نزول قرآن به عربی: تفاوت میان نسخه‌ها

    بدون خلاصۀ ویرایش
    برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۳: خط ۳:
    چرا قرآن به زبان عربی و آن هم در عربستان نازل شده و به زبان‌های مختلف در ممالک مختلف مانند زبان‌های چینی، انگلیسی و… و به گروه‌های مختلف نازل نشده است؟
    چرا قرآن به زبان عربی و آن هم در عربستان نازل شده و به زبان‌های مختلف در ممالک مختلف مانند زبان‌های چینی، انگلیسی و… و به گروه‌های مختلف نازل نشده است؟
    {{پایان سوال}}
    {{پایان سوال}}
    {{درگاه|قرآن|سنت|تاریخ}}
    1234
    {{پاسخ}}
    {{پاسخ}}
    پیامبر(ص) از منطقه جزیره العرب بود. جزیرة العرب دارای ویژگی هایی نظیر وجود [[خانه کعبه|کعبه]]، نزول شریعت [[ابراهیم(ع)|حضرت ابراهیم(ع)]]، مسیر عبور تجار و اهتمام به زبان و بلاغت گفتار بود.


    [[انبیاء]] گذشته هر کدام به زبان قوم خودشان صحبت می‌کردند، و کتاب آسمانی آنها نیز به همان زبان بوده است، خداوند می‌فرماید: {{قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ …
    == علل قرآنی ==
    | ترجمه = ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا (معارف الهی را) برای آنها روشن کند.
    | سوره = ابراهیم
    | آیه = ۴}} بنابراین، زبان قرآن نیز باید به زبان پیامبر و آن منطقه باشد، چرا که در غیر این صورت به آن پیامبر و کتابش ایمان نمی‌آوردند، همان‌طور که در قرآن آمده است: «هرگاه آن را برای عجم (غیر عرب)ها نازل می‌کردیم و او آن را بر ایشان می‌خواند، به آن ایمان نمی‌آوردند». (شعراء:۱۹۸ و ۱۹۹)


    بدیهی است که باید زبان قرآن و زبان پیامبر(ص)، زبان مرسوم آن قوم باشد تا فهم و ارتباط میان پیامبر(ص) و مردم صورت بگیرد. با توجه به خصوصیات جزیرة العرب و زبان عربی که یکی از کامل‌ترین و غنی‌ترین زبان‌ها و دارای شیوایی بسیاری است، قرآن با بهترین زبان و در بهترین مکان نازل شده است.
    === تعقل و تفکر، حفظ و ضبط ===
    {{قرآن|1=إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ|ترجمه=ما آن را قرآنی عربی نازل کردیم، شاید شما درک کنید بیندیشید)!|سوره=یوسف|آیه=2}}


    علامه طباطبایی در تفسیر آیه فوق می نویسند: «ما اين كتاب مشتمل بر آيات را در مرحله نزول ملبس به لباس و واژه عربى و آراسته به زيور آن واژه نازل كرديم تا در خور تعقل تو و قوم و امتت باشد، و اگر در مرحله وحى به قالب الفاظ خواندنى درنمى‌آمد، و يا اگر درمى‌آمد به لباس واژه عربى ملبس نمى‌شد، قوم تو پى به اسرار آيات آن نمى‌بردند... و اين خود دلالت مى‌كند بر اينكه الفاظ كتاب عزيز به خاطر اينكه تنها و تنها وحى است و نيز به خاطر اينكه عربى است توانسته است اسرار آيات و حقايق معارف الهى را ضبط و حفظ كند.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه تفسير الميزان‌|سال= 1402|نام=محمدحسين‌|نام خانوادگی=طباطبايى|ناشر=جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى‌|جلد=11|صفحه=101|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسير نمونه‌|سال=1374|نام=ناصر|نام خانوادگی= مكارم شيرازى|ناشر=دار الكتب الاسلاميه |جلد=21|صفحه=7-8|مکان=تهران}}</ref>
    === سنت الهی ===
    {{قرآن|وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ|ترجمه=هيچ پيامبرى را جز به زبان مردمش نفرستاديم، تا بتواند پيام خدا را برايشان بيان كند.|سوره=ابراهیم|آیه=4}}
    علامه طباطبایی می نویسند: «اگر كتاب را به زبان عربى كه زبان رسول خدا(ص) است نازل فرموده براى اين بوده كه سنت او بر اين جارى شده كه هر پيغمبرى را به زبان قوم خودش بفرستد.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه تفسير الميزان‌|سال= 1402|نام=محمدحسين‌|نام خانوادگی=طباطبايى|ناشر=جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى‌|جلد=11|صفحه=511|مکان=قم}}</ref>
    آیت الله مکارم می گویند:«زيرا پيامبران در درجه اول با قوم خود، همان ملتى كه از ميان آنها برخاسته‌اند، تماس داشتند و نخستين شعاع وحى وسيله پيامبران بر آنها مى‌تابيد، و نخستين ياران و ياوران آنها از ميان آنان برگزيده مى‌شدند، بنابراين پيامبر بايد به زبان آنها و لغت آنها سخن بگويد؛ تا حقايق را به روشنى براى آنان آشكار سازد.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسير نمونه‌|سال=1374|نام=ناصر|نام خانوادگی= مكارم شيرازى|ناشر=دار الكتب الاسلاميه |جلد=10|صفحه=269|مکان=تهران}}</ref>
    === ایجاد ملکه تقوا و تذکر ===
    {{قرآن|1=وَكَذَٰلِكَ أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا وَصَرَّفْنَا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْرًا|ترجمه=اينچنين آن را قرآنى عربى نازل كرديم و در آن گونه‌گون هشدار داديم، شايد بترسند يا پندى تازه گيرند.|سوره=طه|آیه=113}}
    == علل قومی ==
    ==منابع==
    {{پانویس|۲}}
    {{شاخه
    {{شاخه
    | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
    | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
    | شاخه فرعی۱ = نزول قرآن
    | شاخه فرعی۱ = نزول قرآن
    | شاخه فرعی۲ =  
    | شاخه فرعی۲ =  
    | شاخه فرعی۳ =
    | شاخه فرعی۳ =  
    }}
    }}
    {{تکمیل مقاله
    {{تکمیل مقاله
    خط ۲۴: خط ۴۰:
    | ویرایش = شد
    | ویرایش = شد
    | لینک‌دهی = شد
    | لینک‌دهی = شد
    | ناوبری =
    | ناوبری =  
    | نمایه =
    | نمایه =  
    | تغییر مسیر = شد
    | تغییر مسیر = شد
    | ارجاعات =
    | ارجاعات =  
    | بازبینی =
    | بازبینی =  
    | تکمیل =
    | تکمیل =  
    | اولویت = ب
    | اولویت = ب
    | کیفیت = د
    | کیفیت = د
    }}
    }}
    {{پایان متن}}
    {{پایان متن}}

    نسخهٔ ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۱۶

    سؤال

    چرا قرآن به زبان عربی و آن هم در عربستان نازل شده و به زبان‌های مختلف در ممالک مختلف مانند زبان‌های چینی، انگلیسی و… و به گروه‌های مختلف نازل نشده است؟

    درگاه‌ها
    درگاه قرآن.png
    درگاه سنت.png
    درگاه تاریخ.png

    1234


    علل قرآنی

    تعقل و تفکر، حفظ و ضبط

    ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ؛ ما آن را قرآنی عربی نازل کردیم، شاید شما درک کنید (و بیندیشید)!(یوسف:2)

    علامه طباطبایی در تفسیر آیه فوق می نویسند: «ما اين كتاب مشتمل بر آيات را در مرحله نزول ملبس به لباس و واژه عربى و آراسته به زيور آن واژه نازل كرديم تا در خور تعقل تو و قوم و امتت باشد، و اگر در مرحله وحى به قالب الفاظ خواندنى درنمى‌آمد، و يا اگر درمى‌آمد به لباس واژه عربى ملبس نمى‌شد، قوم تو پى به اسرار آيات آن نمى‌بردند... و اين خود دلالت مى‌كند بر اينكه الفاظ كتاب عزيز به خاطر اينكه تنها و تنها وحى است و نيز به خاطر اينكه عربى است توانسته است اسرار آيات و حقايق معارف الهى را ضبط و حفظ كند.»[۱][۲]

    سنت الهی

    ﴿وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ؛ هيچ پيامبرى را جز به زبان مردمش نفرستاديم، تا بتواند پيام خدا را برايشان بيان كند.(ابراهیم:4)

    علامه طباطبایی می نویسند: «اگر كتاب را به زبان عربى كه زبان رسول خدا(ص) است نازل فرموده براى اين بوده كه سنت او بر اين جارى شده كه هر پيغمبرى را به زبان قوم خودش بفرستد.»[۳]

    آیت الله مکارم می گویند:«زيرا پيامبران در درجه اول با قوم خود، همان ملتى كه از ميان آنها برخاسته‌اند، تماس داشتند و نخستين شعاع وحى وسيله پيامبران بر آنها مى‌تابيد، و نخستين ياران و ياوران آنها از ميان آنان برگزيده مى‌شدند، بنابراين پيامبر بايد به زبان آنها و لغت آنها سخن بگويد؛ تا حقايق را به روشنى براى آنان آشكار سازد.»[۴]

    ایجاد ملکه تقوا و تذکر

    ﴿وَكَذَٰلِكَ أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا وَصَرَّفْنَا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْرًا؛ اينچنين آن را قرآنى عربى نازل كرديم و در آن گونه‌گون هشدار داديم، شايد بترسند يا پندى تازه گيرند.(طه:113)

    علل قومی

    منابع

    1. طباطبايى، محمدحسين‌ (۱۴۰۲). ترجمه تفسير الميزان‌. ج۱۱. قم: جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى‌. ص۱۰۱.
    2. مكارم شيرازى، ناصر (۱۳۷۴). تفسير نمونه‌. ج۲۱. تهران: دار الكتب الاسلاميه. ص۷-۸.
    3. طباطبايى، محمدحسين‌ (۱۴۰۲). ترجمه تفسير الميزان‌. ج۱۱. قم: جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى‌. ص۵۱۱.
    4. مكارم شيرازى، ناصر (۱۳۷۴). تفسير نمونه‌. ج۱۰. تهران: دار الكتب الاسلاميه. ص۲۶۹.