آیه «و إن یکاد»: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== متن آیه == | == متن آیه == | ||
{{قرآن بزرگ|وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ|وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ | |||
| سوره = قلم | |||
| آیه = ۵۱ ۵۲ | |||
| ترجمه = و كافران چون قرآن را شنيدند نزديك بود كه تو را با چشمان خود به سر درآورند و مىگويند كه او ديوانه است، و حال آنكه قرآن براى جهانيان جز اندرزى نيست. | |||
}} | |||
== تفسیر آیه == | |||
در تفسير اين آيه نظرات گوناگونى دادهاند: | |||
۱. بسيارى از مفسران گفتهاند: منظور اين است كه دشمنان به هنگامى كه آيات با عظمت قرآن را از تو میشنوند، به قدرى خشمگين و ناراحت میشوند، و با عداوت به تو نگاه میكنند كه گويى میخواهند تو را با چشمهاى خود بر زمين افكنند و نابود كنند! و در توضيح اين معنى جمعى افزودهاند كه آنها میخواهند از طريق چشم زدن كه بسيارى از مردم به آن عقيده دارند و میگويند در بعضى از چشمها اثر مرموزى نهفته است كه با يك نگاه مخصوص ممكن است طرف را بيمار يا هلاك كند، تو را از بين ببرند. | |||
۲. بعضى ديگر گفتهاند كه اين كنايه از نگاههاى بسيار غضبآلود است مثل اينكه میگوئيم فلان كس آن چنان بد به من نگاه كرد كه گويى میخواست مرا با نگاهش بخورد يا بكشد! | |||
۳. تفسير ديگرى براى اين آيه این است كه قرآن میخواهد تضاد عجيبى را كه در ميان گفتههاى دشمنان اسلام وجود داشت با اين بيان ظاهر سازد و آن اينكه: آنها وقتى آيات قرآن را میشنوند آن قدر مجذوب میشوند و در برابر آن اعجاب میكنند كه میخواهند تو را چشم بزنند (زيرا چشم زدن معمولا در برابر امورى است كه بسيار اعجابانگيز میباشد) اما در عين حال میگويند: تو ديوانهاى.<ref>تفسير نمونه، ج۲۴، ص۴۲۵</ref> | |||
=== معنای لیزلقونک بابصارهم === | |||
" لَيُزْلِقُونَكَ" از ماده "زلق" به معنى لغزيدن و بر زمين افتادن است و كنايه از هلاكت و نابودى میباشد.<ref>تفسير نمونه، ج24، ص: 425</ref> | |||
== امکان چشم زخم == | |||
علامه طباطبایی درباره چشم زخم می فرماید: «چشم زدن است، كه خود نوعى از تاثيرات نفسانى است و دليلى عقلى بر نفى آن نداريم، بلكه حوادثى ديده شده كه با چشم زدن منطبق هست، و رواياتى هم بر طبق آن وارد شده، و با اين حال علت ندارد كه ما آن را انكار نموده بگوييم يك عقيده خرافى است.»<ref>ترجمه تفسير الميزان، ج19، ص: 648 | |||
</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} |
نسخهٔ ۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۳۲
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
آیا آیه و إن یکاد برای رفع چشم زخم است؟
متن آیه
﴿ | وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌوَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ
و كافران چون قرآن را شنيدند نزديك بود كه تو را با چشمان خود به سر درآورند و مىگويند كه او ديوانه است، و حال آنكه قرآن براى جهانيان جز اندرزى نيست. قلم:۵۱ ۵۲ |
﴾ |
تفسیر آیه
در تفسير اين آيه نظرات گوناگونى دادهاند:
۱. بسيارى از مفسران گفتهاند: منظور اين است كه دشمنان به هنگامى كه آيات با عظمت قرآن را از تو میشنوند، به قدرى خشمگين و ناراحت میشوند، و با عداوت به تو نگاه میكنند كه گويى میخواهند تو را با چشمهاى خود بر زمين افكنند و نابود كنند! و در توضيح اين معنى جمعى افزودهاند كه آنها میخواهند از طريق چشم زدن كه بسيارى از مردم به آن عقيده دارند و میگويند در بعضى از چشمها اثر مرموزى نهفته است كه با يك نگاه مخصوص ممكن است طرف را بيمار يا هلاك كند، تو را از بين ببرند.
۲. بعضى ديگر گفتهاند كه اين كنايه از نگاههاى بسيار غضبآلود است مثل اينكه میگوئيم فلان كس آن چنان بد به من نگاه كرد كه گويى میخواست مرا با نگاهش بخورد يا بكشد!
۳. تفسير ديگرى براى اين آيه این است كه قرآن میخواهد تضاد عجيبى را كه در ميان گفتههاى دشمنان اسلام وجود داشت با اين بيان ظاهر سازد و آن اينكه: آنها وقتى آيات قرآن را میشنوند آن قدر مجذوب میشوند و در برابر آن اعجاب میكنند كه میخواهند تو را چشم بزنند (زيرا چشم زدن معمولا در برابر امورى است كه بسيار اعجابانگيز میباشد) اما در عين حال میگويند: تو ديوانهاى.[۱]
معنای لیزلقونک بابصارهم
" لَيُزْلِقُونَكَ" از ماده "زلق" به معنى لغزيدن و بر زمين افتادن است و كنايه از هلاكت و نابودى میباشد.[۲]
امکان چشم زخم
علامه طباطبایی درباره چشم زخم می فرماید: «چشم زدن است، كه خود نوعى از تاثيرات نفسانى است و دليلى عقلى بر نفى آن نداريم، بلكه حوادثى ديده شده كه با چشم زدن منطبق هست، و رواياتى هم بر طبق آن وارد شده، و با اين حال علت ندارد كه ما آن را انكار نموده بگوييم يك عقيده خرافى است.»[۳]