جمع‌آوری قرآن توسط خلیفه سوم

سؤال

جریان جمع‌آوری قرآن توسط خلیفه سوم چگونه بوده است؟

عثمان خلیفه سوم، برای حفظ قرآن و رفع اختلاف‌ها، اقدام به جمع‌آوری و یکسان‌کردن نسخه‌های قرآن در سال بیست و پنجم هجری نمود. عثمان در این یکسان‌سازی، اهدافی از جمله جمع‌آوری منابع صحیح برای تهیه نسخه واحد، انتشار نسخه واحد میان مسلمانان و از بین بردن نسخه‌های دیگر را دنبال می‌کرد.

عثمان، نسخه‌هایی از نسخه واحد تهیه کرد و به شهرهای مختلف فرستاد و بعد از تدوین نسخه واحد، دستور داد سایر نسخه‌ها را بسوزانند و این عمل، باعث انتقاد و سرزنش او شد.

امام علی(ع) پس از آن‌که به خلافت رسید، مردم را برآن داشت تا به همان نسخه عثمان، پایبند باشند و تغییری در آن ندهند. امامان شیعه نیز معتقدند قرآن باید طبق نسخه و قرائت مرسوم قرائت شود. شیعیان به تبعیت از امامان معتقدند قرآنی که امروزه در دست مسلمانان است، همان قرآن کامل و جامع است و هرگز تحریف و تغییری در آن صورت نگرفته است.

جمع‌آوری قرآن توسط خلیفه اول

خلیفه اول در زمان حکمرانی خود، دستور داد، قرآن را از روی قطعات چوب، استخوان و ... جمع‌آوری کنند. ابوبکر این مسئولیت را بر عهده زید بن ثابت گذاشت.[۱] البته امام علی(ع) پس از رحلت پیامبر اسلام به جمع‌آوری قرآن پرداخت، اما به دلایلی پذیرفته نشد.[۲]

نسخه‌های مختلف و آغاز یکسان‌سازی نسخه‌های قرآن

عثمان، خلیفه سوم با مشاهده اختلاف نسخه‌های قرآن، به پیشنهاد حذیفه بن یمان به‌طور جدی به فکر یکسان‌سازی نسخه‌ها برآمد. او با عده‌ای از اصحاب که در مدینه بودند مشورت نمود، همگی آنها بر ضرورت همسان‌سازی نسخه‌های قرآن، اتفاق نظر داشتند. عثمان ۱۲ نفر به سرپرستی اُبی بن کعب را برای این کار مشخص کرد.

او در سال بیست و پنجم هجری، با هدف حفظ و صیانت قرآن و رفع اختلاف‌ها و پرهیز از خطر تحریف و … اقدام به جمع‌آوری و یکسان کردن نسخه‌های قرآن نمود. عثمان چند هدف را تعیین نمود:

  • جمع‌آوری منابع و مآخذ صحیح برای تهیه نسخه (نسخه) واحد و انتشار آن بین مسلمانان.
  • مقابله نسخه‌های آماده شده با یکدیگر، به منظور حصول اطمینان نسبت به صحت آنها و نبود اختلاف.
  • جمع‌آوری نسخه یا صحیفه‌هایی که قرآن در آنها ثبت شده از تمامی بلاد اسلامی و نابود کردن آنها.
  • ملزم کردن همهٔ مسلمانان به قرائت این نسخه و منع از تلاوت نسخه‌ها و قرائت‌های دیگر.[۳]

عثمان نسخه‌هایی از نسخه معین شده را به شهرهای مختلف فرستاد. برخی تعداد نسخه‌های تهیه شده که همراه یک قاری به یکی از مراکز مهم اسلامی آن زمان ارسال می‌شد را شش یا هفت نسخه دانسته‌اند. علاوه بر آن‌ها یک نسخه هم در مدینه نگهداری می‌شد که آن را «مصحف اُم» یا «مصحف امام» می‌نامیدند که نسخهٔ مرجع عمومی بود؛ چنان‌چه میان نسخه‌های فرستاده شده به بلاد دیگر، اختلافی پیدا می‌شد، ملاک تصحیح، نسخه مدینه بود.[۴] خلیفهٔ سوم، برای خاتمه دادن به اضطراب و نابسامانی‌ها در قرائت‌های قرآن، بعد از تدوین نسخه واحد، دستور داد سایر نسخه‌ها را بسوزانند و این عمل، باعث انتقاد و سرزنش او شد.[۵]

دیدگاه امام علی(ع)

عثمان با مشورت صحابه به این نتیجه رسید، نسخه‌ها را یکسان کند و کمیته‌ای به مسئولیت و سرپرستی اُبی بن کعب تشکیل شد و کار یکسان‌سازی نسخه‌ها را شروع کرد.[۶]

سیوطی نقل می‌کند که علی(ع) نیز در این باره رأی موافق خود را به گونه‌ای اصولی ابراز نمود و گفت: «به من گفته‌اند که برخی می‌گویند قرائت من بهتر از قرائت توست و…». به او (عثمان) گفتم: «نظرت چیست؟» گفت: «نظرم این است که یک نسخه در میان مردم باشد.» گفتم: «نظرت خوب است.»[۷]

پس از آن‌که امام علی(ع) به خلافت رسید، مردم را برآن داشت تا به همان نسخه عثمان، پایبند باشند و تغییری در آن ندهند، گر چه در آن غلط‌های املایی وجود داشت. این بدان جهت بود که از آن پس، هیچ‌کس به عنوان اصلاح قرآن، تغییر و تحریفی در آن به وجود نیاورد.[۸]

امامان شیعه نیز قایل‌اند که قرآن را باید طبق نسخه و قرائت مرسوم قرائت کرد. شیعیان به تبعیت از امامان معتقدند قرآنی که امروزه در دست مسلمانان است، همان قرآن کامل و جامع است و هرگز تحریف و تغییری در آن صورت نگرفته است. شخصی در نزد امام صادق(ع) عبارتی از قرآن را بر خلاف قرائت دیگران قرائت کرد. امام به او فرمود: «دیگر این‌گونه قرائت مکن و همان‌گونه که همگان قرائت می‌کنند، قرائت نما.»[۹]

جستارهای وابسته

منابع

  1. سجستانی، أبو بكر بن أبي داود، المصاحف، مصر- قاهره، الفاروق الحديثة، چاپ اول، ۱۴۲۳ق، ص۴۸.
  2. محمود راميار، تاريخ قرآن، تهران، انتشارات اميركبير، ص۴۱۰.
  3. پژوهشی در تاریخ قرآن، ص۴۴۸–۴۶۲.
  4. المصاحف، ص۳۴ و ۱۱۲–۱۱۳.
  5. التمهید فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۳۴–۳۸۵.
  6. التمهید فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۳۴–۳۸۵.
  7. الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۱۲۶.
  8. پژوهشی در تاریخ قرآن، ص۴۴۸–۴۶۲.
  9. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، قم، موسسه آل‌البیت، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۱۶۲، باب۷۴،حدیث۷۶۳۱.