آیه «و إن یکاد»: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا آیه و إن یکاد برای رفع چشم زخم است؟
آیا آیهٔ «و إن یکاد» برای رفع چشم زخم است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}آیه ۵۱ و ۵۲ [[سوره قلم]] به آیه «و إن یکاد» مشهور است. طبق باور عموم مردم، خواندن و داشتن این آیه برای رفع [[چشم زخم]] بکار برده می‌شود. در شأن نزول و مفهوم این آیه بین مفسران اختلاف است. عده‌ای عبارت «لیزلقونک بابصارهم» را اینطور معنا کرده‌اند که با چشمانشان تو را از پا درمی‌آورند و بعضی معنا کرده‌اند که تو را چشم می‌زنند. بیشتر مفسران قائل به این هستند که این آیه درباره چشم زخم است و معنای آیه این است که کافران نزدیک بود پیامبر(ص) را چشم بزنند. از همین جهت به وجود چشم زخم اذعان کرده‌اند. اما روایتی که این آیه را برای رفع چشم زخم مفید می‌داند معتبر نیست و از لحاظ سندی ضعیف شمرده می‌شود.
{{پاسخ}}
[[پرونده:خط نسخ آیه و إن یکاد اثر مهرناز قربانپور.jpg|بندانگشتی| خط نسخ آیه و إن یکاد اثر مهرناز قربانپور]]
 
{{درگاه|واژه‌ها}}
آیه «و إن یکاد» (آیه ۵۱ و ۵۲ [[سوره قلم]]) طبق باور عموم مردم، خواندن و همراه داشتن آن برای رفع [[چشم زخم]] به‌کار برده می‌شود. در شأن نزول و مفهوم این آیه بین مفسران اختلاف است. عده‌ای عبارت «لیزلقونک بابصارهم» را این‌طور معنا کرده‌اند که با چشمانشان تو را از پا درمی‌آورند و بعضی معنا کرده‌اند که تو را چشم می‌زنند. بیشتر مفسران قائل به این هستند که این آیه دربارهٔ چشم زخم است و معنای آیه این است که کافران نزدیک بود [[پیامبر(ص)]] را چشم بزنند. روایتی که این آیه را برای رفع چشم زخم مفید می‌داند معتبر نیستند و از لحاظ سندی ضعیف شمرده می‌شوند.
[[پرونده:خط نسخ آیه و إن یکاد اثر مهرناز قربانپور.jpg|بندانگشتی| خط نسخ آیه «و إن یکاد» اثر مهرناز قربانپور|302x302پیکسل]]
== متن آیه ==
== متن آیه ==
{{قرآن بزرگ|وَإِنْ یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ|وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ
{{قرآن بزرگ|وَإِنْ یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ|۵۱|وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ
| سوره = قلم
| سوره = قلم
| آیه = ۵۱ ۵۲
| آیه = ۵۱- ۵۲
| ترجمه = و کافران چون قرآن را شنیدند نزدیک بود که تو را با چشمان خود به سر درآورند و می‌گویند که او دیوانه است، و حال آنکه قرآن برای جهانیان جز اندرزی نیست.
| ترجمه = و کافران چون قرآن را شنیدند نزدیک بود که تو را با چشمان خود به سر درآورند و می‌گویند که او دیوانه است، و حال آنکه قرآن برای جهانیان جز اندرزی نیست.
}}
}}


== تفسیر آیه ==
== تفسیر آیه ==
در تفسیر این آیه نظرات گوناگونی داده‌اند، اما بیشتر مفسران این آیه را دلیلی بر وجود چشم زخم دانسته‌اند:
لَیُزْلِقُونَکَ‏ از مادهٔ زلق به معنی لغزیدن و بر زمین افتادن و کنایه از هلاکت و نابودی است.<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۳، ج ۱۹، ص ۶۴۸.</ref>
 
در تفسیر این آیه نظرات گوناگونی داده‌ شده است:


# منظور این است که دشمنان به هنگامی که آیات با عظمت قرآن را از تو می‌شنوند، به قدری خشمگین و ناراحت می‌شوند، و با عداوت به تو نگاه می‌کنند که گویی می‌خواهند تو را با چشمهای خود بر زمین افکنند و نابود کنند! و در توضیح این معنی جمعی افزوده‌اند که آنها می‌خواهند از طریق چشم زدن که بسیاری از مردم به آن عقیده دارند و می‌گویند در بعضی از چشمها اثر مرموزی نهفته است که با یک نگاه مخصوص ممکن است طرف را بیمار یا هلاک کند، تو را از بین ببرند.
* دشمنان به هنگامی که آیات با عظمت قرآن را از تو می‌شنوند به قدری خشمگین و ناراحت می‌شوند و با عداوت به تو نگاه می‌کنند که گویی می‌خواهند تو را با چشم‌های خود بر زمین افکنند و نابود کنند.<ref>فیض کاشانی، محمد حسین، التفسیر الاصفی، مركز النشر التابع لمكتب الإعلام الإسلام، چاپ اول، ۱۴۲۰ق/۱۳۷۸ش، ج۲، ص۱۳۴۱. قمی مشهدی، محمد رضا، تفسير كنز الدقائق وبحر الغرائب، تهران، مؤسسة الطبع والنشر
# بعضی دیگر گفته‌اند که این کنایه از نگاه‌های بسیار غضب‌آلود است مثل اینکه می‌گوئیم فلان کس آن چنان بد به من نگاه کرد که گویی می‌خواست مرا با نگاهش بخورد یا بکشد!
التابعة لوزارة الثقافة والارشاد الاسلامي، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ج۱۳، ص۳۹۵.</ref>
#تفسیر دیگری برای این آیه این است که قرآن می‌خواهد تضاد عجیبی را که در میان گفته‌های دشمنان اسلام وجود داشت با این بیان ظاهر سازد و آن اینکه: آنها وقتی آیات قرآن را می‌شنوند آن قدر مجذوب می‌شوند و در برابر آن اعجاب می‌کنند که می‌خواهند تو را چشم بزنند (زیرا چشم زدن معمولاً در برابر اموری است که بسیار اعجاب‌انگیز می‌باشد) اما در عین حال می‌گویند: تو دیوانه‌ای‏.<ref>تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۴۲۵</ref>
* آنها می‌خواهند از طریق چشم‌زدن، [[رسول خدا(ص)]] را نابود کنند.<ref>طوسی، محمد، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار
=== معنای لیزلقونک بابصارهم ===
احياء التراث العربي، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۹۱.</ref> در بعضی از چشم‌ها اثر مرموزی نهفته است که با یک نگاه مخصوص ممکن است طرف را بیمار یا هلاک کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،، ج‏ ۲۴، ص ۴۲۷.</ref>
" لَیُزْلِقُونَکَ‏" از ماده "زلق" به معنی لغزیدن و بر زمین افتادن است و کنایه از هلاکت و نابودی می‌باشد.<ref>تفسیر نمونه، ج‏24، ص: 425</ref>
* کنایه از نگاه‌های بسیار غضب‌آلود است؛ مثل اینکه می‌گوییم فلان کس آن چنان بد به من نگاه کرد که گویی می‌خواست مرا با نگاهش بخورد یا بکشد.<ref>افندی، محب الدین، تنزيل الآيات على الشواهد من الأبيات شرح شواهد الكشاف، بی‌جا، شركة مكتبة ومطبعة مصطفى البابي الحلبي وأولاده، بی‌تا، ص۵۴۲.</ref>


علامه طباطبایی می‌گوید: «کلمه «زلق» به معنای زلل و لغزش است، و «ازلاق» به معنای ازلال، یعنی صرع است، و کنایه است از کشتن و هلاک کردن.»<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج‏19، ص: 648</ref>
*تفسیر دیگر این است که قرآن می‌خواهد تضاد عجیبی را که در میان گفته‌های دشمنان اسلام وجود داشت با این بیان ظاهر سازد و آن اینکه آنها وقتی آیات قرآن را می‌شنوند آن قدر مجذوب می‌شوند و تعجب می‌کنند که می‌خواهند تو را چشم بزنند؛ زیرا چشم‌زدن معمولاً در برابر اموری است که بسیار اعجاب‌انگیز می‌باشد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴، ج ۲۴، ص ۴۲۵.</ref>


== امکان چشم زخم ==
== امکان چشم زخم ==
{{نوشتار اصلی|چشم زخم}}
{{نوشتار اصلی|چشم زخم}}
درباره اینکه چشم زدن وجود دارد یا نه بین مفسران اختلاف است. در تفاسیر، دلیلی عقلی برای رد آن ندیده‌اند و گرایش به واقعیت داشتن چشم زخم وجود دارد. [[علامه طباطبایی]] درباره چشم زخم می‌فرماید: «چشم زدن، خود نوعی از تأثیرات نفسانی است و دلیلی عقلی بر نفی آن نداریم، بلکه حوادثی دیده شده که با چشم زدن منطبق هست، و روایاتی هم بر طبق آن وارد شده، و با این حال علت ندارد که ما آن را انکار نموده بگوییم یک عقیده خرافی است.»<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج‏19، ص: 648</ref>
دربارهٔ امکان چشم‌زدن بین صاحب‌نظران اختلاف است:
 
* [[ابن‌سینا]]، فیلسوف شاخص اسلامی، یقین به چشم زخم نداشته و آن را از امور ظنی می‌دانسته است.<ref>موسی‌پور، ابراهیم، «چشم زخم»، دانشنامهٔ جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳، ج ۱۲، ذیل واژه.</ref>
* [[ملاصدرا]]، فیلسوف و بنیان‌گذار [[حکمت متعالیه]]، گفته است برخی نفوس در قوهٔ وهمیه به‌حدی می‌رسند که می‌توانند در مواد دیگر اثر بگذارند و چشم زخم هم از همین مقوله است.<ref>موسی‌پور، «چشم زخم»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ج ۱۲، ذیل واژه.</ref>


در تفسیر نمونه آمده است: «این مسئله از نظر عقلی امر محالی نیست، چه اینکه بسیاری از دانشمندان امروز معتقدند در بعضی از چشمها نیروی مغناطیسی خاصی نهفته شده که کارایی زیادی دارد، حتی با تمرین و ممارست می‌توان آن را پرورش داد، خواب مغناطیسی از طریق همین نیروی مغناطیسی چشمها است.»<ref>تفسیر نمونه، ج‏24، ص: 427</ref>
* [[علامه طباطبایی|سید محمدحسین طباطبایی]]، فیلسوف و مفسر معاصر، دربارهٔ چشم زخم می‌گوید: «چشم‌زدن خود نوعی از تأثیرات نفسانی است و دلیلی عقلی بر نفی آن نداریم؛ بلکه حوادثی دیده شده که با چشم‌زدن منطبق هست و روایاتی هم بر طبق آن وارد شده و با این حال علت ندارد که ما آن را انکار نموده بگوییم یک عقیدهٔ خرافی است.»<ref>طباطبایی، ترجمهٔ تفسیر المیزان، ج‏ ۱۹، ص ۶۴۸.</ref>


ابن سینا یقین به چشم زخم نداشته است و آن را از امور ظنی می‌دانسته اما ملاصدرا گفته است برخی نفوس در قوه وهمیه به حدی می‌رسند که می‌توانند در مواد دیگر اثر بگذارند و چشم زخم هم از همین مقوله است.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج۱۲، مدخل چشم زخم</ref>
* در [[تفسیر نمونه]] آمده است: «این مسئله از نظر عقلی امر محالی نیست؛ چه اینکه بسیاری از دانشمندان امروز معتقدند در بعضی از چشم‌ها نیروی مغناطیسی خاصی نهفته شده که کارایی زیادی دارد، حتی با تمرین و ممارست می‌توان آن را پرورش داد. خواب مغناطیسی از طریق همین نیروی مغناطیسی چشم‌ها است.»<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،، ج‏ ۲۴، ص ۴۲۷.</ref>


== دفع چشم زخم با آیه و إن یکاد ==
== دفع چشم زخم با آیه و إن یکاد ==
روایتی مبنی بر اینکه پیامبر(ص) این آیه را برای رفع چشم زخم خوانده باشد وجود ندارد. در نقلی که ابوالفتوح از کلبی درباره این شأن نزول دارد، از قرائت این آیه به وسیله پیامبر برای جلوگیری از تأثیر چشم‌زخم مشرکان سخنی به میان نیامده است.<ref>روض‌الجنان، ج19، ص369 و 370. به نقل از مقاله آیه و إن یکاد، نشریه دائرة المعارف قرآن</ref>
روایتی مبنی بر اینکه پیامبر(ص) این آیه را برای رفع چشم زخم خوانده باشد وجود ندارد. در نقلی که از [[ابوالفتوح رازی]]، مفسر شیعه در قرن ششم قمری، از هشام کلبی دربارهٔ چنین شأن نزول وجود دارد، از قرائت این آیه به وسیله پیامبر برای جلوگیری از تأثیر چشم‌زخم مشرکان سخنی به میان نیامده است.<ref>ابو‌الفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن، مشهد، بنیاد پژوهش هایی اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۷۱، ج ۱۹، ص ۳۶۹-۳۷۰.</ref>


[[شهید مطهری]] اینکه این آیه برای دفع چشم زخم باشد را رد می‌کند: «آیا آیه «وَ إِنْ یَکادُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصارِهِمْ» خاصیت جلوگیری از چشم زخم دارد؟ ما تا حالا به مدرکی (حدیثی، جمله ای) برخورد نکرده‌ایم که دلالت کند و بگوید از این آیه برای چشم زخم استفاده کنید. اینکه چشم زخم حقیقت است یا نه، یک مسئله است (فرضاً حقیقت است ولو در بعضی از افراد) و اینکه این آیه برای دفع چشم زخم باشد مسألهٔ دیگری است. چیزی که از طرف پیغمبر یا ائمه به ما نرسیده باشد، از پیش خود نباید بتراشیم.»<ref>کتاب آشنایی با قرآن، آیت الله مطهری، تفسیر سوره قلم</ref>
[[شهید مطهری]] اینکه این آیه برای دفع چشم زخم باشد را رد می‌کند: «آیا آیه [و ان یکاد] خاصیت جلوگیری از چشم زخم دارد؟ ما تا حالا به مدرکی (حدیثی، جمله‌ای) برخورد نکرده‌ایم که دلالت کند و بگوید از این آیه برای چشم زخم استفاده کنید. اینکه چشم زخم حقیقت است یا نه، یک مسئله است (فرضاً حقیقت است ولو در بعضی از افراد) و اینکه این آیه برای دفع چشم زخم باشد مسئلهٔ دیگری است. چیزی که از طرف پیغمبر یا ائمه به ما نرسیده باشد از پیش خود نباید بتراشیم.»<ref>مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۶، ج ۸، ص ۳۳۴.</ref>


ادعای دفع چشم زخم با آیه مذکور تنها به روایتی از حسن بصری بازمی‌گردد که به سبب ضعف سندی و رجالی، غیرمستند است ولی به رغم ضعف رجالی، روایت ایشان در تفاسیر اهل سنّت مورد توجه قرار گرفته، گسترش یافته و از این طریق به تفاسیر شیعه نیز انتقال یافته است. علاوه بر اینکه قبل از قرن ششم هجری قمری، اثری از این روایت در هیچ منبعی یافت نمی‌شود.<ref>اعتبارسنجی روایت حسن بصری در کارآمدی آیه «وَ إِن یکاَدُ» در دفع چشم زخم، حدیث پژوهی سال دوازدهم بهار و تابستان 1399 شماره 23، حبیب الله حلیمی جلودار، فاطمه قربانی لاکتراشانی</ref>
ادعای دفع چشم زخم با آیهٔ مذکور تنها به روایتی از حسن بصری متکی است که به‌سبب ضعف سندی و رجالی غیرمستند است؛ ولی به‌رغم ضعف رجالی، روایت او در تفاسیر [[اهل‌سنت]] مورد توجه قرار گرفته و به تفاسیر شیعه نیز انتقال یافته است. علاوه بر این، قبل از قرن ششم قمری اثری از این روایت در هیچ منبعی یافت نمی‌شود.<ref>حلیمی جلودار، حبیب‌الله و فاطمه قربانی لاکتراشانی، «اعتبارسنجی روایت حسن بصری در کارآمدی آیهٔ وَ إِن یکاَدُ در دفع چشم زخم»، مجلهٔ حدیث‌پژوهی، سال دوازدهم، بهار و تابستان ۱۳۹۹، شمارهٔ ۲۳.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
خط ۵۹: خط ۶۶:
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =ج
  | اولویت =ج
خط ۶۵: خط ۷۲:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:مقاله‌های پیشنهادی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۱

سؤال

آیا آیهٔ «و إن یکاد» برای رفع چشم زخم است؟


درگاه‌ها
واژه-ها.png


آیه «و إن یکاد» (آیه ۵۱ و ۵۲ سوره قلم) طبق باور عموم مردم، خواندن و همراه داشتن آن برای رفع چشم زخم به‌کار برده می‌شود. در شأن نزول و مفهوم این آیه بین مفسران اختلاف است. عده‌ای عبارت «لیزلقونک بابصارهم» را این‌طور معنا کرده‌اند که با چشمانشان تو را از پا درمی‌آورند و بعضی معنا کرده‌اند که تو را چشم می‌زنند. بیشتر مفسران قائل به این هستند که این آیه دربارهٔ چشم زخم است و معنای آیه این است که کافران نزدیک بود پیامبر(ص) را چشم بزنند. روایتی که این آیه را برای رفع چشم زخم مفید می‌داند معتبر نیستند و از لحاظ سندی ضعیف شمرده می‌شوند.

خط نسخ آیه «و إن یکاد» اثر مهرناز قربانپور

متن آیه

تفسیر آیه

لَیُزْلِقُونَکَ‏ از مادهٔ زلق به معنی لغزیدن و بر زمین افتادن و کنایه از هلاکت و نابودی است.[۱]

در تفسیر این آیه نظرات گوناگونی داده‌ شده است:

  • دشمنان به هنگامی که آیات با عظمت قرآن را از تو می‌شنوند به قدری خشمگین و ناراحت می‌شوند و با عداوت به تو نگاه می‌کنند که گویی می‌خواهند تو را با چشم‌های خود بر زمین افکنند و نابود کنند.[۲]
  • آنها می‌خواهند از طریق چشم‌زدن، رسول خدا(ص) را نابود کنند.[۳] در بعضی از چشم‌ها اثر مرموزی نهفته است که با یک نگاه مخصوص ممکن است طرف را بیمار یا هلاک کند.[۴]
  • کنایه از نگاه‌های بسیار غضب‌آلود است؛ مثل اینکه می‌گوییم فلان کس آن چنان بد به من نگاه کرد که گویی می‌خواست مرا با نگاهش بخورد یا بکشد.[۵]
  • تفسیر دیگر این است که قرآن می‌خواهد تضاد عجیبی را که در میان گفته‌های دشمنان اسلام وجود داشت با این بیان ظاهر سازد و آن اینکه آنها وقتی آیات قرآن را می‌شنوند آن قدر مجذوب می‌شوند و تعجب می‌کنند که می‌خواهند تو را چشم بزنند؛ زیرا چشم‌زدن معمولاً در برابر اموری است که بسیار اعجاب‌انگیز می‌باشد.[۶]

امکان چشم زخم

دربارهٔ امکان چشم‌زدن بین صاحب‌نظران اختلاف است:

  • ابن‌سینا، فیلسوف شاخص اسلامی، یقین به چشم زخم نداشته و آن را از امور ظنی می‌دانسته است.[۷]
  • ملاصدرا، فیلسوف و بنیان‌گذار حکمت متعالیه، گفته است برخی نفوس در قوهٔ وهمیه به‌حدی می‌رسند که می‌توانند در مواد دیگر اثر بگذارند و چشم زخم هم از همین مقوله است.[۸]
  • سید محمدحسین طباطبایی، فیلسوف و مفسر معاصر، دربارهٔ چشم زخم می‌گوید: «چشم‌زدن خود نوعی از تأثیرات نفسانی است و دلیلی عقلی بر نفی آن نداریم؛ بلکه حوادثی دیده شده که با چشم‌زدن منطبق هست و روایاتی هم بر طبق آن وارد شده و با این حال علت ندارد که ما آن را انکار نموده بگوییم یک عقیدهٔ خرافی است.»[۹]
  • در تفسیر نمونه آمده است: «این مسئله از نظر عقلی امر محالی نیست؛ چه اینکه بسیاری از دانشمندان امروز معتقدند در بعضی از چشم‌ها نیروی مغناطیسی خاصی نهفته شده که کارایی زیادی دارد، حتی با تمرین و ممارست می‌توان آن را پرورش داد. خواب مغناطیسی از طریق همین نیروی مغناطیسی چشم‌ها است.»[۱۰]

دفع چشم زخم با آیه و إن یکاد

روایتی مبنی بر اینکه پیامبر(ص) این آیه را برای رفع چشم زخم خوانده باشد وجود ندارد. در نقلی که از ابوالفتوح رازی، مفسر شیعه در قرن ششم قمری، از هشام کلبی دربارهٔ چنین شأن نزول وجود دارد، از قرائت این آیه به وسیله پیامبر برای جلوگیری از تأثیر چشم‌زخم مشرکان سخنی به میان نیامده است.[۱۱]

شهید مطهری اینکه این آیه برای دفع چشم زخم باشد را رد می‌کند: «آیا آیه [و ان یکاد] خاصیت جلوگیری از چشم زخم دارد؟ ما تا حالا به مدرکی (حدیثی، جمله‌ای) برخورد نکرده‌ایم که دلالت کند و بگوید از این آیه برای چشم زخم استفاده کنید. اینکه چشم زخم حقیقت است یا نه، یک مسئله است (فرضاً حقیقت است ولو در بعضی از افراد) و اینکه این آیه برای دفع چشم زخم باشد مسئلهٔ دیگری است. چیزی که از طرف پیغمبر یا ائمه به ما نرسیده باشد از پیش خود نباید بتراشیم.»[۱۲]

ادعای دفع چشم زخم با آیهٔ مذکور تنها به روایتی از حسن بصری متکی است که به‌سبب ضعف سندی و رجالی غیرمستند است؛ ولی به‌رغم ضعف رجالی، روایت او در تفاسیر اهل‌سنت مورد توجه قرار گرفته و به تفاسیر شیعه نیز انتقال یافته است. علاوه بر این، قبل از قرن ششم قمری اثری از این روایت در هیچ منبعی یافت نمی‌شود.[۱۳]


منابع

  1. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۳، ج ۱۹، ص ۶۴۸.
  2. فیض کاشانی، محمد حسین، التفسیر الاصفی، مركز النشر التابع لمكتب الإعلام الإسلام، چاپ اول، ۱۴۲۰ق/۱۳۷۸ش، ج۲، ص۱۳۴۱. قمی مشهدی، محمد رضا، تفسير كنز الدقائق وبحر الغرائب، تهران، مؤسسة الطبع والنشر التابعة لوزارة الثقافة والارشاد الاسلامي، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ج۱۳، ص۳۹۵.
  3. طوسی، محمد، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احياء التراث العربي، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۹۱.
  4. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،، ج‏ ۲۴، ص ۴۲۷.
  5. افندی، محب الدین، تنزيل الآيات على الشواهد من الأبيات شرح شواهد الكشاف، بی‌جا، شركة مكتبة ومطبعة مصطفى البابي الحلبي وأولاده، بی‌تا، ص۵۴۲.
  6. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴، ج ۲۴، ص ۴۲۵.
  7. موسی‌پور، ابراهیم، «چشم زخم»، دانشنامهٔ جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳، ج ۱۲، ذیل واژه.
  8. موسی‌پور، «چشم زخم»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ج ۱۲، ذیل واژه.
  9. طباطبایی، ترجمهٔ تفسیر المیزان، ج‏ ۱۹، ص ۶۴۸.
  10. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،، ج‏ ۲۴، ص ۴۲۷.
  11. ابو‌الفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن، مشهد، بنیاد پژوهش هایی اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۷۱، ج ۱۹، ص ۳۶۹-۳۷۰.
  12. مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۶، ج ۸، ص ۳۳۴.
  13. حلیمی جلودار، حبیب‌الله و فاطمه قربانی لاکتراشانی، «اعتبارسنجی روایت حسن بصری در کارآمدی آیهٔ وَ إِن یکاَدُ در دفع چشم زخم»، مجلهٔ حدیث‌پژوهی، سال دوازدهم، بهار و تابستان ۱۳۹۹، شمارهٔ ۲۳.