طور سینا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
طور، در لغت به كوه گفته مى‌شود؛ امّا وقتى با «الف» و «لام» معرفه ذكر مى‌شود، مقصود كوه خاصّى است. «طور سينا» اسم كوهى است كه حضرت‌ موسى عليه السلام با خدا در آن مناجات مى‌كرد.<ref>هاشمى رفسنجانى، اکبر، و برخى از محققان مركز فرهنگ ومعارف قرآن‌،  فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، ج۱۹، ص۲۳۲.</ref>
طور، در لغت به كوه گفته مى‌شود؛ امّا وقتى با «الف» و «لام» معرفه ذكر مى‌شود، مقصود كوه خاصّى است. «طور سينا» اسم كوهى است كه حضرت‌ موسى عليه السلام با خدا در آن مناجات مى‌كرد.<ref>هاشمى رفسنجانى، اکبر، و برخى از محققان مركز فرهنگ ومعارف قرآن‌،  فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، ج۱۹، ص۲۳۲.</ref>


متلاشى شدن طور سينا، بر اثر تجلّى خداوند بر آن<ref>۱۴۳ اعراف. </ref> بيهوشى موسى ع با غرش و نهيب بر آمده از انهدام كوه طور<ref>۱۴۳ اعراف</ref> قرار گرفتن طور سينا بر بالاى سر بنى‌اسرائيل، رخدادى شايسته يادآورى<ref>۶۳ و ۹۳ بقره. ۱۷۱ اعراف.</ref> برافراشتن طور سينا بر بالاى سر بنى‌اسرائيل، تهديد خداوند به منظور اخذ پيمان از آنان<ref>۶۳ و ۹۳ بقره. ۱۵۴ نسا. ۱۷۱ اعراف. </ref> برافراشتن طور سينا، بر سر بنى‌اسرائيل، از معجزات حضرت موسى عليه السلام:<ref>۱۵۳ ۱۵۴ نسا</ref> طور سينا، محلّى با خير و بركت<ref>۵۲ مریم. ۸۰ طه. ۲ تین</ref> طور سينا، ميقات و وعده‌گاه خدا با بنى‌اسرائيل<ref>۱۵۵ اعراف. ۸۰ طه. </ref> لرزش شديد برگزيدگان بنى‌اسرائيل، در طور سينا<ref>۱۵۵ اعراف.</ref> صاعقه‌زدگى و هلاكت گروهى از بنى‌اسرائيل، در طور سينا<ref>۵۵ ۵۶ بقره. ۱۵۳ نسا. ۱۵۵ اعراف</ref> طور سينا، محلّ رويش درختان زيتون<ref>۲۰ مومنون</ref> محلّ ميقات موسى عليه السلام و بنى‌اسرائيل با خدا<ref>۵۱ ۵۲ مریم. ۸۰ طه.۴۶ قصص.</ref> سوگند خداوند، به طور سينا<ref>۱ طور. ۱ و ۲ تین.</ref> طور سينا، محلّ برگزيدگى موسى عليه السلام به نبوّت<ref>۱۴۳ ۱۴۴ اعراف. ۵۲ ۵۳ مریم. ۴۴ ۴۶ قصص.</ref> طور سينا و دامنه آن، محلّ مناجات و گفتگوى موسى ع با خدا<ref>۵۱ بقره. اعراف (7) 143 و 144. مريم (19) 51 و 52. طه (20) 80</ref> نزول تورات بر موسى ع، در طور سينا<ref>۵۱ بقره. اعراف (7) 143-/ 145. اعراف (7) 155. مريم (19) 51 و 52. طه (20) 80. </ref> طور سينا، محلّ نزول وحى بر موسى عليه السلام<ref>اعراف (7) 143. مريم (19) 52. طه (20) 80. قصص (28) 44 و 46.</ref>  
متلاشى شدن طور سينا، بر اثر تجلّى خداوند بر آن<ref>۱۴۳ اعراف. </ref> بيهوشى موسى ع با غرش و نهيب بر آمده از انهدام كوه طور<ref>۱۴۳ اعراف</ref> قرار گرفتن طور سينا بر بالاى سر بنى‌اسرائيل، رخدادى شايسته يادآورى<ref>۶۳ و ۹۳ بقره. ۱۷۱ اعراف.</ref> برافراشتن طور سينا بر بالاى سر بنى‌اسرائيل، تهديد خداوند به منظور اخذ پيمان از آنان<ref>۶۳ و ۹۳ بقره. ۱۵۴ نسا. ۱۷۱ اعراف. </ref> برافراشتن طور سينا، بر سر بنى‌اسرائيل، از معجزات حضرت موسى عليه السلام:<ref>۱۵۳ ۱۵۴ نسا</ref> طور سينا، محلّى با خير و بركت<ref>۵۲ مریم. ۸۰ طه. ۲ تین</ref> طور سينا، ميقات و وعده‌گاه خدا با بنى‌اسرائيل<ref>۱۵۵ اعراف. ۸۰ طه. </ref> لرزش شديد برگزيدگان بنى‌اسرائيل، در طور سينا<ref>۱۵۵ اعراف.</ref> صاعقه‌زدگى و هلاكت گروهى از بنى‌اسرائيل، در طور سينا<ref>۵۵ ۵۶ بقره. ۱۵۳ نسا. ۱۵۵ اعراف</ref> طور سينا، محلّ رويش درختان زيتون<ref>۲۰ مومنون</ref> محلّ ميقات موسى عليه السلام و بنى‌اسرائيل با خدا<ref>۵۱ ۵۲ مریم. ۸۰ طه.۴۶ قصص.</ref> سوگند خداوند، به طور سينا<ref>۱ طور. ۱ و ۲ تین.</ref> طور سينا، محلّ برگزيدگى موسى عليه السلام به نبوّت<ref>۱۴۳ ۱۴۴ اعراف. ۵۲ ۵۳ مریم. ۴۴ ۴۶ قصص.</ref> طور سينا و دامنه آن، محلّ مناجات و گفتگوى موسى ع با خدا<ref>۵۱ بقره. اعراف (7) 143 و 144. مريم (19) 51 و 52. طه (20) 80</ref> نزول تورات بر موسى ع، در طور سينا<ref>۵۱ بقره. اعراف (7) 143-/ 145. اعراف (7) 155. مريم (19) 51 و 52. طه (20) 80. </ref> طور سينا، محلّ نزول وحى بر موسى عليه السلام<ref>اعراف (7) 143. مريم (19) 52. طه (20) 80. قصص (28) 44 و 46.</ref>
 
=== کوه طور بر فراز بنی اسرائیل ===
۶۳ بقره.
 
مفسر بزرگ اسلام مرحوم طبرسى از قول" ابن زيد" چنين نقل مى‏كند: هنگامى كه موسى ع از كوه طور باز گشت و تورات را با خود آورد، به قوم خويش اعلام كرد كتاب آسمانى آورده‏ام كه حاوى دستورات دينى و حلال و حرام است، دستوراتى كه خداوند برنامه كار شما قرار داده، آن را بگيريد و به احكام آن عمل كنيد. يهود به بهانه اينكه تكاليف مشكلى براى آنان آورده، بناى نافرمانى و سركشى گذاشتند، خدا هم فرشتگان را مامور كرد، تا قطعه عظيمى از كوه طور را بالاى سر آنها قرار دهند. در اين هنگام موسى ع اعلام كرد چنانچه پيمان ببنديد و به دستورات خدا عمل كنيد و از سركشى و تمرد توبه نمائيد اين عذاب و كيفر از شما بر طرف مى‏شود و گرنه همه هلاك خواهيد شد. آنها تسليم شدند و تورات را پذيرا گشتند و براى خدا سجده نمودند، در حالى كه هر لحظه انتظار سقوط كوه را بر سر خود مى‏كشيدند، ولى به بركت توبه سر انجام اين عذاب الهى از آنها دفع شد". همين مضمون در آيه 93 بقره و 154 نساء و 171 اعراف با مختصر تفاوتى آمده است. يادآورى اين نكته در اينجا نيز ضرورى است كه در چگونگى قرار گرفتن كوه بالاى سر بنى اسرائيل جمعى از مفسران معتقدند كه به فرمان خداوند، طور از جا كنده شد و همچون سايبانى بر سر آنها قرار گرفت‏ در حالى كه بعضى ديگر مى‏گويند: زلزله شديدى در كوه واقع شد و چنان كوه به لرزه درآمد كه افرادى كه پائين كوه بودند، سايه قسمتهاى بالاى آن را بر سر خود مشاهده كردند و احتمال مى‏دادند هر لحظه ممكن است بر سر آنها فرود آيد، ولى به لطف الهى زلزله آرام گرفت و كوه به جاى خود قرار گرفت‏. اين احتمال نيز وجود دارد كه قطعه عظيمى از كوه به فرمان خدا بر اثر زلزله و صاعقه شديد از جا كنده شد، و از بالاى سر آنها گذشت به طورى كه چند لحظه، آن را بر فراز سر خود ديدند و تصور كردند كه بر آنها فرو خواهد افتاد.<ref>تفسير نمونه، ج‏1، ص: 294</ref>
 
 


== تقدس ==
== تقدس ==

نسخهٔ ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۱۴

سؤال
طور سینا کجاست و چرا مقدس است؟


طور سینا نام کوه مقدسی است که محل نزول وحی به موسی(ع) شمرده می‌شود. از این مکان بارها در قرآن نام برده شده است و که بیشتر آن مربوط به وقایع زندگی حضرت موسی(ع) است.

موقعیت

قرآن کریم در ده مورد از طور، طور سینا و وادی مقدسی که حضرت موسی به آنجا رفت و مأموریت یافت تا به هدایت فرعون رود، یاد نموده است.[۱] اما اینکه منظور از طور سینا چیست دو دیدگاه وجود دارد: دیدگاه اول: کوه طور است که صحرای سینا در آن قرار دارد. منطقه طور در جنوب صحرای سینا بوده است. دیدگاه دوم: طور سینا جنبه توصیفی دارد و به معنی کوه پر برکت یا کوه پر درخت یا کوه زیباست چون طور در لغت یعنی کوه و سینا یعنی پر برکت، زیبا و مشجر.[۲] و طور سینا همان کوهی است که حضرت موسی برای عبادت به آنجا می‌رفت.[۳] در سوره مؤمنون آیه ۲۰ نیز به این مطلب اشاره شده است که خداوند می‌فرماید: و درختی که از طور سینا می‌روید و از آن روغن و نان خورش برای خورندگان فراهم می‌گردد.

وقایع

طور، در لغت به كوه گفته مى‌شود؛ امّا وقتى با «الف» و «لام» معرفه ذكر مى‌شود، مقصود كوه خاصّى است. «طور سينا» اسم كوهى است كه حضرت‌ موسى عليه السلام با خدا در آن مناجات مى‌كرد.[۴]

متلاشى شدن طور سينا، بر اثر تجلّى خداوند بر آن[۵] بيهوشى موسى ع با غرش و نهيب بر آمده از انهدام كوه طور[۶] قرار گرفتن طور سينا بر بالاى سر بنى‌اسرائيل، رخدادى شايسته يادآورى[۷] برافراشتن طور سينا بر بالاى سر بنى‌اسرائيل، تهديد خداوند به منظور اخذ پيمان از آنان[۸] برافراشتن طور سينا، بر سر بنى‌اسرائيل، از معجزات حضرت موسى عليه السلام:[۹] طور سينا، محلّى با خير و بركت[۱۰] طور سينا، ميقات و وعده‌گاه خدا با بنى‌اسرائيل[۱۱] لرزش شديد برگزيدگان بنى‌اسرائيل، در طور سينا[۱۲] صاعقه‌زدگى و هلاكت گروهى از بنى‌اسرائيل، در طور سينا[۱۳] طور سينا، محلّ رويش درختان زيتون[۱۴] محلّ ميقات موسى عليه السلام و بنى‌اسرائيل با خدا[۱۵] سوگند خداوند، به طور سينا[۱۶] طور سينا، محلّ برگزيدگى موسى عليه السلام به نبوّت[۱۷] طور سينا و دامنه آن، محلّ مناجات و گفتگوى موسى ع با خدا[۱۸] نزول تورات بر موسى ع، در طور سينا[۱۹] طور سينا، محلّ نزول وحى بر موسى عليه السلام[۲۰]

کوه طور بر فراز بنی اسرائیل

۶۳ بقره.

مفسر بزرگ اسلام مرحوم طبرسى از قول" ابن زيد" چنين نقل مى‏كند: هنگامى كه موسى ع از كوه طور باز گشت و تورات را با خود آورد، به قوم خويش اعلام كرد كتاب آسمانى آورده‏ام كه حاوى دستورات دينى و حلال و حرام است، دستوراتى كه خداوند برنامه كار شما قرار داده، آن را بگيريد و به احكام آن عمل كنيد. يهود به بهانه اينكه تكاليف مشكلى براى آنان آورده، بناى نافرمانى و سركشى گذاشتند، خدا هم فرشتگان را مامور كرد، تا قطعه عظيمى از كوه طور را بالاى سر آنها قرار دهند. در اين هنگام موسى ع اعلام كرد چنانچه پيمان ببنديد و به دستورات خدا عمل كنيد و از سركشى و تمرد توبه نمائيد اين عذاب و كيفر از شما بر طرف مى‏شود و گرنه همه هلاك خواهيد شد. آنها تسليم شدند و تورات را پذيرا گشتند و براى خدا سجده نمودند، در حالى كه هر لحظه انتظار سقوط كوه را بر سر خود مى‏كشيدند، ولى به بركت توبه سر انجام اين عذاب الهى از آنها دفع شد". همين مضمون در آيه 93 بقره و 154 نساء و 171 اعراف با مختصر تفاوتى آمده است. يادآورى اين نكته در اينجا نيز ضرورى است كه در چگونگى قرار گرفتن كوه بالاى سر بنى اسرائيل جمعى از مفسران معتقدند كه به فرمان خداوند، طور از جا كنده شد و همچون سايبانى بر سر آنها قرار گرفت‏ در حالى كه بعضى ديگر مى‏گويند: زلزله شديدى در كوه واقع شد و چنان كوه به لرزه درآمد كه افرادى كه پائين كوه بودند، سايه قسمتهاى بالاى آن را بر سر خود مشاهده كردند و احتمال مى‏دادند هر لحظه ممكن است بر سر آنها فرود آيد، ولى به لطف الهى زلزله آرام گرفت و كوه به جاى خود قرار گرفت‏. اين احتمال نيز وجود دارد كه قطعه عظيمى از كوه به فرمان خدا بر اثر زلزله و صاعقه شديد از جا كنده شد، و از بالاى سر آنها گذشت به طورى كه چند لحظه، آن را بر فراز سر خود ديدند و تصور كردند كه بر آنها فرو خواهد افتاد.[۲۱]


تقدس

کوه طور، محل وحی به موسی بود.[۲۲] اما این سرزمین پیش از نزول وحی به موسی هم مقدس شمرده می شد. در قرآن آمده است که به موسی گفته می شود که کفش هایت را دربیاور که تو در سرزمین مقدسی هستی.[۲۳] در جایی دیگر از قسمتی از این سرزمین به الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ: جايگاه مبارك نام می‌برد.[۲۴]

بعضى از مفسرین گفته اند طور به معناى مطلق کوه است، و هر کوهى را طور مى گویند، و لیکن است عمالش در آن کوهى که موسى (علیه السلام ) با خداى تعالى سخن گفت غلبه یافته است.[۲۵]



.


منابع

  1. بقره / ۶۳ و ۹۳؛ نساء / ۱۵۴، طه / ۱۲ و ۸۰، مریم / ۵۲، قصص / ۲۹ و ۴۶، مومنون / ۲۰ تین / ۲، طور / ۱، نازعات / ۱۶.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۲۲۱.
  3. همان، ج۲۷، ص۱۴۰.
  4. هاشمى رفسنجانى، اکبر، و برخى از محققان مركز فرهنگ ومعارف قرآن‌، فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، ج۱۹، ص۲۳۲.
  5. ۱۴۳ اعراف.
  6. ۱۴۳ اعراف
  7. ۶۳ و ۹۳ بقره. ۱۷۱ اعراف.
  8. ۶۳ و ۹۳ بقره. ۱۵۴ نسا. ۱۷۱ اعراف.
  9. ۱۵۳ ۱۵۴ نسا
  10. ۵۲ مریم. ۸۰ طه. ۲ تین
  11. ۱۵۵ اعراف. ۸۰ طه.
  12. ۱۵۵ اعراف.
  13. ۵۵ ۵۶ بقره. ۱۵۳ نسا. ۱۵۵ اعراف
  14. ۲۰ مومنون
  15. ۵۱ ۵۲ مریم. ۸۰ طه.۴۶ قصص.
  16. ۱ طور. ۱ و ۲ تین.
  17. ۱۴۳ ۱۴۴ اعراف. ۵۲ ۵۳ مریم. ۴۴ ۴۶ قصص.
  18. ۵۱ بقره. اعراف (7) 143 و 144. مريم (19) 51 و 52. طه (20) 80
  19. ۵۱ بقره. اعراف (7) 143-/ 145. اعراف (7) 155. مريم (19) 51 و 52. طه (20) 80.
  20. اعراف (7) 143. مريم (19) 52. طه (20) 80. قصص (28) 44 و 46.
  21. تفسير نمونه، ج‏1، ص: 294
  22. مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، تهران، صدرا، ۱۳۹۰، ج۱۳، ص۲۲۲.
  23. سوره طه آیه ۱۲.
  24. سوره قصص آیه ۳۰.
  25. علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۴.