مطلاق بودن امام حسن(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
احاديث فراواني در منفور بودن طلاق داريم و طلاق گرچه حلال است؛ اما جز در موارد خاصّي مانند ناسازگاري و درگيري و کشمکش ميان دو همسر، مبغوض خداوند است. روايات بسياري بر اين مطلب دلالت دارند و در سيره امامان نيز نمي‌توان نشانه‌اي از زياده‌روي در طلاق يافت. با اين حال، گزارش‌هايي در دست است که امام حسن عليه السلام را «مِطلاق» ( اين واژه بر وزن «مِفعال»، از صيغه‌هاي مبالغه است؛ يعني کسي که بسيار طلاق مي‌دهد.) معرّفي مي‌کند. اين روايات، عدد اين طلاق‌ها را با تفاوت فاحشي گزارش کرده‌اند و از اين نظر مضطرب هستند. برخي از آنها اعدادي باورنکردني مانند پنجاه طلاق را نقل کرده‌اند؛ اما بدتر از آن، سخني است که به امام علي عليه السلام نسبت داده‌اند که به دليل مطلاق بودن فرزندش، مردم را از تزويج دخترانشان به وي، باز داشته است. اين گزارش‌ها چنان شگفت‌انگيزند که حتي برخي از محدّثان با گرايش اخباري‌گري نيز ـ مانند شيخ يوسف بحراني ـ آنها را نپذيرفته و سخن راندن ص۲۸۰ در اين مقوله را اسايه ادب به ساحت امام حسن عليه السلام دانسته‌اند.<ref>مسعودى، عبدالهادى،‌  آسيب شناخت حديث، قم، آستانه مقدسه قم، انتشارات زائر،‌ ۱۳۸۹ش، ص۲۸۰.</ref>  
احادیث فراوانی در منفور بودن طلاق داریم و طلاق گرچه حلال است؛ اما جز در موارد خاصّی مانند ناسازگاری و درگیری و کشمکش میان دو همسر، مبغوض خداوند است. روایات بسیاری بر این مطلب دلالت دارند و در سیره امامان نیز نمی‌توان نشانه‌ای از زیاده‌روی در طلاق یافت. با این حال، گزارش‌هایی در دست است که امام حسن علیه السلام را «مِطلاق» (این واژه بر وزن «مِفعال»، از صیغه‌های مبالغه است؛ یعنی کسی که بسیار طلاق می‌دهد) معرّفی می‌کند. این روایات، عدد این طلاق‌ها را با تفاوت فاحشی گزارش کرده‌اند و از این نظر مضطرب هستند. برخی از آنها اعدادی باورنکردنی مانند پنجاه طلاق را نقل کرده‌اند؛ اما بدتر از آن، سخنی است که به امام علی علیه السلام نسبت داده‌اند که به دلیل مطلاق بودن فرزندش، مردم را از تزویج دخترانشان به وی، بازداشته است. این گزارش‌ها چنان شگفت‌انگیزند که حتی برخی از محدّثان با گرایش اخباری‌گری نیز ـ مانند شیخ یوسف بحرانی ـ آنها را نپذیرفته و سخن راندن ص۲۸۰ در این مقوله را اسایه ادب به ساحت امام حسن علیه السلام دانسته‌اند.<ref>مسعودی، عبدالهادی، آسیب شناخت حدیث، قم، آستانه مقدسه قم، انتشارات زائر، ۱۳۸۹ش، ص۲۸۰.</ref>


فيض کاشاني نيز تنها آنها را نقل کرده است. ( المحجّة البيضاء، فيض کاشاني، ج ص 130.) ما يک حديث را آورده و دنباله بحث را به کتاب وضع و نقد حديث ارجاع مي‌دهيم: حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادِ بْنِ عِيسَي عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أبِي عَبْدِ اللهِ عليه السلام قَالَ: إِنَّ عَلِيّاً قَالَ وَهُوَ عَلَي الْمِنْبَرِ: «لَا تُزَوِّجُوا الْحَسَنَ فَإِنَّهُ رَجُلٌ مِطْلَاقٌ». فَقَامَ رَجُلٌ مِنْ هَمْدَانَ فَقَالَ: «بَلَي وَاللهِ لَنُزَوِّجَنَّهُ وَهُوَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ وَابْنُ أمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام فَإِنْ شَاءَ أمْسَكَ وَإِنْ شَاءَ طَلَّقَ». [2] (الكافي، ج ص 56 ) عبد الله بن سنان گويد: امام صادق عليه السلام فرمودند: امام علي عليه السلام بر منبر فرمود: «به حسن زن مدهيد؛ چراکه او بسيار طلاق مي‌دهد». پس مردي از قبيله هَمْدان بر خاست و عرض کرد: «به خدا سوگند که به او زن خواهيم داد. او فرزند رسول خدا و فرزند امير مؤمنان است؛ اگر خواست، نگه ‌دارد و اگر خواست، طلاق ‌دهد».<ref>مسعودى، عبدالهادى،‌  آسيب شناخت حديث، قم، آستانه مقدسه قم، انتشارات زائر،‌ ۱۳۸۹ش، ص۲۸۱.</ref>
فیض کاشانی نیز تنها آنها را نقل کرده است. (المحجّة البیضاء، فیض کاشانی، ج ۳، ص ۱۳۰.) ما یک حدیث را آورده و دنباله بحث را به کتاب وضع و نقد حدیث ارجاع می‌دهیم: حُمَیْدُ بْنُ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِیَادِ بْنِ عِیسَی عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أبِی عَبْدِ اللهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ عَلِیّاً قَالَ وَهُوَ عَلَی الْمِنْبَرِ: «لَا تُزَوِّجُوا الْحَسَنَ فَإِنَّهُ رَجُلٌ مِطْلَاقٌ». فَقَامَ رَجُلٌ مِنْ هَمْدَانَ فَقَالَ: «بَلَی وَاللهِ لَنُزَوِّجَنَّهُ وَهُوَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ وَابْنُ أمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فَإِنْ شَاءَ أمْسَکَ وَإِنْ شَاءَ طَلَّقَ». [۲] (الکافی، ج ۶، ص ۵۶) عبدالله بن سنان گوید: امام صادق علیه السلام فرمودند: امام علی علیه السلام بر منبر فرمود: «به حسن زن مدهید؛ چراکه او بسیار طلاق می‌دهد». پس مردی از قبیله هَمْدان برخاست و عرض کرد: «به خدا سوگند که به او زن خواهیم داد. او فرزند رسول خدا و فرزند امیر مؤمنان است؛ اگر خواست، نگه دارد و اگر خواست، طلاق دهد».<ref>مسعودی، عبدالهادی، آسیب شناخت حدیث، قم، آستانه مقدسه قم، انتشارات زائر، ۱۳۸۹ش، ص۲۸۱.</ref>


گزارش های شایعه مطلاق بودن امام حسن(ع)، با معیارها و ویژگی های امامت، ناسازگار بوده، قابل پذیرش نیست. سخنرانی امیر مؤمنان(ع) نیز که حکایت از اختلاف معصومان دارد که با مبانی اعتقادی شیعه و شخصیت امام حسن(ع)، ناسازگار بوده، مردود است. از منظر سیاسی نیز سخنرانی امیر مؤمنان(ع) علیه جانشین خود و تضعیف رهبری امّت و جامعه پس از خود، با بدیهیات سیاست ورزی، ناسازگار است. روایات معتبر شیعی نیز با توجّه به جایگاه راوی اوّل آنها تقیه ای شمرده می شوند. ترویج این شایعه در دوره بنی عبّاس برای ضربه زدن به رقبای سیاسی بوده است، ولی زمان آغاز شایعه و جاعل آن، مشخّص نیست. می توان احتمال داد که موارد اندک طلاق همسران ـ که در حیات امام حسن(ع) عادی شمرده می شد ـ، در دوره های بعد، دستاویز پردازش و ترویج شایعات به وسیله بنی عبّاس بوده است. داستان پردازی های عجیب و ارائه آمار و ارقام فراوان طلاق نیز به وسیله عوامل حکومتی، یا قصّه پردازان، صورت گرفته است.<ref>«[https://hadith.net/post/67531/%D9%BE%D8%B1-%D8%B7%D9%84%D8%A7%D9%82-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B9/ پر طلاق بودن امام حسن(ع)]»، حدیث نت،‌ بازدید: ۱۷ مهر ۱۴۰۳ش.</ref>
گزارش‌های شایعه مطلاق بودن امام حسن(ع)، با معیارها و ویژگی‌های امامت، ناسازگار بوده، قابل پذیرش نیست. سخنرانی امیر مؤمنان(ع) نیز که حکایت از اختلاف معصومان دارد که با مبانی اعتقادی شیعه و شخصیت امام حسن(ع)، ناسازگار بوده، مردود است. از منظر سیاسی نیز سخنرانی امیر مؤمنان(ع) علیه جانشین خود و تضعیف رهبری امّت و جامعه پس از خود، با بدیهیات سیاست ورزی، ناسازگار است. روایات معتبر شیعی نیز با توجّه به جایگاه راوی اوّل آنها تقیه ای شمرده می‌شوند. ترویج این شایعه در دوره بنی عبّاس برای ضربه زدن به رقبای سیاسی بوده است، ولی زمان آغاز شایعه و جاعل آن، مشخّص نیست. می‌توان احتمال داد که موارد اندک طلاق همسران ـ که در حیات امام حسن(ع) عادی شمرده می‌شد ـ، در دوره‌های بعد، دستاویز پردازش و ترویج شایعات به وسیله بنی عبّاس بوده است. داستان پردازی‌های عجیب و ارائه آمار و ارقام فراوان طلاق نیز به وسیله عوامل حکومتی، یا قصّه پردازان، صورت گرفته است.<ref>«[https://hadith.net/post/67531/پر-طلاق-بودن-امام-حسن-ع/ پر طلاق بودن امام حسن(ع)]»، حدیث نت، بازدید: ۱۷ مهر ۱۴۰۳ش.</ref>


== تیتر ==
== تیتر ==
امام حسن مجتبی(ع)، سبط اکبر پیامبر(ص) و دومین امام معصوم، از شخصیتهایی است که تیر مسموم وضع و جعل آن بزرگوار را نشانه رفته و نسبتهای ناروایی در قالب حدیث و روایت به وی داده شده است. روایتهایی از امامان شیعه نقل شده که ایشان، بسیار زن می گرفت و بسیار طلاق می داد تا آنجا که پدرش حضرت علی(ع) بر منبر رفت و مردم کوفه را از این امر بر حذر داشت. این روایتها که مبنای تحلیلهای نادرستی پیرامون شخصیت آن بزرگوار قرار گرفته، زمینه برداشتهای فقهی قابل تأملی نیز شده است. برخی فقها و محدثان بر پایه همین احادیث، فتوا به جواز تعدد طلاق داده اند.
امام حسن مجتبی(ع)، سبط اکبر پیامبر(ص) و دومین امام معصوم، از شخصیتهایی است که تیر مسموم وضع و جعل آن بزرگوار را نشانه رفته و نسبتهای ناروایی در قالب حدیث و روایت به وی داده شده است. روایتهایی از امامان شیعه نقل شده که ایشان، بسیار زن می‌گرفت و بسیار طلاق می‌داد تا آنجا که پدرش حضرت علی(ع) بر منبر رفت و مردم کوفه را از این امر بر حذر داشت. این روایتها که مبنای تحلیلهای نادرستی پیرامون شخصیت آن بزرگوار قرار گرفته، زمینه برداشتهای فقهی قابل تأملی نیز شده است. برخی فقها و محدثان بر پایه همین احادیث، فتوا به جواز تعدد طلاق داده‌اند.


مع الاسف، این روایتها هم در منابع حدیثی و تاریخی شیعی آمده و هم در کتب تاریخ اهل سنت.
مع الاسف، این روایتها هم در منابع حدیثی و تاریخی شیعی آمده و هم در کتب تاریخ اهل سنت.


اولین کتاب حدیثی شیعه که این مطلب در آن نقل شده کتاب محاسن برقی، نوشته احمد بن ابی عبداللّه برقی(م274 یا 282ق) است. پس از محاسن، روایتهایی در این زمینه در کتاب کافی نوشته محمد بن یعقوب کلینی(م329ق) نقل شده است. پس از کافی، این مضمون در کتاب دعائم الاسلام، نوشته نعمان بن محمد تمیمی قمی(م363ق) آمده است. شیخ حرّ عاملی(م1104ق) در کتاب وسائل الشیعة، دو روایت کافی(5) و روایت کتاب محاسن(6) را نقل کرده است. پس از وی، علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار به نقل این احادیث پرداخته است. وی روایت محاسن(7) و کافی(8) را نقل کرده و به جز آن از مناقب ابن شهر آشوب(9) نیز همین مضامین را روایت کرده است. همچنین محدث نوری، در کتاب مستدرک الوسایل، روایت کتاب دعائم الاسلام(10) و مطلب نقل شده در مناقب ابن شهر آشوب(11) را روایت کرده است.
اولین کتاب حدیثی شیعه که این مطلب در آن نقل شده کتاب محاسن برقی، نوشته احمد بن ابی عبداللّه برقی (م۲۷۴ یا ۲۸۲ق) است. پس از محاسن، روایتهایی در این زمینه در کتاب کافی نوشته محمد بن یعقوب کلینی (م۳۲۹ق) نقل شده است. پس از کافی، این مضمون در کتاب دعائم الاسلام، نوشته نعمان بن محمد تمیمی قمی (م۳۶۳ق) آمده است. شیخ حرّ عاملی (م۱۱۰۴ق) در کتاب وسائل الشیعة، دو روایت کافی(۵) و روایت کتاب محاسن(۶) را نقل کرده است. پس از وی، علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار به نقل این احادیث پرداخته است. وی روایت محاسن(۷) و کافی(۸) را نقل کرده و به جز آن از مناقب ابن شهر آشوب(۹) نیز همین مضامین را روایت کرده است. همچنین محدث نوری، در کتاب مستدرک الوسایل، روایت کتاب دعائم الاسلام(۱۰) و مطلب نقل شده در مناقب ابن شهر آشوب(۱۱) را روایت کرده است.


به جز کتب حدیث، در پاره ای از کتب تاریخی که شیعیان تحریر کرده اند نیز این مطلب بازگو شده است. ابن شهر آشوب(م588ق) در کتاب مناقب از قوت القلوب ابوطالب مکی، آن را روایت کرده است.
به جز کتب حدیث، در پاره ای از کتب تاریخی که شیعیان تحریر کرده‌اند نیز این مطلب بازگو شده است. ابن شهر آشوب (م۵۸۸ق) در کتاب مناقب از قوت القلوب ابوطالب مکی، آن را روایت کرده است.
این مضامین در کتب حدیثی اهل سنت دیده نشد اما در تعدادی از کتب تاریخی آنان روایت شده است. مانند: بلاذری(م279ق) در انسـاب الاشراف(12)
این مضامین در کتب حدیثی اهل سنت دیده نشد اما در تعدادی از کتب تاریخی آنان روایت شده است. مانند: بلاذری (م۲۷۹ق) در انساب الاشراف(۱۲)
ابوطالب مکی(م386ق) در قوت القلوب(13)
۲ـ ابوطالب مکی (م۳۸۶ق) در قوت القلوب(۱۳)
ابوحامد غزالی(م505ق) در احیاء العلوم.
۳ـ ابوحامد غزالی (م۵۰۵ق) در احیاء العلوم.


== نقد ==
== نقد ==
شواهدی که به گمان ما بر نادرستی این نقلها دلالت دارد عبارت است از:
شواهدی که به گمان ما بر نادرستی این نقلها دلالت دارد عبارت است از:


یک. امام مجتبی(ع) در نیمه رمضان سال دوم یا سوم هجری به دنیا آمد و در 28 صفر سال 49 هجری از دنیا رفت. عمر ایشان 46 یا 47 بیشتر نبود. اگر اولین ازدواج حضرت در 20 سالگی باشد، تا سال شهادت پدر یعنی سال 40 هجری، یعنی در فاصله 18 یا 17 سال، باید این تعداد ازدواج و طلاق صورت گرفته باشد که امری نامعقول است.
یک. امام مجتبی(ع) در نیمه رمضان سال دوم یا سوم هجری به دنیا آمد و در ۲۸ صفر سال ۴۹ هجری از دنیا رفت. عمر ایشان ۴۶ یا ۴۷ بیشتر نبود. اگر اولین ازدواج حضرت در ۲۰ سالگی باشد، تا سال شهادت پدر یعنی سال ۴۰ هجری، یعنی در فاصله ۱۸ یا ۱۷ سال، باید این تعداد ازدواج و طلاق صورت گرفته باشد که امری نامعقول است.


توضیح مطلب، آن است که طبق نقل ابوطالب مکی امام مجتبی 250 یا 300 زن گرفت که پدر را به ستوه آورد و علی(ع) در یک سخنرانی اعلام داشت به حسن زن ندهید زیرا پرطلاق است.(23) این بدان معنا است که هر ماه، بیش از یک زن گرفته باشد و بسیاری از آن ازدواجها به طلاق منجر شده باشد، زیرا نمی توان بیش از چهار زن دائم داشت.
توضیح مطلب، آن است که طبق نقل ابوطالب مکی امام مجتبی ۲۵۰ یا ۳۰۰ زن گرفت که پدر را به ستوه آورد و علی(ع) در یک سخنرانی اعلام داشت به حسن زن ندهید زیرا پرطلاق است. (۲۳) این بدان معنا است که هر ماه، بیش از یک زن گرفته باشد و بسیاری از آن ازدواجها به طلاق منجر شده باشد، زیرا نمی‌توان بیش از چهار زن دائم داشت.


دو. بیشتر روایتهایی که در کتب حدیث آمده منقول از امام صادق(ع) است، یعنی این مطلب یک قرن پس از زمان امام مجتبی(ع) مطرح می شود چرا که وفات امام صادق(ع) در سال 148 هجری و شهادت امام مجتبی(ع) در سال 48 هجری رخ داد. قابل تأمل است که این سخن در همان اوان، بر زبان منصور دوانیقی دشمن سرسخت ائمه(ع)، جاری می شود.
دو. بیشتر روایتهایی که در کتب حدیث آمده منقول از امام صادق(ع) است، یعنی این مطلب یک قرن پس از زمان امام مجتبی(ع) مطرح می‌شود چرا که وفات امام صادق(ع) در سال ۱۴۸ هجری و شهادت امام مجتبی(ع) در سال ۴۸ هجری رخ داد. قابل تأمل است که این سخن در همان اوان، بر زبان منصور دوانیقی دشمن سرسخت ائمه(ع)، جاری می‌شود.


سه. اگر چنین امری واقع شده بود باید دشمنان حضرت در زمان حیاتش، این امر را بر ایشان خُرده می گرفتند و در مناظرات و اعتراضهایی که بر حضرت داشتند بر این نکته ـ که اگر صحیح بود نقطه ضعف بزرگی به شمار می رفت ـ انگشت می گذاشتند. ولی چنین امری از آن دوران، گزارش نشده است.
سه. اگر چنین امری واقع شده بود باید دشمنان حضرت در زمان حیاتش، این امر را بر ایشان خُرده می‌گرفتند و در مناظرات و اعتراضهایی که بر حضرت داشتند بر این نکته ـ که اگر صحیح بود نقطه ضعف بزرگی به‌شمار می‌رفت ـ انگشت می‌گذاشتند. ولی چنین امری از آن دوران، گزارش نشده است.
چهار. تعداد همسران و فرزندان و دامادانی که برای حضرت در کتب تاریخ آمده، با این رقمها سازگاری ندارد. بیشترین تعداد فرزندان را 22 و کمترین را 12 گفته اند و تنها 13 نام به عنوان همسر، برای ایشان ذکر شده که ترجمه و شرح حال بیش از سه تن آنان در دست نیست و نیز بیش از سه داماد برای آن بزرگوار در کتب تاریخ، گزارش نشده است.
چهار. تعداد همسران و فرزندان و دامادانی که برای حضرت در کتب تاریخ آمده، با این رقمها سازگاری ندارد. بیشترین تعداد فرزندان را ۲۲ و کمترین را ۱۲ گفته‌اند و تنها ۱۳ نام به عنوان همسر، برای ایشان ذکر شده که ترجمه و شرح حال بیش از سه تن آنان در دست نیست و نیز بیش از سه داماد برای آن بزرگوار در کتب تاریخ، گزارش نشده است.
پنج. روایتهای بسیاری بر مبغوضیت طلاق دلالت دارد. این روایتها در کتب حدیث شیعه و اهل سنت به نحو مکرر، نقل شده است.<ref>مهریزی، مهدی، «[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3992/4595/33559/%D8%A2%DB%8C%D8%A7_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AD%D8%B3%D9%86_%D9%85%D8%AC%D8%AA%D8%A8%DB%8C_%D8%B9__%C2%AB%D9%85%D9%90%D8%B7%D9%84%D8%A7%D9%82%C2%BB_%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%9F آیا امام حسن مجتبی(ع) «مِطلاق» بود؟]»، مجله پیام زن، شماره ۷۶، ۱۳۷۷ش، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه، بازدید: ۱۷ مهر ۱۴۰۳ش.</ref>
پنج. روایتهای بسیاری بر مبغوضیت طلاق دلالت دارد. این روایتها در کتب حدیث شیعه و اهل سنت به نحو مکرر، نقل شده است.<ref>مهریزی، مهدی، «[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3992/4595/33559/آیا_امام_حسن_مجتبی_ع__%C2«Ù…ِطلاق%C2»_بود؟ آیا امام حسن مجتبی(ع) «مِطلاق» بود؟]»، مجله پیام زن، شماره ۷۶، ۱۳۷۷ش، به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، بازدید: ۱۷ مهر ۱۴۰۳ش.</ref>


این روایات دارای اشکالات روایی و سندی زیادی هستند که نمی توان به ان اعتماد کرد.<ref>محمدجواد طبسی، «امام حسن مجتبی (علیه السلام) و افسانه طلاق»،                                     فرهنگ کوثر 1381 شماره 53، ص</ref>
این روایات دارای اشکالات روایی و سندی زیادی هستند که نمی‌توان به ان اعتماد کرد.<ref>محمدجواد طبسی، «امام حسن مجتبی (علیه السلام) و افسانه طلاق»، فرهنگ کوثر 1381 شماره 53، ص</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۲ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۲

سؤال

آیا امام حسن زیاد زنان خود را طلاق داده است؟

احادیث فراوانی در منفور بودن طلاق داریم و طلاق گرچه حلال است؛ اما جز در موارد خاصّی مانند ناسازگاری و درگیری و کشمکش میان دو همسر، مبغوض خداوند است. روایات بسیاری بر این مطلب دلالت دارند و در سیره امامان نیز نمی‌توان نشانه‌ای از زیاده‌روی در طلاق یافت. با این حال، گزارش‌هایی در دست است که امام حسن علیه السلام را «مِطلاق» (این واژه بر وزن «مِفعال»، از صیغه‌های مبالغه است؛ یعنی کسی که بسیار طلاق می‌دهد) معرّفی می‌کند. این روایات، عدد این طلاق‌ها را با تفاوت فاحشی گزارش کرده‌اند و از این نظر مضطرب هستند. برخی از آنها اعدادی باورنکردنی مانند پنجاه طلاق را نقل کرده‌اند؛ اما بدتر از آن، سخنی است که به امام علی علیه السلام نسبت داده‌اند که به دلیل مطلاق بودن فرزندش، مردم را از تزویج دخترانشان به وی، بازداشته است. این گزارش‌ها چنان شگفت‌انگیزند که حتی برخی از محدّثان با گرایش اخباری‌گری نیز ـ مانند شیخ یوسف بحرانی ـ آنها را نپذیرفته و سخن راندن ص۲۸۰ در این مقوله را اسایه ادب به ساحت امام حسن علیه السلام دانسته‌اند.[۱]

فیض کاشانی نیز تنها آنها را نقل کرده است. (المحجّة البیضاء، فیض کاشانی، ج ۳، ص ۱۳۰.) ما یک حدیث را آورده و دنباله بحث را به کتاب وضع و نقد حدیث ارجاع می‌دهیم: حُمَیْدُ بْنُ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِیَادِ بْنِ عِیسَی عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أبِی عَبْدِ اللهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ عَلِیّاً قَالَ وَهُوَ عَلَی الْمِنْبَرِ: «لَا تُزَوِّجُوا الْحَسَنَ فَإِنَّهُ رَجُلٌ مِطْلَاقٌ». فَقَامَ رَجُلٌ مِنْ هَمْدَانَ فَقَالَ: «بَلَی وَاللهِ لَنُزَوِّجَنَّهُ وَهُوَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ وَابْنُ أمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فَإِنْ شَاءَ أمْسَکَ وَإِنْ شَاءَ طَلَّقَ». [۲] (الکافی، ج ۶، ص ۵۶) عبدالله بن سنان گوید: امام صادق علیه السلام فرمودند: امام علی علیه السلام بر منبر فرمود: «به حسن زن مدهید؛ چراکه او بسیار طلاق می‌دهد». پس مردی از قبیله هَمْدان برخاست و عرض کرد: «به خدا سوگند که به او زن خواهیم داد. او فرزند رسول خدا و فرزند امیر مؤمنان است؛ اگر خواست، نگه دارد و اگر خواست، طلاق دهد».[۲]

گزارش‌های شایعه مطلاق بودن امام حسن(ع)، با معیارها و ویژگی‌های امامت، ناسازگار بوده، قابل پذیرش نیست. سخنرانی امیر مؤمنان(ع) نیز که حکایت از اختلاف معصومان دارد که با مبانی اعتقادی شیعه و شخصیت امام حسن(ع)، ناسازگار بوده، مردود است. از منظر سیاسی نیز سخنرانی امیر مؤمنان(ع) علیه جانشین خود و تضعیف رهبری امّت و جامعه پس از خود، با بدیهیات سیاست ورزی، ناسازگار است. روایات معتبر شیعی نیز با توجّه به جایگاه راوی اوّل آنها تقیه ای شمرده می‌شوند. ترویج این شایعه در دوره بنی عبّاس برای ضربه زدن به رقبای سیاسی بوده است، ولی زمان آغاز شایعه و جاعل آن، مشخّص نیست. می‌توان احتمال داد که موارد اندک طلاق همسران ـ که در حیات امام حسن(ع) عادی شمرده می‌شد ـ، در دوره‌های بعد، دستاویز پردازش و ترویج شایعات به وسیله بنی عبّاس بوده است. داستان پردازی‌های عجیب و ارائه آمار و ارقام فراوان طلاق نیز به وسیله عوامل حکومتی، یا قصّه پردازان، صورت گرفته است.[۳]

تیتر

امام حسن مجتبی(ع)، سبط اکبر پیامبر(ص) و دومین امام معصوم، از شخصیتهایی است که تیر مسموم وضع و جعل آن بزرگوار را نشانه رفته و نسبتهای ناروایی در قالب حدیث و روایت به وی داده شده است. روایتهایی از امامان شیعه نقل شده که ایشان، بسیار زن می‌گرفت و بسیار طلاق می‌داد تا آنجا که پدرش حضرت علی(ع) بر منبر رفت و مردم کوفه را از این امر بر حذر داشت. این روایتها که مبنای تحلیلهای نادرستی پیرامون شخصیت آن بزرگوار قرار گرفته، زمینه برداشتهای فقهی قابل تأملی نیز شده است. برخی فقها و محدثان بر پایه همین احادیث، فتوا به جواز تعدد طلاق داده‌اند.

مع الاسف، این روایتها هم در منابع حدیثی و تاریخی شیعی آمده و هم در کتب تاریخ اهل سنت.

اولین کتاب حدیثی شیعه که این مطلب در آن نقل شده کتاب محاسن برقی، نوشته احمد بن ابی عبداللّه برقی (م۲۷۴ یا ۲۸۲ق) است. پس از محاسن، روایتهایی در این زمینه در کتاب کافی نوشته محمد بن یعقوب کلینی (م۳۲۹ق) نقل شده است. پس از کافی، این مضمون در کتاب دعائم الاسلام، نوشته نعمان بن محمد تمیمی قمی (م۳۶۳ق) آمده است. شیخ حرّ عاملی (م۱۱۰۴ق) در کتاب وسائل الشیعة، دو روایت کافی(۵) و روایت کتاب محاسن(۶) را نقل کرده است. پس از وی، علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار به نقل این احادیث پرداخته است. وی روایت محاسن(۷) و کافی(۸) را نقل کرده و به جز آن از مناقب ابن شهر آشوب(۹) نیز همین مضامین را روایت کرده است. همچنین محدث نوری، در کتاب مستدرک الوسایل، روایت کتاب دعائم الاسلام(۱۰) و مطلب نقل شده در مناقب ابن شهر آشوب(۱۱) را روایت کرده است.

به جز کتب حدیث، در پاره ای از کتب تاریخی که شیعیان تحریر کرده‌اند نیز این مطلب بازگو شده است. ابن شهر آشوب (م۵۸۸ق) در کتاب مناقب از قوت القلوب ابوطالب مکی، آن را روایت کرده است. این مضامین در کتب حدیثی اهل سنت دیده نشد اما در تعدادی از کتب تاریخی آنان روایت شده است. مانند: بلاذری (م۲۷۹ق) در انساب الاشراف(۱۲) ۲ـ ابوطالب مکی (م۳۸۶ق) در قوت القلوب(۱۳) ۳ـ ابوحامد غزالی (م۵۰۵ق) در احیاء العلوم.

نقد

شواهدی که به گمان ما بر نادرستی این نقلها دلالت دارد عبارت است از:

یک. امام مجتبی(ع) در نیمه رمضان سال دوم یا سوم هجری به دنیا آمد و در ۲۸ صفر سال ۴۹ هجری از دنیا رفت. عمر ایشان ۴۶ یا ۴۷ بیشتر نبود. اگر اولین ازدواج حضرت در ۲۰ سالگی باشد، تا سال شهادت پدر یعنی سال ۴۰ هجری، یعنی در فاصله ۱۸ یا ۱۷ سال، باید این تعداد ازدواج و طلاق صورت گرفته باشد که امری نامعقول است.

توضیح مطلب، آن است که طبق نقل ابوطالب مکی امام مجتبی ۲۵۰ یا ۳۰۰ زن گرفت که پدر را به ستوه آورد و علی(ع) در یک سخنرانی اعلام داشت به حسن زن ندهید زیرا پرطلاق است. (۲۳) این بدان معنا است که هر ماه، بیش از یک زن گرفته باشد و بسیاری از آن ازدواجها به طلاق منجر شده باشد، زیرا نمی‌توان بیش از چهار زن دائم داشت.

دو. بیشتر روایتهایی که در کتب حدیث آمده منقول از امام صادق(ع) است، یعنی این مطلب یک قرن پس از زمان امام مجتبی(ع) مطرح می‌شود چرا که وفات امام صادق(ع) در سال ۱۴۸ هجری و شهادت امام مجتبی(ع) در سال ۴۸ هجری رخ داد. قابل تأمل است که این سخن در همان اوان، بر زبان منصور دوانیقی دشمن سرسخت ائمه(ع)، جاری می‌شود.

سه. اگر چنین امری واقع شده بود باید دشمنان حضرت در زمان حیاتش، این امر را بر ایشان خُرده می‌گرفتند و در مناظرات و اعتراضهایی که بر حضرت داشتند بر این نکته ـ که اگر صحیح بود نقطه ضعف بزرگی به‌شمار می‌رفت ـ انگشت می‌گذاشتند. ولی چنین امری از آن دوران، گزارش نشده است. چهار. تعداد همسران و فرزندان و دامادانی که برای حضرت در کتب تاریخ آمده، با این رقمها سازگاری ندارد. بیشترین تعداد فرزندان را ۲۲ و کمترین را ۱۲ گفته‌اند و تنها ۱۳ نام به عنوان همسر، برای ایشان ذکر شده که ترجمه و شرح حال بیش از سه تن آنان در دست نیست و نیز بیش از سه داماد برای آن بزرگوار در کتب تاریخ، گزارش نشده است. پنج. روایتهای بسیاری بر مبغوضیت طلاق دلالت دارد. این روایتها در کتب حدیث شیعه و اهل سنت به نحو مکرر، نقل شده است.[۴]

این روایات دارای اشکالات روایی و سندی زیادی هستند که نمی‌توان به ان اعتماد کرد.[۵]

منابع

  1. مسعودی، عبدالهادی، آسیب شناخت حدیث، قم، آستانه مقدسه قم، انتشارات زائر، ۱۳۸۹ش، ص۲۸۰.
  2. مسعودی، عبدالهادی، آسیب شناخت حدیث، قم، آستانه مقدسه قم، انتشارات زائر، ۱۳۸۹ش، ص۲۸۱.
  3. «پر طلاق بودن امام حسن(ع)»، حدیث نت، بازدید: ۱۷ مهر ۱۴۰۳ش.
  4. مهریزی، مهدی، «آیا امام حسن مجتبی(ع) «مِطلاق» بود؟»، مجله پیام زن، شماره ۷۶، ۱۳۷۷ش، به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، بازدید: ۱۷ مهر ۱۴۰۳ش.
  5. محمدجواد طبسی، «امام حسن مجتبی (علیه السلام) و افسانه طلاق»، فرهنگ کوثر 1381 شماره 53، ص