تدوین کتابهای حدیثی اهلسنت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (Rezapour صفحهٔ تدوین کتابهای حدیثی اهل سنت را به تدوین کتابهای حدیثی اهلسنت منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۱ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۲
این مقاله هماکنون به دست Shamloo در حال ویرایش است. |
تدوین کتابهای حدیثی توسط اهل سنت در چه زمانی بوده است؟
تدوین کتابهای حدیثی اهل سنت
دورههای تاریخی حدیث اهل سنت
محققان تاریخ دانش حدیث در میان اهل سنت را به دورههای مختلفی تقسیم کردهاند.[۱] بجز دورهٔ اول تاریخ حدیث در میان اهل سنت، که دورهٔ ممانعت از نگارش و تدوین است، در سایر دورهها برای جمعآوری، نگارش، تدوین، تبیین و تنقیح روایات در قالب مجموعههای روایی محدود یا جوامع روایی مفصل تلاش شده است.
برخی محققان تاریخ حدیث اهل سنت را به ده دوره تقسیم کردهاند: دورهٔ ممانعت از تدوین حدیث، دورهٔ نگارش نخستین نگاشتههای حدیثی، دورهٔ تدوین جوامع روایی، دورهٔ تکمیل جوامع روایی، دورهٔ تنظیم جوامع حدیثی، دورهٔ تنقیح جوامع روایی، دورهٔ ظهور و تکامل دانشهای حدیثی، دورهٔ رکود دانشهای حدیثی و نهایتاً دورهٔ شکوفایی دوباره دانشهای حدیثی.[۲]
دورهٔ منع کتابت و تدوین حدیث
ممانعت از نگارش و تدوین حدیث، که از روی کار آمدن خلیفهٔ اول آغاز شده بود و تا دورهٔ خلافت عمر بن عبدالعزیز (۹۹-۱۰۱ق) ادامه داشت، مورد اجماع همهٔ عالمان شیعه و عموم عالمان اهل سنت است.[۳] برای منع کتابت حدیث در میان عالمان اهل سنت و شیعه دلایل مختلفی ذکر شده است.
این رویکرد که حاصل نگاه غالب در میان صحابیان کبار اهل سنت بود بعداً در میان صحابیان صغار و تابعین تعدیل شد. با این حال، منع کلی کتابت و تدوین حدیث تا زمان حکومت عمر بن عبدالعزیز ادامه داشت. در همین دورهٔ منع، در دو نسل تابعین نگاشتههای صحابه در قالب صحیفه، بهعنوان بخشی از میراث حدیثی اهل سنت، در کنار سنت شفاهی رواج داشت. از جملهٔ این صحیفهها میتوان به صحیفۀ عبدالله بن اوفی، صحیفهٔ سمره و صحیفهٔ جابر اشاره کرد.[۴]
دورهٔ منع تدوین و کتابت حدیث در میان اهل سنت با نامهٔ رسمی عمر بن عبدالعزیز به حاکم مدینه بهپایان رسید.[۵] او همین دستور را به سایر فرمانروایان مناطق ارسال کرد و از آنان خواست به هر روایتی از پیامبر(ص) که برخوردند آن را بنویسند.[۶] گفته شده اولین کسی که به کتابت حدیث پس این فرمان اقدام کرد ابن شهاب زهری، محدث و فقیه اهل سنت، بوده است.[۷]
نخستین نگاشتههای حدیثی اهل سنت
بعد از فرمان آزادی تدوین و کتابت حدیث، در طول سدهٔ دوم هجری عالمانی به تدوین و نگارش حدیث پرداختند. نگارشهای حدیثی این دوران مقدمات تدوین جوامع روایی اهل سنت در دورهٔ بعد را فراهم کردند. از جمله تدوینکنندگان این مجموعههای اولیه میتوان به زکریاء بن ابیزائده، عبدالملک بن جریج و سفیان ثوری اشاره کرد.[۸]
از این مجموعههای روایی اولیه اثری باقی نمانده است. اطلاعات موجود از این مجموعهها از خلال برخی گزارشهای تاریخی یا منابع حدیثی سدهٔ سوم به دست آمده است. برای این موضوع دو دلیل برشمرده شده است:
- این مجموعهها از کیفیت و جامعیت لازم برای ماندگاری برخوردار نبودند. این نگاشتهها مجموعههای کوچکی بودند که تعداد اندکی از روایات با موضوعات مختلف در آنها گردآوری شده بود و به لحاظ جامعیّت موضوعی و کیفیّت تدوین شرایط ماندگاری را نداشتند.
- این مجموعهها بهعنوان دستمایه و منبع اولیه برای تدوین جوامع مهم سدهٔ سوم هجری مورد استفاده قرار گرفتند. از پس تدوین جوامع روایی در دورهٔ بعد، نیاز به چنین منابع پراکنده و محدودی مرتفع شد. این موضوع موجب احساس عدم نیاز به این مجموعهها و از میان رفتن آنها شد. از این جهت این مجموعهها را با اصول اربعه مأئه در تاریخ حدیث شیعه مقایسه کردهاند.[۹]
تدوین جوامع روایی اهل سنت
مهمترین و مؤثرترین دوره در میان ادوار تاریخ حدیث اهل سنت دورهٔ سوم است که در طی آن مجموعههای اصلی حدیثی اهل سنت چون موطأ مالک بن انس، مسند احمد بن حنبل و صحاح ستّه به نگارش درآمدند. آثار این دوره در تمام ادوار پس از خود تأثیر گذاشتند و به نوعی مبنای تمام آثار فراهمآمده در حدیث اهل سنت تا دورهٔ معاصر شدند.[۱۰]
هر یک از این مجموعهها جامع خوانده میشدند. محدثان اهل سنت، مجموع احادیث و معارف دینی را در هشت موضوع (عقاید، احکام، سِیَر، آداب، تفسیر، فِتَن ، اشراط السّاعة و مناقب) دستهبندی میکردند. از نظر آنان جامع حدیث مجموعهای بود که در بر دارندهٔ همهٔ این موضوعات باشد.[۱۱]
در این دوران، دو سبک در نگارش جوامع روایی اهل سنت پیدا شد: سبک مسندنویسی، که نمونه شاخص آن مسند احمد بن حنبل بود، و سبک مدوننویسی، که زمینهساز تألیف آثاری از نوع سنن و صحیح از سوی کسانی چون بخاری، مسلم، دارمی، ابن ماجه، ابوداوود، ترمذی و نسایی بود.[۱۲]
در همین دوره است که معتبرترین منابع روایی نزد اهل سنت مشهور به صحاح ستّه تدوین و ارائه شدند. این جوامع ششگانه عبارتاند از:
- الجامع الصحیح المسند المختصر من امور رسول اللّه و سننه و ایامه، تألیف ابوعبداللّه محمد بن اسماعیل بخاری (متوفای ۲۵۶ق)؛
- المسند الصحیح، تألیف ابوالحسین مسلم بن حجّاج نیشابوری (متوفای ۲۶۱ق)، که الجامع الصحیح نیز خوانده شده است؛
- الجامع الصحیح، تألیف ابوعیسی ترمذی (متوفای ۲۷۹ق)، که به سبب اشتمال بر احادیث فقهی و غیرفقهی به جامع شهرت یافته است؛
- السنن، تألیف ابوعبداللّه محمد بن یزید بن عبداللّه بن ماجه قزوینی (متوفای ۲۷۳ یا ۲۷۵ق)؛
- السنن، تألیف ابوداوود سلیمان بن اشعث سجستانی (متوفای ۲۷۵ق)؛
- السنن الصغری یا السنن المجتبی، تألیف ابوعبدالرحمان احمد بن شعیب نسایی (متوفای ۳۰۳ق).[۱۳]
از رکود تا شکوفایی دوبارهٔ دانشهای حدیثی
از پس تدوین جوامع اصلی هشتگانه روایی اهل سنت در دورهٔ سوم، تاریخ حدیث و تدوین متون روایی اهل سنت هفت دورهٔ دیگر را تا به امروز طی کرده است. این دورهها با خط سیری نامنظم از سدهٔ چهارم تا سدهٔ چهاردهم قمری ادامه داشته است.[۱۴] در ادامه به خصوصیات هر دوره و آثار شاخص آن اشاره میشود:
دورهٔ تکمیل جوامع روایی
در این دوره عالمان اهل سنت به فکر تکمیل کتابهای هشت گانه اصلی روایی خود افتادند. این جوامع از منظر عالمان اهل سنت در درجهٔ بالای اعتبار قرار داشت و همین موجب شد تا آنان در پی رفع کاستیهای آنها باشند. عمدهٔ این کاستیها در عدم وجود برخی از روایات صحیح در این جوامع بود. از سوی دیگر، به دلیل اینکه هنوز منابع اولیهٔ روایات اعم از مکتوبات دورهٔ دوم و مشایخ حدیثی در دسترس بودند، عالمان حدیث اهل سنت احساس کردند که اگر به تکمیل کارهای پیشین نپردازند، این بخش از میراث روایی از میان خواهد رفت. نتیجهٔ این اندیشه پیدایش تعدادی از منابع روایی در این دوره بود.[۱۵] از جمله مهمترین منابع این دوره میتوان به المسند الصحیح ابن حبّان (متوفای ۳۵۴ق) و المستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری (متوفای ۴۰۵ق) اشاره کرد.
دورهٔ تنظیم جوامع روایی
.
دورهٔ تبیین جوامع روایی
.
دورهٔ تنقیح جوامع روایی
.
دورهٔ شکوفایی دانشهای حدیثی
.
عصر رکود دانشهای حدیثی
.
دورهٔ شکوفایی دوباره دانشهای حدیثی
.
منابع
- ↑ برای اطلاع مفصل از این دورهها ن.ک: علی نصیری، حدیثشناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۷۷-۱۷۳.
- ↑ علی نصیری، حدیثشناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۸۱.
- ↑ علی نصیری، حدیثشناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۸۲.
- ↑ احمد پاکتچی، «حدیث»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۲۰، ص ۴۵۵.
- ↑ أبوعبد الله محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقيق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ج ۲، ص ۲۹۵.
- ↑ محمد بن جعفر الكتانی، الرسالة المستطرفة لبيان مشهور كتب السنة المصنفة، بیروت، دار البشائر الإسلامية، ص ۳-۴.
- ↑ محمد بن جعفر الكتاني، الرسالة المستطرفة لبيان مشهور كتب السنة المصنفة، بیروت، دار البشائر الإسلامية، ص ۴.
- ↑ علی نصیری، حدیثشناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۱۲۸.
- ↑ علی نصیری، حدیثشناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۱۲۹.
- ↑ علی نصیری، حدیثشناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۱۲۹.
- ↑ نورالدین عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث، دمشق، دارالفکر، ص ۱۹۸-۱۹۹.
- ↑ احمد پاکتچی، «حدیث»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۲۰، ص ۴۵۶.
- ↑ مجید معارف، «جامع حدیث»، دانشنامهٔ جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ج۱، ص ۴۳۸۱.
- ↑ علی نصیری، حدیثشناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۸۱-۸۲.
- ↑ علی نصیری، حدیثشناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۱۵۳-۱۵۵.