پرش به محتوا

آثار منع تدوین حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها)
تکمیل پاورقی
خط ۱۰: خط ۱۰:
* '''اختلاف بین مسلمانان:''' تقسیم امت اسلام به فرقه‌های مختلف و خصوصاً به دو فرقه مهم شیعه و سنی به خاطر این است که با منع حدیث فضائل اهل بیت بر بسیاری پوشیده ماند و به مسیری غیر از مسیر حق سرازیر شدند.<ref name=":0">تاریخ حدیث، همان، ص۲۰۹–۲۱۰.</ref>
* '''اختلاف بین مسلمانان:''' تقسیم امت اسلام به فرقه‌های مختلف و خصوصاً به دو فرقه مهم شیعه و سنی به خاطر این است که با منع حدیث فضائل اهل بیت بر بسیاری پوشیده ماند و به مسیری غیر از مسیر حق سرازیر شدند.<ref name=":0">تاریخ حدیث، همان، ص۲۰۹–۲۱۰.</ref>


* '''از بین رفتن احادیث فراوان:''' در اثر جلوگیری از نقل و ت<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تدوین السنه الشریفه|تاریخ=1376|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=حسینی جلالی|ناشر=مکتب الاعلام الاسلامی|صفحه=۴۴۹|مکان=قم}}</ref>دوین حدیث، روایات زیادی به دست فراموشی سپرده شد، بلکه به عمد، روایات را از بین بردند تا به دست کسی نرسد؛ مثلا ابوبکر ۵۰۰ حدیث نبوی را سوزاند.<ref name=":1">ابوعبدالله شمس الدین الذهبی، تذکره الحفاظ، مکه، مکتبه الحرم المکی، ۱۳۷۴ق، ج۱، ص۵.</ref> و نیز عمر از مردم خواست تا هر حدیثی که دارند بیاورند، وقتی آوردند دستور داد آنها را بسوزانند.<ref>محمود، ابوریه، اضواء علی السنه المحمدیه، بی جا: دارالکتاب الاسلامی، بی تا، ص۴۷ به نقل از طبقات ابن سعد، ج۵، ص۱۴۰.</ref> یکی از صحابه نیز کتابی را که در فضایل اهل بیت(ع) نوشته شده بود، در آب شست و از بین برد.<ref>صائب، عبدالحمید، تاریخ السنه النبویه ثلاثون عاما بعد النبی(ص)، بی جا، بی تا، ص۲۳.</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تدوین السنه الشریفه|سال=1376|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=حسینی جلالی|ناشر=مکتب الاعلام الاسلامی|صفحه=۴۱۲|مکان=قم}}</ref>
* '''از بین رفتن احادیث فراوان:''' در اثر جلوگیری از نقل و تدوین حدیث، روایات زیادی به دست فراموشی سپرده شد، بلکه به عمد، روایات را از بین بردند تا به دست کسی نرسد؛ مثلا ابوبکر ۵۰۰ حدیث نبوی را سوزاند.<ref name=":1">ابوعبدالله شمس الدین الذهبی، تذکره الحفاظ، مکه، مکتبه الحرم المکی، ۱۳۷۴ق، ج۱، ص۵.</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تدوین السنه الشریفه|تاریخ=1376|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=حسینی جلالی|ناشر=مکتب الاعلام الاسلامی|صفحه=۴۴۹|مکان=قم}}</ref> و نیز عمر از مردم خواست تا هر حدیثی که دارند بیاورند، وقتی آوردند دستور داد آنها را بسوزانند.<ref>محمود، ابوریه، اضواء علی السنه المحمدیه، بی جا: دارالکتاب الاسلامی، بی تا، ص۴۷ به نقل از طبقات ابن سعد، ج۵، ص۱۴۰.</ref> یکی از صحابه نیز کتابی را که در فضایل اهل بیت(ع) نوشته شده بود، در آب شست و از بین برد.<ref>صائب، عبدالحمید، تاریخ السنه النبویه ثلاثون عاما بعد النبی(ص)، بی جا، بی تا، ص۲۳.</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تدوین السنه الشریفه|سال=1376|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=حسینی جلالی|ناشر=مکتب الاعلام الاسلامی|صفحه=۴۱۲|مکان=قم}}</ref>


* '''رواج اسرائیلیات:''' انسان کنج‌کاو است و همیشه دنبال چیزهای تازه است و خلفا به این اصل توجه داشتند و برای پر کردن جای خالی سخنان ناب نبوی(ص)، به افرادی از علمای اهل کتاب مانند تمیم داری و کعب الاحبار که پس از انتشار اسلام برای پیگیری اهداف خود اظهار اسلام کرده بودند، میدان سخنوری دادند. در زمان عمر هر هفته سخنران قبل از خطبه‌های نماز جمعه تمیم‌داری بود که در زمان عثمان مدت آن دو برابر شد و در زمان معاویه این قبیل افراد در دربار او زیاد شدند و بدین ترتیب روایات خرافی(اسرائیلیات) را در بین مسلمانان رواج دادند و بر فرهنگ اهل سنت تأثیر زیادی گذاشتند که اعتقاد به جسمانیت خدا، صدور  گناه از انبیاء و … از نمونه‌های این اثر گذاری است.<ref>رک: معالم المدرستین، همان، ج۲، ص۵۷–۶۱.</ref>
* '''رواج اسرائیلیات:''' انسان کنج‌کاو است و همیشه دنبال چیزهای تازه است و خلفا به این اصل توجه داشتند و برای پر کردن جای خالی سخنان ناب نبوی(ص)، به افرادی از علمای اهل کتاب مانند تمیم داری و کعب الاحبار که پس از انتشار اسلام برای پیگیری اهداف خود اظهار اسلام کرده بودند، میدان سخنوری دادند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=معالم المدرستین|نام=مرتضی|نام خانوادگی=عسکری|جلد=2|صفحه=262}}</ref> در زمان عمر هر هفته سخنران قبل از خطبه‌های نماز جمعه تمیم‌داری بود که در زمان عثمان مدت آن دو برابر شد و در زمان معاویه این قبیل افراد در دربار او زیاد شدند و بدین ترتیب روایات خرافی(اسرائیلیات) را در بین مسلمانان رواج دادند و بر فرهنگ اهل سنت تأثیر زیادی گذاشتند که اعتقاد به جسمانیت خدا، صدور  گناه از انبیاء و … از نمونه‌های این اثر گذاری است.<ref>عسکری، مرتضی، معالم المدرستین، همان، ج۲، ص51.</ref>


* '''دست‌اندازی در روایات:''' دوران منع تدوین حدیث مایه لغزش‌هایی چون فراموشی، اشتباه، جابجایی عبارت و … شد. افزون بر آن، دشمنان اسلام نیز دست به کار شدند و برای مخدوش کردن چهره اسلام به تحریف و بلکه جعل احادیث دست زدند و این امر باعث شد خواسته یا ناخواسته روایات تحریف شده و جعلی به حوزه روایات راه یابد و بعد از آزاد شدن تدوین حدیث به سرعت در بین مسلمانان منتشر شود.<ref>رک: اضواء علی السنه المحمدیه، همان، ص۱۱۸. تاریخ حدیث، همان، ص۲۱۱–۲۱۲.</ref><ref name=":1" />
* '''دست‌اندازی در روایات:''' دوران منع تدوین حدیث مایه لغزش‌هایی چون فراموشی، اشتباه، جابجایی عبارت و … شد. افزون بر آن، دشمنان اسلام نیز دست به کار شدند و برای مخدوش کردن چهره اسلام به تحریف و بلکه جعل احادیث دست زدند و این امر باعث شد خواسته یا ناخواسته روایات تحریف شده و جعلی به حوزه روایات راه یابد و بعد از آزاد شدن تدوین حدیث به سرعت در بین مسلمانان منتشر شود.<ref>رک: اضواء علی السنه المحمدیه، همان، ص۱۱۸. تاریخ حدیث، همان، ص۲۱۱–۲۱۲.</ref><ref name=":1" />


* '''بیشتر شدن وضع حدیث:''' منع تدوین باعث بیشتر شدن جعل حدیث گردید، اما این کار تنها در پی منع تدوین حدیث نیست و حتی اگر هم آن منع صورت نمی‌گرفت، باز وضع حدیث منتفی نمی‌شد چنان‌که در زمان خود پیامبر(ص) نیز برخی احادیثی را جعل می‌کردند و به پیامبر(ص) نسبت می‌دادند. علی(ع) در این باره می‌فرماید: {{متن عربی|وَ قَدْ كُذِبَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ عَلَى عَهْدِهِ حَتَّى قَامَ خَطِيباً فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ كَثُرَتْ عَلَيَّ الْكَذَّابَةُ  فَمَنْ كَذَبَ‏ عَلَيَ‏ مُتَعَمِّداً فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ|ترجمه=در روزگار پیامبر آنقدر دروغ به آن حضرت نسبت داده شد تا این‌که ایستاد و خطبه خواند و فرمود: دروغ‌ها بر من زیاد شده است؛ هر کسی از دانسته به من دروغ نسبت دهد جایگاه او پر از آتش است.}} <ref>دشتی، محمد، نهج‌البلاغه قم، پارسایان، چاپ دوم، ۱۳۷۹، ص۳۳۰، خ ۲۱۰.</ref><ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۶۲.</ref>
* '''بیشتر شدن وضع حدیث:''' منع تدوین باعث بیشتر شدن جعل حدیث گردید، البته این کار تنها در پی منع تدوین حدیث نیست و حتی اگر هم آن منع صورت نمی‌گرفت، باز وضع حدیث منتفی نمی‌شد چنان‌که در زمان خود پیامبر(ص) نیز برخی احادیثی را جعل می‌کردند و به پیامبر(ص) نسبت می‌دادند. علی(ع) در این باره می‌فرماید: {{متن عربی|وَ قَدْ كُذِبَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ عَلَى عَهْدِهِ حَتَّى قَامَ خَطِيباً فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ كَثُرَتْ عَلَيَّ الْكَذَّابَةُ  فَمَنْ كَذَبَ‏ عَلَيَ‏ مُتَعَمِّداً فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ|ترجمه=در روزگار پیامبر آنقدر دروغ به آن حضرت نسبت داده شد تا این‌که ایستاد و خطبه خواند و فرمود: دروغ‌ها بر من زیاد شده است؛ هر کسی از دانسته به من دروغ نسبت دهد جایگاه او پر از آتش است.}} <ref>دشتی، محمد، نهج‌البلاغه قم، پارسایان، چاپ دوم، ۱۳۷۹، ص۳۳۰، خ ۲۱۰.</ref><ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۶۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۷ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۴۲

سؤال

منع از تدوین حدیث چه اثری بر احادیث داشته است؟

منع از تدوین حدیث موجب تاثیراتی بر احادیث و جامعه شده که به برخی از این موارد اشاره می‌شود.

  • محروم ماندن مسلمانان از اهل بیت(ع): با منع از تدوین حدیث، فضائل اهل بیت(ع) در سطح وسیع منتشر نشد و حُکام، ایشان را به انزوا کشاندند و امت اسلام از بهره‌مندی از برکات آن حضرات محروم گردید و این بدترین پی آمد منع از تدوین حدیث است[۱] که آثار دیگر هم در پی این اثر است.
  • اختلاف بین مسلمانان: تقسیم امت اسلام به فرقه‌های مختلف و خصوصاً به دو فرقه مهم شیعه و سنی به خاطر این است که با منع حدیث فضائل اهل بیت بر بسیاری پوشیده ماند و به مسیری غیر از مسیر حق سرازیر شدند.[۲]
  • از بین رفتن احادیث فراوان: در اثر جلوگیری از نقل و تدوین حدیث، روایات زیادی به دست فراموشی سپرده شد، بلکه به عمد، روایات را از بین بردند تا به دست کسی نرسد؛ مثلا ابوبکر ۵۰۰ حدیث نبوی را سوزاند.[۳][۴] و نیز عمر از مردم خواست تا هر حدیثی که دارند بیاورند، وقتی آوردند دستور داد آنها را بسوزانند.[۵] یکی از صحابه نیز کتابی را که در فضایل اهل بیت(ع) نوشته شده بود، در آب شست و از بین برد.[۶][۷]
  • رواج اسرائیلیات: انسان کنج‌کاو است و همیشه دنبال چیزهای تازه است و خلفا به این اصل توجه داشتند و برای پر کردن جای خالی سخنان ناب نبوی(ص)، به افرادی از علمای اهل کتاب مانند تمیم داری و کعب الاحبار که پس از انتشار اسلام برای پیگیری اهداف خود اظهار اسلام کرده بودند، میدان سخنوری دادند.[۸] در زمان عمر هر هفته سخنران قبل از خطبه‌های نماز جمعه تمیم‌داری بود که در زمان عثمان مدت آن دو برابر شد و در زمان معاویه این قبیل افراد در دربار او زیاد شدند و بدین ترتیب روایات خرافی(اسرائیلیات) را در بین مسلمانان رواج دادند و بر فرهنگ اهل سنت تأثیر زیادی گذاشتند که اعتقاد به جسمانیت خدا، صدور گناه از انبیاء و … از نمونه‌های این اثر گذاری است.[۹]
  • دست‌اندازی در روایات: دوران منع تدوین حدیث مایه لغزش‌هایی چون فراموشی، اشتباه، جابجایی عبارت و … شد. افزون بر آن، دشمنان اسلام نیز دست به کار شدند و برای مخدوش کردن چهره اسلام به تحریف و بلکه جعل احادیث دست زدند و این امر باعث شد خواسته یا ناخواسته روایات تحریف شده و جعلی به حوزه روایات راه یابد و بعد از آزاد شدن تدوین حدیث به سرعت در بین مسلمانان منتشر شود.[۱۰][۳]
  • بیشتر شدن وضع حدیث: منع تدوین باعث بیشتر شدن جعل حدیث گردید، البته این کار تنها در پی منع تدوین حدیث نیست و حتی اگر هم آن منع صورت نمی‌گرفت، باز وضع حدیث منتفی نمی‌شد چنان‌که در زمان خود پیامبر(ص) نیز برخی احادیثی را جعل می‌کردند و به پیامبر(ص) نسبت می‌دادند. علی(ع) در این باره می‌فرماید: «وَ قَدْ كُذِبَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ عَلَى عَهْدِهِ حَتَّى قَامَ خَطِيباً فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ كَثُرَتْ عَلَيَّ الْكَذَّابَةُ فَمَنْ كَذَبَ‏ عَلَيَ‏ مُتَعَمِّداً فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ؛ در روزگار پیامبر آنقدر دروغ به آن حضرت نسبت داده شد تا این‌که ایستاد و خطبه خواند و فرمود: دروغ‌ها بر من زیاد شده است؛ هر کسی از دانسته به من دروغ نسبت دهد جایگاه او پر از آتش است.» [۱۱][۱۲]

منابع

  1. حسینی جلالی، محمد حسین، تدوین السنه الشریفه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۳۷۶ش، ص۵۳۳.
  2. تاریخ حدیث، همان، ص۲۰۹–۲۱۰.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ابوعبدالله شمس الدین الذهبی، تذکره الحفاظ، مکه، مکتبه الحرم المکی، ۱۳۷۴ق، ج۱، ص۵.
  4. حسینی جلالی، محمد حسین (۱۳۷۶). تدوین السنه الشریفه. قم: مکتب الاعلام الاسلامی. ص۴۴۹.
  5. محمود، ابوریه، اضواء علی السنه المحمدیه، بی جا: دارالکتاب الاسلامی، بی تا، ص۴۷ به نقل از طبقات ابن سعد، ج۵، ص۱۴۰.
  6. صائب، عبدالحمید، تاریخ السنه النبویه ثلاثون عاما بعد النبی(ص)، بی جا، بی تا، ص۲۳.
  7. حسینی جلالی، محمد حسین (۱۳۷۶). تدوین السنه الشریفه. قم: مکتب الاعلام الاسلامی. ص۴۱۲.
  8. عسکری، مرتضی. معالم المدرستین. ج۲. ص۲۶۲.
  9. عسکری، مرتضی، معالم المدرستین، همان، ج۲، ص51.
  10. رک: اضواء علی السنه المحمدیه، همان، ص۱۱۸. تاریخ حدیث، همان، ص۲۱۱–۲۱۲.
  11. دشتی، محمد، نهج‌البلاغه قم، پارسایان، چاپ دوم، ۱۳۷۹، ص۳۳۰، خ ۲۱۰.
  12. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۶۲.