهُ لَقُرآنٌ کَرْیْمٌ» و هر یک از این امور دارای نوعی «کرامت» و ارزش والا است.[۱۲]

منابع

  1. صادق‌زاده دربان، فیروزه، «کریم (الکریم)»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، بی‌تا، ذیل مدخل.
  2. کفعمی، ابراهیم‌بن علی، المقام الاسنی فی تفسیر الاسماء الحسنی، تحقیق: فارس حسون، مؤسسة قائم آل محمد(عج)، قم، بیتا، ص۴۵.
  3. صادق‌زاده دربان، فیروزه، «کریم (الکریم)»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، بی‌تا، ذیل مدخل.
  4. صادق‌زاده دربان، فیروزه، «کریم (الکریم)»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، بی‌تا، ذیل مدخل.
  5. صادق‌زاده دربان، فیروزه، «کریم (الکریم)»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، بی‌تا، ذیل مدخل.
  6. صادق‌زاده دربان، فیروزه، «کریم (الکریم)»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، بی‌تا، ذیل مدخل.
  7. طباطبایی، محمدحسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق، ج‏20، ص: 224
  8. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۲۱۹.
  9. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۲۱۹.
  10. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۳۵۱.
  11. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۲۱۹.
  12. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۳۵۱.