کریم (اسماء الحسنی): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
کریم یکی از اسمای حسنای خداوند است. کریم از ریشهٔ کرم، در لغت به معانی صفوح (بخشاینده)، حسَن، شریف و در کل اسمی جامعِ همهٔ خیرات و فضایل و امور پسندیده است.<ref>صادق‌زاده دربان، فیروزه، «کریم (الکریم)»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، بی‌تا، ذیل مدخل.</ref> همچنین آن را به معنای کسی که خیر بسیار می‌رساند و چیزی که نفعش دوام دارد معنا کرده‌اند.<ref>کفعمی، ابراهیم‌بن علی، المقام الاسنی فی تفسیر الاسماء الحسنی، تحقیق: فارس حسون، مؤسسة قائم آل محمد (عج)، قم، بیتا، ص۴۵.</ref>
کریم یکی از اسمای حسنای خداوند است. کریم از ریشهٔ کرم، در لغت به معانی صفوح (بخشاینده)، حسَن، شریف و در کل اسمی جامعِ همهٔ خیرات و فضایل و امور پسندیده است.<ref>صادق‌زاده دربان، فیروزه، «کریم (الکریم)»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، بی‌تا، ذیل مدخل.</ref> همچنین آن را به معنای کسی که خیر بسیار می‌رساند و چیزی که نفعش دوام دارد معنا کرده‌اند.<ref>کفعمی، ابراهیم‌بن علی، المقام الاسنی فی تفسیر الاسماء الحسنی، تحقیق: فارس حسون، مؤسسة قائم آل محمد(عج)، قم، بیتا، ص۴۵.</ref>


کریم ۲۷ بار در قرآن به کاررفته، که فقط در دو آیه، یکی به عنوان اسم خدا (آیه ۴۰ سوره نمل) و دیگری به عنوان صفت خداوند (آیه ۶ سوره انفطار)، است. کریم در قرآن، برای وصف رسول، کتاب (قرآن)، عرش، ملک، مقام، رزق، اجر، قول، مدخل و زوج نیز به کار رفته است؛<ref>صادق‌زاده دربان، فیروزه، «کریم (الکریم)»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، بی‌تا، ذیل مدخل.</ref>
کریم ۲۷ بار در قرآن به کاررفته، که فقط در دو آیه، یکی به عنوان اسم خدا (آیه ۴۰ سوره نمل) و دیگری به عنوان صفت خداوند (آیه ۶ سوره انفطار)، است. کریم در قرآن، برای وصف رسول، کتاب (قرآن)، عرش، ملک، مقام، رزق، اجر، قول، مدخل و زوج نیز به کار رفته است؛<ref>صادق‌زاده دربان، فیروزه، «کریم (الکریم)»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، بی‌تا، ذیل مدخل.</ref>
خط ۱۸: خط ۱۸:


== تیتر ==
== تیتر ==
مفسّران در تفسير واژه كريم هنگامى كه به عنوان وصف خداوند ذكر شود، تعبيرات مختلفى دارند:
مفسّران در تفسیر واژه کریم هنگامی که به عنوان وصف خداوند ذکر شود، تعبیرات مختلفی دارند:


بعضى گفته‌اند: كريم، بخشنده‌اى است كه تمام افعالش احسان است، و انتظار هيچ سودى در مقابل احسان خود ندارد.
بعضی گفته‌اند: کریم، بخشنده‌ای است که تمام افعالش احسان است، و انتظار هیچ سودی در مقابل احسان خود ندارد.


بعضى ديگر گفته‌اند كريم كسى است كه متاع قليل را مى‌پذيرد و جزاى كثير در برابر آن مى‌دهد.
بعضی دیگر گفته‌اند کریم کسی است که متاع قلیل را می‌پذیرد و جزای کثیر در برابر آن می‌دهد.


بعضى گفته‌اند: كريم كسى است كه عطايش هرگز پايان نمى‌گيرد.
بعضی گفته‌اند: کریم کسی است که عطایش هرگز پایان نمی‌گیرد.


بعضى نيز گفته‌اند كريم كسى است كه هم آنچه بر او لازم است مى‌بخشد و هم آنچه بر او لازم نيست.
بعضی نیز گفته‌اند کریم کسی است که هم آنچه بر او لازم است می‌بخشد و هم آنچه بر او لازم نیست.


البتّه دليل خاصى بر هيچ‌يك از اين تفسيرها نداريم، امّا از آنجا كه كَرَم خداوند كاملترين نوع كرم است، همه اين مفاهيم- و غير آنها- در آن جمع است.
البتّه دلیل خاصی بر هیچ‌یک از این تفسیرها نداریم، امّا از آنجا که کَرَم خداوند کاملترین نوع کرم است، همه این مفاهیم- و غیر آنها- در آن جمع است.


اين نكته نيز قابل توجّه است كه اين واژه در قرآن مجيد، گاه وصف «روزى» قرار گرفته، مانند: «رِزْقٌ كَرِيمٌ» «روزى پر ارزشى است» [1] و گاه وصف فرشتگان «مَلَكٌ كَريْم» [2] و گاه وصف عرش، رَبُّ الْعَرْشِ الْكَريْمِ‌ [3] و گاه وصف قرآن‌ انَّهُ لَقُرآنٌ كَرْيْمٌ‌ [4] و هر يك از اين امور داراى نوعى «كرامت» و ارزش والا است.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، پيام قرآن، تهران، دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۳۵۱.</ref>
این نکته نیز قابل توجّه است که این واژه در قرآن مجید، گاه وصف «روزی» قرار گرفته، مانند: «رِزْقٌ کَرِیمٌ» «روزی پر ارزشی است» [۱] و گاه وصف فرشتگان «مَلَکٌ کَریْم» [۲] و گاه وصف عرش، رَبُّ الْعَرْشِ الْکَریْمِ [۳] و گاه وصف قرآن انَّهُ لَقُرآنٌ کَرْیْمٌ [۴] و هر یک از این امور دارای نوعی «کرامت» و ارزش والا است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۳۵۱.</ref>


== تیتر ==
== تیتر ==
در تفسير" كريم" تعبيرات گوناگونى گفته‏اند، بعضى گفته‏اند: كريم بخشنده‏اى است كه تمام افعالش احسان است و هرگز با بخشش خود در پى كسب سود يا دفع زيان نيست.
در تفسیر «کریم» تعبیرات گوناگونی گفته‌اند، بعضی گفته‌اند: کریم بخشنده‌ای است که تمام افعالش احسان است و هرگز با بخشش خود در پی کسب سود یا دفع زیان نیست.


بعضى گفته‏اند: كريم كسى است كه هم آنچه را بر او است و هم آنچه را بر او لازم نيست مى‏بخشد.
بعضی گفته‌اند: کریم کسی است که هم آنچه را بر او است و هم آنچه را بر او لازم نیست می‌بخشد.


و بعضى گفته‏اند: كريم كسى است كه متاع كم را مى‏پذيرد، و بهاى زياد در برابر آن مى‏دهد.
و بعضی گفته‌اند: کریم کسی است که متاع کم را می‌پذیرد، و بهای زیاد در برابر آن می‌دهد.


 
ولی در حقیقت همه اینها در مفهوم کریم در صورتی که در حد اعلی همچون کرم خداوند در نظر گرفته شود جمع است. و در کرم خداوند همین بس که تنها به عفو گنهکار راضی نمی‌شود بلکه گناهان را (در مورد کسانی که شایستگی دارند) به حسنات تبدیل می‌کند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج‏26، ص: 219</ref>
ولى در حقيقت همه اينها در مفهوم كريم در صورتى كه در حد اعلى همچون كرم خداوند در نظر گرفته شود جمع است. و در كرم خداوند همين بس كه تنها به عفو گنهكار راضى نمى‏شود بلكه گناهان را (در مورد كسانى كه شايستگى دارند) به حسنات تبديل مى‏كند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱ش، ج‏26، ص: 219
 
</ref>


== تیتر ==
== تیتر ==
ذیل آیه ۶ انفطار: کریم يعنى اگر نعمتى مى‏دهد و عطايى مى‏كند هيچ قسم سودى را براى خود منظور ندارد، و علاوه بر اين در احسانى كه مى‏كند بديها و نادانيها و نافرمانيهاى مربوب را در نظر نمى‏گيرد، و از همه اغماض مى‏كند، كه كفران چنين ربى باز هم زشت‏تر و توجه عتاب و مذمت شديدتر و روشن‏تر است.<ref>طباطبايى، محمدحسين‏، الميزان في تفسير القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق، ج‏20، ص: 224
ذیل آیه ۶ انفطار: کریم یعنی اگر نعمتی می‌دهد و عطایی می‌کند هیچ قسم سودی را برای خود منظور ندارد، و علاوه بر این در احسانی که می‌کند بدیها و نادانیها و نافرمانیهای مربوب را در نظر نمی‌گیرد، و از همه اغماض می‌کند، که کفران چنین ربی باز هم زشت‌تر و توجه عتاب و مذمت شدیدتر و روشن‌تر است.<ref>طباطبایی، محمدحسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق، ج‏20، ص: 224</ref>
 
</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۵۴

سؤال

کریم صفت خداوند به چه معناست؟

کریم یکی از اسمای حسنای خداوند است. کریم از ریشهٔ کرم، در لغت به معانی صفوح (بخشاینده)، حسَن، شریف و در کل اسمی جامعِ همهٔ خیرات و فضایل و امور پسندیده است.[۱] همچنین آن را به معنای کسی که خیر بسیار می‌رساند و چیزی که نفعش دوام دارد معنا کرده‌اند.[۲]

کریم ۲۷ بار در قرآن به کاررفته، که فقط در دو آیه، یکی به عنوان اسم خدا (آیه ۴۰ سوره نمل) و دیگری به عنوان صفت خداوند (آیه ۶ سوره انفطار)، است. کریم در قرآن، برای وصف رسول، کتاب (قرآن)، عرش، ملک، مقام، رزق، اجر، قول، مدخل و زوج نیز به کار رفته است؛[۳]

در روایاتی که در آنها اسمای خداوند احصا شده، کریم یکی از ۹۹ اسم حسنای الهی است.

بر اساس آنچه مفسران و شارحان اسماءالله ذکر کرده‌اند، کریم به سه مفهوم اساسی اشاره دارد: ۱) جواد، یعنی بخشنده‌ای که بسیار و بدون هیچ مانعی می‌بخشد و کفران و عصیان بندگان در بخشش او اثری ندارد و به معنای والاتری یعنی کسی که همهٔ افعالش احسان و انعام است. ۲) صفوح، یعنی کسی که از گناه درمی‌گذرد و عفو می‌کند و برتر از آن، گناه را به حسنه بدل می‌کند. ۳) عزیز.

کریم را به معانی دیگری نیز دانسته‌اند، از جمله کسی که به وعدهٔ خویش وفا می‌کند، کسی که امید آرزومندان را ناامید نمی‌کند، و کسی که مستغنی از غیر است و بر عطای خود منت نمی‌گذارد. برخی باتوجه به معنای لغوی کریم، اساس معنای آن را شتاب به سوی امور خیر دانسته و گفته‌اند که خداوند اکرم الاکرمین است، زیرا سبب هر خیر و آسان کنندهٔ آن است.[۴]

کریم از جمله اسمای خداوند است که بر انسان نیز اطلاق می‌شود، اما در معنایی متفاوت؛ برای انسان، مجازی است و برای خداوند، حقیقی. کریم را از سویی، به اعتبار اینکه صفت نقص (دنائت) را از خداوند نفی می‌کند، از صفات ذات می‌توان به‌شمار آورد. این نفی دنائت به سبب صفات جلال خداوند دانسته شده است. از سوی دیگر، به اعتبار اینکه فضل و بخشش پیش از همه از خداوند آغاز شده است، کریم از صفات فعل به‌شمار می‌آید. به این معنا، کریم حاصل فضل و جود خداوند است.[۵]

تیتر

مفسّران در تفسیر واژه کریم هنگامی که به عنوان وصف خداوند ذکر شود، تعبیرات مختلفی دارند:

بعضی گفته‌اند: کریم، بخشنده‌ای است که تمام افعالش احسان است، و انتظار هیچ سودی در مقابل احسان خود ندارد.

بعضی دیگر گفته‌اند کریم کسی است که متاع قلیل را می‌پذیرد و جزای کثیر در برابر آن می‌دهد.

بعضی گفته‌اند: کریم کسی است که عطایش هرگز پایان نمی‌گیرد.

بعضی نیز گفته‌اند کریم کسی است که هم آنچه بر او لازم است می‌بخشد و هم آنچه بر او لازم نیست.

البتّه دلیل خاصی بر هیچ‌یک از این تفسیرها نداریم، امّا از آنجا که کَرَم خداوند کاملترین نوع کرم است، همه این مفاهیم- و غیر آنها- در آن جمع است.

این نکته نیز قابل توجّه است که این واژه در قرآن مجید، گاه وصف «روزی» قرار گرفته، مانند: «رِزْقٌ کَرِیمٌ» «روزی پر ارزشی است» [۱] و گاه وصف فرشتگان «مَلَکٌ کَریْم» [۲] و گاه وصف عرش، رَبُّ الْعَرْشِ الْکَریْمِ [۳] و گاه وصف قرآن انَّهُ لَقُرآنٌ کَرْیْمٌ [۴] و هر یک از این امور دارای نوعی «کرامت» و ارزش والا است.[۶]

تیتر

در تفسیر «کریم» تعبیرات گوناگونی گفته‌اند، بعضی گفته‌اند: کریم بخشنده‌ای است که تمام افعالش احسان است و هرگز با بخشش خود در پی کسب سود یا دفع زیان نیست.

بعضی گفته‌اند: کریم کسی است که هم آنچه را بر او است و هم آنچه را بر او لازم نیست می‌بخشد.

و بعضی گفته‌اند: کریم کسی است که متاع کم را می‌پذیرد، و بهای زیاد در برابر آن می‌دهد.

ولی در حقیقت همه اینها در مفهوم کریم در صورتی که در حد اعلی همچون کرم خداوند در نظر گرفته شود جمع است. و در کرم خداوند همین بس که تنها به عفو گنهکار راضی نمی‌شود بلکه گناهان را (در مورد کسانی که شایستگی دارند) به حسنات تبدیل می‌کند.[۷]

تیتر

ذیل آیه ۶ انفطار: کریم یعنی اگر نعمتی می‌دهد و عطایی می‌کند هیچ قسم سودی را برای خود منظور ندارد، و علاوه بر این در احسانی که می‌کند بدیها و نادانیها و نافرمانیهای مربوب را در نظر نمی‌گیرد، و از همه اغماض می‌کند، که کفران چنین ربی باز هم زشت‌تر و توجه عتاب و مذمت شدیدتر و روشن‌تر است.[۸]

منابع

  1. صادق‌زاده دربان، فیروزه، «کریم (الکریم)»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، بی‌تا، ذیل مدخل.
  2. کفعمی، ابراهیم‌بن علی، المقام الاسنی فی تفسیر الاسماء الحسنی، تحقیق: فارس حسون، مؤسسة قائم آل محمد(عج)، قم، بیتا، ص۴۵.
  3. صادق‌زاده دربان، فیروزه، «کریم (الکریم)»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، بی‌تا، ذیل مدخل.
  4. صادق‌زاده دربان، فیروزه، «کریم (الکریم)»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، بی‌تا، ذیل مدخل.
  5. صادق‌زاده دربان، فیروزه، «کریم (الکریم)»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، بی‌تا، ذیل مدخل.
  6. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۳۵۱.
  7. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج‏26، ص: 219
  8. طباطبایی، محمدحسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق، ج‏20، ص: 224