ادامه نیافتن امامت از نسل امام حسن(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارجاعات = | بازبینی =')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


به اعتقاد شیعه، [[امامت]] منصبی است الهی و امام از طرف [[خداوند]] منصوب می‌شود. امام پیشوا و رئیس دینی، انسان‌ها در امور دینی و دنیوی آنها و حافظ شریعت و تداوم‌گر هدایت الهی است.  
به اعتقاد شیعه، [[امامت]] منصبی است الهی و امام از طرف [[خداوند]] منصوب می‌شود. امام پیشوای انسان‌ها در امور دینی و دنیوی آنها و حافظ شریعت و تداوم‌گر هدایت الهی است. طبق این دیدگاه هیچ فردی حتی [[پیامبر(ص)]] حق دخالت در انتصاب چنین مقامی را برای شخصی ندارد، بلکه پیامبر(ص) و امامان فقط حق معرفی امام بعد از خود را دارند، به این دلیل که امامت یک امر وراثتی نیست بلکه لیاقت است. لیاقت‌ با شعار ثابت نمی‌شود بلکه امام کسی است که از امتحانات الهی موفق بیرون آید و ‌کسی به این جهت که پدرش امام بوده، نمی‌تواند امام باشد.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، مؤسسه در راه حق، چاپ دوم، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۲۵۳.</ref>
طبق این دیدگاه هیچ‌کس حتّی [[پیامبر(ص)]] حق دخالت در انتصاب چنین مقامی را برای شخصی ندارد، بلکه پیامبر(ص) و امامان فقط حق معرفی امام بعد از خود را دارند به این دلیل که امامت یک امر وراثتی نیست بلکه لیاقت است. لیاقت‌ با شعار ثابت نمی‌شود بلکه امام کسی است که از امتحانات الهی موفق بیرون آید و ‌کسی به این جهت که پدرش امام بوده، نمی‌تواند امام باشد.ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، مؤسسه در راه حق، چاپ دوم، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۲۵۳.</ref>


وقتی [[حضرت ابراهیم(ع)]] به عنوان امام از طرف خداوند منصوب شد، خداوند در جواب درخواست حضرت ابراهیم(ع) مبنی بر این که مقام امامت را در ذرّیه‌اش نیز قرار دهد، چنین پاسخ داد: پیمان من [که امامت و پیشوایی است] به ستمکاران نمی رسد. {{قرآن|وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ}} و [یاد کنید] هنگامی که ابراهیم را پروردگارش به اموری [دشوار و سخت] آزمایش کرد، پس او همه را به طور کامل به انجام رسانید، پروردگارش [به خاطر شایستگی ولیاقت او] فرمود: من تو را برای همه مردم پیشوا و امام قرار دادم. ابراهیم گفت: و از دودمانم [نیز پیشوایانی برگزین]. [پروردگار] فرمود: پیمان من [که امامت و پیشوایی است] به ستمکاران نمی رسد (سوره بقره آیه ۱۲۴).
زمانی که [[حضرت ابراهیم(ع)]] به عنوان امام از طرف خداوند منصوب شد، خداوند در جواب درخواست حضرت ابراهیم(ع) مبنی بر این که مقام امامت را در ذرّیه‌اش نیز قرار دهد، چنین پاسخ داد: پیمان من [که امامت و پیشوایی است] به ستمکاران نمی‌رسد. {{قرآن|وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ|۱۲۴
| سوره = سوره بقره
| آیه = آیه ۱۲۴
| ترجمه = هنگامی که ابراهیم را پروردگارش به اموری [دشوار و سخت] آزمایش کرد، پس او همه را به طور کامل به انجام رسانید، پروردگارش فرمود: من تو را برای همه مردم پیشوا و امام قرار دادم. ابراهیم گفت: و از دودمانم [نیز پیشوایانی برگزین]. [پروردگار] فرمود: پیمان من [که امامت و پیشوایی است] به ستمکاران نمی رسد
}}


طبق مفهوم آیه برای رسیدن به مقام رفیع امامت فرد نباید ظالم باشد و شرط آن موفقیت هر فرد در مقام آزمایشات و امتحانات الهی است که پس از سرافرازی از این مراحل، خداوند او را به مقام امامت منصوب می‌کند.
طبق مفهوم آیه برای رسیدن به مقام امامت، فرد نباید ظالم باشد و شرط آن موفقیت هر فرد در مقام آزمایشات و امتحانات الهی است که پس از سرافرازی از این مراحل، خداوند او را به مقام امامت منصوب می‌کند.


بعد از آن که نبوت در ذرّیه حضرت ابراهیم(ع) قرار داده شد این انتصاب به معنای آن نبود که همواره نبوت از پدر به پسر و الی آخر منتقل خواهد شد، بلکه هر کدام که لیاقت چنین مقامی را داشته باشند به این منصب بزرگ الهی منصوب می‌شدند گاهی پدر و پسر به ترتیب به مقام نبوت نایل می‌آمدند مانند [[داود(ع)]] و [[سلیمان(ع)]] ولی در برخی موارد دیگر پس از مرگ پیامبر(ع) نور [[نبوت]] به فرزندان او نمی‌رسید، بلکه به افراد دیگر از خاندان بزرگ ابراهیم منتقل می‌گشت.
بعد از آن که نبوت در ذریه حضرت ابراهیم(ع) قرار داده شد این انتصاب به معنای آن نبود که همواره نبوت از پدر به پسر و الی آخر منتقل خواهد شد، بلکه هر کدام که لیاقت چنین مقامی را داشته باشند به این منصب بزرگ الهی منصوب می‌شدند گاهی پدر و پسر به ترتیب به مقام نبوت نایل می‌آمدند مانند [[داود(ع)]] و [[سلیمان(ع)]] ولی در برخی موارد دیگر پس از مرگ پیامبر(ع) نور [[نبوت]] به فرزندان او نمی‌رسید، بلکه به افراد دیگر از خاندان بزرگ ابراهیم منتقل می‌گشت.


امامت [[امامان شیعه]] نیز از همین مقوله است. بعد از شهادت [[امام حسن(ع)]]، برادرش [[امام حسین(ع)]] به امامت منصوب شد و بعد از آن پسرش امام علی بن حسین و همچنین پس از شهادت [[امام صادق(ع)]] فرزندش [[موسی بن جعفر(ع)]] به امامت منصوب گردید.<ref>سبحانی، جعفر، راهنمای حقیقت، نشر مشعر، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش، ص۳۷۹.</ref>
امامت [[امامان شیعه]] نیز از همین مقوله است. بعد از شهادت [[امام حسن(ع)]]، برادرش [[امام حسین(ع)]] به امامت منصوب شد و بعد از آن در نسل فرزندان ایشان امامت ادامه یافت.<ref>سبحانی، جعفر، راهنمای حقیقت، نشر مشعر، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش، ص۳۷۹.</ref>
 
باید توجه داشت این مطلب هیچ‌گونه ارتباطی با فضایل امام حسن(ع) یا امام حسین(ع) ندارد بلکه هر دوی ایشان امامان معصوم و سیّدان شباب اهل الجنه می‌باشند که امید آن را داریم که در سرای آخرت جزء شفاعت شدگان آنان باشیم و در این دنیا جزء پیروان و شیعیان خالص آن عزیزان قرار گیریم. «انشاء الله خداوند قبول کند».


البته باید گفته شود که این مطلب هیچ گونه ارتباطی با فضایل امام حسن(ع) یا امام حسین(ع) ندارد بلکه هر دوی ایشان امامان معصوم و سیّدان شباب اهل الجنه می‌باشند که امید آن را داریم که در سرای آخرت جزء شفاعت شدگان آنان باشیم و در این دنیا جزء پیروان و شیعیان خالص آن عزیزان قرار گیریم. «انشاء الله خداوند قبول کند».
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


خط ۳۱: خط ۳۴:
* موسوعه امام صادق(ع)، سید محمد کاظم قزوینی، ج۷.
* موسوعه امام صادق(ع)، سید محمد کاظم قزوینی، ج۷.
* تفاسیری همچون المیزان، نمونه، مجمع البیان در تفسیر آیه ۱۲۴ سوره بقره.\
* تفاسیری همچون المیزان، نمونه، مجمع البیان در تفسیر آیه ۱۲۴ سوره بقره.\
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۷ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۱

سؤال

چرا امامان پس از امام حسن(ع) از نسل ایشان نبودند؟


به اعتقاد شیعه، امامت منصبی است الهی و امام از طرف خداوند منصوب می‌شود. امام پیشوای انسان‌ها در امور دینی و دنیوی آنها و حافظ شریعت و تداوم‌گر هدایت الهی است. طبق این دیدگاه هیچ فردی حتی پیامبر(ص) حق دخالت در انتصاب چنین مقامی را برای شخصی ندارد، بلکه پیامبر(ص) و امامان فقط حق معرفی امام بعد از خود را دارند، به این دلیل که امامت یک امر وراثتی نیست بلکه لیاقت است. لیاقت‌ با شعار ثابت نمی‌شود بلکه امام کسی است که از امتحانات الهی موفق بیرون آید و ‌کسی به این جهت که پدرش امام بوده، نمی‌تواند امام باشد.[۱]

زمانی که حضرت ابراهیم(ع) به عنوان امام از طرف خداوند منصوب شد، خداوند در جواب درخواست حضرت ابراهیم(ع) مبنی بر این که مقام امامت را در ذرّیه‌اش نیز قرار دهد، چنین پاسخ داد: پیمان من [که امامت و پیشوایی است] به ستمکاران نمی‌رسد. ﴿وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ۝۱۲۴؛ هنگامی که ابراهیم را پروردگارش به اموری [دشوار و سخت] آزمایش کرد، پس او همه را به طور کامل به انجام رسانید، پروردگارش فرمود: من تو را برای همه مردم پیشوا و امام قرار دادم. ابراهیم گفت: و از دودمانم [نیز پیشوایانی برگزین]. [پروردگار] فرمود: پیمان من [که امامت و پیشوایی است] به ستمکاران نمی رسد(سوره بقره:آیه ۱۲۴)

طبق مفهوم آیه برای رسیدن به مقام امامت، فرد نباید ظالم باشد و شرط آن موفقیت هر فرد در مقام آزمایشات و امتحانات الهی است که پس از سرافرازی از این مراحل، خداوند او را به مقام امامت منصوب می‌کند.

بعد از آن که نبوت در ذریه حضرت ابراهیم(ع) قرار داده شد این انتصاب به معنای آن نبود که همواره نبوت از پدر به پسر و الی آخر منتقل خواهد شد، بلکه هر کدام که لیاقت چنین مقامی را داشته باشند به این منصب بزرگ الهی منصوب می‌شدند گاهی پدر و پسر به ترتیب به مقام نبوت نایل می‌آمدند مانند داود(ع) و سلیمان(ع) ولی در برخی موارد دیگر پس از مرگ پیامبر(ع) نور نبوت به فرزندان او نمی‌رسید، بلکه به افراد دیگر از خاندان بزرگ ابراهیم منتقل می‌گشت.

امامت امامان شیعه نیز از همین مقوله است. بعد از شهادت امام حسن(ع)، برادرش امام حسین(ع) به امامت منصوب شد و بعد از آن در نسل فرزندان ایشان امامت ادامه یافت.[۲]

باید توجه داشت این مطلب هیچ‌گونه ارتباطی با فضایل امام حسن(ع) یا امام حسین(ع) ندارد بلکه هر دوی ایشان امامان معصوم و سیّدان شباب اهل الجنه می‌باشند که امید آن را داریم که در سرای آخرت جزء شفاعت شدگان آنان باشیم و در این دنیا جزء پیروان و شیعیان خالص آن عزیزان قرار گیریم. «انشاء الله خداوند قبول کند».


مطالعه بیشتر

  • راهنمای حقیقت، آیت الله جعفر سبحانی.
  • موسوعه امام صادق(ع)، سید محمد کاظم قزوینی، ج۷.
  • تفاسیری همچون المیزان، نمونه، مجمع البیان در تفسیر آیه ۱۲۴ سوره بقره.\

منابع

  1. قرائتی، محسن، تفسیر نور، مؤسسه در راه حق، چاپ دوم، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۲۵۳.
  2. سبحانی، جعفر، راهنمای حقیقت، نشر مشعر، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش، ص۳۷۹.