امام صادق(ع) پایه‌گذار مکتب شیعه

سؤال

چرا امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ را پایه‌گذار مذهب شیعه می‌نامند؟

منسوب شدن مذهب شیعه به امام صادق(ع) و تعبیر «مذهب جعفری»، بدین علت بود که در فاصله انقراض امویان و قدرت یافتن عباسیان، امام صادق(ع) فرصت آن را یافت که به گسترش علم و رونق احکام الهی دست زند. خانه امام صادق(ع) دانشگاهی بود که به حضور عالمان بزرگ در حدیث، تفسیر، حکمت و کلام و… زینت یافته بود. طالبان علم به مدینه هجرت کرده و در حوزه درس امام صادق(ع) گرد آمدند و مذهب اهل بیت به آن حضرت منسوب شد و گفته می‌شد «مذهب جعفر صادق» این است.

در جهان اسلام چهار مذهب فقهی (حنفی، شافعی، حنبلی و مالکی) اختصاص به اهل سنت دارد و یک مذهب فقهی به نام مذهب جعفری مربوط به اهل تشیع می‌باشد. شیعیان جهان در مسائل فقهی از مذهب جعفری پیروی می‌کنند.

مذهب‌های فقهی در جهان اسلام

در جهان اسلام چهار مذهب فقهی(حنفی،[۱] شافعی،[۲] حنبلی[۳] و مالکی[۴]) اختصاص به اهل سنت دارد و یک مذهب فقهی به نام مذهب جعفری مربوط به شیعه می‌باشد. شیعیان جهان در مسائل فقهی از مذهب جعفری پیروی می‌کنند.

مذهب شیعه دوازده امامی، منسوب به اسم امام صادق(ع) ششمین امام از امامان دوازده‌گانه از اهل بیت رسول‌الله(ص) می‌باشد.[۵] امام جعفر صادق(ع) رئیس مذهب تشیع است که در سال ۸۳ هجری قمری در مدینه منوره متولد گردیده و در سال ۱۴۸ هجری قمری در همین شهر وفات نموده است و در کنار پدر، جد و عمویش امام حسن(ع) در قبرستان بقیع به خاک سپرده شده است.[۶] در حقیقت مذهب جعفری همان مذهب شیعه و مذهب امیر المؤمنین علی(ع) و امام حسن و امام حسین و سایر امامان اهل بیت می‌باشد.[۷]

مذهب شیعه با چهار نام معروف

شیعه در اصطلاح به پیروان و کسانی که معتقد به جانشینی بلا فصل حضرت علی(ع) بعد از پیامبر(ص) می‌باشند، گفته می‌شود. طبق گفته برخی، نخستین نامی که در اسلام به روزگار رسول خدا(ص) آشکار گردید، شیعه بود. آنحضرت این واژه را درباره پیروان علی(ع) بکار برده‌اند.[۸]

  1. مذهب شیعه و تشیع: معنای شیعه پیرو و یار است و لذا شیعه¬ هر کسی به پیروان و انصار او گفته می-شود. در قرآن نیز شیعه به همین معنا استعمال شده است: ﴿فَوَجَدَ فِیها رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شِیعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ؛ موسی در شهر دو مرد را دید که با هم دعوا می‌کردند یکی از پیروان و یکی از دشمنانش بود(قصص:۱۵).[۹] وجه تسمیه این مذهب به شیعه این است که پیروان حضرت علی(ع) در صدر اسلام شیعه نامیده شده‌اند و دلیل آن هم اینست که پیامبر(ص) در زمان حیات خویش این اسم را بارها برای نزدیکان و دوست داران علی(ع) به کار می‌برد، چنانچه که از عبدالله انصاری و ابن‌عباس نقل شده که پیامبر(ص) در تفسیر آیه ﴿إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّه؛ کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات اند(بینه:۷) به علی(ع) اشاره کرد و فرمود: «تو و شيعيانت، روز قيامت رستگار خواهيد بود.»[۱۰]
  2. مذهب اهل بیت:این اسم به این دلیل اختصاص به این مذهب پیدا کرده است که اهل بیت رسول‌الله(ص) در کنار قرآن به عنوان رهبران دینی و علمی گرفته شده‌اند؛ در روایات نبوی که در بسیاری از متون حدیثی اهل سنت هم نقل شده است، بر پیروی از اهل بیت تأکید گردیده است.[۱۱]
  3. امامیه اثناعشریه: یعنی مذهب امامان دوازده‌گانه. علت این نامگذاری برای این مذهب اینست که از میان تمام مذاهب اسلامی، این مذهب برای امامان دوازده‌گانه را به عنوان امام و پیشوایان دینی و علمی پذیرفته است. علاوه بر روایات شیعه، در کتاب‌های اهل سنت دوازده خلیفه، دوازده امیر و امثال این برای جانشینان رسول‌الله(ص) نقل گردیده است.[۱۲]
  4. مذهب جعفری: منسوب به اسم امام صادق(ع) می‌باشد. علت این نامگذاری این است که امام صادق(ع) با توجه به شرایط مناسب اجتماعی و کاسته شدن اختناق و فشارهای سیاسی، توانستند تعالیم اسلامی و احادیث نبوی را بیشتر از سایر امامان گسترش دهد. هزاران شاگرد پرورش دهد و دانشمندان زیادی را در حوزه‌های مختلف مانند فقه، حدیث، تفسیر، کلام و… تحویل جامعه اسلامی دهد. چون در زمان حیات آن حضرت و بعد از آن مذاهب چهارگانه اهل سنت از طرف مسلمانان به رسمیت شناخته شدند، مذهب اهل بیت نیز بر همین اساس در این زمان به نام مذهب جعفری در کنار مذاهب اسلامی دیگر معروف گردید.[۱۳] مذهب شیعه از آن رو مذهب جعفری خوانده می‌شود که استحکام پایه‌ها، گسترش مکتب و همچنین رشد فقه شیعه، بیشتر در دوره امام جعفر صادق بوده است.[۱۴]

مؤسس مذاهب اهل سنت، شاگردان بدون واسطه یا با واسطه امام صادق(ع)

کسانی هم که بعدها مذاهب فقهی اهل سنت را تأسیس کردند، بدون واسطه یا با واسطه شاگرد مکتب امام صادق(ع) شدند و از امام صادق بهره‌های علمی بردند. از جمله:

  1. نعمان بن ثابت، مکنی به ابوحنیفه (۸۰–۱۵۰ق)، مؤسس مذهب فقهی حنفی در فقه اهل‌سنت، معاصران و شاگرد امام صادق(ع) بوده است.[۱۵] وی امام صادق(ع) فقیه و دانشمند معرفی می‌کرد.[۱۶]
  2. مالک بن انس، مؤسس مذهب مالکی در فقه اهل‌سنت از کسانی است که از دانش امام صادق(ع) استفاده کرده است.[۱۷] مالک در کتاب الموطأ روایاتی از امام صادق(ع) نقل کرده است.[۱۸]
  3. محمد بن ادریس شافعی (۱۵۰–۲۰۴ق)، مؤسس مکتب شافعی در فقه اهل‌سنت، شاگرد مالک بن انس بوده است.[۱۹] با یک واسطه شاگرد امام صادق(ع) می‌شود که از طریق مالک بن انس از امام صادق(ع) روایت نقل می‌کند.[۲۰]
  4. احمد بن حنبل، پیشوای مذهب حنبلی در فقه اهل‌سنت، شاگرد شافعی بوده است.[۲۱] او به واسطه شافعی از امام صادق(ع) نقل حدیث کرده است.[۲۲]

مطالعه بیشتر

  • الامام الصادق و المذاهب الاربعه، اسد حیدر.
  • امام جعفر صادق(ع)، عقیقی بخشایشی.
  • اصحاب امام صادق(ع)، علی محدث زاده.

منابع

  1. صیمری، حسن بن علی، اخبار ابی حنیفة و اصحابه، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م، ج۱، ص۲۱. اخطب خوارزم، موفق بن احمد، مناقب ابی حنیفة، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م، ج۱، ص۶۳.
  2. ابن‌عثمان، موفق الدین، الدرر المنظم فی زیارة الجبل المقطم، مقدمه: حسن باشا، محقق: محمد فتحی ابوبکر، قاهره، الدار المصریة اللبنانیة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۸۳. ابوزهره، محمد، تاریخ المذاهب الاسلامیة، ص۴۰۷. مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، المذاهب الاسلامیة الخمسة، وهبة الزحیلی، المذهب الشافعی، ص۴۹۴.
  3. مصطفی ابراهیم زلمی، خاستگاه‌های اختلاف در فقه مذاهب، ترجمه حسین صابری ص۴۵. زرکلی، خیر الدین، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۹ق، ج۱، ص۲۰۳. سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، بی‌تا، ج۳، ص۸۹.
  4. ابن‌اثیر، مبارک بن محمد، المختار من مناقب الأخیار، امارات، مرکز زاید للتراث و التاریخ‏، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۲۶۳. توکلی، محمدرئوف، چهار امام اهل سنت و جماعت، بی‌جا، توکلی، ۱۳۷۷ش، ص۵۹.
  5. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق محمد بن فتح‌الله بدران، قم، الشریف الرضی، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۳۱. مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، ۱۴۱۳ق، ص۳۵.
  6. مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۱۸۰.
  7. مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی زیرنظر سیدمحمود هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه فارسی، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۹۵.
  8. جعفری، محمد مهدی، دائره المعارف تشیع، نشر سعید محبّی، چاپ اول، پائیز ۱۳۷۳ فصل اوّل، ص۳.
  9. قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش. ج۴، ص۹۵.
  10. سیوطی، الدر المنثور، دارالفکر، هم چنین به الغدیر، ج۲، ص۵۷ و ۵۸ رجوع شود. ج۸، ص۵۸۹.
  11. نیشاوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دار احیاء التراث العربی. ج۴، ص۱۸۷۳. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدک علی الصحیحین، بیروت، دارالکتب الغلمیه، اول، ۱۴۱۱ق. ج۳، ص۱۱۸.
  12. امام احمدبن حنبل، مسند احمد، بیروت، دار صادر، بی تا، ج۵، ص۹۰، ۹۳، ۹۸ و ۱۰۰؛ و مسلم بن حجاج نیشابوری، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۶، ص۳ و ۴؛ و سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۰ ق، ج۲، ص۳۰۹. احمد بن حنبل، مسند احمد، بیروت، دار صادر، بی تا، ج۵، ص۸۷، ۹۰، ۹۲، ۹۴، ۹۵، ۹۸، ۱۰۱؛ بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۸، ص۱۳۷؛ و ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ ق، ج۳، ص۳۴، حدیث ۲۳۲۳، طبرانی، سلمیان بن احمد، المعجم الکبیر، قاهره، مکتبه ابن تیمیه، بیتا، ج۲، ص۱۹۰–۲۵۵؛ و المعجم الاوسط، دارالحرمین، ج۱، ص۲۶۳ و ج۴، ص۱۸۹.
  13. اسد حیدر، امام صادق و مذاهب چهارگانه، مترجم: حسن یوسفی اشکوری، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۵۹ و ص۲۷۹.
  14. مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی زیرنظر سیدمحمود هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه فارسی، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۹۵.
  15. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، ۱۳۷۳ش، ص۳۱۵.
  16. خوارزمی، محمد بن محمود، جامع المسانید، بیروت، دار الکتب العلمیه، بی‌تا، ج۱، ص۲۲۲. ذهبی، شمس‌الدین محمد بن أحمد، سیر اعلام النبلاء، قاهره، دارالحدیث، ۱۴۲۷ق، ج۶، ص۳۶۴.
  17. مطهری، مرتضی، بیست گفتار، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۳ش، ص۱۸۲.
  18. مالک بن انس، الموطأ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۳۷۲.
  19. ابن‌عثمان، الدرر المنظم، موفق‌الدین بن، الدرر المنظم فی زیاره الجبل المقطم، تحقیق محمد فتحی ابوبکر، قاهره، الدار المصریه اللبنانیه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۸۴.
  20. شافعی، محمد بن ادریس، المسند، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۰ق، ص۳۵۶؛ نیز: شافعی، المسند، ص۳۶۱.
  21. گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۷۹ش، ص۸۵.
  22. ابن‌حنبل، احمد بن محمد، مسند الإمام أحمد بن حنبل، تحقیق شعیب الأرنؤوط و عادل مرشد و آخرون، بیروت، مؤسسه الرساله، ۱۴۲۱ق، ج۲۳، ص۲۸.