مخالفان سقیفه بنی‌ساعده

سؤال

مخالفان سقیفه بنی‌ساعده چه کسانی بودند؟

طبق گزارش‌های تاریخی، پس از جریان سقیفه گروه‌هایی به مخالفت با جریان سقیفه و انتخاب ابوبکر به عنوان خلیفه پرداختند. بنی‌هاشم، بنی‌امیه و برخی از مهاجرین مانند ابوذر غفاری، سلمان فارسی، خالد بن سعید، مقداد بن اسود، بریده اسلمی، عمار بن یاسر و همچنین سایر افراد و گروه‌های خارج از مدینه که به مرتدان و مدعیان نبوت و همچنین مخالفان ابوبکر تقسیم می‌شدند، از جمله مخالفان جریان سقیفه قلمداد شده‌اند.

جریان سقیفه

بعد از رحلت پیامبر(ص) برای تعیین جانشین گروه‌هایی در مکانی به نام سقیفه بنی‌ساعده گرد هم آمده و به تعیین خلیفه پرداختند. این جمعیت غالباً از دو گروه انصار و مهاجرین بودند، انصار مدینه قصد داشتند سعد بن عباده را به خلافت انتخاب کنند؛ اما عده‌ای از مهاجرین به تحریک عمر و ابو عبیده با خلافت سعد به مخالفت پرداخته و ابوبکر را در معرض بیعت قرار دادند. عده‌ای با او بیعت کرده و او را به خلافت رساندند.[۱] اما عده‌ای که از واقعه غدیر و جانشینی علی(ع) آگاه بودند در کنار امام ماندند و به تغسیل و تکفین پیکر پیامبر(ص) پرداختند، بنی‌هاشم از کسانی بودند که برخی از انصار و مهاجر نیز با آن‌ها در عدم بیعت هم پیمان بودند.

مخالفان

مخالفین ابوبکر را می‌توان در چند گروه کلی تقسیم کرد:

بنی‌هاشم و بنی‌امیه

بنی‌هاشم بزرگان و خویشان پیامبر(ص) بودند که در سقیفه به خاطر حفظ حرمت پیامبر(ص) حاضر نشدند و با ابوبکر نیز بیعت نکردند. از جمله آن‌ها می‌توان به عباس عموی پیامبر و فرزندان او، امام علی(ع) و خانواده و همچنین برادران و برادرزادگان و فرزندان ابولهب و دیگر اعضای خاندان بنی‌هاشم مثل زبیر بن عوام اشاره کرد.[۲]

عده‌ای از بنی‌امیه نیز از بیعت امتناع کردند. ابوسفیان ابتدا از بیعت امتناع کرد و جزو مخالفان بود و به امیرمؤمنان پیشنهاد بیعت و حمایت داد و گفت که من با تو بیعت می‌کنم تا خلافت را از چنگ آنان خارج کنیم و حتی حاضرم با آن‌ها جنگ کنم.[۳]

مهاجرین و انصار

جمعی از مهاجرین با جریان سقیفه مخالف بودند که نام آن‌ها در برخی از منابع آمده است؛ از جمله: ابوذر غفاری، سلمان فارسی، خالد بن سعید، مقداد بن اسود، بریده اسلمی، عمار بن یاسر و ….[۴]

عده‌ای از انصار نیز مانند خزیمه بن ثابت، سهل بن حنیف، ابو الهیثم ابن التیهان، قیس بن سعد، ابی بن کعب و ابو ایوب انصاری نیز با انگیزه‌های متفاوت از بیعت با ابوبکر امتناع کردند. این گروه خواستار بیعت با حضرت علی(ع) به عنوان شخص شایسته و مورد تأیید پیامبر(ص) برای خلافت بودند.[۵] سعد بن عباده جزء کسانی بود که به دلایل شخصی (قصد خلافت) با ابوبکر بیعت نکرد و پس از اندکی به طرز مشکوکی در دوره عمر کشته شد.[۶]

گروه خارج از مدینه

مسعودی در کتاب مروج الذهب آورده است که همه مردم پس از خلافت ابوبکر جز مردم مکه و مدینه و قبایل ما بین آن‌ها از اسلام برگشته و به مخالفت با ابوبکر پرداختند و ابوبکر نیز به سرکوب آنان پرداخت.[۷]

گروهی نیز خارج از مدینه با شنیدن خبر بیعت با ابوبکر به مخالفت برخاستند و دست به قیام و شورش زدند. این گروه نیز خود به دو دسته تقسیم می‌شدند. عده‌ای با رحلت پیامبر، اسلام را پایان یافته فرض کرده و ادعای نبوت کردند یا به عقاید جاهلی خود بازگشتند و گروهی دیگر ابوبکر را شایسته خلافت ندانسته و با او به مخالفت برخاستند.



مطالعه بیشتر

  • سقیفه بنی‌ساعده، مرتضی عسکری.


منابع

  1. یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، چاپ هفتم، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۵۲۲.
  2. ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، الامامه و السیاسه، چاپ اول، قم، شریف رضی، ۱۴۱۳ش، ج۱، ص۲۸؛ مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ترجمه پاینده، چاپ چهارم، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۶۵۷.
  3. یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، چاپ هفتم، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۵۲۶.
  4. برقی، احمد بن محمد بن خالد، رجال برقی، چاپ اول، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۹ق، ص۱۴۹.
  5. برقی، احمد بن محمد بن خالد، رجال برقی، چاپ اول، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۹ق، ص۱۴۹.
  6. ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، الامامه و السیاسه، چاپ اول، قم، شریف رضی، ۱۴۱۳ش، ج۱، ص۲۸–۲۷.
  7. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ترجمه پاینده، چاپ چهارم، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۶۵۷.