پرش به محتوا

واژه ودود در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} واژه ودود در قرآن چند بار آمده است و معنای آن چیست{{پایان سو...» ایجاد کرد
 
Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها)
ترجمه لغوی ودود از کتاب لغات آورده شد؛ مطالبی هم از تفاسیر اضافه شد؛ از ج به ب تغییر داده شد.، اصلاح ارقام، ابرابزار
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
واژه ودود در قرآن چند بار آمده است و معنای آن چیست{{پایان سوال}}
واژه ودود در قرآن چند بار آمده است و چه معنایی دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{مفردات قرآن}}


[[ودود]] به معنای دوست‌دار و از اسماء خداوند است. این کلمه دو بار در قرآن آمده و صیغه مبالغه می‌باشد. ودود یک بار همراه کلمه [[غفور]] و یک بار همراه [[رحیم]] آمده است. این واژه می‌تواند هم به معنای اسم فاعل باشد هم به معنای اسم مفعول.
== معنای ودود ==
ودود از ریشه «ودد» به معنای محبت به چیزی و آرزو داشتن نسبت به آن است و هر دو معنی در این واژه بکار می‌رود؛ زیرا آرزو داشتن و دریافت چیزی نمودن، در بر گیرنده معنی دوستی، خواستن و تمایل شدید رسیدن و بدست آوردن آن چیز است که دوستش دارند.<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت، دار الشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ص۸۶۰.</ref><ref>فراهیدی، خلیل بن أحمد، کتاب العین، قم، نشر هجرت‏، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۹۹.</ref><ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع- دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۴۵۳.</ref>
در آیاتی از قرآن این معنا به کار برده شده است.<ref>سوره روم، آیه۲۱. سوره مریم، آیه۹۶. سوره انفال، آیه۶۳. سوره شوری، آیه۲۳.</ref>
واژه ودود می‌تواند هم به معنای اسم فاعل باشد یعنی خدا بندگانش را دوست دارد. هم به معنای اسم مفعول می‌آید یعنی خدا محبوب اولیای الهی است و آنها خدا را دوست دارند.<ref>ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان‏، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ش، ج۵، ص۱۶۵.</ref><ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع- دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۴۵۴.</ref>
کلمه «ودود» بر وزن فعول از اسمای خدای تعالی است و از ریشه «وُدّ» اشتقاق یافته و کلمه: «وُدّ» با کلمه «حب» به یک معنا است الا اینکه از موارد استعمال این دو کلمه بر می‌آید که «ودد» نوع خاصی از حب است و آن حبی است که آثار و پی‌آمدهایی آشکار دارد مثل، الفت و آمد و شد.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۵۶۰.</ref>
== ودود در قرآن ==
واژه «ودد» با مشتقاتش ۲۹ بار در قرآن آمده است. واژه ودود در قرآن دو بار آمده است. هر دو بار درباره خداوند بکار برده شده است:
: '''ودود همراه با رحیم:'''
{{قرآن|وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ|ترجمه=و از پروردگار خود آمرزش بخواهید، سپس به درگاه او توبه کنید که پروردگار من مهربان و دوستدار [بندگان] است.|سوره=هود|آیه=۹۰}}
ودود صیغه مبالغه به معنی محبت است، ذکر این کلمه بعد از کلمه رحیم اشاره به این است که نه تنها خداوند به حکم رحیمیتش به بندگان گنه‌کار توبه کار توجه دارد، بلکه از این گذشته آنها را بسیار دوست می‌دارد که هر کدام از این دو (رحم و محبت) خود انگیزه‌ای است برای پذیرش استغفار و توبه بندگان.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۲۱۱.</ref>
[[علامه طباطبایی]] ذیل این آیه می‌گوید: اگر خدای تعالی را ودود خوانده به همین جهت است که او بندگان خود را دوست می‌دارد و آثار محبت خود را با افاضه نعمت‌هایش بر آنان ظاهر می‌سازد.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۵۶۰</ref>
: '''ودود همراه با غفور:'''
{{قرآن|وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ|ترجمه=او آمرزنده و دوست‌دارنده است.|سوره=بروج|آیه=۱۴}}
{{قرآن|هُوَ الْغَفُورُ}} یعنی خدا گناهان بنده‌اش را می‌پوشاند و نمی‌گذارد کسی از آن آگاه شود‏ {{قرآن|الْوَدُودُ}} یعنی دوست‌دار بندگان خویش است و منافع آن‌ها را نیز دوست می‌دارد.<ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، بی‌تا، ج۱۰، ص۳۲۰.</ref>
پس خدا غفور است در پوشاندن گناه بنده‌اش از دیگران و ودود است در لطف و احسان بر بندگان خویش.<ref>ابن‌عطیه، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، بیروت، دار الکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون، چاپ اول، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۴۶۳.</ref>
زمانی که خداوند در آیات قبل از شدّت عذاب یاد کرده، در این آیه از آمرزش و لطف خویش نیز یاد کرده است تا گناه‌کاران از طریق توبه کردن به سوی او بازگردند و از رحمت او ناامید نشوند، چون خشم او بر گناه‌کاران، مانع رحمت او به آنان نمی‌شود.<ref>مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، ترجمه: موسی دانش، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۸، ص۸۱.</ref>


{{پایان پاسخ}}
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
خط ۱۵: خط ۴۲:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۵۴

سؤال

واژه ودود در قرآن چند بار آمده است و چه معنایی دارد؟

ودود به معنای دوست‌دار و از اسماء خداوند است. این کلمه دو بار در قرآن آمده و صیغه مبالغه می‌باشد. ودود یک بار همراه کلمه غفور و یک بار همراه رحیم آمده است. این واژه می‌تواند هم به معنای اسم فاعل باشد هم به معنای اسم مفعول.

معنای ودود

ودود از ریشه «ودد» به معنای محبت به چیزی و آرزو داشتن نسبت به آن است و هر دو معنی در این واژه بکار می‌رود؛ زیرا آرزو داشتن و دریافت چیزی نمودن، در بر گیرنده معنی دوستی، خواستن و تمایل شدید رسیدن و بدست آوردن آن چیز است که دوستش دارند.[۱][۲][۳] در آیاتی از قرآن این معنا به کار برده شده است.[۴]

واژه ودود می‌تواند هم به معنای اسم فاعل باشد یعنی خدا بندگانش را دوست دارد. هم به معنای اسم مفعول می‌آید یعنی خدا محبوب اولیای الهی است و آنها خدا را دوست دارند.[۵][۶]

کلمه «ودود» بر وزن فعول از اسمای خدای تعالی است و از ریشه «وُدّ» اشتقاق یافته و کلمه: «وُدّ» با کلمه «حب» به یک معنا است الا اینکه از موارد استعمال این دو کلمه بر می‌آید که «ودد» نوع خاصی از حب است و آن حبی است که آثار و پی‌آمدهایی آشکار دارد مثل، الفت و آمد و شد.[۷]

ودود در قرآن

واژه «ودد» با مشتقاتش ۲۹ بار در قرآن آمده است. واژه ودود در قرآن دو بار آمده است. هر دو بار درباره خداوند بکار برده شده است:

ودود همراه با رحیم:

﴿وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ؛ و از پروردگار خود آمرزش بخواهید، سپس به درگاه او توبه کنید که پروردگار من مهربان و دوستدار [بندگان] است.(هود:۹۰) ودود صیغه مبالغه به معنی محبت است، ذکر این کلمه بعد از کلمه رحیم اشاره به این است که نه تنها خداوند به حکم رحیمیتش به بندگان گنه‌کار توبه کار توجه دارد، بلکه از این گذشته آنها را بسیار دوست می‌دارد که هر کدام از این دو (رحم و محبت) خود انگیزه‌ای است برای پذیرش استغفار و توبه بندگان.[۸] علامه طباطبایی ذیل این آیه می‌گوید: اگر خدای تعالی را ودود خوانده به همین جهت است که او بندگان خود را دوست می‌دارد و آثار محبت خود را با افاضه نعمت‌هایش بر آنان ظاهر می‌سازد.[۹]

ودود همراه با غفور:

﴿وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ؛ او آمرزنده و دوست‌دارنده است.(بروج:۱۴)

﴿هُوَ الْغَفُورُ یعنی خدا گناهان بنده‌اش را می‌پوشاند و نمی‌گذارد کسی از آن آگاه شود‏ ﴿الْوَدُودُ یعنی دوست‌دار بندگان خویش است و منافع آن‌ها را نیز دوست می‌دارد.[۱۰] پس خدا غفور است در پوشاندن گناه بنده‌اش از دیگران و ودود است در لطف و احسان بر بندگان خویش.[۱۱] زمانی که خداوند در آیات قبل از شدّت عذاب یاد کرده، در این آیه از آمرزش و لطف خویش نیز یاد کرده است تا گناه‌کاران از طریق توبه کردن به سوی او بازگردند و از رحمت او ناامید نشوند، چون خشم او بر گناه‌کاران، مانع رحمت او به آنان نمی‌شود.[۱۲]

منابع

  1. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت، دار الشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ص۸۶۰.
  2. فراهیدی، خلیل بن أحمد، کتاب العین، قم، نشر هجرت‏، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۹۹.
  3. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع- دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۴۵۳.
  4. سوره روم، آیه۲۱. سوره مریم، آیه۹۶. سوره انفال، آیه۶۳. سوره شوری، آیه۲۳.
  5. ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان‏، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ش، ج۵، ص۱۶۵.
  6. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع- دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۴۵۴.
  7. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۵۶۰.
  8. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۲۱۱.
  9. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۵۶۰
  10. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، بی‌تا، ج۱۰، ص۳۲۰.
  11. ابن‌عطیه، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، بیروت، دار الکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون، چاپ اول، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۴۶۳.
  12. مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، ترجمه: موسی دانش، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۸، ص۸۱.