شیر نخوردن امام حسین(ع) از حضرت زهرا(س)
روایتی در منابع شیعه نقل شده که حضرت زهرا(س) دچار کسالتی شدند و شیرشان خشک شد و امام حسین(ع) نتوانستند شیر مادرشان را بخورند و از انگشت شَست پیامبر شیر خورد و تا چند روز او را کفایت کرد. این روایت مرفوع است و در علم حدیث و رجال اعتباری ندارد.
متن روایت
در روایتی مرفوع (ذکر نشدن تمام راویان) عمرو زیات از امام صادق(ع) نقل میکند که امام حسین(ع) از فاطمه(س) و از هیچ زن دیگر شیر نخورد، بلکه او را خدمت پیغمبر (ص) میآوردند و آن حضرت انگشت شَستش را در دهان او میگذارد و او به اندازهای که دو روز و سه روزش را کفایت کند، از آن میمکید، پس گوشت حسین(ع) از گوشت و خون رسول خدا (ص) روئید. و فرزندی ششماهه متولد نشد، جز عیسی بن مریم(ع) و حسین بن علی(ع).[۱]
بررسی سندی
تعدادی از راویان در سلسله این حدیث ذکر نشدهاند، لذا به این حدیث مرفوع گفته میشود و در نگاه اهل فن از اعتبار برخوردار نبوده و حجت نیست، زیرا در روایت آمده، مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرو الزَّیَّاتِ «عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِنَا» عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)، در این حدیث برخی از راویان حدیث با تعبیر عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)، گزارش شدهاند.
بر این اساس با توجه به اینکه در سلسله سند این روایت برخی از راویان آن حذف شدهاند، به این روایت در اصطلاح علم رجال حدیث مرفوع گفته میشود؛ نتیجه آنکه این حدیث از جهت سند ضعیف میباشد و قابل استناد و حجت نیست.
شیر ننوشیدن امام حسین(ع) از مادرش
دلیل این که امام حسین(ع) از مادرش شیر نخورد این بود که مادرش به دلیل کسالتی که عارضشان شد، شیرشان خشک شده بود. ابن شهر آشوب در مناقبش روایت میکند که: فاطمه زهرا(س) پس از به دنیا آوردن امام حسین(ع) بیمار شد و شیرشان خشکید، پیامبر خدا دنبال کسی میگشت که حسین را شیر دهد ولی نیافت...[۲]
به هر حال آنچه که در این روایات گزارش شده، این است که پیامبر گاه انگشت و گاه زبانش را به زبان او میگذاشت، اما اینکه امام حسین نه از شیر مادر تغذیه کرد و نه از شیر زنی دیگر غذا خورده باشد، روایات و نقلهایی که در مورد دوره کودکی ایشان پیش روی ماست این مطلب را بهطور قطعی اثبات نمیکنند.[۳]
اعتبار روایات اصول کافی
علم رجال و درایه برای فهم درستی و نادرستی روایات تدوین شده است.
صحیح بودن حدیثی نزد کسی، دلیل بر صحت آن نزد دیگران نیست. لذا میبینیم یک حدیث در یک کتاب صحیح شمرده میشود (شاید صاحب آن کتاب قرائنی داشته که دیگران چنین قرائنی ندارند و …) اما دیگران آن روایت را نپذیرند.
باید توجه داشت شیخ کلینی؛ اقدم، اوثق و بدون تردید از ائمه حدیث و عالم به اخبار تاریخ شیعه است و کتاب کافی، بی شک در نزد تمامی علمای شیعه، متقنترین کتاب حدیثی تاریخ شیعه است.
اما با همه این توضیحات، نمیتوان گفت که تمام روایات کافی، صحیح السند و قطعاً صادر از معصوم است؛ زیرا هر چند مرحوم کلینی مقام ارجمندی داشته؛ اما معصوم از اشتباه نبوده است و این باعث شده است که تعدادی از روایات کتاب شریف کافی از نظر سندی تمام نباشد و این امری است طبیعی. خود مرحوم شیخ کلینی هم مدعی نیست که تمامی روایاتی که در کافی جمع کرده است، صحیح است.
اینکه مشهور شده است که امام زمان (عج) درباره کتاب کافی فرموده باشند: «الکافی کاف لشیعتنا»، هیچ سند و مدرک معتبری ندارد.
مرحوم میرزای نوری در این باره میفرماید: این که گفتهاند که امام فرموده: «ان هذا کاف لشیعتنا» اصل و اساسی ندارد و اثری از این روایت در کتابهای علمای شیعه دیده نمیشود و نیز هیچ روایتی، نه صحیح و نه ضعیف در این باره وارد نشده است ….[۴]
منابع
- ↑ کلینی، الکافی (ط - الإسلامیه)، ج۱، ص۴۶۴ و ۴۶۵.
- ↑ هاشم معروف الحسنی، زندگانی دوازده امام ع، مترجم محمد مقدس، ج۲، ص۱۴، ناشر: امیر کبیر، تهران، چ۴، ۱۳۸۲ش. احقاف، ۱۵.
- ↑ همان.
- ↑ میرزای نوری، خاتمه المستدرک، تحقیق: مؤسسه آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، ج۱، ص۳۹، ناشر: مؤسسه آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، قم، چاپ اول، ١٤١٥.