تدوین کتابهای حدیثی اهل سنت
این مقاله هماکنون به دست Shamloo در حال ویرایش است. |
تدوین کتابهای حدیثی توسط اهل سنت در چه زمانی بوده است؟
مهمترین مجموعههای حدیثی اهل سنت
چهل سال به نگارش درآمده است. مجموع روایاتی که از پیامبر(ص)، صحابه و تابعین در آن آمده ۱۷۲۰ اثر است[۱]و قاضی ابوبکر بن عربی در شرح ترمذی دربارهاش چنین گفته است: «موطأ اصل اول و باب است و صحیح بخاری اصل دوم در این باب (حدیث) میباشد و بقیه مؤلفان حدیثی مانند مسلم و ترمذی کتب خود را بر اساس این دو کتاب بنیان کردهاند»[۲] این کتاب را مالک در سال ۱۴۸ نوشته است.[۳]
الموطأ؛ این کتاب اولین کتاب از جوامع حدیثی اهل سنت است که توسط مالک بن انس بن ابی عامر اصبحی مدنی رئیس مذهب مالکی، طی اهل سنت به دلیل ممنوعیت نقل و نوشتن حدیث حدود یک قرن و نیم هیچ کتاب حدیثی نگارش نکردهاند. پس از رفع ممنوعیت در مرحله اول به جمعآوری آنچه راویان از حفظ داشتهاند پرداخته و در مرحله بعدی آن روایات را مقداری ساماندهی کردند و سپس مصنفات[۴] فقهی و به دنبال آن مسندنویسی[۵] شکل گرفت.
- مسند احمد؛ این کتاب توسط احمد بن حنبل نوشته شده است.[۶] در مورد این کتاب بیان شده که چهل هزار حدیث را دربردارد.[۷] ابن تیمیه درباره این کتاب چنین گفته است: «او (احمد) خیلی از احادیثی را که ضعیف بلکه به اتفاق علما ساختگی است، روایت کرده است.»[۸]
- صحاح سته (ششگانه): «در میان جوامع حدیثی اهل سنت، شش کتاب از اعتبار خاصی برخوردارند که از آنها تعبیر به «صحاح سته» میکنند و احادیث آن را صحیح و دور از ضعف میدانند.»[۹]
صحاح سته
- صحیح بخاری؛ تألیف محمد بن اسماعیل بخاری. این کتاب را بخاری طی شانزده سال تنظیم کرده است.[۱۰] درباره عدد احادیث این کتاب اختلاف است در یک قول ۲۷۶۱ و در قول دیگر ۲۵۱۳ حدیث ذکر شده است.[۱۱] با اینکه ادعا شده علمای اهل سنت اتفاق بر صحت تمام روایات این کتاب دارند، عدهای از علمای اهل سنت معتقدند: در این کتاب اشکالات زیادی وجود دارد و یکی از آنها این است که بخاری در این کتاب از هشتاد راوی غیر ثقه و ضعیف روایت نقل کرده است.[۱۲]
- صحیح مسلم (الجامع الصحیح)؛ تألیف مسلم بن الحجاج بن مسلم القشیری النیشابوری. بعضی از علمای اهل سنت بر این کتاب اشکالاتی دارند از جمله اینکه: نووی شارح این کتاب معتقد است، مسلم در این کتاب احادیث زیادی را آورده است که در صحت آنها اختلاف است. ابن تیمیه معتقد است مسلم احادیث مشکلدار زیاد دارد.[۱۳] وی حافظ ابو زرعه رازی را جزء افراد فاقد صلاحیت کار حدیثی و ریاست طلب دانسته است.[۱۴]
- سنن ابن ماجه؛ اثر محمد بن یزید قزوینی. این کتاب از نظر اعتبار در حد صحاح دیگر نیست. برخی این کتاب را جزء صحاح نمیشمارند و کتب صحاح را پنج کتاب میدانند. برخی دیگر هم کتاب «موطأ» مالک را به جای آن جزء کتاب صحاح دانستهاند.[۱۵]
- سنن ابی داود؛ نوشته ابو داوود، سلیمان بن اشعث سجستانی. دارای ۴۸۰۰ روایت است.[۱۶]
- سنن ترمذی (الجامع الصحیح)؛ مؤلف این کتاب محمد بن عیسی بن سوره الترمذی است. ترمذی برای اولین بار حدیث را به صحیح، حسن و ضعیف تقسیم کرد و در این کتاب نوع هر حدیثی را هم مشخص کرد.[۱۷]
- سنن نسائی: نویسنده این کتاب، احمدبن شعیب النسائی است. ابن کثیر از علمای اهل سنت معتقد است در این کتاب رجال مجهول و روایات ضعیف وجود دارد.[۱۸]
تدوین حدیث اهل سنت از قرن دوم شروع شد و پیش از آن خلفا آن را منع کرده بودند. کتب حدیثی اهل سنت نیز فراوان است و در شکلهای مختلف تدوین شده است. در مقابل شیعه تدوین حدیث را از زمان پیامبر(ص) آغاز کرد و کتابهای فراوانی با ویژگیهای گوناگون تاکنون نوشته است.
منابع
- ↑ قربانی، زین العابدین، علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۷۸، ص۳۳۸.
- ↑ علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، ص۴.
- ↑ علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، ص۲۹۸.
- ↑ مصنف کتاب حدیثی است که به ترتیب ابواب و بر اساس کتب فقهی تدوین شده و شامل احادیث مرفوع و موقوف نیز هست (تاریخ حدیث، همان، ص۲۲۶).
- ↑ در مسندها روایات هر صحابه اعم از صحیح یا غیر صحیح و تام یا ناقص گردآوری میشد و بر اساس الفبا یا اعتبار آنها طبقهبندی میگردید. (تاریخ حدیث، ص۲۲۳).
- ↑ علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، ص۳۴۰.
- ↑ محمود ابوریه، اضواء علی السنه المحمدیه، بی جا، دار الکتاب الاسلامی، بی تا، ص۲۹۹.
- ↑ اضواء علی السنه المحمدیه، ص۳۲۵.
- ↑ علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، ص۳۴۱.
- ↑ اضواء علی السنه المحمدیه، ص۲۹۹.
- ↑ اضواء علی السنه المحمدیه، ص۳۰۷.
- ↑ اضواء علی السنه المحمدیه، ص۳۰۲–۳۰۶.
- ↑ اضواء علی السنه المحمدیه، ص۳۰۸.
- ↑ اضواء علی السنه المحمدیه، ص۳۰۹.
- ↑ علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، ص۳۴۱ و ۳۴۵–۳۴۶.
- ↑ اضواء علی السنه المحمدیه، ص۳۱۷.
- ↑ اضواء علی السنه المحمدیه، ص۳۱۸.
- ↑ اضواء علی السنه المحمدیه، ص۳۱۹.