حسنه‌ای میان دو سیئه

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۱ توسط Rahmani (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

مراد از حدیث پیامبر (ص) که فرمود: «بر شما باد به حسنه بین دو سیئه» چیست؟


سند روایت

حدیث «حسنه بین دو سیئه» در متون حدیثی شیعه و هم در منابع حدیثی اهل سنت آمده‌ است؛ همچنین در منابع مختلف لغوی، فقهی، تفسیری، اخلاقی و… نیز ذکر شده است. در منابع روایی شیعی، این حدیث از امام محمد باقر(ع) نقل شده؛ اما اهل سنت، آن را از «مطرف بن عبدلله» که یکی از صحابه پیامبر(ص) است، نقل می‌کنند اما او آن را به پیامبر (ص) اسناد ننموده‌ است. به همین دلیل به جز «ابن اثیر» صاحب کتاب «اسد الغابه» هیچ‌ یک از علمای اهل سنت از آن به عنوان حدیث نبوی، یاد نکرده‌اند.[۱]

متن حدیث از منابع شیعه

امام محمد باقر(ع)، به فرزندش، امام جعفر صادق(ع) فرمود: پسرم، بر تو باد به انجام دادن یک حسنه، میان دو سیئه، امام صادق(ع) عرض کرد، پدر جان! آن چگونه است؟ امام باقر(ع) فرمود: مانند این سخن خدا که فرمود: «نمازت را زیاد بلند یا خیلی آهسته نخوان، که زیاد بلند خواندن یا خیلی آهسته خواندن (هر کدام) به دو سیئه است و در میان آن دو، راه اعتدال را انتخاب کن که این خوب است. و همچنین مانند این کلام خدا که فرمود: هرگز دستت را در گردنت زنجیر مکن و ترک انفاق و بخشش منما و بیش از حد دست خود را مگشای و نیز مانند این سخن پروردگار که فرمود: «و کسانی که هرگاه انفاق نمایند نه اسراف می‌کنند و نه سخت‌گیری، پس اسراف گناه است، چنان‌که، سخت‌گیری نیز گناه است، و میان این دو، حد اعتدال است که آن خوب است، پس بر تو باد به خوبی‌ای که میان دو بدی قرار دارد.[۲]

متن حدیث از منابع اهل سنت

فرزند «مطرف بن عبدالله» در عبادت تلاش و سخت‌کوشی می‌نمود، مطرف به او گفت: «بهترین‌ها در هر چیزی، حد اعتدال آن است و نیکی میان دو بدی هست».[۳]

مفهوم‌شناسی دو واژه «حسنه» و «سیئه»

«حسنه» کلمه‌ای مفرد و جمع آن «حسنات» است و در مفاهیم ذیل به کار می‌رود: نیکی، نیکویی، ثواب مقابل گناه، کردار نیک، کار نیکو، مزد، کار خیر، نیکوکاری، بِرّ، خوبی و…[۴]

«سیئه» واژه‌ای مفرد و جمع آن «سیئات» است، و در مفاهیم زیر، استعمال می‌شود: بدی، گناه صغیره، خطا، بزه، عصیان، جرم، ذنب، اثم، تبه‌کاری، بد و زشت.[۵]

مراد از حدیث مزبور

ملامحسن فیض کاشانی در تفسیر «صافی» بعد از نقل این حدیث می‌نویسد:

امام (ع) میانه‌روی در همه امور را به فرزند خویش فرمان داده‌است تا از افراط و تفریط، محفوظ بماند.[۶]

«قتاده» که از روایان حدیث است، ضمن نقل حدیث «مطرف بن عبدالله» شخصی از او پرسید: مراد از «الحسنه بین السیئتین» چیست؟

پاسخ داد: مقصود کسانی‌اند که وقتی انفاق می‌کنند نه اسراف و زیاده‌روی می‌کنند و نه بخل و سخت‌گیری می‌ورزند.[۷] و «اصمعی» گفته‌است: مقصود از «الحسنه بین السیئین» این است که «غلو» در عبادت و نیز تقصیر و کوتاهی در آن سیئه و گناه می‌باشد. اما میانه‌روی و رعایت اعتدال در آن، حسنه و خوبی است.[۸]

ابن منظور می‌نویسد: این حدیث به مدارا و آسان‌گیری در عبادت اشاره دارد و مقصود از آن، میانه‌روی نمودن در آنست، نه تحمل سختی‌هایی که موجب رهایی و انقطاع آن می‌شود. و بهترین عمل آنست که پیوسته باشد، هر چند اندک، اما وقتی عبادتی که در توان شما نیست بخواهید با زحمت انجام دهید، نمی‌توانید مداوم و همیشه بجای آورید. و در نتیجه موجب حسرت و پشیمانی شما خواهد شد.

پس عبادتی را انجام دهید که در توان شماست تا با رها نکردن آن پشیمان نگردید.[۹]

علامه امینی (ره) ضمن اشاره به نسبت ناروای یهود دربارهٔ حضرت مریم ـ علیها السلام ـ علی‌رغم پاکدامنی وی و غلو نصاری در مورد حضرت عیسی (ع) و خدا دانستن او، می‌نویسد:

این همان افراط و تفریطی است که گرفتارش شدند، اما راه نیکو، همان میانه‌روی است. «الحسنه بین السیئتین» چنان‌که مطرف بن عبدالله گفته‌است.[۱۰]

نتیجه‌گیری:

حدیث مزبور، ما را به فرهنگ اعتدال و میانه‌روی در تمام کارها توصیه می‌نماید، و براساس آن هر انسانی لاجرم باید در ابعاد مختلف حیات فردی و اجتماعی از قبیل امور اعتقادی و عبادی و اخلاقی و فرهنگی و سیاسی و… راه اعتدال و میانه‌روی را در پیش گیرد و هر روش یا منشی غیر از آن، نماد و نمودی از افراط یا تفریط خواهد بود که از نظر عقل و شریعت مذموم و محکوم است.


برای مطالعهٔ بیشتر

۱ـ بحارالانوار، (دائره المعارف روایی) علامه مجلسی، نقد مجلدات ص۱۱۰، چاپ مؤسسه الوفاء، بیروت، لبنان، سال انتشار ۱۴۰۴ ه‍. ق، ج۶۸/۲۱۶ و ج۸۲/۷۲.

۲ـ تفسیر عیاشی، ۲/۳۱۹، مؤلف محمد بن مسعود عیاشی، چاپ: چاپخانه علمیه، تهران، سال انتشار ۱۳۸۰ ه‍.ق

۳ـ الغدیر، مؤلف: علامه شیخ عبدالحسین امینی، ۷/۶۹، ناشر: دارالکتب العربی، بیروت.


منابع

  1. ابن اثیر، اسد الغابه، تهران، اسماعیلیان، ج۵، ص۳۸۷.
  2. حر عاملی، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل‌البیت، ج۸، ص۳۹۷، باب ۵۲.
  3. جارالله زفحشری، الفایق فی غریب الحدیث، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۷۱.
  4. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، ج۶، ص۷۹۱۶.
  5. همان.
  6. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، قم، مؤسسه الهادی، ج۳، ص۲۲۸.
  7. محمد بن جریر طبری، تفسیر جامع البیان، ج۱۹، ص۴۹.
  8. قاسم بن سلام هروی، غریب الحدیث، بیروت، دارالکتب العربی، چاپ اول، ۱۳۹۶ش، ج۴، ص۳۸۸.
  9. لسان العرب، ابن منظور، ج۱۰، ص۵۸.
  10. امینی، شیخ عبدالحسین، الغدیر، بیروت، دارالکتب‌العربی، ج۷، ص۶۹.