شبهه اهل دوزخ بودن زنان در روایت پیامبر(ص)

از ویکی پاسخ
سؤال

پیامبر(ص) در روایتی می‌فرماید: «اطَّلَعْتُ في النَّارِ فرأَيْتُ أكثَرَ أهلِها النِّساءَ واطَّلَعْتُ في الجنَّةِ فرأَيْتُ أكثَرَ أهلِها الفُقراءَ؛ من درون جهنم را دیدم که بیشتر آن زنان بودند و درون بهشت را دیدم که بیشتر آن فقرا بودند» آیا این حدیث معتبر است؟ منظور پیامبر از بیان آن چه بوده‌ است؟

درگاه‌ها
زن-و-خانواده.png


روایت اهل دوزخ بودن زنان در منابع روایی اهل سنت بیان شده و با توجه به ملاک‌های صحت حدیث نزد ایشان تنها برخی از روایات آن‌ها نزد شیعه نیز معتبر است. این روایات در منابع روایی شیعه بیان نشده است. از نظر دلالت نیز با توجه به تعارض با روایات دیگر قابل اعتنا نیست. در کتاب‌های روایی اهل سنت مانند این روایات زیاد تکرار شده اما در آن‌ها نیز تعارض‌های زیادی مشاهده می‌شود.

سند روایت

این حدیث لازم است از دو جهت بررسی شود: اول: در رابطه با سند، دوم: در مورد دلالت، اما در رابطه با سند؛ این حدیث و مشابه آن که پیامبر(ص) فرمودند: «اطَّلَعتُ فِی الجَنَّهِ فَرَایتُ أکثَرَ أهلِهَا الفُقَرَاءَ وَ اطَّلَعتُ فِی النَّارِ فَرَایتُ أکثَرَ أهلِهَا النَّسَاءَ؛ در بهشت اطلاع پیدا کردم و دیدم که اکثر اهل بهشت فقرا هستند، و در جهنم مطلع شدم و دیدم اکثر اهل جهنم زن‌ها هستند.»[۱]

در منابع معتبر حدیثی شیعه این روایت نقل نشده‌ تا به بررسی سندی آن پرداخته شود. اما در منابع حدیثی اهل سنت آمده که با توجه به حجیت روایت در نزد اهل سنت، سند آن برای شیعیان محل تامل است، بنابراین از نظر سند نمی‌توان آن را تایید نمود مگر اینکه راویانی مشترک میان شیعه و اهل سنت وجود داشته باشد مانند جابر بن عبدالله انصاری و همچنین اینکه روایت به همان شکل یا نزدیک به آن در منابع روایی شیعه نیز وجود داشته باشد.

دلالت روایت

اما در مورد دلالت آن (با چشم پوشی از سند)؛ شاید در رابطه با فقرا قابل توجیه باشد، اما در مورد زن‌ها نمی‌تواند مورد قبول قرار گیرد؛ زیرا اهل سنت حدیثی از رسول خدا(ص) نقل کرده‌اند که آن حضرت فرمودند: «یزوج الرجل من اهل الجنه اربعه آلاف بکر و ثمانیه آلاف ایم؛ مرد اهل بهشت در آن جا با چهار هزار باکره و هشت هزار غیر باکره ازدواج می‌کند.»[۲] این حدیث به صورت واضح دلالت دارد که زن‌های بهشتی بیش‌تر از مردها هستند، بنابراین با حدیث مورد سوال تعارض دارد.

مشابهت‌یابی روایت در منابع اهل سنت

محمود بن احمد عینی در کتاب عمده القاری بعد از نقل حدیث مشابه که: «إِنَّ أَقَلَّ سَاكِنِي الجَنَّةِ النِّساءُ؛ کمترین ساکنین بهشت زن‌ها هستند.» یا این که: «و عامه أهل النار النساء؛ عموم اهل آتش زن‌ها هستند.» حدیث دیگری را هم بدون ذکر سند از عبد الرحمن بن شبل نقل نموده که: «إِنَّ الْفُسَّاقَ هُمْ أَهْلُ النَّارِ؛ به راستی فاسقین اهل جهنم هستند...» سپس بیان می‌کند که مراد از فاسقین زن‌ها هستند، آن گاه مردم اعتراض کردند که ای رسول خدا! مگر زن‌ها مادران و خواهران و دختران ما نیستد؟ که پیامبر فرمود: «بَلَى وَلَكِنَّهُنَّ إِذَا أُعْطِينَ لَمْ يَشْكُرْنَ، وَإِذَا ابْتُلِينَ لَمْ يَصْبِرْنَ؛ بلی آن‌ها مادران و خواهران و دختران شما هستند ولی هنگامی که به آن‌ها چیزی داده شود شکر نمی‌کنند و زمانی هم که به چیزی مبتلا شوند صبر نمی‌کنند.»[۳]

سپس از قرطبی نقل می‌کند، علت این که کمترین ساکنان بهشت زن‌ها هستند این است که هوی و هوس بر آن‌ها غلبه پیدا می‌کند و میل به زیور آلات دنیوی دارند، علاوه بر این که عقل آن‌ها هم ناقص است و نسبت به عمل کردن برای آخرت ضعیف هستند …

عجلونی در کتاب کشف الخفاء می‌نویسد: از ابو هریره حدیث صحیح نقل شده که در پیش او سوال به میان آمد که آیا مردها در بهشت بیشترند یا زن‌ها؟ ابو هریره گفت مگر رسول خدا نفرموده: «ما فی الجنه أحد إلا و له زوجتان؛ هیچ مردی در بهشت نیست مگر این که دو زن دارد!» پس معلوم می‌شود که تعداد زن‌ها در بهشت زیادتر از مردان است.[۴]

با توجه به ایراد سندی به این روایات نقل شده از اهل سنت و با توجه به اینکه قرآن تنها ملاک و معیار برتری را تقوی قرار داده و می‌فرماید: ﴿إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم؛ گرامی‌ترین شما نزد خدا با تقواترین شما هستند.(حجرات:۱۳) بنابراین تفاوتی میان زن و مرد در رتبه‌های آخروی وجود ندارد.


مطالعه بیشتر

  • زن در آئینه جمال؛ آیت الله جوادی آملی.


منابع

  1. محمد بن عیسی بن ترمذی، سنن ترمذی، ج۴، ص۱۱۵، حدیث ۲۷۲۹ و ۲۷۳۰، ناشر: دار الفکر للطباعه بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ه؛ احمد بن حنبل، متوفی ۲۴۱ه، مسند احمد، ج۱، ص۲۳۴، ناشر: دار صادر بیروت.
  2. متقی هندی، کنز العمال، ج۱۴، ص۴۸۸، حدیث ۳۹۳۷۶، ناشر: مؤسسه الرسالت بیروت، سال چاپ ۱۴۰۹ه؛ المناوی، فیض القدیر، شرح جامع صغیر، ج۵، ص۵۹۸، ناشر: دار الکتب العلمیه بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۵ه.
  3. محمود بن احمد عینی، متوفی ۸۵۵ه، عمده القاری، ج۱۵، ص۱۵۱ و ۱۵۲، ناشر: دار احیاء تراث عربی، بیروت.
  4. اسماعیل بن محمد عجلونی، کشف الخفاء ج۱، ص۴۰۱ و ۴۰۲، ناشر: دار الکتب العلمیه، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۰۸ه.