کلمه شیعه در قرآن
آیا شيعه در قرآن کريم بار منفي دارد؟ معانی شیعه در قرآن را بفرمایید.
شیعه در لغت به معنای گروه و دسته و پیرو میباشد. در قرآن نیز بر اساس همین معنای لغوی، در ۲ معنای عمده گروه و دسته و پیرو، لفظ شیعه استعمال شده است. بنابر معنای دوم در دو حالت منفی و مثبت استعمال شده است، در جایی که فرد پیرو مسیر حق است، معنای مثبت دارد و در جایی که پیرو مسیر باطل است معنای منفی دارد. در آیهای، ۲ بار لفظ شیعه به کار رفته است، در یکجا شیعه حضرت موسی(ع) لحاظ شده است و در یکجا شیعه فرعون!
معنای لغوی و اصطلاحی شیعه
شيعه در لغت به معناي گروه و دسته، قوم، پيرو و دنباله رو ميباشد و اگر به پيروان اهل بيت(ع) هم شيعه گفته ميشود، به خاطر اين است که اينها گروهي هستند که از انديشههاي اهل بيت(ع) پيروي ميکنند و در روايات نيز به پيروان اهل بيت(ع) شيعه گفتهاند. لفظ شیعه به مرور زمان در ميان فرقههاي اسلامي به گروهي که قائل به امامت اهل بيت معصومين هستند، اطلاق شده است
شيعه در قرآن
گروه پراکنده
یکی از معانی عمده شیعه در قرآن به معناي دسته و گروه است از جمله:
- ﴿قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً وَ يُذيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ؛ بگو: او قادر است كه از بالا يا از زير پاى شما، عذابى بر شما بفرستد يا به صورت دستههاى پراكنده شما را با هم بياميزد و طعم جنگ (و اختلاف) را به هر يك از شما به وسيله ديگرى بچشاند.ببين چگونه آيات گوناگون را (براى آن ها) بازگو مىكنيم! شايد بفهمند (و بازگردند)!﴾(انعام:۶۵)
- ﴿إِنَّ الَّذينَ فَرَّقُوا دينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ في شَيْءٍ إِنَّما أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما كانُوا يَفْعَلُونَ؛ كسانى كه آيين خود را پراكنده ساختند، و به دستههاى گوناگون (و مذاهب مختلف) تقسيم شدند، تو هيچ گونه رابطهاى با آنها ندارى! سر و كار آنها، تنها با خداست. سپس خدا آنها را از آن چه انجام مىدادند، با خبر مىكند.﴾(انعام:۱۵۹)
- ﴿وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ في شِيَعِ الْأَوَّلينَ؛ ما پيش از تو (نيز) پيامبرانى در ميان امّت هاى نخستين فرستاديم.﴾(حجر:۱۰)
- ﴿ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شيعَه أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمنِ عِتِيًّا؛ سپس از هر گروه و جمعيّتى، كسانى را كه در برابر خداوند رحمان از همه سركش تر بودهاند، جدا مىكنيم.﴾(مریم:۶۹)
- ﴿إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طائِفَه مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ يَسْتَحْيي نِساءَهُمْ إِنَّهُ كانَ مِنَ الْمُفْسِدينَ؛ فرعون در زمين برترىجويى كرد، و اهل آن را به گروههاى مختلفى تقسيم نمود گروهى را به ضعف و ناتوانى مىكشاند، پسران شان را سر مىبريد و زنان شان را (براى كنيزى و خدمت) زنده نگه مىداشت او به يقين از مفسدان بود!﴾(قصص:۴)
- ﴿مِنَ الَّذينَ فَرَّقُوا دينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ؛ از كسانى كه دين خود را پراكنده ساختند و به دستهها و گروهها تقسيم شدند! و (عجب اين كه) هر گروهى به آن چه نزد آنهاست (دلبسته و) خوشحالند!﴾(روم:۳۲)
پیرو
دومين کاربرد شيعه در قرآن کريم به معناي پيرو و دنباله دار و کسي است که از يک انديشه اي خاصّ تبعيت مي کند و آياتي اين دسته را معرّفی می کند که عبارتند از :
- ﴿وَ دَخَلَ الْمَدينَه عَلى حينِ غَفْلَه مِنْ أَهْلِها فَوَجَدَ فيها رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شيعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغاثَهُ الَّذي مِنْ شيعَتِهِ عَلَى الَّذي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسى فَقَضى عَلَيْهِ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبينٌ؛ او به هنگامى كه اهل شهر در غفلت بودند وارد شهر شد ناگهان دو مرد را ديد كه به جنگ و نزاع مشغولند يكى از پيروان او بود (و از بنى اسرائيل)، و ديگرى از دشمنانش، آن كه از پيروان او بود در برابر دشمنش از وى تقاضاى كمك نمود موسى مشت محكمى بر سينه او زد و كار او را ساخت (و بر زمين افتاد و مرد) موسى گفت: «اين (نزاع شما) از عمل شيطان بود، كه او دشمن و گمراهكننده آشكارى است»﴾(قصص:۱۵) در اين آيه هم به پيرو حضرت موسي(ع) و هم به پيرو فرعون شيعه گفته شده است.
- ﴿وَ حيلَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ ما يَشْتَهُونَ كَما فُعِلَ بِأَشْياعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا في شَكٍّ مُريبٍ؛ (سرانجام) ميان آنها و خواستههاي شان جدايى افكنده شد، همان گونه كه با پيروان (و هممسلكان) آنها از قبل عمل شد، چرا كه آن ها در شك و ترديد بودند!﴾(سبا:۵۴)
- ﴿وَ إِنَّ مِنْ شيعَتِهِ لَإِبْراهيمَ؛ و از پيروان او ابراهيم بود﴾(صافات:۸۳) در اين آيه حضرت ابراهيم(ع) يکي از شيعيان حضرت نوح(ع) ميباشد.
مطالعه بیشتر
- تفسير آسان، محمد جواد خميني نجفي ، ج۴ ، ص۳۸۹ .
- قاموس قرآن، علي اکبر قرشي ، ج۴ ، ص۹۵ .