قوم هود: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|واژهها}} | {{درگاه|واژهها}} | ||
قوم هود مردمى عرب از انسانهاى ما قبل تاريخ بوده و آن چنان منقرض | قوم هود مردمى عرب از انسانهاى ما قبل تاريخ بوده و آن چنان منقرض شدهاند كه نه خبرى از آنها باقى مانده و نه اثرى،و تاريخ از زندگى آنان جز قصههايى كه اطمينانى به آنها نيست ضبط نكرده و در تورات موجود نيز نامى از آن قوم برده نشده است. قوم عاد كه چه بسا از آنان در قرآن «عاد اولى» نيز تعبير شده است<ref>سوره نجم، آيه ۵۰.</ref> و از آن به دست مىآيد كه عاد دومى نيز بوده، مردمى بودهاند كه در احقاف زندگى مىكردند و اين نام در سوره احقاف، آيه ۲۱ آمده و از آيه ۶۹ از سوره اعراف و آيه ۴۶ سوره ذاريات برمىآيد كه اين قوم بعد از قوم نوح بودهاند.<ref>طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۵.</ref> | ||
اوصاف آنان در قرآن عبارت است از: اندامهای کشیده و قامتهای بلند،<ref>سوره قمر، آیه۲۰. سوره حاقه، آیه۷.</ref> قوی و خشن،<ref>سوره فصلت، آیه۱۵. شعراء، آیه۱۳۰.</ref> شهرهای آباد و زمینهای سرسبز، باغها و نخلستانها و کشاورزی، و نیز آنان مقام کریم داشتند.<ref>سوره شعراء، آیات۱۲۹تا ۱۳۴.</ref> | اوصاف آنان در قرآن عبارت است از: اندامهای کشیده و قامتهای بلند،<ref>سوره قمر، آیه۲۰. سوره حاقه، آیه۷.</ref> قوی و خشن،<ref>سوره فصلت، آیه۱۵. شعراء، آیه۱۳۰.</ref> شهرهای آباد و زمینهای سرسبز، باغها و نخلستانها و کشاورزی، و نیز آنان مقام کریم داشتند.<ref>سوره شعراء، آیات۱۲۹تا ۱۳۴.</ref> |
نسخهٔ ۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۴
قوم هود چه کسانی بودهاند؟
قوم هود مردمى عرب از انسانهاى ما قبل تاريخ بوده و آن چنان منقرض شدهاند كه نه خبرى از آنها باقى مانده و نه اثرى،و تاريخ از زندگى آنان جز قصههايى كه اطمينانى به آنها نيست ضبط نكرده و در تورات موجود نيز نامى از آن قوم برده نشده است. قوم عاد كه چه بسا از آنان در قرآن «عاد اولى» نيز تعبير شده است[۱] و از آن به دست مىآيد كه عاد دومى نيز بوده، مردمى بودهاند كه در احقاف زندگى مىكردند و اين نام در سوره احقاف، آيه ۲۱ آمده و از آيه ۶۹ از سوره اعراف و آيه ۴۶ سوره ذاريات برمىآيد كه اين قوم بعد از قوم نوح بودهاند.[۲]
اوصاف آنان در قرآن عبارت است از: اندامهای کشیده و قامتهای بلند،[۳] قوی و خشن،[۴] شهرهای آباد و زمینهای سرسبز، باغها و نخلستانها و کشاورزی، و نیز آنان مقام کریم داشتند.[۵]
این قوم، در نعمت زندگی میکردند؛ اما رفته رفته به بتپرستی گراییدند و از مستکبران اطاعت نمودند؛ پس خداوند حضرت هود را فرستاد تا آنان را به راه حق هدایت کند و به خداپرستی دعوت نماید.[۶] حضرت هود آنها را بسیار موعظه کرد و راهنمایی فرمود، ولی نپذیرفتند و سرباز زدند و تنها تعداد کمی ایمان آورده و بیشتر مردم با او به دشمنی برخاستند و او را دیوانه و سفیه نامیدند و از او خواستند عذابهایی را که وعده داده، نازل شود؛ خداوند تندبادی فرستاد و آنان را هلاک کرد:
- ﴿وَ أَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَه۶سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَ ثَمَانِیَه أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَی الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَی کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَه؛ و اما عاد، به [وسيله] تندبادى توفنده سركش هلاك شدند. [كه خدا] آن را هفت شب و هشت روز پياپى بر آنان بگماشت: در آن [مدّت] مردم را فروافتاده مىديدى، گويى آنها تنههاى نخلهاى ميان تهىاند.﴾(الحاقه:۶و۷)
- ﴿وَ لَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا هُوداً وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ نَجَّيْناهُمْ مِنْ عَذابٍ غَليظٍ؛ سرانجام خداوند آن قوم را هلاک کرد و هود و مؤمنان را نجات داد.﴾(هود:۵۸)
حضرت نوح(ع) به سام درباره پیامبری به نام هود، بشارت داد. بین نوح و هود چند نسل از پیامبران فاصله است و فرمود: خداوند پیامبری مبعوث میکند که هود نام دارد و قوم خود را به خداپرستی دعوت مینماید؛ اما آنها پیامبر را تکذیب میکنند و خداوند آنان را به وسیله ی تندباد هلاک خواهد کرد. هر کس از شما هود را درک کند]مراد هر کسی از نسل شما در زمان حضرت هود است، به او ایمان بیاورد و از او اطاعت کند تا از عذاب نجات یابد.»[۷]
امام صادق(ع) فرمود: «وقتی حضرت هود به پیامبری مبعوث شد، گروهی از نسل سام به او ایمان آوردند و بقیه که ایمان نیاوردند، هلاک شدند. حضرت هود به پیامبری به نام صالح بشارت داد.»[۸]
منابع
- ↑ سوره نجم، آيه ۵۰.
- ↑ طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۵.
- ↑ سوره قمر، آیه۲۰. سوره حاقه، آیه۷.
- ↑ سوره فصلت، آیه۱۵. شعراء، آیه۱۳۰.
- ↑ سوره شعراء، آیات۱۲۹تا ۱۳۴.
- ↑ سوره شعراء، آیات۱۲۳تا ۱۴۰.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ص۱۳۶، حدیث۵.
- ↑ کافی، ج۸، ص۱۱۵، حدیث ۹۲.