جبرئیل با صورت دحیه کلبی
این مقاله هماکنون به دست fabbasi در حال ویرایش است. |
آمدن جبرئيل به صورت دحيه كلبي بر پيامبر(ص) هيچگونه مشكلي از لحاظ علمي ندارد. شواهد قرآني و روايي نیز براي چنين تمثلهايي وجود دارد.
انواع وحي
وحي رساني خداوند به پيامبران به سه صورت بوده است كه در قرآن هم به آن اشاره شده است: ﴿وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ؛ هيچ بشري را نرسد كه خدا با او تكلم كند؛ جزء از طريق وحي يا از پشت پرده يا فرشتهاي را ميفرستد تا به فرمان او آنچه را بخواهد به او وحي كند همانا خداوند بلند پايه و حكيم است.﴾(شوری:۵۱)
- سخن گفتن بدون واسطه خداوند با پيامبر: در اين قسم خداوند وحي را بدون واسطه بر قلب پيامبر ميفرستد: ﴿وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلا وَحْيًا﴾(شوری:۵۱)
- وحي از پشت پرده: در اين نوع وحی، پيامبر كلام خداوند را ميشنود، ولي اين كلام از جايي يا چیز خاص شنيده ميشود: ﴿أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ﴾(شوری:۵۱) همان گونه كه خداوند از طريق درخت با موسي سخن گفت: ﴿فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ مِنْ شَاطِئِ الْوَادِ الأيْمَنِ فِي الْبُقْعَه الْمُبَارَكَه مِنَ الشَّجَرَه أَنْ يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴾[۱] وقتي موسي به آن آتش نزديك شد از جانب وادي ايمن در آن بارگاه مبارك از آن درخت فرا رسيد كه اي موسي من خدا و پروردگار جهان هستم.
- وحي توسط جبرئيل: ﴿أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ﴾(شوری:۵۱) در اين نوع از وحي ارتباط خداوند با پيامبران به وسيله جبرئيل بوده است.
وحي خداوند با پيامبر توسط جبرئيل، خود به چند صورت است:
- گاهي پيامبر صداي فرشته را ميشنود اما خود او را مشاهده نميكرد.
- گاهي جبرئيل وحي را بر قلب پيامبر القاء ميكند: ﴿نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأمِينُ۱۹۳عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ۱۹۴﴾(شعراء:۱۹۴-۱۹۳)
- پيامبر جبرئيل را به صورت حقيقياش مشاهده ميكند.[۲]
- گاهي جبرئيل به صورت انسان زيبايي براي رسول خدا(ص) تمثل پيدا ميكند. گاهي جبرئیل به صورت دحيه كلبي نازل ميشد: «انّ جبرئيل كان يأتي نبينا في صوره الدحيه الكلبي[۳]»
دحيه كلبي كيست
دحیه کلبی برادر رضاعي پيامبر(ص) بود و از زيباترين مردم آن زمان محسوب ميشود. گاهی وقتها که جبرئيل به سراغ پيامبر(ص) ميآمد در آن چهره نمايان ميشد. پيامبر(ص) او را به عنوان سفير پيش قيصر روم «هرقل» فرستاد و تا زمان خلافت معاويه زنده بود.[۴] او در جنگ احد و غير آن حاضر بود.[۵]
حال اين سؤال مطرح است آيا از نظر فلسفي و علمي ميشود كه جبرئيل به صورت انسان (دحيه كلبي) بر پيامبر(ص) نازل شود.
در جواب گفته ميشود: نزول فرشتگان از جمله جبرئيل به صورت تمثل (ظاهر شدن فرشته به صورت انسان) بوده است. تمثل جبرئيل به صورت انسان خاصي اين جور نبوده كه جبرئيل حقيقت خويش را از دست بدهد و انسان شود و آن گاه بر پيامبر(ص) نازل شود، در جريان حضرت مريم جبرئيل به صورت انسان بر او متمثل شد و حقيقت جبرئيل عوض نشد.[۶]
آمدن جبرئيل به صورت دحيه كلبي بر پيامبر(ص)،هيچ گونه اشكال علمي ندارد. چون در موقع نزول جبرئيل به صورت دحيه كلبي هيچ گونه تغییر هویت در حقیقت جبرئیل صورت نگرفته است.
شواهد قرآني و روايي تمثل
- در جريان مريم جبرئيل به صورت بشري براي او ظاهر شد : ﴿فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا[۷]؛ پس روح خود (جبرئيل) را به سوي او فرستاديم پس به صورت انساني تمام برايش تمثل جست.﴾(مریم:۱۷)
- در قصه بشارت دادن فرشتگان به ابراهيم عليه السلام براي به دنيا آمدن اسحاق و يعقوب، ملائكه به صورت انسان بر ابراهيم ظاهر شدند[۸].
- تمثل ابليس به صورت سراقه بن مالك در جنگ بدر كه براي قريش به اين صورت ظاهر شد كه در تفاسير در ذيل آيه ۴۸ از سوره انفال به اين ماجرا اشاره شده است.
- تمثل ابليس در دار الندوه به صورت پيرمردي، همچنين تمثلش در روز عقبه به شكل عنيه بن حجاج و تمثل ابليس براي حضرت يحيي به صورت عجيبي يا تمثل دنيا براي حضرت علي(ع) به صورت زني زيبا[۹].
منابع
- ↑ قصص/۳۰.
- ↑ اميني، ابراهيم، وحي در اديان، قم، مركز انتشارات و دفتر تبليغات، چاپ اوّل، ۱۳۷۷، ص۶۱۷.
- ↑ مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، موسسه الوفاء، چاپ دوّم، ۱۴۰۳، ج۱۴، ص۳۴۳.
- ↑ مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ هچدهم، ۱۳۷۹، ج۲۰، ص۴۸۸.
- ↑ ابن اثير، اسد الغابه، بيروت، دار احياء التراث العربي، ج۲، ص۱۳۰.
- ↑ طباطبايي، محمد حسين، الميزان، بيروت، موسسه الاعلمي للمطبوعات، چاپ اوّل، ۱۴۱۷، ج۱۴، ص۳۶. اميني، ابراهيم، وحي در اديان، قم، مركز انتشارات دفتر تبليغات، چاپ اوّل، ۱۳۷۷، ص۱۱۷.
- ↑ مريم/۱۷.
- ↑ هود/۷۶.
- ↑ طباطبائي، محمد حسين، الميزان، بيروت، موسسه الاعلمي للمطبوعات، چاپ اوّل، ۱۴۱۷، ج۱۴، ص۳۶.