محافظان انسان در آیه ۱۱ سوره رعد: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ویرایش}} | |||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} |
نسخهٔ ۲۲ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۸
این مقاله هماکنون به دست R.bahmani در حال ویرایش است. |
مراد از محافظان انسان در آیه ۱۱ سوره رعد چیست؟
مراد از محافظان انسان در آیه ۱۱ سوره رعد، فرشتگانی هستند که از طرف خدا مأموریت دارند انسان را در حوادث محافظت کنند. البته این فرشتگان در حوادثی که قدر الهی بر انجام آن تعلق گرفته، انسان را محافظت نمیکنند.
متن آیه
﴿ | لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ۗ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ
برای انسان، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [= حوادث غیر حتمی] حفظ میکنند؛ (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت! رعد:۱۱ |
﴾ |
شأن نزول
براساس روایتی از ابن عباس آیات ۱۰ و ۱۱ سورۀ رعد درباره «اَربَد بن قیس» و «عامر بن طفیل» نازل گردیده است. طبق این روایت این دو نفر قصد داشتند در حملهای غافلگیرانه پیامبر(ص) را بکشند؛ اما هنگام انجام نقشه، هرچه اربد سعی کرد تا شمشیر بکشد موفق نشد و شمشیر او در غلاف ماند. هنگامی که پیامبر(ص) متوجه شد، از خداوند خواست تا مَکر این افراد را به خودشان برگرداند. سپس صاعقهای بر سر اربد فرود آمد و او را سوزاند. عامر فرار کرد و در هنگام فرار پیامبر را تهدید کرد که با سواران و جنگاوران زیادی به سراغ او خواهد آمد. پیامبر در جواب گفت که خداوند او را از این عمل باز خواهد داشت و چندی بعد عامر به طاعون مبتلا شد و مرد.[۱]
منظور از معقبات
مفسران بر سر تفسیر واژۀ «مُعَقِّبات» اختلاف نظر دارند؛ زیرا تعقیب کردن هر چیز «از پیش رو» ناممکن است.[۲] میتوان اقوال مختلف مفسران را در چهار گروه دستهبندی کرد:
- منظورِ آیه فرشتگانی است که به دنبال یکدیگر میآیند و انسان را از مهلکهها حفظ میکنند.[۳] روایتی از امام صادق(ع) موید این نظر است.[۴] گفته شده است که نامگذرای این فرشتگان به «معقبات» به این دلیل است که فرشتگان شب بدنبال فرشتگان روز و فرشتگان روز بهدنبال فرشتگان شب میآیند.[۵]
- منظور آیه فرشتگانی است که اعمال گذشته و آیندۀ انسان را تا وقت مرگ حفظ و ثبت میکنند.[۶]
- منظور آیه هر سَببی است که خداوند از طریق آن انسان را از خطرات و بلایا حفظ میکند.[۷] ممکن است به همین دلیل باشد که برخی از مفسران معنای معقبات را پادشاهان و زمامدارانی دانستهاند که مردم را بوسیلۀ قوای نظامی و انتظامی خود از شر متجاوزان و ستمکاران حفظ میکنند.[۸]
- منظور آیه هر امر مادی یا معنوی است که انسان را در طول حیاتش همراهی میکند و بر جسم و روح او احاطه دارد، به شکلی که برخی از آنها در پیش روی او قرار گرفته، و بعضی در پشت سر او واقع شدهاند.[۹]
محافظتکنندگان
مراد از محافظتکنندگان، گروهی از فرشتگانند که خدا به آنها مأموریت داده نگهبان و حافظ انسان باشند. این فرشتگان، مأموریت دارند شب و روز و بهطور متناوب سراغ انسان آمده و از جلو و پشت سر، محافظ او باشند.[۱۰]
انسان در زندگی خود دستخوش بلاهای زیادی است. حوادث، بیماریها و دیگر خطرات، انسان را احاطه کردهاند، بهویژه هنگام کودکی که آگاهی انسان از اطراف خود کم بوده و تجربهای ندارد. به باور برخی، سالم ماندن انسان از کودکی تا بزرگسالی، با وجود محرومیتها، بیماریها و خطرات، نشان از وجود نیروی محافظی دارد.
گاهی حوادث خطرناک برای انسان پیش میآید و او معجزهآسا از آنها رهایی مییابد؛ بهطوری که احساس میکند بر اساس اتفاق نبوده و نیروی محافظی از او نگهبانی کرده است. البته باید توجه داشت بر اساس روایتی از امام علی(ع)، با هر انسانی دو فرشته است که او را حفظ میکنند، اما هنگامی که مقدراتِ حتمی فرا میرسد او را رها میکنند.[۱۱]
منابع
- ↑ شرفا، دفع الإرتیاب فی نزول آیات الکتاب، ۱۴۲۶ق، ص۲۳۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ج۱۱، ۱۳۵۲ ش، ص ۳۰۸-۳۰۹.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰ق، ج۶، ص۴۳۱.
- ↑ علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۶۰.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۹، ص۱۶-۱۷.
- ↑ کاشانی، تفسیر کبیر، ۱۳۳۶ش، ج۵، ص۹۴.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۹، ص۱۹.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰ق، ج۶، ص۴۳۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ج۱۱، ۱۳۵۲ ش، ص ۳۰۹.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۱۴۳؛ همچنین نگاه کنید به طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۷۴ش، ج۱۱، ص۴۲۰.
- ↑ رضی، محمد، نهج البلاغه، قم، هجرت، ۱۴۱۴ق، ص۵۰۵، حکمت۲۰۱.