جایگاه تقوا در ایجاد برکت در زندگی: تفاوت میان نسخه‌ها

(خنثی‌سازی نسخهٔ 70991 از Fabbasi (بحث))
برچسب: خنثی‌سازی
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
خط ۶۷: خط ۶۷:
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =شد
  | ارزیابی کمی =شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت = ج
  | اولویت = ج

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۳

سؤال

با توجه به آیه ۹۶ سوره اعراف، تقوا و ایمان چه نقشی در ایجاد نعمت و برکت در زندگی دارد؟

آیه ۹۶ سوره اعراف
جایگاه تقوا در ایجاد برکت در زندگی
مشخصات آیه
واقع در سورهاعراف
شماره آیه۹۶
جزء۹
اطلاعات محتوایی
مکان نزولمکه
موضوعنقش ایمان و تقوا در ایجاد برکت در زندگی
آیات مرتبطآیه ۱۱۲ سوره نحل

آیه ۹۶ سوره اعراف این مضمون را بیان می‌کند که ایمان و تقوا سبب نزول برکات از زمین و آسمان می‌شود. برکت را به هر خیر و کثیری می‌گویند؛ مانند: امنیت، آسایش، سلامتی، مال و اولاد. و نیز برکت در عمر، دارایی و علم.

مفسران ذیل آیه ۹۶ سوره اعراف گفته‌اند ایمان به خدا و پرهیز از ظلم و و تجاوز سبب خواهد شد که جوامع بشری از موهبت‌های آسمان و زمین بهره‌مند گردند. مضمون آیه ۹۶ سوره اعراف را یک سنت الهی دانسته‌اند که افراد بی‌ایمان و فاسد گرفتار انواع واکنش‌ها در همین زندگی دنیای خود خواهند شد؛ گاهی بلاهای آسمان و زمین بر سر آنها می‌بارد، و گاهی آتش جنگ‌های جهانی یا منطقه‌ای زندگی آنان را نابود می‌سازد.

در تفسیر این آیه گفته شده که هر انسان و جامعه نتیجه رفتار و اعمال خود را می‌بیند و برخی آیات قرآن به این موضوع اشاره کرده است؛ و این آیه نیز نتیجه ایمان و تقوا را نعمت‌های این دنیا بیان می‌دارد.

بیان آیه

آیه ۹۶ سوره اعراف بیان می‌دارد اگر مردم شهرها و آبادی‌ها ایمان آورده و تقوا پیشه کرده بودند، قطعاً خداوند درهای برکات آسمان و زمین را برآنان می‌گشود، ولی آنان آیات خداوند را تکذیب کردند، پس خدا هم به خاطر عملکردشان آنان را عذاب کرد.[۱]

«بَرَکات» در این آیه جمع «برکت»، به موهبت‌های ثابت و پایدار گفته می‌شود، در مقابل چیزهای گذرا. گفته شده در معنای برکت، کثرت، خیر و افزایش وجود دارد و شامل برکت‌های مادّی و معنوی می‌شود، مثل برکت در عمر، دارایی، علم و…[۲] علامه طباطبایی معتقد است برکات به معنای هر چیز کثیری از قبیل امنیت، آسایش، سلامتی، مال و اولاد است که غالباً انسان به فقدان آنها مورد آزمایش قرار می‌گیرد.[۳]

از آیات مختلف قرآن (مانند آیه ۳۰ سوره شوری، آیه ۶۶ سوره مائده و آیه ۴۱ سوره روم)، و از جمله این آیه، دریافته می‌شود که ایمان و عدالت مایه آبادی جامعه‌ها، و کفر، ظلم و گناه مایه ویرانی است. مکارم شیرازی، مفسر قرآن، معتقد است این رابطه تنها یک رابطه معنوی نیست، بلکه علاوه بر رابطه معنوی که آثارش به خوبی دیده می‌شود رابطه مادی روشنی نیز در این زمینه وجود دارد. کفر و بی‌ایمانی، سرچشمه عدم احساس مسئولیت، قانون‌شکنی، و فراموش کردن ارزش‌های اخلاقی است، و این امور، سبب از میان رفتن وحدت جامعه‌ها، متزلزل‌شدن پایه‌های اعتماد و اطمینان، هدر رفتن نیروهای انسانی و اقتصادی، و به هم خوردن تعادل اجتماعی است.[۴]

متن آیه

نقش ایمان و تقوا در نزول برکت از آسمان و زمین

مفسران ذیل آیه ۹۶ سوره اعراف گفته‌اند ایمان به خدا و پرهیز از ظلم و و تجاوز سبب خواهد شد که جوامع بشری از موهبت‌های آسمان و زمین بهره‌مند گردند؛ اما انسان‌ها به هدایت انبیاء اهمیت نمی‌دهند و در اثر ظلم به سقوط کشانده می‌شوند؛ همان‌طور که اقوام برخی پیامبران در اثر ظلم نابود شدند.[۵] مطابق این آیه بیان شده که اگر مردمی که در روی زمین زندگی داشته و دارند، به جای طغیان و سرکشی و تکذیب آیات پروردگار و ظلم و فساد، ایمان می‌آوردند، و در پرتو آن تقوا و پرهیزکاری پیشه می‌کردند، نه تنها مورد خشم پروردگار و مجازات الهی واقع نمی‌شدند، بلکه درهای برکات آسمان و زمین را به روی آنها گشوده می‌شد.[۶]

مضمون آیه ۹۶ سوره اعراف را یک سنت الهی دانسته‌اند که افراد بی‌ایمان و فاسد گرفتار انواع واکنش‌ها در همین زندگی دنیای خود خواهند شد، گاهی بلاهای آسمان و زمین بر سر آنها می‌بارد، و گاهی آتش جنگ‌های جهانی یا منطقه‌ای سرمایه‌های آنها را در کام خود فرو می‌گیرد، و گاهی ناامنی‌های جسمانی و روانی آنها را تحت فشار قرار می‌دهد. به تعبیر قرآن، این وابسته به «کسب و اکتساب» و اعمالی است که خود انسان انجام می‌دهد.[۷]

ایمان و تقوا نه تنها سبب نزول برکات الهی می‌شود، بلکه باعث می‌گردد که آنچه در اختیار انسان قرار گرفته در مصارف مورد نیاز به کار گرفته شود.[۸] گفته شده تقوای بدون ایمان امکان‌پذیر نیست از این جهت در آیه تقوا و ایمان در کنار هم آمدند.[۹]

گفته شده اگر جوامعی هستند که با وجود عدم ایمان و تقوا از پیشرفت نسبی وضع مادی برخوردارند، آن را نیز باید مرهون رعایت نسبی بعضی از اصول اخلاقی بدانیم، که میراث انبیای پیشین و نتیجه زحمات رهبران الهی، دانشمندان و علما در طول قرن‌ها است.[۱۰]

منابع

  1. قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن‏، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۱۲۲.
  2. قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن‏، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۱۲۲.
  3. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۲۰۱.
  4. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۷۹ و ۸۰.
  5. قرشی بنابی، علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت‏، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۴۷۰.
  6. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۶۵.
  7. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۶۷.
  8. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۶۶.
  9. قرشی بنابی، علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت‏، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۴۷۰.
  10. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۷۹ و ۸۰.