«ضالین» در قرآن: تفاوت میان نسخهها
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{مفردات قرآن}} | {{مفردات قرآن}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
[[ضالین]] کسانی هستند که راه مستقیم و طریق حقیقت را گم کرده و پشت به حق | [[ضالین]] کسانی هستند که راه مستقیم و طریق حقیقت را گم کرده و پشت به حق نمودهاند.<ref>راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن با تفسير لغوى و ادبى قرآن، تهران، مرتضوى، چاپ اول، ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۴۶۰.</ref> واژه- ضَلَال- براى هر عدول و انحرافى از راه مستقيم خواه عمدى يا سهوى و كم يا زياد گفته مىشود. این واژه به كسيكه خطائى از او سر مىزند به كار رود.<ref>راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن با تفسير لغوى و ادبى قرآن، مترجم: غلامرضا خسروی حسینی، تهران، مرتضوى، چاپ اول، ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۴۶۰.</ref> اما کفر، شرک و گنهکاریشان از روی عناد و لجاجت نبوده است. این گروه از آن جهت که راه حق را در پیش نگرفته، روحیه استکباری و لجاجت را نداشته و به عبارت بهتر این روحیه در آنها ضعیف است، گمراهیشان یک درجه پائینتر از «مغضوب علیهم» در این سوره است.<ref>جعفرى، يعقوب، تفسير كوثر، قم، موسسه انتشارات هجرت، چاپ اول، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۳۳.</ref> | ||
واژه ضالین و مشتقات آن بیش از ۱۸۰ مرتبه در قرآن تکرار شده است. برخی از مصداقهای ضالین در قرآن عبارتند از: | واژه ضالین و مشتقات آن بیش از ۱۸۰ مرتبه در قرآن تکرار شده است. برخی از مصداقهای ضالین در قرآن عبارتند از: | ||
'''۱. شرک به خدا:''' {{قرآن| إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعيداً |ترجمه= خداوند، شرك به او را | '''۱. شرک به خدا:''' {{قرآن|إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعيداً|ترجمه=خداوند، شرك به او را نمیآمرزد؛ (ولى) كمتر از آن را براى هر كس بخواهد (و شايسته بداند) میآمرزد. و هر كس براى خدا همتايى قرار دهد، در گمراهى دورى افتاده است.|سوره=نساء|آیه=۱۱۶}} آیات دیگر قرآن به گمراه بودن شرک و بتپرستی اشاره کرده است.<ref>سوره انعام، آیه ۷۴ و آیه ۷۷. سوره ابراهیم، آیه۳۰. سوره حج، آیه۱۲. سوره احقاف، آیه۵.</ref> | ||
'''۲. کفر:''' {{قرآن| يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي نَزَّلَ عَلى رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعيداً|ترجمه= اى كسانى كه ايمان | '''۲. کفر:''' {{قرآن|يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي نَزَّلَ عَلى رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعيداً|ترجمه=اى كسانى كه ايمان آوردهايد! به خدا و پيامبرش، و كتابى كه بر او نازل كرده، و كتب (آسمانى) كه پيش از اين فرستاده است، ايمان (واقعى) بياوريد كسى كه خدا و فرشتگان او و كتابها و پيامبرانش و روز واپسين را انكار كند، در گمراهى دور و درازى افتاده است.|سوره=نساء|آیه=۱۳۶}} | ||
آیات دیگر قرآن به گمراه بودن کافر اشاره کرده است.<ref>سوره نساء، آیه۱۶۷. سوره ابراهیم، آیه۱۸. سوره محمد، آیه۱و آیه۸.</ref> | آیات دیگر قرآن به گمراه بودن کافر اشاره کرده است.<ref>سوره نساء، آیه۱۶۷. سوره ابراهیم، آیه۱۸. سوره محمد، آیه۱و آیه۸.</ref> | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
'''۳. کفر بعد از ایمان:''' {قرآن|إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا بَعْدَ إيمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ|ترجمه= كسانى كه پس از ايمان كافر شدند و سپس بر كفر (خود) افزودند، (و در اين راه اصرار ورزيدند،) هيچ گاه توبه آنان، (كه از روى ناچارى يا در آستانه مرگ صورت مىگيرد،) قبول نمىشود؛ و آنها گمراهاناند.|سوره=آل عمران|آیه۹۰}} آیات دیگر قرآن به گمراه بودن کافر بعد از ایمان اشاره کرده است.<ref>سوره مائده، آیه۱۲.</ref> | '''۳. کفر بعد از ایمان:''' {قرآن|إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا بَعْدَ إيمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ|ترجمه= كسانى كه پس از ايمان كافر شدند و سپس بر كفر (خود) افزودند، (و در اين راه اصرار ورزيدند،) هيچ گاه توبه آنان، (كه از روى ناچارى يا در آستانه مرگ صورت مىگيرد،) قبول نمىشود؛ و آنها گمراهاناند.|سوره=آل عمران|آیه۹۰}} آیات دیگر قرآن به گمراه بودن کافر بعد از ایمان اشاره کرده است.<ref>سوره مائده، آیه۱۲.</ref> | ||
'''۴. ناامیدی از رحمت پروردگار:''' {{قرآن|قالَ وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَه رَبِّهِ إِلاَّ الضَّالُّونَ |ترجمه= گفت: جز گمراهان، چه كسى از رحمت پروردگارش مأيوس | '''۴. ناامیدی از رحمت پروردگار:''' {{قرآن|قالَ وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَه رَبِّهِ إِلاَّ الضَّالُّونَ|ترجمه=گفت: جز گمراهان، چه كسى از رحمت پروردگارش مأيوس میشود؟|سوره=حجر|آیه=۵۶}} | ||
'''۵. ستمکاری:''' {{قرآن| أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنا لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ في ضَلالٍ مُبينٍ|ترجمه= در آن روز كه نزد ما مىآيند، چه گوشهاى شنوا و چه چشمهاى بينايى پيدا مىكنند! ولى اين ستمگران امروز در گمراهى آشكارند! |سوره=مریم|آیه=۳۸}} | '''۵. ستمکاری:''' {{قرآن| أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنا لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ في ضَلالٍ مُبينٍ|ترجمه= در آن روز كه نزد ما مىآيند، چه گوشهاى شنوا و چه چشمهاى بينايى پيدا مىكنند! ولى اين ستمگران امروز در گمراهى آشكارند! |سوره=مریم|آیه=۳۸}} |
نسخهٔ ۷ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۰
مراد از ضالین در سورهٔ حمد، ضالین کیانند؟
مفردات قرآن |
---|
قول سدید |
ضالین کسانی هستند که راه مستقیم و طریق حقیقت را گم کرده و پشت به حق نمودهاند.[۱] واژه- ضَلَال- براى هر عدول و انحرافى از راه مستقيم خواه عمدى يا سهوى و كم يا زياد گفته مىشود. این واژه به كسيكه خطائى از او سر مىزند به كار رود.[۲] اما کفر، شرک و گنهکاریشان از روی عناد و لجاجت نبوده است. این گروه از آن جهت که راه حق را در پیش نگرفته، روحیه استکباری و لجاجت را نداشته و به عبارت بهتر این روحیه در آنها ضعیف است، گمراهیشان یک درجه پائینتر از «مغضوب علیهم» در این سوره است.[۳]
واژه ضالین و مشتقات آن بیش از ۱۸۰ مرتبه در قرآن تکرار شده است. برخی از مصداقهای ضالین در قرآن عبارتند از:
۱. شرک به خدا: ﴿إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعيداً؛ خداوند، شرك به او را نمیآمرزد؛ (ولى) كمتر از آن را براى هر كس بخواهد (و شايسته بداند) میآمرزد. و هر كس براى خدا همتايى قرار دهد، در گمراهى دورى افتاده است.﴾(نساء:۱۱۶) آیات دیگر قرآن به گمراه بودن شرک و بتپرستی اشاره کرده است.[۴]
۲. کفر: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي نَزَّلَ عَلى رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعيداً؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! به خدا و پيامبرش، و كتابى كه بر او نازل كرده، و كتب (آسمانى) كه پيش از اين فرستاده است، ايمان (واقعى) بياوريد كسى كه خدا و فرشتگان او و كتابها و پيامبرانش و روز واپسين را انكار كند، در گمراهى دور و درازى افتاده است.﴾(نساء:۱۳۶)
آیات دیگر قرآن به گمراه بودن کافر اشاره کرده است.[۵]
۳. کفر بعد از ایمان: {قرآن|إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا بَعْدَ إيمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ|ترجمه= كسانى كه پس از ايمان كافر شدند و سپس بر كفر (خود) افزودند، (و در اين راه اصرار ورزيدند،) هيچ گاه توبه آنان، (كه از روى ناچارى يا در آستانه مرگ صورت مىگيرد،) قبول نمىشود؛ و آنها گمراهاناند.|سوره=آل عمران|آیه۹۰}} آیات دیگر قرآن به گمراه بودن کافر بعد از ایمان اشاره کرده است.[۶]
۴. ناامیدی از رحمت پروردگار: ﴿قالَ وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَه رَبِّهِ إِلاَّ الضَّالُّونَ؛ گفت: جز گمراهان، چه كسى از رحمت پروردگارش مأيوس میشود؟﴾(حجر:۵۶)
۵. ستمکاری: ﴿أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنا لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ في ضَلالٍ مُبينٍ؛ در آن روز كه نزد ما مىآيند، چه گوشهاى شنوا و چه چشمهاى بينايى پيدا مىكنند! ولى اين ستمگران امروز در گمراهى آشكارند!﴾(مریم:۳۸)
۶. پیروان هوی و هوس: ﴿فَإِنْ لَمْ يَسْتَجيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّما يَتَّبِعُونَ أَهْواءَهُمْ وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَيْرِ هُدىً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ؛ اگر اين پيشنهاد تو را نپذيرند، بدان كه آنان تنها از هوسهاى خود پيروى مىكنند! و آيا گمراهتر از آن كس كه پيروى هواى نفس خويش كرده و هيچ هدايت الهى را نپذيرفته، كسى پيدا مىشود؟! مسلّماً خداوند قوم ستمگر را هدايت نمىكند!﴾(قصص:۵۰)
آیات دیگر قرآن به گمراه بودن پیروان هوی و هوس اشاره کرده است.[۷]
۷. نافرمانی خدا و پیامبر: ﴿وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَه إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَه مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبيناً؛ هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند، اختيارى (در برابر فرمان خدا) داشته باشد؛ و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند، به گمراهى آشكارى گرفتار شده است!﴾(احزاب:۳۶)
۸. قساوت قلب: ﴿أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَه قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ في ضَلالٍ مُبينٍ؛ آيا كسى كه خدا سينهاش را براى اسلام گشاده است و بر فراز مركبى از نور الهى قرار گرفته (همچون كوردلان گمراه است؟!) واى بر آنان كه قلبهايى سخت در برابر ذكر خدا دارند! آنها در گمراهى آشكارى هستند.﴾(زمر:۲۲)
۹. مجرمان: ﴿إِنَّ الْمُجْرِمينَ في ضَلالٍ وَ سُعُرٍ؛ مجرمان در گمراهى و شعلههاى آتشند .﴾
۱۰. پذیرش سلطه کافران: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّه وَ قَدْ كَفَرُوا بِما جاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً في سَبيلي وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتي تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّه وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَيْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبيلِ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگيريد! شما نسبت به آنان اظهار محبّت مىكنيد، در حالى كه آنها به آنچه از حقّ براى شما آمده كافر شدهاند و رسول اللَّه و شما را به خاطر ايمان به خداوندى كه پروردگار همه شماست از شهر و ديارتان بيرون مىرانند؛ اگر شما براى جهاد در راه من و جلب خشنوديم هجرت كردهايد؛ (پيوند دوستى با آنان برقرار نسازيد!) شما مخفيانه با آنها رابطه دوستى برقرار مىكنيد در حالى كه من به آنچه پنهان يا آشكار مىسازيد از همه داناترم! و هر كس از شما چنين كارى كند، از راه راست گمراه شده است!﴾(ممتحنه:۱)
مطالعه بیشتر
۱ـ قرائتی، محسن، تفسیر نور، مرکز فرهنگی درسهای از قرآن، ۱۳۸۳، ج۱، ص۳۵.
۲ـ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۷۴، ج۱، ص۵۳.
۳ـ علامه طباطبائی، محمد حسین، تفسیر المیزان، انتشارات اسلامی، بی تا، ج۱، ص۵۴.
منابع
- ↑ راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن با تفسير لغوى و ادبى قرآن، تهران، مرتضوى، چاپ اول، ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۴۶۰.
- ↑ راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن با تفسير لغوى و ادبى قرآن، مترجم: غلامرضا خسروی حسینی، تهران، مرتضوى، چاپ اول، ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۴۶۰.
- ↑ جعفرى، يعقوب، تفسير كوثر، قم، موسسه انتشارات هجرت، چاپ اول، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۳۳.
- ↑ سوره انعام، آیه ۷۴ و آیه ۷۷. سوره ابراهیم، آیه۳۰. سوره حج، آیه۱۲. سوره احقاف، آیه۵.
- ↑ سوره نساء، آیه۱۶۷. سوره ابراهیم، آیه۱۸. سوره محمد، آیه۱و آیه۸.
- ↑ سوره مائده، آیه۱۲.
- ↑ سوره مائده، آیه۷۷. سوره انعام، آیه۵۶ و آیه۱۱۹. سوره روم، آیه۲۹. سوره ص، آیه۲۶. سوره جاثیه، آیه۲۳.