کلمه شیعه در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

(جایگزینی متن - ' | ارجاعات =' به ' | ارجاعات = | بازبینی نویسنده = ')
(لینک دادن به کلمه اهل بیت و معصومین)
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
کلمه شیعه در [[قرآن]]، به معنای گروه و دسته و همچنین به معنای پیرو استفاده شده است. این کلمه در قرآن، گاه در معنای مثبت، گاه منفی و در برخی آیات برای یادکرد برخی گروه‌ها، به کار رفته است:
کلمه شیعه در [[قرآن]]، به معنای گروه و دسته و همچنین به معنای پیرو استفاده شده است. این کلمه در قرآن، گاه در معنای مثبت، مانند اینکه [[حضرت ابراهیم(ع)]] را به عنوان شیعه و پیرو [[حضرت نوح(ع)]] دانسته است و گاه منفی مانند افرادی که دین‌شان را پراکنده کرده و گروه گروه شدند؛ آمده است.


* برخی آیات، کلمه شیعه را در معنای مثبت و برای پیروان مسیر حق استفاده کرده‌اند. از حضرت ابراهیم(ع) به عنوان شیعه و پیرو حضرت نوح(ع) و همچنین از پیرو حضرت موسی(ع) با تعبیر شیعه یاد شده است.
در برخی آیات تنها برای یادآوری برخی گروه‌ها استفاده شده و هیج معنای مثبت یا منفی از آن قصد نشده است. برای نمونه از اقوام گذشته با تعبیر امت‌ها (کلمه شِیَعِ جمع کلمه شیعه به معنای گروه‌ها و امت‌ها) یاد شده است.
* واژه شیعه در برخی آیات به معنای منفی استفاده شده است. افرادی که دین‌شان را پراکنده کرده و گروه گروه شدند.
{{مفردات قرآن}}
* در برخی آیات تنها برای یادآوری برخی گروه‌ها استفاده شده و هیج معنای مثبت یا منفی از آن قصد نشده است. برای نمونه از اقوام گذشته با تعبیر امت‌ها (کلمه شِیَعِ جمع کلمه شیعه به معنای گروه‌ها و امت‌ها) یاد شده است.
==معنای لغوی و اصطلاحی شیعه==
[[شیعه]] در لغت به معنای گروه و دسته، قوم، پیرو و دنباله رو می‌باشد و اگر به پیروان [[اهل بیت(ع)]] هم شیعه گفته می‌شود، به خاطر این است که این‌ها گروهی هستند که از اندیشه‌های [[تعداد اهل‌بیت(ع)|اهل بیت]](ع) پیروی می‌کنند و در روایات نیز به پیروان اهل بیت(ع) شیعه گفته‌اند. لفظ شیعه به مرور زمان در میان فرقه‌های اسلامی به گروهی که قائل به امامت اهل بیت [[معصوم تنها راه شناخت و عبادت خدا|معصومین]] هستند، اطلاق شده است


== معنای لغوی و اصطلاحی شیعه ==
==شیعه در قرآن==
[[شیعه]] در لغت به معنای گروه و دسته، قوم، پیرو و دنباله رو می‌باشد و اگر به پیروان [[اهل بیت(ع)]] هم شیعه گفته می‌شود، به خاطر این است که این‌ها گروهی هستند که از اندیشه‌های اهل بیت(ع) پیروی می‌کنند و در روایات نیز به پیروان اهل بیت(ع) شیعه گفته‌اند. لفظ شیعه به مرور زمان در میان فرقه‌های اسلامی به گروهی که قائل به امامت اهل بیت معصومین هستند، اطلاق شده است
===گروه پراکنده===
یکی از معانی عمده شیعه در قرآن به معنای دسته و گروه است، در این معنا، شیعه نه بار مثبت و نه بار منفی دارد. از جمله:


== شیعه در قرآن ==
*{{قرآن|قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلی أَنْ یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِکُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعاً وَ یُذیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الْآیاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ|ترجمه=بگو: او قادر است که از بالا یا از زیر پای شما، عذابی بر شما بفرستد یا به صورت دسته‌های پراکنده شما را با هم بیامیزد و طعم جنگ (و اختلاف) را به هر یک از شما به وسیله دیگری بچشاند. ببین چگونه آیات گوناگون را (برای آن‌ها) بازگو می‌کنیم! شاید بفهمند (و بازگردند)!|سوره=انعام|آیه=۶۵}}
=== گروه پراکنده ===
*{{قرآن|إِنَّ الَّذینَ فَرَّقُوا دینَهُمْ وَ کانُوا شِیَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فی شَیْءٍ إِنَّما أَمْرُهُمْ إِلَی اللَّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَفْعَلُونَ|ترجمه=کسانی که آیین خود را پراکنده‌ساختند، و به دسته‌های گوناگون (و مذاهب مختلف) تقسیم شدند، تو هیچ گونه رابطه‌ای با آن‌ها نداری! سر و کار آن‌ها، تنها با خداست. سپس خدا آن‌ها را از آنچه انجام می‌دادند، با خبر می‌کند. |سوره=انعام|آیه=۱۵۹}}
یکی از معانی عمده شیعه در قرآن به معنای دسته و گروه است از جمله:
*{{قرآن|وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ فی شِیَعِ الْأَوَّلینَ|ترجمه=ما پیش از تو (نیز) پیامبرانی در میان امّت‌های نخستین فرستادیم. |سوره=حجر|آیه=۱۰}}
* {{قرآن|قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلی أَنْ یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِکُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعاً وَ یُذیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الْآیاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ|ترجمه=بگو: او قادر است که از بالا یا از زیر پای شما، عذابی بر شما بفرستد یا به صورت دسته‌های پراکنده شما را با هم بیامیزد و طعم جنگ (و اختلاف) را به هر یک از شما به وسیله دیگری بچشاند. ببین چگونه آیات گوناگون را (برای آن‌ها) بازگو می‌کنیم! شاید بفهمند (و بازگردند)!|سوره=انعام|آیه=۶۵}}
*{{قرآن|ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ کُلِّ شیعَه أَیُّهُمْ أَشَدُّ عَلَی الرَّحْمنِ عِتِیًّا|ترجمه=سپس از هر گروه و جمعیّتی، کسانی را که در برابر خداوند رحمان از همه سرکش‌تر بوده‌اند، جدا می‌کنیم.|سوره=مریم|آیه=۶۹}}
* {{قرآن|إِنَّ الَّذینَ فَرَّقُوا دینَهُمْ وَ کانُوا شِیَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فی شَیْءٍ إِنَّما أَمْرُهُمْ إِلَی اللَّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَفْعَلُونَ|ترجمه=کسانی که آیین خود را پراکنده‌ساختند، و به دسته‌های گوناگون (و مذاهب مختلف) تقسیم شدند، تو هیچ گونه رابطه‌ای با آن‌ها نداری! سر و کار آن‌ها، تنها با خداست. سپس خدا آن‌ها را از آنچه انجام می‌دادند، با خبر می‌کند. |سوره=انعام|آیه=۱۵۹}}
*{{قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَه مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیی نِساءَهُمْ إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدینَ|ترجمه=فرعون در زمین برتری‌جویی کرد، و اهل آن را به گروه‌های مختلفی تقسیم نمود گروهی را به ضعف و ناتوانی می‌کشاند، پسران شان را سر می‌برید و زنان شان را (برای کنیزی و خدمت) زنده نگه می‌داشت او به یقین از مفسدان بود!|سوره=قصص|آیه=۴}}
* {{قرآن|وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ فی شِیَعِ الْأَوَّلینَ|ترجمه=ما پیش از تو (نیز) پیامبرانی در میان امّت‌های نخستین فرستادیم. |سوره=حجر|آیه=۱۰}}
*{{قرآن| مِنَ الَّذینَ فَرَّقُوا دینَهُمْ وَ کانُوا شِیَعاً کُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ|ترجمه=از کسانی که دین خود را پراکنده‌ساختند و به دسته‌ها و گروه‌ها تقسیم شدند! و (عجب این که) هر گروهی به آنچه نزد آنهاست (دلبسته و) خوشحالند!|سوره=روم|آیه=۳۲}}
* {{قرآن|ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ کُلِّ شیعَه أَیُّهُمْ أَشَدُّ عَلَی الرَّحْمنِ عِتِیًّا|ترجمه=سپس از هر گروه و جمعیّتی، کسانی را که در برابر خداوند رحمان از همه سرکش‌تر بوده‌اند، جدا می‌کنیم.|سوره=مریم|آیه=۶۹}}
* {{قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَه مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیی نِساءَهُمْ إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدینَ|ترجمه=فرعون در زمین برتری‌جویی کرد، و اهل آن را به گروه‌های مختلفی تقسیم نمود گروهی را به ضعف و ناتوانی می‌کشاند، پسران شان را سر می‌برید و زنان شان را (برای کنیزی و خدمت) زنده نگه می‌داشت او به یقین از مفسدان بود!|سوره=قصص|آیه=۴}}
* {{قرآن| مِنَ الَّذینَ فَرَّقُوا دینَهُمْ وَ کانُوا شِیَعاً کُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ|ترجمه=از کسانی که دین خود را پراکنده‌ساختند و به دسته‌ها و گروه‌ها تقسیم شدند! و (عجب این که) هر گروهی به آنچه نزد آنهاست (دلبسته و) خوشحالند!|سوره=روم|آیه=۳۲}}


=== پیرو ===
===پیرو===
دومین کاربرد شیعه در قرآن کریم به معنای پیرو و دنباله دار و کسی است که از یک اندیشه ای خاصّ تبعیت می‌کند و آیاتی این دسته را معرّفی می‌کند که عبارتند از:
دومین کاربرد شیعه در قرآن به معنای پیرو، دنباله دار و کسی که از یک اندیشه ای خاصّ تبعیت می‌کند، است، بنابراین اگر از انسان کامل و خوب پیروی کند، شیعه معنای مثبتی پیدا می‌کند و اگر از ظالم پیروی کند معنای منفی خواهد داشت. و آیاتی این دسته را معرّفی می‌کند که عبارتند از:
* {{قرآن|وَ دَخَلَ الْمَدینَه عَلی حینِ غَفْلَه مِنْ أَهْلِها فَوَجَدَ فیها رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شیعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغاثَهُ الَّذی مِنْ شیعَتِهِ عَلَی الَّذی مِنْ عَدُوِّهِ فَوَکَزَهُ مُوسی فَقَضی عَلَیْهِ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبینٌ|ترجمه=او به هنگامی که اهل شهر در غفلت بودند وارد شهر شد ناگهان دو مرد را دید که به جنگ و نزاع مشغولند یکی از پیروان او بود (و از بنی اسرائیل)، و دیگری از دشمنانش، آن که از پیروان او بود در برابر دشمنش از وی تقاضای کمک نمود موسی مشت محکمی بر سینه او زد و کار او را ساخت (و بر زمین افتاد و مرد) موسی گفت: «این (نزاع شما) از عمل شیطان بود، که او دشمن و گمراه‌کننده آشکاری است»|سوره=قصص|آیه=۱۵}} در این آیه هم به پیرو [[حضرت موسی(ع)]] و هم به پیرو فرعون شیعه گفته شده است.
 
* {{قرآن|وَ حیلَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ ما یَشْتَهُونَ کَما فُعِلَ بِأَشْیاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کانُوا فی شَکٍّ مُریبٍ|ترجمه=(سرانجام) میان آنها و خواسته‌های شان جدایی افکنده شد، همان گونه که با پیروان (و هم‌مسلکان) آنها از قبل عمل شد، چرا که آن‌ها در شک و تردید بودند!|سوره=سبا|آیه=۵۴}}
*{{قرآن|وَ دَخَلَ الْمَدینَه عَلی حینِ غَفْلَه مِنْ أَهْلِها فَوَجَدَ فیها رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شیعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغاثَهُ الَّذی مِنْ شیعَتِهِ عَلَی الَّذی مِنْ عَدُوِّهِ فَوَکَزَهُ مُوسی فَقَضی عَلَیْهِ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبینٌ|ترجمه=او به هنگامی که اهل شهر در غفلت بودند وارد شهر شد ناگهان دو مرد را دید که به جنگ و نزاع مشغولند یکی از پیروان او بود (و از بنی اسرائیل)، و دیگری از دشمنانش، آن که از پیروان او بود در برابر دشمنش از وی تقاضای کمک نمود موسی مشت محکمی بر سینه او زد و کار او را ساخت (و بر زمین افتاد و مرد) موسی گفت: «این (نزاع شما) از عمل شیطان بود، که او دشمن و گمراه‌کننده آشکاری است»|سوره=قصص|آیه=۱۵}} در این آیه هم به پیرو [[حضرت موسی(ع)]] و هم به پیرو فرعون شیعه گفته شده است.
* {{قرآن|وَ إِنَّ مِنْ شیعَتِهِ لَإِبْراهیمَ|ترجمه=و از پیروان او ابراهیم بود|سوره=صافات|آیه=۸۳}} در این آیه [[حضرت ابراهیم(ع)]] یکی از شیعیان [[حضرت نوح(ع)]] می‌باشد.
*{{قرآن|وَ حیلَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ ما یَشْتَهُونَ کَما فُعِلَ بِأَشْیاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کانُوا فی شَکٍّ مُریبٍ|ترجمه=(سرانجام) میان آنها و خواسته‌های شان جدایی افکنده شد، همان گونه که با پیروان (و هم‌مسلکان) آنها از قبل عمل شد، چرا که آن‌ها در شک و تردید بودند!|سوره=سبا|آیه=۵۴}}
*{{قرآن|وَ إِنَّ مِنْ شیعَتِهِ لَإِبْراهیمَ|ترجمه=و از پیروان او ابراهیم بود|سوره=صافات|آیه=۸۳}} در این آیه [[حضرت ابراهیم(ع)]] یکی از شیعیان [[حضرت نوح(ع)]] می‌باشد.


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
==مطالعه بیشتر==
* تفسیر آسان، محمد جواد خمینی نجفی، ج۴، ص۳۸۹.
 
* قاموس قرآن، علی اکبر قرشی، ج۴، ص۹۵.
*تفسیر آسان، محمد جواد خمینی نجفی، ج۴، ص۳۸۹.
*قاموس قرآن، علی اکبر قرشی، ج۴، ص۹۵.


{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = مفردات قرآن
| شاخه فرعی۱ = مفردات قرآن
|شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۸

سؤال

آیا شیعه در قرآن کریم بار منفی دارد؟ معانی شیعه در قرآن را بفرمایید.

کلمه شیعه در قرآن، به معنای گروه و دسته و همچنین به معنای پیرو استفاده شده است. این کلمه در قرآن، گاه در معنای مثبت، مانند اینکه حضرت ابراهیم(ع) را به عنوان شیعه و پیرو حضرت نوح(ع) دانسته است و گاه منفی مانند افرادی که دین‌شان را پراکنده کرده و گروه گروه شدند؛ آمده است.

در برخی آیات تنها برای یادآوری برخی گروه‌ها استفاده شده و هیج معنای مثبت یا منفی از آن قصد نشده است. برای نمونه از اقوام گذشته با تعبیر امت‌ها (کلمه شِیَعِ جمع کلمه شیعه به معنای گروه‌ها و امت‌ها) یاد شده است.

معنای لغوی و اصطلاحی شیعه

شیعه در لغت به معنای گروه و دسته، قوم، پیرو و دنباله رو می‌باشد و اگر به پیروان اهل بیت(ع) هم شیعه گفته می‌شود، به خاطر این است که این‌ها گروهی هستند که از اندیشه‌های اهل بیت(ع) پیروی می‌کنند و در روایات نیز به پیروان اهل بیت(ع) شیعه گفته‌اند. لفظ شیعه به مرور زمان در میان فرقه‌های اسلامی به گروهی که قائل به امامت اهل بیت معصومین هستند، اطلاق شده است

شیعه در قرآن

گروه پراکنده

یکی از معانی عمده شیعه در قرآن به معنای دسته و گروه است، در این معنا، شیعه نه بار مثبت و نه بار منفی دارد. از جمله:

  • ﴿قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلی أَنْ یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِکُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعاً وَ یُذیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الْآیاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ؛ بگو: او قادر است که از بالا یا از زیر پای شما، عذابی بر شما بفرستد یا به صورت دسته‌های پراکنده شما را با هم بیامیزد و طعم جنگ (و اختلاف) را به هر یک از شما به وسیله دیگری بچشاند. ببین چگونه آیات گوناگون را (برای آن‌ها) بازگو می‌کنیم! شاید بفهمند (و بازگردند)!(انعام:۶۵)
  • ﴿إِنَّ الَّذینَ فَرَّقُوا دینَهُمْ وَ کانُوا شِیَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فی شَیْءٍ إِنَّما أَمْرُهُمْ إِلَی اللَّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَفْعَلُونَ؛ کسانی که آیین خود را پراکنده‌ساختند، و به دسته‌های گوناگون (و مذاهب مختلف) تقسیم شدند، تو هیچ گونه رابطه‌ای با آن‌ها نداری! سر و کار آن‌ها، تنها با خداست. سپس خدا آن‌ها را از آنچه انجام می‌دادند، با خبر می‌کند.(انعام:۱۵۹)
  • ﴿وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ فی شِیَعِ الْأَوَّلینَ؛ ما پیش از تو (نیز) پیامبرانی در میان امّت‌های نخستین فرستادیم.(حجر:۱۰)
  • ﴿ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ کُلِّ شیعَه أَیُّهُمْ أَشَدُّ عَلَی الرَّحْمنِ عِتِیًّا؛ سپس از هر گروه و جمعیّتی، کسانی را که در برابر خداوند رحمان از همه سرکش‌تر بوده‌اند، جدا می‌کنیم.(مریم:۶۹)
  • ﴿إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَه مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیی نِساءَهُمْ إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدینَ؛ فرعون در زمین برتری‌جویی کرد، و اهل آن را به گروه‌های مختلفی تقسیم نمود گروهی را به ضعف و ناتوانی می‌کشاند، پسران شان را سر می‌برید و زنان شان را (برای کنیزی و خدمت) زنده نگه می‌داشت او به یقین از مفسدان بود!(قصص:۴)
  • ﴿مِنَ الَّذینَ فَرَّقُوا دینَهُمْ وَ کانُوا شِیَعاً کُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ؛ از کسانی که دین خود را پراکنده‌ساختند و به دسته‌ها و گروه‌ها تقسیم شدند! و (عجب این که) هر گروهی به آنچه نزد آنهاست (دلبسته و) خوشحالند!(روم:۳۲)

پیرو

دومین کاربرد شیعه در قرآن به معنای پیرو، دنباله دار و کسی که از یک اندیشه ای خاصّ تبعیت می‌کند، است، بنابراین اگر از انسان کامل و خوب پیروی کند، شیعه معنای مثبتی پیدا می‌کند و اگر از ظالم پیروی کند معنای منفی خواهد داشت. و آیاتی این دسته را معرّفی می‌کند که عبارتند از:

  • ﴿وَ دَخَلَ الْمَدینَه عَلی حینِ غَفْلَه مِنْ أَهْلِها فَوَجَدَ فیها رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شیعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغاثَهُ الَّذی مِنْ شیعَتِهِ عَلَی الَّذی مِنْ عَدُوِّهِ فَوَکَزَهُ مُوسی فَقَضی عَلَیْهِ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبینٌ؛ او به هنگامی که اهل شهر در غفلت بودند وارد شهر شد ناگهان دو مرد را دید که به جنگ و نزاع مشغولند یکی از پیروان او بود (و از بنی اسرائیل)، و دیگری از دشمنانش، آن که از پیروان او بود در برابر دشمنش از وی تقاضای کمک نمود موسی مشت محکمی بر سینه او زد و کار او را ساخت (و بر زمین افتاد و مرد) موسی گفت: «این (نزاع شما) از عمل شیطان بود، که او دشمن و گمراه‌کننده آشکاری است»(قصص:۱۵) در این آیه هم به پیرو حضرت موسی(ع) و هم به پیرو فرعون شیعه گفته شده است.
  • ﴿وَ حیلَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ ما یَشْتَهُونَ کَما فُعِلَ بِأَشْیاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کانُوا فی شَکٍّ مُریبٍ؛ (سرانجام) میان آنها و خواسته‌های شان جدایی افکنده شد، همان گونه که با پیروان (و هم‌مسلکان) آنها از قبل عمل شد، چرا که آن‌ها در شک و تردید بودند!(سبا:۵۴)
  • ﴿وَ إِنَّ مِنْ شیعَتِهِ لَإِبْراهیمَ؛ و از پیروان او ابراهیم بود(صافات:۸۳) در این آیه حضرت ابراهیم(ع) یکی از شیعیان حضرت نوح(ع) می‌باشد.


مطالعه بیشتر

  • تفسیر آسان، محمد جواد خمینی نجفی، ج۴، ص۳۸۹.
  • قاموس قرآن، علی اکبر قرشی، ج۴، ص۹۵.