مشورت نادرست پیامبر در بارور کردن نخل‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شبهه}}
{{سوال}}منابع اهل‌سنت روایتی نقل کرده‌اند که پیامبر(ص) به افرادی که برای نخل‌ها گرده‌افشانی می‌کردند مشورت نادرست داد و گفت: «فکر نکنم این کار اثری داشته باشد». این مشورت نادرست سبب شد محصول کشاورزان از بین برود. آیا چنین روایتی با اعتقادات شیعه هم‌خوانی دارد؟{{پایان سوال}}
در مسند احمد از طلحه نقل شده كه با پيغمبر(ص) در نخلستان مدينه مى رفتيم. مردمانى را ديدند كه بر سر درختان رفته‌اند; حضرت پرسيد كه اينان چه مى كنند؟ جواب دادند از نر به مادّه تلقيح مى‌كنند. پيامبر(ص) گفت: فكر نكنم اين كار اثرى داشته باشد. چون سخن پيامبر را شنيدند، دست از كارشان كشيدند و اتفاقاً آن سال، نخل ها محصولى نداد. خبر به پيامبر(ص) رسيد. گفت: «اين گمانى بود كه من بردم، اگر تلقيح اثر دارد، حتماً انجام دهيد، چرا كه من بشرى مثل شما هستم و ظنّم ممكن است خطا يا صواب باشد، و ليكن اگر برايتان گفتم خداوند چنين و چنان مى گويد بدانيد كه بر خدا دروغ نمى‌بندم».
{{پاسخ}}روایت‌هایی در منابع اهل‌سنت نقل شده که پیامبر به کشاورزانی که برای نخل‌ها گرده‌افشانی می‌کردند، گفت «گمان نمی‌کنم این کار فائده‌ای داشته باشد». پیامبر پس از اطلاع از ترک گرده‌افشانی، گفتار خود را تنها احتمالی دانست که می‌تواند اشتباه باشد. البته براساس نقل‌های دیگر، کشاورزان به کلام پیامبر عمل کرده و آن سال محصول خوبی به دست نیاوردند.
{{پایان شبهه}}
{{پاسخ}}
'''عصمت انبیاء از هر گونه خطا و اشتباه'''


تقريبا همه انديشمندان [[شيعه]] و [[اهل سنت]]، دريافت و ابلاغ [[وحى]] را معصومانه مى‌دانند و شيعيان با استناد به دلايلى، از جمله روايات فراوانى كه از [[اهل بيت(ع)]] رسيده است، معصومان را از هر گونه خطا و نسيانى بركنار مى‌شمارند. [[امام رضا(ع)]] در توصیف رهبران الهى فرمودند:
شیعیان، افراد معصوم را از هرگونه خطایی دور دانسته و این روایات را مخالف مبانی خود می‌دانند. همچنین در نگاه شیعیان، نه تنها مقام نبوت بلکه شخصیت انسانی پیامبر نیز این اقتضا را دارد که در مواردی که اطلاعی ندارد، چیزی نگوید. به‌خصوص در این مورد که موجب ضرر و زیان برای دیگران شده است.  
«وَ هُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ موفّقٌ مسدّدٌ قَد اَمِن الخَطايا و الزَللَ وَ العثارَ»<ref>کلینی، الكافى، ج۱، ص۲۰۲. براى آشنايى با برخى ديگر از روايات، ر.ك: مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰، ص۴۳۹; ۱۷، ص۱۰۸; ج۳۶، ص۲۴۴; ج۶۵، ص۳۸۹; و ج۹۹، ص۱۵۰.</ref> (شخصى كه [[خداوند]] وى را براى اداره امور بندگانش بر مى‌گزيند) معصوم و برخوردار از تأييدات، توفيقات و راهنمايى‌هاى الهى بوده، از هر خطا و لغزشى در امان است.  


'''آگاهی انبیاء و امامان از تمامی حقایق هستی'''
منتقدان این روایات را به عنوان یک واقعه نیز قابل باور نمی‌دانند؛ زیرا نمی‌توان پذیرفت فردی حدود شصت سال در عربستان که مرکز تولید خرما بوده‌ زندگی کند، به سفرهای تجاری برود، ولی از ضرورت باروری نخل،‍ آگاهی نداشته باشد. منتقدان معتقدند نمی‌توان باور کرد کشاورزانی که سال‌ها در این زمینه تجربه اندوخته‌اند، بدون هیچ‌گونه چون و چرا، دست از این کار بکشند. به ویژه آن‌که در میان اصحاب پیامبر، افرادی بودند که حتی در مسائل دینی و اخروی نیز اعتراض می‌کردند.


«عصمت از خطا» رابطه جدايى ناپذير با علم معصومان دارد.<ref>پژوهشى در عصمت معصومان، ص۲۳۹ـ۲۳۴.</ref> اگر پيامبر(ص) نداند كه درخت خرما بدون تلقيح ثمرى نمى‌دهد، از فرو افتادن در خطا ايمن نخواهد بود. درباره گستره علم معصومان(ع) نظريه‌هاى گوناگونى قابل طرح است<ref>ر.ك: شرح الشفاء، ج۲، ص۲۱۲ـ۲۱۱; الامامة و الولاية فى القرآن الكريم، ص۲۲۴ـ۲۲۳; الميزان، ج۱۸، ص۱۹۴ـ۱۹۲; عقائد الامامية، ص۶۹ـ۶۷; مصنفات الشيخ المفيد، ج۴، اوائل المقالات، ص۶۷; پيام قرآن، ج۷، ص۲۵۳ـ۲۴۹; و منشورجاويد، ج۸، ص۴۱۸ـ۳۰۹.</ref> كه بر اساس يكى از آن ها [[پيامبران]] و امامان از تمامى حقايق هستى آگاهى دارند. هر چند وظيفه عملى‌شان اين است كه جز در موارد ضرورى، تنها علومى را كه از راه هاى عادى به دست آورده‌اند، ملاک رفتار خود قرار دهند.
==متن روایت در منابع اهل‌سنت==
منابع اهل‌سنت با تعابیر مختلف داستان مشورت دادن پیامبر در مورد بارور ساختن نخل‌ها را نقل کرده‌اند که به دو مورد اشاره می‌شود:
'''غیر واقعی بودن ماجرای تلقیح درخت خرما'''


داستان جلوگيرى [[رسول خدا(ص)]] از تلقيح درخت خرما، بسيار عجيب و باور نكردنى مى‌نمايد. پذيرفتنى نیست كه كسى پس از حدود شصت سال زندگى در سرزمين عربستان، كه همواره مركز پرورش نخل و توليد خرما بوده است، از ضرورت بارورى درخت خرما آگاهى نداشته‌باشد. از سوى ديگر، چگونه مى‌توان باور كرد مردمى كه سال ها در اين زمينه تجربه اندوخته‌اند و چه بسا در برخى از شرايط از تلقيح درختى باز مانده و پیامدهاى آن را ديده‌اند، بدون هيچگونه چون و چرا دست از اين كار بکشند. (به ويژه آن كه در ميان اصحاب، سست ايمانانى بودند كه حتّى در مسائل دينى و اخروى لب به اعتراض مى‌گشودند و احكام پيامبر را زير سؤال مى بردند، چه رسد به امور دنيوى)!<ref>بسيارى از نويسندگان، اين داستان را دست آويزى براى انكار عصمت پيامبر(دست كم در امور عادى) قرار داده اند. براى نمونه، ر.ك: اضواء على السنة المحمديّة، ص۴۴ـ۴۳; و پژوهش هايى درباره قرآن و وحى، ص۴۶ـ۴۵.</ref>
'''روایت اول'''
 
{{عربی|قَالَ: مَرَرْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) فِي نَخْلٍ، فَرَأَى قَوْمًا يُلَقِّحُونَ النَّخْلَ، فَقَالَ: «مَا يَصْنَعُ هَؤُلَاءِ؟» قَالُوا: يَأْخُذُونَ مِنَ الذَّكَرِ فَيَجْعَلُونَهُ فِي الْأُنْثَى، قَالَ: «مَا أَظُنُّ ذَلِكَ يُغْنِي شَيْئًا»، فَبَلَغَهُمْ، فَتَرَكُوهُ، فَنَزَلُوا عَنْهَا، فَبَلَغَ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ: " إِنَّمَا هُوَ الظَّنُّ، إِنْ كَانَ يُغْنِي شَيْئًا فَاصْنَعُوهُ، فَإِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ، وَإِنَّ الظَّنَّ يُخْطِئُ وَيُصِيبُ، وَلَكِنْ مَا قُلْتُ لَكُمْ: قَالَ اللَّهُ، فَلَنْ أَكْذِبَ عَلَى اللَّهِ}}<ref>ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجه، ج۲، ص۸۲۵، تحقیق: محمد فؤاد عبدالباقی، دار إحیاء الکتب العربیة، ۱۴۳۱ق.</ref>
 
{{نقل قول| … با پیامبر خدا(ص) در نخلستانی قدم می‌زدیم. ایشان گروهی را دیدند که عمل گرده افشانی بر درختان خرما را انجام می‌دادند. پرسیدند: آنان چه می‌کنند؟ پاسخ دادند: گرده‌های درختان نر را بر درختان ماده می‌پراکنند. پیامبر فرمود: گمان نمی‌کنم این کار فایده‌ای داشته باشد. سخن پیامبر(ص) به گوش کشاورزان رسیده و آنان از کار خود دست برداشتند. پیامبر(ص) با اطلاع از این وضعیت، فرمود: سخن من از روی گمان بوده و اگر مفید بود بدان عمل کنید. من انسانی مانند شما هستم. گمان ممکن است درست یا نادرست باشد. اما هرگاه از جانب پروردگار سخنی به شما گفتم، مطمئناً بر خدا دروغ نخواهم بست!}}
 
'''روایت دوم'''
 
{{عربی|أَنَّ النَّبِيَّ(ص) مَرَّ بِقَوْمٍ يُلَقِّحُونَ، فَقَالَ: «لَوْ لَمْ تَفْعَلُوا لَصَلُحَ» قَالَ: فَخَرَجَ شِيصًا، فَمَرَّ بِهِمْ فَقَالَ: «مَا لِنَخْلِكُمْ؟» قَالُوا: قُلْتَ كَذَا وَكَذَا، قَالَ: أَنْتُمْ أَعْلَمُ بِأَمْرِ دُنْيَاكُمْ}}<ref>مسلم، صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۳۶، محقق: محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۳۱ق.</ref>
{{نقل قول|پیامبر(ص) از میان گروهی که گرده‌افشانی می‌کردند می‌گذشت. فرمود: اگر گرد افشانی نکنند، نیز درخت خرما بارور خواهد شد. (کشاورزان گرده افشانی نکردند) و محصول بی‌کیفیتی حاصل شد. پیامبر روزی از آنجا می‌گذشت و پرسید چه بر سر نخل‌ها آمده. گفتند شما چنین و چنان گفتید. پیامبر فرمود: شما در امور دنیایی عالم‌تر از من هستید.}}
 
==عصمت و علم انبیاء==
{{اصلی|عصمت انبیاء}}
اندیشمندان [[شیعه]] و [[اهل‌سنت]]، پیامبر را در دریافت و ابلاغ [[وحی]] معصوم می‌دانند. شیعیان با استناد به دلایلی، از جمله روایات [[اهل‌بیت(ع)]]، معصومان را از هرگونه خطا و نسیانی دور می‌دانند. [[امام رضا(ع)]] در توصیف رهبران الهی، آنان را معصوم دانسته که از هر خطا و لغزشی در امان هستند.<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۲. برای آشنایی با برخی دیگر از روایات، ر.ک. مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰، ص۴۳۹؛ ۱۷، ص۱۰۸؛ ج۳۶، ص۲۴۴؛ ج۶۵، ص۳۸۹؛ و ج۹۹، ص۱۵۰.</ref>
 
«عصمت از خطا» رابطه جدایی ناپذیر با علم معصومان دارد.<ref>پژوهشی در عصمت معصومان، ص۲۳۹–۲۳۴.</ref> درباره محدوده علم معصومان(ع) نظریه‌های گوناگونی مطرح شده است<ref>ر. ک. شرح الشفاء، ج۲، ص۲۱۲–۲۱۱؛ المیزان، ج۱۸، ص۱۹۴–۱۹۲؛ عقائد الامامیة، ص۶۹–۶۷؛ مصنفات الشیخ المفید، ج۴، اوائل المقالات، ص۶۷.</ref> که براساس یکی از آن‌ها؛ [[پیامبران]] و امامان از حقایق هستی آگاهی دارند. اما در بیشتر موارد، علومی که از راه‌های عادی به دست آورده‌اند، ملاک رفتار خود قرار می‌دهند.
 
براساس اعتقادات شیعه، این روایات اهل‌سنت با مبانی دینی از جمله عصمت معصومان، تعارض دارد و نمی‌توان آن‌ها را پذیرفت. علاوه بر این، مخالفان معتقدند نه تنها مقام نبوت بلکه شخصیت انسانی پیامبر نیز این اقتضا را دارد که در مواردی که علمی ندارد، چیزی نگوید. به‌خصوص در این مورد که موجب ضرر و زیان برای دیگران شده است.
 
==غیر واقعی‌بودن==
محققان معتقدند داستان جلوگیری [[رسول خدا(ص)]] از تلقیح درخت خرما، غیر قابل باور است؛ زیرا پذیرفتنی نیست کسی حدود شصت سال در عربستان که همواره مرکز پرورش نخل و تولید خرما بوده‌ زندگی کند، به شهرهای مختلف آن سفر کرده باشد، ولی از ضرورت باروری درخت خرما آگاهی نداشته باشد. منتقدان همچنین معتقدند چگونه می‌توان باور کرد مردمی که سال‌ها در این زمینه تجربه اندوخته‌اند و چه‌بسا در برخی شرایط از تلقیح درختی بازمانده و پیامدهای آن را دیده‌اند، بدون هیچگونه چون و چرا دست از این کار بکشند. به ویژه آن که در میان اصحاب، افرادی بودند که حتی در مسائل دینی و اخروی، به راحتی اعتراض می‌کردند و احکام پیامبر را زیر سؤال می‌بردند، چه رسد به امور دنیوی.


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
==منابع==
==منابع==
متن برگرفته شده از کتاب ''پـرسمان عصـمت''، يوسفيان، حسن، مركز مطالعات و پژوهش‌هاى فرهنگى حوزه علميه، قم، ۱۳۸۰ش.
متن برگرفته شده از کتاب ''پرسمان عصمت''، یوسفیان، حسن، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه، قم، ۱۳۸۰ش.
{{پانویس}}
{{پانویس|۲}}
 
{{کلام}}


{{شاخه
{{شاخه
خط ۳۰: خط ۴۸:


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه = شد
  | نمایه = شد
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت = ج
  | اولویت = ج
  | کیفیت =د
  | کیفیت =د
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
{{پانویس}}


[[رده:عصمت]]
[[رده:عصمت]]
[[رده:شبهات]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۵۶

سؤال
منابع اهل‌سنت روایتی نقل کرده‌اند که پیامبر(ص) به افرادی که برای نخل‌ها گرده‌افشانی می‌کردند مشورت نادرست داد و گفت: «فکر نکنم این کار اثری داشته باشد». این مشورت نادرست سبب شد محصول کشاورزان از بین برود. آیا چنین روایتی با اعتقادات شیعه هم‌خوانی دارد؟

روایت‌هایی در منابع اهل‌سنت نقل شده که پیامبر به کشاورزانی که برای نخل‌ها گرده‌افشانی می‌کردند، گفت «گمان نمی‌کنم این کار فائده‌ای داشته باشد». پیامبر پس از اطلاع از ترک گرده‌افشانی، گفتار خود را تنها احتمالی دانست که می‌تواند اشتباه باشد. البته براساس نقل‌های دیگر، کشاورزان به کلام پیامبر عمل کرده و آن سال محصول خوبی به دست نیاوردند.

شیعیان، افراد معصوم را از هرگونه خطایی دور دانسته و این روایات را مخالف مبانی خود می‌دانند. همچنین در نگاه شیعیان، نه تنها مقام نبوت بلکه شخصیت انسانی پیامبر نیز این اقتضا را دارد که در مواردی که اطلاعی ندارد، چیزی نگوید. به‌خصوص در این مورد که موجب ضرر و زیان برای دیگران شده است.

منتقدان این روایات را به عنوان یک واقعه نیز قابل باور نمی‌دانند؛ زیرا نمی‌توان پذیرفت فردی حدود شصت سال در عربستان که مرکز تولید خرما بوده‌ زندگی کند، به سفرهای تجاری برود، ولی از ضرورت باروری نخل،‍ آگاهی نداشته باشد. منتقدان معتقدند نمی‌توان باور کرد کشاورزانی که سال‌ها در این زمینه تجربه اندوخته‌اند، بدون هیچ‌گونه چون و چرا، دست از این کار بکشند. به ویژه آن‌که در میان اصحاب پیامبر، افرادی بودند که حتی در مسائل دینی و اخروی نیز اعتراض می‌کردند.

متن روایت در منابع اهل‌سنت

منابع اهل‌سنت با تعابیر مختلف داستان مشورت دادن پیامبر در مورد بارور ساختن نخل‌ها را نقل کرده‌اند که به دو مورد اشاره می‌شود:

روایت اول

«قَالَ: مَرَرْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) فِي نَخْلٍ، فَرَأَى قَوْمًا يُلَقِّحُونَ النَّخْلَ، فَقَالَ: «مَا يَصْنَعُ هَؤُلَاءِ؟» قَالُوا: يَأْخُذُونَ مِنَ الذَّكَرِ فَيَجْعَلُونَهُ فِي الْأُنْثَى، قَالَ: «مَا أَظُنُّ ذَلِكَ يُغْنِي شَيْئًا»، فَبَلَغَهُمْ، فَتَرَكُوهُ، فَنَزَلُوا عَنْهَا، فَبَلَغَ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ: " إِنَّمَا هُوَ الظَّنُّ، إِنْ كَانَ يُغْنِي شَيْئًا فَاصْنَعُوهُ، فَإِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ، وَإِنَّ الظَّنَّ يُخْطِئُ وَيُصِيبُ، وَلَكِنْ مَا قُلْتُ لَكُمْ: قَالَ اللَّهُ، فَلَنْ أَكْذِبَ عَلَى اللَّهِ»[۱]

روایت دوم

«أَنَّ النَّبِيَّ(ص) مَرَّ بِقَوْمٍ يُلَقِّحُونَ، فَقَالَ: «لَوْ لَمْ تَفْعَلُوا لَصَلُحَ» قَالَ: فَخَرَجَ شِيصًا، فَمَرَّ بِهِمْ فَقَالَ: «مَا لِنَخْلِكُمْ؟» قَالُوا: قُلْتَ كَذَا وَكَذَا، قَالَ: أَنْتُمْ أَعْلَمُ بِأَمْرِ دُنْيَاكُمْ»[۲]

عصمت و علم انبیاء

اندیشمندان شیعه و اهل‌سنت، پیامبر را در دریافت و ابلاغ وحی معصوم می‌دانند. شیعیان با استناد به دلایلی، از جمله روایات اهل‌بیت(ع)، معصومان را از هرگونه خطا و نسیانی دور می‌دانند. امام رضا(ع) در توصیف رهبران الهی، آنان را معصوم دانسته که از هر خطا و لغزشی در امان هستند.[۳]

«عصمت از خطا» رابطه جدایی ناپذیر با علم معصومان دارد.[۴] درباره محدوده علم معصومان(ع) نظریه‌های گوناگونی مطرح شده است[۵] که براساس یکی از آن‌ها؛ پیامبران و امامان از حقایق هستی آگاهی دارند. اما در بیشتر موارد، علومی که از راه‌های عادی به دست آورده‌اند، ملاک رفتار خود قرار می‌دهند.

براساس اعتقادات شیعه، این روایات اهل‌سنت با مبانی دینی از جمله عصمت معصومان، تعارض دارد و نمی‌توان آن‌ها را پذیرفت. علاوه بر این، مخالفان معتقدند نه تنها مقام نبوت بلکه شخصیت انسانی پیامبر نیز این اقتضا را دارد که در مواردی که علمی ندارد، چیزی نگوید. به‌خصوص در این مورد که موجب ضرر و زیان برای دیگران شده است.

غیر واقعی‌بودن

محققان معتقدند داستان جلوگیری رسول خدا(ص) از تلقیح درخت خرما، غیر قابل باور است؛ زیرا پذیرفتنی نیست کسی حدود شصت سال در عربستان که همواره مرکز پرورش نخل و تولید خرما بوده‌ زندگی کند، به شهرهای مختلف آن سفر کرده باشد، ولی از ضرورت باروری درخت خرما آگاهی نداشته باشد. منتقدان همچنین معتقدند چگونه می‌توان باور کرد مردمی که سال‌ها در این زمینه تجربه اندوخته‌اند و چه‌بسا در برخی شرایط از تلقیح درختی بازمانده و پیامدهای آن را دیده‌اند، بدون هیچگونه چون و چرا دست از این کار بکشند. به ویژه آن که در میان اصحاب، افرادی بودند که حتی در مسائل دینی و اخروی، به راحتی اعتراض می‌کردند و احکام پیامبر را زیر سؤال می‌بردند، چه رسد به امور دنیوی.


منابع

متن برگرفته شده از کتاب پرسمان عصمت، یوسفیان، حسن، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه، قم، ۱۳۸۰ش.

  1. ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجه، ج۲، ص۸۲۵، تحقیق: محمد فؤاد عبدالباقی، دار إحیاء الکتب العربیة، ۱۴۳۱ق.
  2. مسلم، صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۳۶، محقق: محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۳۱ق.
  3. کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۲. برای آشنایی با برخی دیگر از روایات، ر.ک. مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰، ص۴۳۹؛ ۱۷، ص۱۰۸؛ ج۳۶، ص۲۴۴؛ ج۶۵، ص۳۸۹؛ و ج۹۹، ص۱۵۰.
  4. پژوهشی در عصمت معصومان، ص۲۳۹–۲۳۴.
  5. ر. ک. شرح الشفاء، ج۲، ص۲۱۲–۲۱۱؛ المیزان، ج۱۸، ص۱۹۴–۱۹۲؛ عقائد الامامیة، ص۶۹–۶۷؛ مصنفات الشیخ المفید، ج۴، اوائل المقالات، ص۶۷.