آیات صلح در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

(←‏آیه ۹۰ سوره نساء: ابرابزار، اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۱۴: خط ۱۴:


== آیه ۹۰ سوره نساء ==
== آیه ۹۰ سوره نساء ==
در آیه ۹۰ سوره نساء جنگ با دو گروه منع شده است و باید با آنها صلح کرد. گروه اول آنهایی که با یکی از هم پیمانان شما ارتباط دارند و پیمان بسته‌اند. و دوم کسانی که از نظر موقعیت خاص خود در شرائطی قرار دارند که نه قدرت مبارزه با شما را در خود می‌بینند، و نه توانایی همکاری با شما و مبارزه با قبیله خود دارند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۵۵.</ref> در پایان آیه بار دیگر نسبت به دسته اخیر تأکید کرده و با توضیح بیشتری چنین می‌فرماید: «اگر آنها از پیکار با شما کناره‌گیری کنند و پیشنهاد صلح نمایند خداوند به شما اجازه تعرض نسبت به آنها را نمی‌دهد و موظفید دستی را که به منظور صلح به سوی شما دراز شده بفشارید».<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۵۶.</ref>


مفسران ذیل این آیه گفته‌اند جهاد در اسلام برای سلطه و تحمیل عقیده نیست، بلکه برای دفع شرّ و موانع است. از این جهت اگر آنان از مسلمانان دست برداشته‌اند مسلمانان تعرّض بر آنان نکنند و اگر مسلمانان متعرّض شوند ممکن است خداوند به آنان نیرو دهد.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۲۷.</ref>


در آیه ۹۰ سوره نساء جنگ با دو گروه منع شده است و باید با آنها صلح کرد. گروه اول آنهایی كه با يكى از هم پيمانان شما ارتباط دارند و پيمان بسته ‏اند. و دوم کسانی كه از نظر موقعيت خاص خود در شرائطى قرار دارند كه نه قدرت مبارزه با شما را در خود مى‏بينند، و نه توانايى همكارى با شما و مبارزه با قبيله خود دارند.<ref>مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۵۵.
نکته قابل توجه اینکه قرآن در این آیه و چندین آیه دیگر پیشنهاد صلح را با تعبیر القاء سلام (افکندن صلح) ذکر کرده است که ممکن است اشاره به این مطلب باشد که طرفین نزاع، پیش از آنکه صلح کنند، معمولاً از هم فاصله می‌گیرند و حتی پیشنهاد صلح را با احتیاط طرح می‌کنند، گویی دور از هم ایستاده‌اند و این پیشنهاد را بسوی هم پرتاب می‌نمایند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۵۶.</ref> گفته شده باید به پیمان‌های نظامی حتّی با کفّار، و انگیزه‌های صلح‌طلبانه و تقاضای آتش‌بس، احترام گذاشت. چون در اسلام، صلح اصل است و جنگ، در صورت ضرورت مجوّز دارد.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۲۷.</ref>
 
</ref>  در پايان آيه بار ديگر نسبت به دسته اخير تاكيد كرده و با توضيح بيشترى چنين مى‏فرمايد:" اگر آنها از پيكار با شما كناره‏گيرى كنند و پيشنهاد صلح نمايند خداوند به شما اجازه تعرض نسبت به آنها را نمى‏دهد و موظفيد دستى را كه به منظور صلح به سوى شما دراز شده بفشاريد".<ref>مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۵۶.</ref>
 
مفسران ذیل این آیه گفته اند جهاد در اسلام براى سلطه و تحميل عقيده نيست، بلكه براى دفع شرّ و موانع است. از این جهت اگر آنان از مسلمانان دست برداشته‌‏اند مسلمانان تعرّض بر آنان نكنند و اگر مسلمانان متعرّض شوند ممكن است خداوند به آنان نيرو دهد.<ref>قرائتی، تفسير نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۲۷.</ref>
 
نكته قابل توجه اينكه قرآن در اين آيه و چندين آيه ديگر پيشنهاد صلح را با تعبير القاء سلام (افكندن صلح) ذكر كرده است كه ممكن است اشاره به اين مطلب باشد كه طرفين نزاع، پيش از آنكه صلح كنند، معمولا از هم فاصله مى‏گيرند و حتى پيشنهاد صلح را با احتياط طرح مى‏كنند، گويى دور از هم ايستاده‏اند و اين پيشنهاد را بسوى هم پرتاب مى‏نمايند.<ref>مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۵۶.</ref> گفته شده باید به پيمان‏‌هاى نظامى حتّى با كفّار، و انگيزه‏‌هاى صلح‌‏طلبانه و تقاضاى آتش بس، احترام گذاشت. چون در اسلام، صلح اصل است و جنگ، در صورت ضرورت مجوّز دارد.<ref>قرائتی، تفسير نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۲۷.
 
</ref>
 
 


== آیه ۹۴ سوره نساء ==
== آیه ۹۴ سوره نساء ==

نسخهٔ ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۰

سؤال

چه آیاتی در قرآن به صلح پرداخته است؟

آیات متعدّدی از قرآن مجید در مورد صلح سخن می‌گوید.[۱]

آیه ۶۱ سوره انفال

آیه ۶۱ سوره انفال در بیان این موضوع است که اگر کافران و کسانی که با مسلمانان جنگ دارند، به صلح گرایش پیدا کردند، مسلمانان نیز باید به صلح درآیند و به خدا توکل کنند.[۲] مفسران در توضیح این آیه گفته‌اند از آنجا که به هنگام امضای پیمان صلح غالباً افراد گرفتار تردید می‌شوند در قرآن به پیامبر(ص) دستور داده شده در قبول پیشنهاد صلح تردیدی به خود راه ندهند و چنانچه شرائط آن عاقلانه و عادلانه باشد آن را بپذیرد و بر خدا توکل کند.[۳] مفاد این آیه را لزوم میل به مسالمت و مصالحه دانسته‌اند در موردی که مشرکان به مسالمت و صلح قائل گردند.[۴] صاحب المیزان نوشته است اگر دشمن به صلح و روش مسالمت‌آمیز رغبت کرد پیامبر نیز باید به آن متمایل شود و به خدا توکل کند و نترسد از اینکه مبادا اموری پشت پرده باشد و او را غافل‌گیر کند چون خدا شنوا و دانا است؛ بلکه خداوند یاری نموده و کفایت می‌کند.[۵] گفته شده در پذیرش صلح، هم احتمال خطر و توطئه است و هم زخم زبان برخی دوستان، ولی باید بر خدا توکل کرد.[۶]

آیه ۹۰ سوره نساء

در آیه ۹۰ سوره نساء جنگ با دو گروه منع شده است و باید با آنها صلح کرد. گروه اول آنهایی که با یکی از هم پیمانان شما ارتباط دارند و پیمان بسته‌اند. و دوم کسانی که از نظر موقعیت خاص خود در شرائطی قرار دارند که نه قدرت مبارزه با شما را در خود می‌بینند، و نه توانایی همکاری با شما و مبارزه با قبیله خود دارند.[۷] در پایان آیه بار دیگر نسبت به دسته اخیر تأکید کرده و با توضیح بیشتری چنین می‌فرماید: «اگر آنها از پیکار با شما کناره‌گیری کنند و پیشنهاد صلح نمایند خداوند به شما اجازه تعرض نسبت به آنها را نمی‌دهد و موظفید دستی را که به منظور صلح به سوی شما دراز شده بفشارید».[۸]

مفسران ذیل این آیه گفته‌اند جهاد در اسلام برای سلطه و تحمیل عقیده نیست، بلکه برای دفع شرّ و موانع است. از این جهت اگر آنان از مسلمانان دست برداشته‌اند مسلمانان تعرّض بر آنان نکنند و اگر مسلمانان متعرّض شوند ممکن است خداوند به آنان نیرو دهد.[۹]

نکته قابل توجه اینکه قرآن در این آیه و چندین آیه دیگر پیشنهاد صلح را با تعبیر القاء سلام (افکندن صلح) ذکر کرده است که ممکن است اشاره به این مطلب باشد که طرفین نزاع، پیش از آنکه صلح کنند، معمولاً از هم فاصله می‌گیرند و حتی پیشنهاد صلح را با احتیاط طرح می‌کنند، گویی دور از هم ایستاده‌اند و این پیشنهاد را بسوی هم پرتاب می‌نمایند.[۱۰] گفته شده باید به پیمان‌های نظامی حتّی با کفّار، و انگیزه‌های صلح‌طلبانه و تقاضای آتش‌بس، احترام گذاشت. چون در اسلام، صلح اصل است و جنگ، در صورت ضرورت مجوّز دارد.[۱۱]

آیه ۹۴ سوره نساء

...

آیه ۲۵ سوره یونس

...

منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر، از تو سؤال می‌کنند (مجموعه سوالات قرآنی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله)، قم، ناشر: امام علی بن ابی طالب علیه السلام، ۱۳۸۷ش، ص۹۱.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۳۰.
  3. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۳۰.
  4. شهابی، محمود، ادوار فقه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۸۹.
  5. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۱۱۷.
  6. قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن‏، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۳۴۸.
  7. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۵۵.
  8. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۵۶.
  9. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۲۷.
  10. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۵۶.
  11. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۲۷.