جایگاه جانباز در قرآن

سؤال

قرآن برای جانباز چه جایگاهی معرفی می‌کند؟

کلمه جانباز در قرآن کریم به صراحت نیامده است، ولی در برخی از آیات به مقام مجاهدان و جانبازان در راه خدا اشاره و از آنها تمجید شده و پاداش‌های بزرگی برای آنها مقرر گردیده است: ﴿فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأُوذُوا فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ؛ آنها که در راه خدا هجرت کردند و از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند و جنگ کردند و کشته شدند، به یقین گناهان‌شان را می‌بخشم و آنها را در باغ‌های بهشتی که زیر درختانش نهرها جاری است، وارد می‌کنم، این پاداشی است از طرف خداوند و بهترین پاداش‌ها نزد پروردگار است.(آل‌عمران:۱۹۵)

در آیه یاد شده منظور از کسانی که در راه من آزار دیدند و جنگ کردند، جانبازان و ایثارگران رزمنده می‌باشد.[۱]

جانبازان سرافراز جنگ و جهاد می‌توانند از مصادیق صدیقان و صالحان باشند،[۲]که خداوند می‌فرماید: ﴿وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا؛ و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز) هم‌نشین کسانی خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده از پیامبران و صدیقان و شهداء و صالحان و آنها رفیق‌های خوبی هستند(نساء:۶۹)

کسانی که در راه خدا جراحت دیده‌اند، برای‌شان پاداش بزرگی داده خواهد شد: ﴿الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ؛ آنها که دعوت خدا و پیامبر را، پس از آن همه جراحاتی که به ایشان رسید، اجابت کردند؛ برای کسانی از آنها، که نیکی کردند و تقوا پیش گرفتند، پاداش بزرگی است.(آل عمران:۱۷۲) آری مجروحان و جان‏بازان‏ جنگ مى‏‌توانند با «نيكوكارى» و «رعايت تقوا» به بالاترين پاداش‏‌هاى خدا برسند.[۳]


مطالعه بیشتر

  • ابوالقاسم حسينى، فرهنگ جانبازى؛ جانبازى در سراى جاودان، قم، بنياد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامى، مركز تحقيقات اسلامى جانبازان، ۱۳۷۹ش.


منابع

  1. علامه طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۸۸.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، ناصر، نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۴۶۰.
  3. رضايى اصفهانى، محمدعلى، تفسير قرآن مهر، قم، پژوهشهاى تفسير و علوم قرآن، چاپ اول، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۳۴۲.