روایت «انی لا اری الموت الا السعادة»: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
این سخن از کیست و به چه معناست: «إنّی لا أرَی المَوتَ إلّا سَعادَةً»؟
معنای حدیث «إنّی لا أرَی المَوتَ إلّا سَعادَةً» چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
این سخن از [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] در ضمن خطبه ای در [[کربلا]] بیان شد و بر ضرورت [[امر به معروف و نهی از منکر]] و جهاد با ستمگران دلالت دارد و همچنین گویای این است که معیار زندگی انسان منحصر در اهداف و وظایف مادی نبوده، بلکه بر اساس ارزش های انسانی و الهی سنجیده می شود.
این سخن از [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] در ضمن خطبه ای در [[کربلا]] بیان شد و بر ضرورت [[امر به معروف و نهی از منکر]] و جهاد با ستمگران دلالت دارد و همچنین گویای این است که معیار زندگی انسان منحصر در اهداف و وظایف مادی نبوده، بلکه بر اساس ارزش‌های انسانی و الهی سنجیده می‌شود.


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|امام حسین|سنت|تاریخ}}
{{درگاه|امام حسین|سنت|تاریخ}}


== گوینده حدیث ==
== متن حدیث ==
در کربلا بعد از آنکه کاروان امام حسین(ع) با کاروان [[حرّ بن یزید ریاحی]] ملاقات می‌کند، [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] قیام کرده]، و بعد از حمد و ثنای پروردگار می‌فرمایند: «إِنَّهُ قَدْ نَزَلَ بِنَا مِنَ اَلْأَمْرِ مَا قَدْ تَرَوْنَ وَ إِنَّ اَلدُّنْیَا قَدْ تَغَیَّرَتْ وَ تَنَکَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُهَا وَ اِسْتَمَرَّتْ حِذَاءً وَ لَمْ تَبْقَ مِنْهَا إِلاَّ صُبَابَةٌ کَصُبَابَةِ اَلْإِنَاءِ وَ خَسِیسُ عَیْشٍ کَالْمَرْعَی اَلْوَبِیلِ أَ لاَ تَرَوْنَ إِلَی اَلْحَقِّ لاَ یُعْمَلُ بِهِ وَ إِلَی اَلْبَاطِلِ لاَ یُتَنَاهَی عَنْهُ لِیَرْغَبِ اَلْمُؤْمِنُ فِی لِقَاءِ رَبِّهِ مُحِقّاً فَإِنِّی لاَ أَرَی اَلْمَوْتَ إِلاَّ سَعَادَةً وَ اَلْحَیَاةَ مَعَ اَلظَّالِمِینَ إِلاَّ بَرَماً.»<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=اللهوف علی قتلی الطفوف|سال=1377|نام خانوادگی=سید بن طاووس، ترجمه محمدی اشتهاردی، محمد|ناشر=نشر مطهر|صفحه=102|مکان=تهران|ترجمه عنوان=غم نامه کربلا}}</ref>
در کربلا بعد از آنکه کاروان امام حسین(ع) با کاروان [[حرّ بن یزید ریاحی]] ملاقات می‌کند، [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] ایستادند و بعد از حمد و ثنای پروردگار می‌فرمایند: «إِنَّهُ قَدْ نَزَلَ بِنَا مِنَ اَلْأَمْرِ مَا قَدْ تَرَوْنَ وَ إِنَّ اَلدُّنْیَا قَدْ تَغَیَّرَتْ وَ تَنَکَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُهَا وَ اِسْتَمَرَّتْ حِذَاءً وَ لَمْ تَبْقَ مِنْهَا إِلاَّ صُبَابَةٌ کَصُبَابَةِ اَلْإِنَاءِ وَ خَسِیسُ عَیْشٍ کَالْمَرْعَی اَلْوَبِیلِ أَ لاَ تَرَوْنَ إِلَی اَلْحَقِّ لاَ یُعْمَلُ بِهِ وَ إِلَی اَلْبَاطِلِ لاَ یُتَنَاهَی عَنْهُ لِیَرْغَبِ اَلْمُؤْمِنُ فِی لِقَاءِ رَبِّهِ مُحِقّاً فَإِنِّی لاَ أَرَی اَلْمَوْتَ إِلاَّ سَعَادَةً وَ اَلْحَیَاةَ مَعَ اَلظَّالِمِینَ إِلاَّ بَرَماً.»<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=اللهوف علی قتلی الطفوف|سال=1377|نام خانوادگی=سید بن طاووس، ترجمه محمدی اشتهاردی، محمد|ناشر=نشر مطهر|صفحه=102|مکان=تهران|ترجمه عنوان=غم نامه کربلا}}</ref>


همانا آنچه را بر ما وارد شده شما مشاهده می‌کنید، دنیا زشتی‌های خود را آشکار نموده، و دگرگون شد، و نیکوهایش پشت کرده، و ورشکستگی‌اش برقرار گشته، و چیزی از آن نمانده جز ته‌مانده‌ای. همانند ته‌ماندهٔ آب در میان ظرف، و جز یک زندگی پست همچون چراگاه بد (مانند شوره‌زار). آیا نمی‌نگرید که به حق عمل نمی‌شود، و از باطل جلوگیری نمی‌گردد؟ با این وضع مؤمن باید به لقای خدایش (شهادت) اشتیاق یابد، همانا من مرگ را جز سعادت، و زندگی با ستمگران را جز ملامت و ناراحتی نمی‌نگرم.<ref name=":02">{{یادکرد کتاب|عنوان= اللهوف علی قتلی الطفوف|سال=1377|نام خانوادگی=سید بن طاووس، ترجمه محمدی اشتهاردی، محمد|ناشر= نشر مطهر|صفحه=102|مکان=تهران|ترجمه عنوان=غم نامه کربلا}}</ref>
همانا آنچه را بر ما وارد شده شما مشاهده می‌کنید، دنیا زشتی‌های خود را آشکار نموده، و دگرگون شد، و نیکوهایش پشت کرده، و ورشکستگی‌اش برقرار گشته، و چیزی از آن نمانده جز ته‌مانده‌ای. همانند ته‌ماندهٔ آب در میان ظرف، و جز یک زندگی پست همچون چراگاه بد (مانند شوره‌زار). آیا نمی‌نگرید که به حق عمل نمی‌شود، و از باطل جلوگیری نمی‌گردد؟ با این وضع مؤمن باید به لقای خدایش (شهادت) اشتیاق یابد، همانا من مرگ را جز سعادت، و زندگی با ستمگران را جز ملامت و ناراحتی نمی‌نگرم.<ref name=":02">{{یادکرد کتاب|عنوان= اللهوف علی قتلی الطفوف|سال=1377|نام خانوادگی=سید بن طاووس، ترجمه محمدی اشتهاردی، محمد|ناشر= نشر مطهر|صفحه=102|مکان=تهران|ترجمه عنوان=غم نامه کربلا}}</ref>
خط ۱۵: خط ۱۵:
== شرح حدیث ==
== شرح حدیث ==
=== اهمیت جهاد با ستمگران ===
=== اهمیت جهاد با ستمگران ===
به تعبیر [[شهید مطهری]]، امام حسین(ع) می‌خواهند به انسان‌ها بفهمانند که ایها الناس! در چنین شرایطی، در چنین اوضاع و احوالی، من مردن را جز سعادت نمی‌بینم. من مردن را شهادت در راه حق می‌بینم؛ یعنی اگر کسی در راه امر به معروف و نهی از منکر کشته شود، شهید شده است. من زندگی کردن با ستمگران را مایه ملامت می‌بینم، روح من روحی نیست که با ستمگر سازش کند.<ref name=":032">{{یادکرد کتاب|عنوان=حماسه حسینی|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|جلد=2|صفحه=134|مکان=تهران}}</ref>
بر اساس دیدگاه [[مرتضی مطهری]]، امام حسین(ع) با قیام خود پیام روشنی به جامعه بشری منتقل کردند: در شرایطی که ظلم و فساد حاکم است، ایستادگی در برابر ستمگران و تلاش برای امر به معروف و نهی از منکر ارزشی والا دارد. ایشان مرگ در راه حق را نه تنها ترسناک نمی‌دانند، بلکه آن را مایه سعادت و افتخار معرفی می‌کنند. در مقابل، زندگی همراه با سازش با ظالمان را امری نکوهیده و مایه سرافکندگی می‌دانند. این تعبیر نشان‌دهنده روحیه آزادگی و مقاومت امام حسین(ع) در برابر بی‌عدالتی است و الگویی از استقامت در راه حق را ارائه می‌دهد.<ref name=":032">{{یادکرد کتاب|عنوان=حماسه حسینی|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|جلد=2|صفحه=134|مکان=تهران}}</ref>


=== اهمیت امر به معروف و نهی از منکر ===
=== اهمیت امر به معروف و نهی از منکر ===
شهید مطهری برداشت بسیار دقیقی ارائه کرده و می‌نویسند: چه کسی توانسته است در دنیا به اندازه [[امام حسین علیه‌السلام|حسین بن علی]] به اصل امر به معروف و نهی از منکر ارزش بدهد؟ معنی نهضت حسینی اینست که امر به معروف و نهی از منکر آنقدر بالاست که تا این حد در راه آن می‌توان فداکاری کرد. دیگر با نهضت حسینی جایی برای این سخن باقی نمی‌ماند که [[امر به معروف و نهی از منکر]] مرز می‌شناسد. خیر، مرز نمی‌شناسد. بله، مفسده می‌شناسد؛ یعنی آنها که می‌گویند امر به معروف و نهی از منکر مشروط به عدم مفسده است، درست می‌گویند. اگر هم ضرر را به معنی مفسده می‌گیرند، درست می‌گویند. بدین معنی که ممکن است من گاهی امر به معروف و نهی از منکر بکنم، بخواهم خدمتی به [[اسلام]] بکنم، ولی همین امر به معروف و نهی از منکر من مفسده دیگری برای اسلام به وجود آورد نه برای من. مفسده‌ای برای اسلام به وجود آورد که آن مفسده از این خدمتی که من از این راه به اسلام می‌کنم، بیشتر است. بسیارند افرادی که نهی از منکر می‌کنند ولی نه تنها نتیجه‌ای نمی‌گیرند، بلکه با نهی از منکرشان آن کسی را که نهی از منکر می‌کنند به کلی از [[دین]] بری می‌کنند. من مسئله ترتب مفسده را می‌پذیرم اما مسئله ضرر را، آنهم ضرر شخصی که مرز امر به معروف و نهی از منکر، ضرر شخصی است (درباره هر موضوعی می‌خواهد باشد) نمی‌پذیرم، به دلیل اینکه حسین بن علی نپذیرفت و به دلائل دیگر که فعلاً مجال بحث در آنها نیست.<ref name=":03">{{یادکرد کتاب|عنوان=حماسه حسینی|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|جلد=2|صفحه=131-132|مکان=تهران}}</ref>
شهید مطهری در تحلیل عمیق خود به اهمیت بی‌نظیر امر به معروف و نهی از منکر در [[نهضت امام حسین(ع)]] پرداخته و آن را به‌عنوان یکی از والاترین اصول اسلامی معرفی می‌کند. وی بیان می‌کند که امام حسین(ع) با قیام خود نشان دادند که این دو فریضه تا چه اندازه ارزشمند است، به‌گونه‌ای که حتی جان را می‌توان در راه آن فدا کرد. به‌عقیده مطهری، نهضت حسینی مرزهای معمول امر به معروف و نهی از منکر را فراتر برده و این پیام را منتقل کرده است که این فرایض تنها به شرطی محدود می‌شوند که به مفسده‌ای برای اسلام منجر نشوند، نه ضرر شخصی. وی تأکید دارد که ممکن است [[امر به معروف و نهی از منکر]] در شرایطی به جای نتیجه مثبت، مفسده‌ای بزرگ‌تر برای اسلام ایجاد کند. ازاین‌رو، کسانی که اقدام به انجام این دو فریضه می‌کنند باید آگاهی کامل از شرایط و پیامدها داشته باشند. اما مطهری به صراحت می‌گوید که امام حسین(ع) نشان دادند مرز این فرایض، ضرر شخصی نیست و چنین دیدگاهی در مقابل عمل امام حسین(ع) قابل پذیرش نیست. ایشان همچنین بر این نکته تأکید دارند که هدف اصلی این فریضه‌ها، اصلاح جامعه اسلامی و جلوگیری از انحرافات است، و این مسئولیت در شرایط خاصی حتی ایثار و فداکاری را می‌طلبد. این نگاه شهید مطهری به نهضت حسینی، تفسیری عمیق از جایگاه امر به معروف و نهی از منکر ارائه می‌دهد و بر لزوم هوشیاری و درک شرایط در اجرای این اصول تأکید می‌کند.<ref name=":03">{{یادکرد کتاب|عنوان=حماسه حسینی|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|جلد=2|صفحه=131-132|مکان=تهران}}</ref>


=== معیار زندگی برای انسان ===
=== معیار زندگی برای انسان ===
معیار زندگی برای انسان‌ها و به ویژه برای [[مؤمن]]، انجام وظائف ضروری مادی از قبیل خوردن، آشامیدن، تنفس، حرکت و غیره نیست، بلکه معیار زندگی، در پرتو اهداف و ارزش‌های الهی و انسانی سنجیده می‌شود. اگر انسان از [[آزادی]] و کرامتش سلب شود، آن انسان چه ارزشی دارد؟! شکی نیست که مرگ برای او آسانتر است.<ref name=":04">{{یادکرد کتاب|عنوان=من هدی القرآن|سال=1429|نام خانوادگی=المدرسی، السیدمحمدتقی|ناشر=دارالقارئ|جلد=10|صفحه=277|مکان=بیروت}}</ref>
زندگی انسان‌ها، به‌ویژه مؤمنان، بر اساس انجام وظایف مادی صرف تعریف نمی‌شود؛ بلکه ارزش و معنای زندگی در پرتو اهداف الهی و انسانی قابل سنجش است. اگرچه خوردن، آشامیدن، و سایر نیازهای مادی برای بقا ضروری‌اند، اما ارزش واقعی حیات در ارتقای روح انسانی، رعایت آزادی، و حفظ کرامت او است. چنانچه این آزادی و کرامت از انسان سلب شود، حیات او بی‌معنا و تهی از ارزش می‌شود. در چنین شرایطی، مرگ آسان‌تر و شرافتمندانه‌تر از زیستن بدون عزت است. این مفهوم، به‌ویژه در تعالیم اسلامی، پیوند نزدیکی با آموزه‌هایی دارد که کرامت انسانی و آزادی را اصولی اساسی برای حیات سعادتمندانه معرفی می‌کنند.<ref name=":04">{{یادکرد کتاب|عنوان=من هدی القرآن|سال=1429|نام خانوادگی=المدرسی، السیدمحمدتقی|ناشر=دارالقارئ|جلد=10|صفحه=277|مکان=بیروت}}</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
* [[آزادی و آزادگی در مکتب امام حسین(ع)]]
* [[آزادی و آزادگی در مکتب امام حسین(ع)]]
* [[ویژگی‌های جنگ و جهاد از دیدگاه امام علی(ع)]]
* [[ویژگی‌های جنگ و جهاد از دیدگاه امام علی(ع)]]
خط ۳۸: خط ۳۷:
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{ارزیابی
| شناسه = -
| شناسه = شد
| تیترها = -
| عکس = <!--خالی | شد-->
| ویرایش = شد
| درگاه = شد
| لینک‌دهی = شد
| ادبیات = شد
| ناوبری =
| پیوند = شد
| نمایه =
| ناوبری = <!--خالی | شد-->
| تغییر مسیر = شد
| تغییرمسیر = <!--خالی | شد-->
| ارجاعات =
| ارجاعات = شد
| بازبینی = شد
| ارزیابی کمی = شد
| تکمیل =
| ارزیابی کیفی = <!--خالی | شد-->
| اولویت = ج
| اولویت = ج
| کیفیت = ب
| کیفیت = متوسط
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}


[[رده:درگاه امام حسین(ع)]]
[[رده:درگاه امام حسین(ع)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۱۳

سؤال

معنای حدیث «إنّی لا أرَی المَوتَ إلّا سَعادَةً» چیست؟

این سخن از امام حسین(ع) در ضمن خطبه ای در کربلا بیان شد و بر ضرورت امر به معروف و نهی از منکر و جهاد با ستمگران دلالت دارد و همچنین گویای این است که معیار زندگی انسان منحصر در اهداف و وظایف مادی نبوده، بلکه بر اساس ارزش‌های انسانی و الهی سنجیده می‌شود.


درگاه‌ها
امام حسین.png
درگاه سنت.png
درگاه تاریخ.png

متن حدیث

در کربلا بعد از آنکه کاروان امام حسین(ع) با کاروان حرّ بن یزید ریاحی ملاقات می‌کند، امام حسین(ع) ایستادند و بعد از حمد و ثنای پروردگار می‌فرمایند: «إِنَّهُ قَدْ نَزَلَ بِنَا مِنَ اَلْأَمْرِ مَا قَدْ تَرَوْنَ وَ إِنَّ اَلدُّنْیَا قَدْ تَغَیَّرَتْ وَ تَنَکَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُهَا وَ اِسْتَمَرَّتْ حِذَاءً وَ لَمْ تَبْقَ مِنْهَا إِلاَّ صُبَابَةٌ کَصُبَابَةِ اَلْإِنَاءِ وَ خَسِیسُ عَیْشٍ کَالْمَرْعَی اَلْوَبِیلِ أَ لاَ تَرَوْنَ إِلَی اَلْحَقِّ لاَ یُعْمَلُ بِهِ وَ إِلَی اَلْبَاطِلِ لاَ یُتَنَاهَی عَنْهُ لِیَرْغَبِ اَلْمُؤْمِنُ فِی لِقَاءِ رَبِّهِ مُحِقّاً فَإِنِّی لاَ أَرَی اَلْمَوْتَ إِلاَّ سَعَادَةً وَ اَلْحَیَاةَ مَعَ اَلظَّالِمِینَ إِلاَّ بَرَماً.»[۱]

همانا آنچه را بر ما وارد شده شما مشاهده می‌کنید، دنیا زشتی‌های خود را آشکار نموده، و دگرگون شد، و نیکوهایش پشت کرده، و ورشکستگی‌اش برقرار گشته، و چیزی از آن نمانده جز ته‌مانده‌ای. همانند ته‌ماندهٔ آب در میان ظرف، و جز یک زندگی پست همچون چراگاه بد (مانند شوره‌زار). آیا نمی‌نگرید که به حق عمل نمی‌شود، و از باطل جلوگیری نمی‌گردد؟ با این وضع مؤمن باید به لقای خدایش (شهادت) اشتیاق یابد، همانا من مرگ را جز سعادت، و زندگی با ستمگران را جز ملامت و ناراحتی نمی‌نگرم.[۲]

شرح حدیث

اهمیت جهاد با ستمگران

بر اساس دیدگاه مرتضی مطهری، امام حسین(ع) با قیام خود پیام روشنی به جامعه بشری منتقل کردند: در شرایطی که ظلم و فساد حاکم است، ایستادگی در برابر ستمگران و تلاش برای امر به معروف و نهی از منکر ارزشی والا دارد. ایشان مرگ در راه حق را نه تنها ترسناک نمی‌دانند، بلکه آن را مایه سعادت و افتخار معرفی می‌کنند. در مقابل، زندگی همراه با سازش با ظالمان را امری نکوهیده و مایه سرافکندگی می‌دانند. این تعبیر نشان‌دهنده روحیه آزادگی و مقاومت امام حسین(ع) در برابر بی‌عدالتی است و الگویی از استقامت در راه حق را ارائه می‌دهد.[۳]

اهمیت امر به معروف و نهی از منکر

شهید مطهری در تحلیل عمیق خود به اهمیت بی‌نظیر امر به معروف و نهی از منکر در نهضت امام حسین(ع) پرداخته و آن را به‌عنوان یکی از والاترین اصول اسلامی معرفی می‌کند. وی بیان می‌کند که امام حسین(ع) با قیام خود نشان دادند که این دو فریضه تا چه اندازه ارزشمند است، به‌گونه‌ای که حتی جان را می‌توان در راه آن فدا کرد. به‌عقیده مطهری، نهضت حسینی مرزهای معمول امر به معروف و نهی از منکر را فراتر برده و این پیام را منتقل کرده است که این فرایض تنها به شرطی محدود می‌شوند که به مفسده‌ای برای اسلام منجر نشوند، نه ضرر شخصی. وی تأکید دارد که ممکن است امر به معروف و نهی از منکر در شرایطی به جای نتیجه مثبت، مفسده‌ای بزرگ‌تر برای اسلام ایجاد کند. ازاین‌رو، کسانی که اقدام به انجام این دو فریضه می‌کنند باید آگاهی کامل از شرایط و پیامدها داشته باشند. اما مطهری به صراحت می‌گوید که امام حسین(ع) نشان دادند مرز این فرایض، ضرر شخصی نیست و چنین دیدگاهی در مقابل عمل امام حسین(ع) قابل پذیرش نیست. ایشان همچنین بر این نکته تأکید دارند که هدف اصلی این فریضه‌ها، اصلاح جامعه اسلامی و جلوگیری از انحرافات است، و این مسئولیت در شرایط خاصی حتی ایثار و فداکاری را می‌طلبد. این نگاه شهید مطهری به نهضت حسینی، تفسیری عمیق از جایگاه امر به معروف و نهی از منکر ارائه می‌دهد و بر لزوم هوشیاری و درک شرایط در اجرای این اصول تأکید می‌کند.[۴]

معیار زندگی برای انسان

زندگی انسان‌ها، به‌ویژه مؤمنان، بر اساس انجام وظایف مادی صرف تعریف نمی‌شود؛ بلکه ارزش و معنای زندگی در پرتو اهداف الهی و انسانی قابل سنجش است. اگرچه خوردن، آشامیدن، و سایر نیازهای مادی برای بقا ضروری‌اند، اما ارزش واقعی حیات در ارتقای روح انسانی، رعایت آزادی، و حفظ کرامت او است. چنانچه این آزادی و کرامت از انسان سلب شود، حیات او بی‌معنا و تهی از ارزش می‌شود. در چنین شرایطی، مرگ آسان‌تر و شرافتمندانه‌تر از زیستن بدون عزت است. این مفهوم، به‌ویژه در تعالیم اسلامی، پیوند نزدیکی با آموزه‌هایی دارد که کرامت انسانی و آزادی را اصولی اساسی برای حیات سعادتمندانه معرفی می‌کنند.[۵]

جستارهای وابسته

منابع

  1. سید بن طاووس، ترجمه محمدی اشتهاردی، محمد (۱۳۷۷). اللهوف علی قتلی الطفوف [غم نامه کربلا]. تهران: نشر مطهر. ص. ۱۰۲.
  2. سید بن طاووس، ترجمه محمدی اشتهاردی، محمد (۱۳۷۷). اللهوف علی قتلی الطفوف [غم نامه کربلا]. تهران: نشر مطهر. ص. ۱۰۲.
  3. مطهری، مرتضی. حماسه حسینی. ج. ۲. تهران: صدرا. ص. ۱۳۴.
  4. مطهری، مرتضی. حماسه حسینی. ج. ۲. تهران: صدرا. ص. ۱۳۱-۱۳۲.
  5. المدرسی، السیدمحمدتقی (۱۴۲۹). من هدی القرآن. ج. ۱۰. بیروت: دارالقارئ. ص. ۲۷۷.