مکر خدا در قرآن
منظور از مکر خدا در قرآن چیست؟
مکر به معنای تدبیر است و در تدبیر خوب و بد به کار برده میشود.[۱] آبیاری کردن زمین را مکر گویند؛ گویی آبیاری کردن همان چارهجویی در خشکی زمین بهوسیله آب است تا خاکش نرم گردد و شخم زدن آن آسان شود.[۲] راغب اصفهانی واژهشناس قرآنی مینویسد: مَکْر یعنی با حیله و نیرنگ کسی را از مقصدش دور کنند و برگردانند که دو گونه است: مکر پسندیده که بوسیله آن قصد کار خوبی بشود و مکر و حیله مذموم و ناپسند که کسی کار زشتی را قصد کند.[۳]
واژهی «مَکَرَ» در لغت به معنای هر نوع چارهاندیشی است، چه مفید و چه زیانآور، اما در زبان فارسی امروز به معنای حیله و نقشههای شیطانی و زیانبخش است.[۴] پس معنای قرآنی این واژه با مفهوم فارسی آن متفاوت است. در فارسی مکر به نقشههای شیطانی و زیان بخش گفته میشود، در حالی که در لغت عرب هر نوع چارهاندیشی و تدبیر کردن را مکر میگویند که گاهی خوب و گاهی زیانآور است.[۵] قرآن گاهی مکر را با خیر ذکر کرده است: ﴿وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ؛ خداوند بهترین چارهجویان است.﴾(آل عمران)[۶] گاهی هم با بدی و زشتی آمده است مانند: ﴿وَ لا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ؛ نقشه و اندیشه بد جز به صاحبش احاطه نخواهد کرد.﴾(فاطر:۴۳) قرآن مکر را به خدا نسبت میدهد بدان معناست که دشمنان با نقشههای خود میخواستند جلو دعوت الهی را بگیرند اما خداوند تدبیر کرد و نقشههای آنها نقش بر آب شد.[۷] این بدان معناست که مکر به معنای تدبیر است که گاهی خوب است و گاهی بد.
مکر در قرآن ۴۳ مرتبه تکرار شده است. در شش آیه، مکر به خدا نسبت داده شده است.[۸]
خدا بهترین مکر کنندهگان
قرآن وقتی از تدبیرهای دشمنان برای ضربه زدن به حضرت عیسی سخن به میان آورده است، خدا را بهترین تدبیر کننده معرفی کرده است:﴿وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرینَ؛ و نقشه کشیدند؛ و خدا چارهجویی کرد؛ و خداوند، بهترین چارهجویان است.﴾خداوند با تدبیر، نقشههای آنان را نقش بر آب کرد و حضرت عیسی را از دست آنها نجات داد.[۹] در جریان هجرت رسول خدا(ص) به مدینه هم آمده است که سران قریش وقتی در مکه گردهم آمدند تا درباره پیامبر خدا تصمیم بگیرند؛ خداوند از طریق وحی، پیامبر خود را از توطئه دشمن آگاه کرد و پیامبر مکه را مخفیانه ترک کرد و به سوی مدینه هجرت کرد. خدا با این کار تدبیر نقشهای کشید و تدبیر آنان را پاسخ داد و نقشه آنان را نقش بر آب ساخت[۱۰] و خدا بهترین مکر کنندگان است:﴿وَ إِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرینَ؛ (به خاطر بیاور) هنگامی را که کافران نقشه میکشیدند که تو را به زندان بیفکنند، یا به قتل برسانند، یا (از مکّه) خارج سازند؛ آنها چاره میاندیشیدند (و نقشه میکشیدند)، و خداوند هم تدبیر میکرد؛ و خدا بهترین چاره جویان و تدبیرکنندگان است!﴾(انفال:۳۰)
خدا سریعترین مکر کنندهگان
قرآن خدا را سریعترین تدبیر کننده معرفی کرده است:﴿وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذا لَهُمْ مَکْرٌ فی آیاتِنا قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَکْراً إِنَّ رُسُلَنا یَکْتُبُونَ ما تَمْکُرُونَ؛ هنگامی که به مردم، پس از ناراحتی که به آنها رسیده است، رحمتی بچشانیم، در آیات ما نیرنگ میکنند؛ بگو: خداوند سریعتر از شما چارهجویی میکند؛ و فرشتگان ما، آنچه نیرنگ میکنید را، مینویسند!﴾(یونس:۲۱) این تدبیر سریع کنایهای به مشرکین و نیرنگهایی است که آنها در باره قرآن بکار بردهاند. در حالی که قرآن آیتی است الهی و رحمتی است از او، که این رحمت را بعد از جهالت، تنگی عمومی معیشت، ذلت، تفرقه، دوری دلها از یکدیگر، حاکمیت بغض و کینه در آنها به آنان چشانید، اما دشمنان مکر کردند، یک بار گفتند: ﴿ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ؛ قرآنی غیر این بیاور یا احکامش را عوض کن.﴾(یونس:۱۵) و بار دیگر گفتند: ﴿لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَه مِنْ رَبِّهِ؛ چرا از ناحیه پروردگارش آیتی بر او نازل نمیشود.﴾[۱۱] خدا به پیامبرش دستور داد در پاسخشان بگوید: ﴿اللَّهُ أَسْرَعُ مَکْراً؛ خدا در مکر سریعتر است.﴾ و آن گاه همین پاسخ را تعلیل کرده به اینکه: ﴿إِنَّ رُسُلَنا یَکْتُبُونَ ما تَمْکُرُونَ؛ به درستی که فرستادگان ما همه مکرهای شما را مینویسند.﴾ پس ما برکردههای شما گواهان و مراقبینی داریم که آنان را نزد شما میفرستیم تا اعمالتان را بنویسند و حفظ کنند و به محضی که یک عمل انجام بدهید هم عملتان نوشته شده و هم جزای آن معین شده و دیگر فرصتی نمیماند که مکر شما اثر خود را ببخشد.[۱۲] قرآن در آیات دیگر نیز مکر را به خدا نسبت داده است.[۱۳]
مطالعه بیشتر
- مکر از منظر آیات و روایات، طاهره راسخی نژاد
منابع
- ↑ قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۶۵.
- ↑ عضیمه، صالح، معناشناسی واژگان قرآن، مشهد، آستان قدس رضوی، شرکت به نشر، چاپ اول، ۱۳۸۰ ش، ص۵۶۰.
- ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، مترجم: غلامرضا حسینی خسروی، تهران، مرتضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۳۷.
- ↑ رضایی اصفهانی، محمدعلی، تفسیر قرآن مهر، قم، پژوهشهای تفسیر و علوم قرآن، چاپ اول، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۱۱۹.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ش، ص۷۹.
- ↑ در آیه دیگر نیز خدا خیر الماکرین دانسته شده است. «سوره انفال، آیه۳۰.»
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۵۶۶.
- ↑ سوره آل عمران، آیه۵۴. سوره اعراف، آیه۹۹. سوره انفال، آیه۳۰. سوره یونس، آیه۲۱. سوره رعد، آیه۴۲. سوره نمل، آیه۵۰.
- ↑ ثعلبی، احمد بن محمد، الکشف و البیان المعروف تفسیر الثعلبی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۷۸.
- ↑ جعفری، یعقوب، تفسیر کوثر، قم، مؤسسه انتشارات هجرت، چاپ اول، ۱۳۷۶ش، ج۴، ص۳۵۸.
- ↑ سوره انعام، آیه۳۷. سوره یونس، آیه۲۰. سوره رعد، آیه۷ و آیه۲۷.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۷.
- ↑ سوره رعد، آیه۴۲. سوره نمل، آیه۵۰. سوره اعراف، آیه۹۹.