آلایش حدیث

    از ویکی پاسخ
    نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۱۲ توسط Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح ارقام)
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    سؤال

    آلایش حدیث چیست و عوامل تاریخی آلایش حدیث را بیان کنید؟


    آلایش حدیث، به هرگونه آسیبی گفته می‌شود که سند و متن احادیث را دچار مشکل کرده باشد. اصطلاح "آلایش حدیث" به صورت لفظی در کتب قدیم رجال نیامده، اما علل الحدیث، حدیث معلل و آسیب‌های حدیثی، از معانی مشابه آلایش حدیث است.

    آلایش حدیث عوامل گسترده‌ای دارد که مهم‌ترین آنها عبارتند از: وضع حدیث (جعل حدیث)؛ اسرائیلیات؛ منع از تدوین حدیث؛ اختلافات مذهبی و فرقه‌ای؛ نقل به معنا و اشتباهات راویان.

    چیستی آلایش

    «آلایش» در لغت به معنی آلودن، آلودگی و ناپاکی است.[۱] در کتب علم رجال و حدیث، اصطلاح "آلایش حدیث" به صورت مستقیم با این عنوان به کار نرفته است، علل الحدیث[۲] [یادداشت ۱] یا حدیث معلل [۳] [۴] [یادداشت ۲] یا اخبار الدخیله،[۵] [یادداشت ۳] و آسیب‌های حدیثی از معانی مشابه آلایش حدیث است. با توجه به همسویی معانی علل الحدیث، حدیث معلل، اخبار الدخیله و ... با آلایش حدیث، می‌توان گفت مقصود از آلایش حدیث، هرگونه آسیبی است که سند و متن احادیث را دچار مشکل کرده باشد.

    عوامل تاریخی آلایش حدیث

    وضع حدیث (جعل حدیث)

    وضع به معنای ساختگی بودن حدیث است و به روایاتی اشاره دارد که به دروغ به پیامبر(ص) یا ائمه(ع) نسبت داده شده‌اند. [۶] [۷] با وجود پیشرفت‌های اسلام و مسلمانان در ابتدای دوران اسلامی و عدم توان دشمنان در مقابله مستقیم با آن، عده‌ای با ساختن احادیث دروغین باعث ورود موجی از احادیث ساختگی در میان روایات اسلامی شدند.[۸]

    اسرائیلیات

    واژه‌ي «اسرائيليات» جمع اسرائيليه، در اصطلاح گاهي در معنايي ويژه، فقط بر آن دسته از رواياتي اطلاق مي‌گردد كه صبغه‌ي يهودي دارد.[۹] گاهي در مفهومي گسترده‌تر به كار مي‌رود و روايات يهودي و مسيحي را در بر مي‌گيرد. نيز گاهي در مفهومي فراگيرتر از دو مورد پيشين به كار مي‌رود و هر نوع روايت و حكايتي را كه از منابع غيراسلامي به قلمرو فرهنگ اسلامي وارد گردد، شامل مي‌شود. [۱۰] [۱۱] [۱۲] با این نگرش، این واژه دارای معنای گسترده‌ای است و اطلاق آن بر دو فرهنگ یهودی و مسیحی از باب تغلیب است. [۱۳] [۱۴]

    این حرکت در زمان حیات رسول خدا(ص)آغازشد و پیامبر(ص) آن را محکوم و مردود اعلام کرد و مسلمانان را ازآن بازداشت و آنچه را برخی اصحاب از آنان نوشته بودند، نابود کرد. با رحلت پیامبر(ص) حساسیت نسبت به اسرائیلیات فروکش کرد و این‌ها اندک اندک در جامعه اسلامی منزلتی یافتند و حتی به مناصبی هم رسیدند.[۱۵] [۱۶]

    منع از تدوین حدیث

    مسلمانان در حیات رسول خدا(ص) به حفظ و نوشتن احادیث ایشان اهمیت زیادی می‌دادند.[۱۷] این مسئله به جهت اهتمام پیامبر(ص) به این امر بوده است.[۱۸] روایات بسیاری در اثبات وقوع کتابت حدیث در زمان پیامبر(ص) نقل شده است.[۱۹]

    بعد از رحلت آن حضرت، خلفا به بهانه‌هایی از نقل و نوشتن حدیث جلوگیری کردند. [۲۰] عمر بن الخطاب در نقلی به صحابه چنین گفته است: «أَقِلُّوا الرِّوَايَةَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِلَّا فِيمَا يُعْمَلُ بِهِ.؛ نقل روایت از پیامبر را کم کنید مگر آنچه را که به آن عمل می‌شود؛» [۲۱] [۲۲]

    شیعه معتقد است هدف اصلی آنها از این کار جلوگیری از انتشار فضائل اهل بیت(ع) بوده و جهت آشکار نشدن این هدف و این‌که صحابه در برابر این امر مقاومت نشان ندهند از نقل و نوشتن هرگونه حدیثی جلوگیری کردند.[۲۳]

    تدوین حدیث در میان شیعیان در زمان پیامبر(ص) آغاز و در دوران اهل بیت(ع) نیز ادامه داشته است و در هیچ زمانی متوقف نشده است.[۲۴]

    اختلافات مذهبی و فرقه‌ای

    بعد از پیامبر(ص)، مذاهب مختلفی پدید آمد. بعضی از این مذاهب برای اثبات برتری خود و بی‌اعتبار کردن رقبا، فضیل‌تراشی برای رهبران خود و پیش‌برد اهداف‌شان، به جعل حدیث دست زدند. [۲۵] [۲۶]

    نقل به معنای حدیث توسط راویان

    برخی راویان حدیث را دقیق نقل نکرده و به جای الفاظ معصوم(ع)، معنای آن را بیان کردند که باعث تغییر معنای حدیث شده است.[۲۷] راوي حدیث گاهی شنیده‌هاي خود را با واژگان دیگر یا قالب و ساختاري مشابه که اصل معنا را می‌رساند، بیان می‌کند که یکی از آفت‌ها و آسیب‌های حدیثی است. [۲۸] [۲۹] [۳۰] نقل به معنا در احادیث ، از عوامل مهم پیدایش اختلاف در اخبار است. [۳۱] [۳۲] راه یافتن اشتباه و خطا در پاره‌اي از روایات، نارسایی عبارات، تحریف در الفاظ بعضی از روایات، [۳۳] [۳۴] از جمله آسیب‌های نقل به معناست.

    منابع

    1. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا .
    2. ربانى، محمد حسن، سبك شناسي دانش رجال الحديث، قم، مركز فقهى ائمه اطهار، چاپ اول، ۱۳۸۵ش، ص۲۵۶.
    3. مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، بی‌جا، بى‌نا، چاپ اول، ج۳ خاتمه، ص۵۰.
    4. استرآبادى، محمدجعفر بن سيف‏الدين، لب اللباب في علم الرجال، تهران، اسوه، چاپ اول، ۱۳۸۸ش، ص۸۰.
    5. شوشتری، محمدتقی، الاخبار الدخیله، تهران، مکتبه الصدوق، ۱۳۹۰ق- ۱۳۴۸ش، کل کتاب.
    6. كجورى شيرازى، محمدمهدى، الفوائد الرجاليه، قم، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ص۲۰۸.
    7. كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد، المقالات و الرسالات، قم، المؤتمر العالمي لألفيه الشيخ المفيد، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۲۶، ص۵۷.
    8. زین العابدین، قربانی، علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۷۸، ص۶۶.
    9. دائره المعارف بزرگ اسلامي، زير نظر كاظم موسوي بجنوردي، چاپ دوم، تهران، مركز نشر دائره المعارف بزرگ اسلامي، ۱۳۶۹ش، ج۱۱، ص۱۳۵.
    10. ذهبي، محمد حسين ، التفسير و المفسرون، قاهره، دار الكتب الحديثه، ۱۳۸۱ق، ج۱۱، ص۱۶۵.
    11. دروزه، محمد عزه، اسرائیلیات فی التفسیر و الحدیث، دمشق، فی دارالایمان، ۱۴۰۵ق، ص۲۰۴.
    12. دائره المعارف تشيّع، زير نظر احمد صدر حاج سيد جوادي، كامران فاني و بهاء الدين خرمشاهي، چاپ دوم، تهران، بنياد خيريه و فرهنگي شط، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۱۳۹.
    13. معرفت، محمد هادی، التفسیر المفسرون، مشهد، الجامعه الرضویه للعلوم الاسلامیه، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۸۰.
    14. مركز فرهنگ و معارف قرآن، دايره المعارف قرآن كريم، قم بوستان كتاب، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۲۲۰.
    15. جمشیدی، اسد الله، تاریخ حدیث،قم، موسسه آموزشی و پرورشی امام خمینی، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۰.
    16. عسکری ، مرتضی، معالم المدرستین، تهران، موسسه البعثه، چاپ اول، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۵۷.
    17. منبع
    18. مؤدب، رضا، تاریخ حدیث، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۴، ج۱، ص۳۱.
    19. حسینی جلالی، محمدرضا، تدوین السنه الشریفه، بی جا، بی تا، ص۲۹.
    20. مؤدب، رضا، تاریخ حدیث، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۴، ج۱، ص۱۸۶.
    21. ابوبکر، عبدالرزاق، المصنف، بی‌جا، المجلس العاملی، بی تا، ج۱۱، ص۲۶۲، رقم ۲۰۴۹۶.
    22. ابن کثیر، ابوالفداء، البدایه و النهایه، بی جا، دارالفکر، ۱۴۰۷ ق، ج۸، ص۱۰۷.
    23. حسینی جلالی، محمدرضا، تدوین السنه الشریفه، بی جا، بی تا، ص۴۱۲.
    24. عسگری، مرتضی، معالم المدرستین، بی جا، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۴ق،ج۲، ص۵۰.
    25. جمشیدی، اسد الله، تاریخ حدیث، قم، موسسه آموزشی و پرورشی امام خمینی، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۵ .
    26. رامینی، عبدالحسین، الغدیر، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۳۷۹، ج۵، ص۲۷۷–۲۸۷.
    27. بهبودى، محمّد باقر، علل‏ الحديث‏، تهران، انتشارات سنا، چاپ اول، ۱۳۷۸ق، ص۲۱۰.
    28. شهید ثانی، زین الدین بن علی، الرعایۀ فی علم الدرایۀ، تحقیق: بقّال، قم، مکتبـۀ المرعشی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ص۳۱۰.
    29. عاملی، حسین بن عبدالصمد، وصول الاخیار إلی اصول الاخبار، قم، مجمع الذخائرالاسلامی، ۱۴۰۱ق، ص۱۵۱.
    30. صدر، حسن، نهایۀ الدرایۀ، تهران، نشر المشعر، بی‌تا، ص۴۸۸.
    31. صدر ، محمد باقر، بحوث فی علم الاصول، تحقیق: محمود هاشمی، مرکـز الغدیر، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ ق، ج۷، ص۳۲.
    32. سبحانی ، جعفر، المحصول فی علـم الاصـول ، تقریـر: محمـود جلالـی، قم، مؤسسـه الامـام الصادق، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۴.
    33. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، الاعلمی، چاپ سوم، ۱۳۹۳ق، ج۸، ص۱۹۹. ج۱۴، ص۳۳۰.
    34. عاشوري تلوکی، ناد علی، پژوهشی در علم الحدیث، چاپ اول، انتشارات گویا، ۱۳۷۷ش، ص۱۶۷.
    1. به سبب وجود علل و نقص‌‏هايى كه در سند يا متن بعضى روايات ديده مى‏شود، علمى به نام علل‏ الحديث‏ پديد آمده كه عوامل ضعف حديث را بررسى مى‏كند.« ربانى، محمد حسن، سبك شناسي دانش رجال الحديث، قم، مركز فقهى ائمه اطهار، چاپ اول، ۱۳۸۵ش، ص۲۵۶.»
    2. یکی از معانی معلل این است که علت و آسیبی در متن یا سند حدیث وجود دارد که باعث ضعف و کم‌اعتباری حدیث می‌شود. عللی مانند حذف واسطه‌ها بین راوی و معصوم، وقوع تغییر در متن حدیث توسط راوی و ... .«مرعى، حسين عبدالله، منتهى المقال في الدرايه و الرجال، لبنان – بيروت، موسسه العروه الوثقى، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۷۲.»
    3. اخبار دخليه به رواياتى گويند كه در آنها نقطه ضعفى بوده كه مى‏توان در دلالت يا سندشان خدشه نمود؛ كلمه «دخيلة» از مادّه «دخل» است؛ اخبار الدخیله يعنى اين اخبار داراى علّت و نقص هستند. از «اخبار الدخيلة» گاهى به «معلّل» نيز تعبير مى‏شود.« ربانى، محمد حسن، سبك شناسي دانش رجال الحديث، قم، مركز فقهى ائمه اطهار، چاپ اول، ۱۳۸۵ش، ص۲۵۵.»

    [[رده:]]