حدیث «علی ممسوس فی ذات الله»: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۰: خط ۵۰:
در حدیث علی ممسوس فی ذات الله، [[پیامبر(ص)]] از دشنام دادن به [[امام علی(ع)]] نهی کرده؛ با این استدلال که او ممسوس در ذات خدا است. درباره عبارت «ممسوس فی ذات الله» نظرهای متفاوتی وجود دارد که برخی از آنها چنین‌اند:
در حدیث علی ممسوس فی ذات الله، [[پیامبر(ص)]] از دشنام دادن به [[امام علی(ع)]] نهی کرده؛ با این استدلال که او ممسوس در ذات خدا است. درباره عبارت «ممسوس فی ذات الله» نظرهای متفاوتی وجود دارد که برخی از آنها چنین‌اند:


* [[فیض کاشانی]]، حکیم و محدّث شیعه قرن یازدهم قمری، ممسوس فی ذات الله را به معنای کسی دانسته که از خود بریده و به خدا وصل شده و همه قدرت‌ها را غرق در قدرت خدا می‌داند. همچنین همه دانش‌ها را برگرفته از دانش الهی دانسته و هر کمال و اراده‌ای را از خدا می‌بیند.<ref>فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، اصفهان، کتابخانه امام امیر المؤمنین، چاپ اول، ۱۴۰۶ق، ج‏۳، ص۵۱۵.</ref> [[سید علی‌خان مدنی]]، عالم شیعه قرن دوازدهم قمری، معتقد است چنین شخصی را نباید دشنام داد؛ زیرا همه صفات و کمالاتش خدایی است.<ref>کبیر مدنی، علی‌خان، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۴.</ref>
* [[فیض کاشانی]]، حکیم و محدّث شیعه قرن یازدهم قمری، ممسوس فی ذات الله را به معنای کسی دانسته که از خود بریده و به خدا وصل شده و همه قدرت‌ها را غرق در قدرت خدا می‌داند.<ref name=":1" /> همچنین همه دانش‌ها را برگرفته از دانش الهی دانسته و هر کمال و اراده‌ای را از خدا می‌بیند.<ref name=":1">فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، اصفهان، کتابخانه امام امیر المؤمنین، چاپ اول، ۱۴۰۶ق، ج‏۳، ص۵۱۵.</ref> [[سید علی‌خان مدنی]]، عالم شیعه قرن دوازدهم قمری، معتقد است چنین شخصی را نباید دشنام داد؛ زیرا همه صفات و کمالاتش خدایی است.<ref>کبیر مدنی، علی‌خان، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۴.</ref>


* ممسوس را به معنای مجذوب و شیفته کسی بودن نیز دانسته‌اند. [[علامه مجلسی]] در توضیح این روایت، به محبت زیاد امام علی(ع) نسبت به خدا اشاره کرده؛‌ طوری که گویا او مجنون خدا بوده است.  مجلسی همچنین احتمال داده ممسوس به معنای مخلوط شدن گوشت و خون امام علی(ع) با محبت الهی باشد.<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۳۹، ص۳۱۳.</ref>
* ممسوس را به معنای مجذوب و شیفته کسی بودن نیز دانسته‌اند. [[علامه مجلسی]] در توضیح این روایت، به محبت زیاد امام علی(ع) نسبت به خدا اشاره کرده؛‌ طوری که گویا او مجنون خدا بوده است.  مجلسی همچنین احتمال داده ممسوس به معنای مخلوط شدن گوشت و خون امام علی(ع) با محبت الهی باشد.<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۳۹، ص۳۱۳.</ref>

نسخهٔ ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۲۶

سؤال
آیا حدیث عَلِیٌ مَمْسُوسٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ معتبر است؟ مراد از ممسوس فی ذات الله چیست؟


حدیث «علی ممسوس فی ذات الله»
علی ممسوس فی ذات الله.jpg
اطلاعات حدیث
موضوعفضائل امام علی(ع)
به نقل ازپیامبر(ص)
راویان
راوی اصلیکَعْب بن عُجْرَه
دیگر راویانعبدالرحمن بن عبدالله حصیری، سلیمان بن احمد، هارون بن سلیمان بَصْری
سند
اعتبار سندضعیف
منابع شیعهاَلْاَربعین عَنِ الْاَربعین فی فضائلِ امیرالمؤمنین(ع) نوشته منتجب‌الدین رازی
توضیحاتمحتوا مورد تأیید دیگر روایات صحیح
درگاه‌ها
درگاه غدیر.png


عَلِیٌ مَمْسُوسٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ حدیثی از پیامبر(ص)‌، که به معنای مجذوب و شیفته بودنِ امام علی(ع) نسبت به ذات خدا دانسته شده است. سند روایت به دلیل وجود راویان ناشناخته در سلسله‌سند ضعیف شمرده شده؛ ولی محتوای آن مورد تأیید دیگر روایات صحیح است.

برخی نیز،‌ ممسوس فی ذات الله را به معنای شجاعت و بی‌باکی امام علی(ع) و نیز، مخلوط شدن گوشت و خون او با محبت الهی دانسته‌اند.

متن و ترجمه

رسول الله(ص): «لَا تَسُبُّوا عَلِیّاً فَإِنَّهُ مَمْسُوسٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ تَعَالَی».[۱]
پیامبر(ص): «علی را دشنام ندهید؛ زیرا او مجذوب و شیفته ذات خدای بلند‌مرتبه است».

سند

حدیث علی ممسوس فی ذات الله، در کتاب «اَلْاَربعین عَنِ الْاَربعین فی فضائلِ امیرالمؤمنین(ع)»، نوشته منتجب‌الدین رازی، از پیامبر(ص) نقل شده است.[۲] بسیاری از تراجم‌نگاران شیعه معتقدند منتجب‌الدین رازی شیعه بوده[۳] و در برابر، امام رافعی از عالمان و تاریخ‌نگاران شافعی‌مذهب و شاگرد وی، بر این باور است که منتجب‌الدین رازی، سنی بوده است.[۴] به گفته آقارضی قزوینی تراجم‌نگار شیعه، منتجب‌الدین رازی شیعه بوده و از اهل سنت تقیه می‌کرده است.[۵]

روایان ذکر شده در سلسه‌سند این حدیث، چنین‌اند:

  • سلیمان بن احمد: در کتاب‌های رجالی شیعه نام او ذکر نشده و ناشناخته است.
  • هارون بن سلیمان بَصْری: رجال‌شناسان شیعه و سنی نام او را ذکر نکرده‌اند.
  • سُفیان بن بِشر کوفی: در کتاب‌های رجالی شیعه ذکر نشده[۶] و در کتاب‌های اهل سنت ناشناخته شمرده شده است.[۷]
  • یزید بن ابی‌زیاد: به گفته محمد جواهری رجال‌شناس شیعه، ناشناخته است.[۸]
  • اسحاق بن کَعْبِ بن عُجْرَه: عالمان اهل سنت او را مجهول و ناشناخته دانسته‌‌اند.[۹]
  • کعب بن عجره پدر اسحاق: از اصحاب پیامبر(ص) و امام علی(ع) است و ناشناخته توصیف شده است.[۱۰]
  • عبدالرحمان بن عبدالله حَصیری بَصیر: برخی رجال‌شناسان اهل سنت او را ثقه شمرده‌اند.[۱۱]

بنابراین این حدیث به دلیل ناشناخته بودن برخی راویان آن، از نظر سند ضعیف است.

حدیث‌شناسان حدیثی را که در سلسله‌سند آن، یک یا بیشتر از یک راویِ ناشناخته وجود داشته باشد، حدیث مجهول نامیده و از نظر سندی ضعیف می‌دانند.[۱۲]

این حدیث در برخی کتاب‌های اهل سنت، مانند المعجم الاَوْسط نوشته ابوالقاسم طبرانی (درگذشت ۳۶۰ق)[۱۳] و «حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء» نوشته ابونُعَیم اصفهانی (درگذشت ۴۳۰ق)[۱۴] آمده است. محمد ناصر‌الدین البانی، عالم سلفی (درگذشت ۱۴۲۰ق)، سند این روایت را ضعیف دانسته است.[۷]

معنای ممسوس فی ذات الله

در حدیث علی ممسوس فی ذات الله، پیامبر(ص) از دشنام دادن به امام علی(ع) نهی کرده؛ با این استدلال که او ممسوس در ذات خدا است. درباره عبارت «ممسوس فی ذات الله» نظرهای متفاوتی وجود دارد که برخی از آنها چنین‌اند:

  • فیض کاشانی، حکیم و محدّث شیعه قرن یازدهم قمری، ممسوس فی ذات الله را به معنای کسی دانسته که از خود بریده و به خدا وصل شده و همه قدرت‌ها را غرق در قدرت خدا می‌داند.[۱۵] همچنین همه دانش‌ها را برگرفته از دانش الهی دانسته و هر کمال و اراده‌ای را از خدا می‌بیند.[۱۵] سید علی‌خان مدنی، عالم شیعه قرن دوازدهم قمری، معتقد است چنین شخصی را نباید دشنام داد؛ زیرا همه صفات و کمالاتش خدایی است.[۱۶]
  • ممسوس را به معنای مجذوب و شیفته کسی بودن نیز دانسته‌اند. علامه مجلسی در توضیح این روایت، به محبت زیاد امام علی(ع) نسبت به خدا اشاره کرده؛‌ طوری که گویا او مجنون خدا بوده است. مجلسی همچنین احتمال داده ممسوس به معنای مخلوط شدن گوشت و خون امام علی(ع) با محبت الهی باشد.[۱۷]
  • برخی معتقدند پیامبر(ص) امام علی(ع) را «ممسوس فی ذات الله» به معنای «مجنون خدا» دانسته است؛ زیرا همان گونه که مجنون از گفتار دیگران باک ندارد، علی(ع) نیز در راه خدا باک ندارد و نمی‌ترسد دیگران درباره او چگونه قضاوت کنند.[۱۸]

هرچند این روایت را از نظر سندی ضعیف شمرده‌اند، ولی محتوای آن با دیگر روایات که به خدا محوری امام علی(ع) اشاره دارد، سازگار دانسته شده است.[نیازمند منبع]


منابع

  1. منتجب الدین رازی، علی، الاربعون حدیثا عن اربعین شیخا من اربعین صحابیا فی فضائل الامام امیرالمؤمنین(ع) قم، مدرسة الامام المهدی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق، ص۵۴، حدیث ۲۶.
  2. منتجب الدین رازی، علی، الاربعون حدیثا عن اربعین شیخا من اربعین صحابیا فی فضائل الامام امیرالمؤمنین(ع) قم، مدرسة الامام المهدی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق، ص۵۴، حدیث ۲۶.
  3. برای نمونه نگاه کنید به خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، تحقیق اسدالله اسماعیلیان، قم، دهاقانی (اسماعیلیان)، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۱۷؛ افندی، عبدالله، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، تحقیق احمد حسینی اشکوری، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی، ۱۴۳۱ق، ج۴، ص۱۴۱ و ۱۴۲.
  4. قزوینی، آقارضی، ضیافة الاخوان، به نقل از افندی، عبدالله، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، تحقیق احمد حسینی اشکوری، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی، ۱۴۳۱ق، ج۴، ص۱۴۱ و ۱۴۲.
  5. رضی، قزوینی، ضیافة الاخوان، به نقل از خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، تحقیق اسدالله اسماعیلیان، قم، دهاقانی (اسماعیلیان)، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۱۷
  6. نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، حیدری، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۸۹.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ البانی، محمد ناصرالدین، سلسلة الاحادیث الضعیفة و الموضوعة و اثرها السیئ فی الامة، ریاض، دار المعارف، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۹۹.
  8. جواهری، محمد، المفید من معجم رجال الحدیث، ص۶۶۹.
  9. ابن حجر عسقلانی، احمد، تقریب التهذیب، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۸۴.
  10. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۵، ص۱۲۰؛ جواهری، محمد، المفید من معجم رجال الحدیث، ص۴۷۴.
  11. ذهبی، محمد، الکاشف فی معرفة من له روایة فی کتب الستة، جده، دار القبله للثقافه الاسلامیة، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۶۳۲؛ سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، بی‌جا، دار احیاء الکتب العربیة، بی‌تا، ج۷، ص۱۵۰.
  12. مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، زیر نظر سید محمود هاشمی شاهرودی، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، ج۳، ص۲۶۹.
  13. طبرانی، ابوالقاسم، المعجم الاوسط، تحقیق طارق بن عوض‌الله بن محمد و عبدالمحسن بن ابراهیم الحسینی، قاهره، دار الحرمین، بی تا، ج۹، ص۱۴۲.
  14. اصبهانی، ابونعیم، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، مصر، السعادة، ۱۳۹۴ق، ج۱، ص۶۸.
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، اصفهان، کتابخانه امام امیر المؤمنین، چاپ اول، ۱۴۰۶ق، ج‏۳، ص۵۱۵.
  16. کبیر مدنی، علی‌خان، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۴.
  17. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۳۹، ص۳۱۳.
  18. رحمانی همدانی، احمد، الامام علی بن ابی‌طالب، بی‌جا، مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ص۱۳۲.