روایت «انی لا اری الموت الا السعادة»
این سخن از کیست و به چه معناست: «إنّی لا أرَی المَوتَ إلّا سَعادَةً»؟
12234
گوینده حدیث
در کربلا بعد از آنکه كاروان امام حسين(ع) با كاروان حرّ ملاقات می کند، امام حسین(ع) قیام می کنند و بعد حمد و ثنای پروردگار می فرمایند: «إِنَّهُ قَدْ نَزَلَ بِنَا مِنَ اَلْأَمْرِ مَا قَدْ تَرَوْنَ وَ إِنَّ اَلدُّنْيَا قَدْ تَغَيَّرَتْ وَ تَنَكَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُهَا وَ اِسْتَمَرَّتْ حِذَاءً وَ لَمْ تَبْقَ مِنْهَا إِلاَّ صُبَابَةٌ كَصُبَابَةِ اَلْإِنَاءِ وَ خَسِيسُ عَيْشٍ كَالْمَرْعَى اَلْوَبِيلِ أَ لاَ تَرَوْنَ إِلَى اَلْحَقِّ لاَ يُعْمَلُ بِهِ وَ إِلَى اَلْبَاطِلِ لاَ يُتَنَاهَى عَنْهُ لِيَرْغَبِ اَلْمُؤْمِنُ فِي لِقَاءِ رَبِّهِ مُحِقّاً فَإِنِّي لاَ أَرَى اَلْمَوْتَ إِلاَّ سَعَادَةً وَ اَلْحَيَاةَ مَعَ اَلظَّالِمِينَ إِلاَّ بَرَماً.»[۱]
امام حسين عليه السّلام برخاست و فرمود: همانا آنچه را بر ما وارد شده شما مشاهده مىكنيد، دنيا زشتی هاى خود را آشكار نموده، و دگرگون شد، و نيكوهايش پشت كرده،و ورشكستگيش برقرار گشته،و چيزى از آن نمانده جز تهماندهاى. همانند تهماندۀ آب در ميان ظرف، و جز يك زندگى پست همچون چراگاه بد(مانند شورهزار)آيا نمىنگريد كه به حق عمل نمىشود، و از باطل جلوگيرى نمىگردد؟ با اين وضع مؤمن بايد به لقاى خدايش(شهادت) اشتياق يابد، همانا من مرگ را جز سعادت، و زندگى با ستمگران را جز ملامت و ناراحتى نمىنگرم.[۲]
شرح حدیث
اهمیت جهاد با ستمگران
به تعبیر شهید مطهری، امام حسین(ع) می خواهند به انسان ها بفهمانند که ایها الناس ! در چنین شرایطی ، در چنین اوضاع و احوالی، من مردن را جز سعادت نمیبینم. من مردن را شهادت در راه حق میبینم. یعنی اگر کسی در راه امر به معروف و نهی از منکر کشته شود، شهید شده است. من زندگی کردن با ستمگران را مایه ملامت میبینم ، روح من روحی نیست که با ستمگر سازش کند.[۳]
اهمیت امر به معروف و نهی از منکر
شهید مطهری برداشت بسیار دقیقی ارائه کرده و می نویسند: چه کسی توانسته است در دنیا به اندازه حسین بن علی به اصل امر به معروف و نهی از منکر ارزش بدهد ؟ معنی نهضت حسینی اینست که امر به معروف و نهی از منکر آنقدر بالاست که تا این حد در راه آن میتوان فداکاری کرد . دیگر با نهضت حسینی جایی برای این سخن باقی نمیماند که امر به معروف و نهی از منکر مرز میشناسد. خیر، مرز نمیشناسد. بله، مفسده میشناسد. یعنی آنها که میگویند امر به معروف و نهی از منکر مشروط به عدم مفسده است، درست میگویند. اگر هم ضرر را به معنی مفسده میگیرند، درست میگویند. بدین معنی که ممکن است من گاهی امر به معروف و نهی از منکر بکنم، بخواهم خدمتی به اسلام بکنم، ولی همین امر به معروف و نهی از منکر من مفسده دیگری برای اسلام به وجود آورد نه برای من. مفسدهای برای اسلام به وجود آورد که آن مفسده از این خدمتی که من از این راه به اسلام میکنم، بیشتر است. بسیارند افرادی که نهی از منکر میکنند ولی نه تنها نتیجهای نمیگیرند، بلکه با نهی از منکرشان آن کسی را که نهی از منکر میکنند به کلی از دین بری میکنند. من مسئله ترتب مفسده را میپذیرم اما مسئله ضرر را، آنهم ضرر شخصی که مرز امر به معروف و نهی از منکر، ضرر شخصی است (درباره هر موضوعی میخواهد باشد) نمیپذیرم، به دلیل اینکه حسین بن علی نپذیرفت و به دلائل دیگر که فعلا مجال بحث در آنها نیست.[۴]
معیار زندگی برای انسان
معیار زندگی برای انسانها و به ویژه برای مؤمن، انجام وظائف ضروری مادی از قبیل خوردن، آشامیدن، تنفس، حرکت و غیره نیست، بلکه معیار زندگی، در پرتو اهداف و ارزش های انسانی و الهی سنجیده می شود. اگر انسان از آزادی و کرامتش سلب شود، آن انسان چه ارزشی دارد؟! شکی نیست که مرگ برای او آسانتر است.[۵]
منابع
- ↑ سید بن طاووس، ترجمه محمدی اشتهاردی، محمد (۱۳۷۷). اللهوف علی قتلی الطفوف [غم نامه کربلا]. تهران: نشر مطهر. ص. ۱۰۲.
- ↑ سید بن طاووس، ترجمه محمدی اشتهاردی، محمد (۱۳۷۷). اللهوف علی قتلی الطفوف [غم نامه کربلا]. تهران: نشر مطهر. ص. ۱۰۲.
- ↑ مطهری، مرتضی. حماسه حسینی. ج. ۲. تهران: صدرا. ص. ۱۳۴.
- ↑ مطهری، مرتضی. حماسه حسینی. ج. ۲. تهران: صدرا. ص. ۱۳۱-۱۳۲.
- ↑ المدرسی، السيدمحمدتقی (۱۴۲۹). من هدى القرآن. ج. ۱۰. بیروت: دارالقارئ. ص. ۲۷۷.