جایگاه عید غدیر

سؤال
جایگاه و منزلت عید غدیر در اسلام و مذهب تشیع چگونه است؟


درگاه‌ها
درگاه غدیر.png


عید غدیر از اعیاد مهمی است که هر ساله شیعیان آن را تجلیل می‌کنند. عید غدیر به مناسبت نصب امام علی (ع) در هجدهم ذی حجه سال دهم هجری قمری پس از حجة الوداع از سوی پیامبر گرامی اسلام است که در یک همایش بزرگ حاجیان در سرزمین به نام غدیر خم انجام گرفت. از سوی امامان معصوم (ع) بزگداشت این روز برای زنده نگه داشتن ولایت و مذهب شیعه سفارش شده است.

فلسفه عید گرفتن روز غدیر

عید غدیر، سالروز واقعه غدیر است که در آن پیامبر(ع)، امام علی(ع) را به عنوان خلیفه و جانشین خود، معرفی فرمود؛ این عید، بر اساس روایات اهل بیت(ع)، بزرگترین عید خدا است؛ همه پیامبران(ع)، در طول تاریخ و پیش از وقوع آن، آن را عید گرفته‌اند؛[۱] شیعیان، با زنده کردن خاطرات این روز، از فراموشی سفارش و امر پیامبر(ص) به امت اسلام جلوگیری می‌کنند؛ آنان، زنده نگه داشتن واقعه غدیر را به معنای زنده نگه داشتن امامت، ولایت و هدایت بشریت دانسته‌اند؛ زیرا طبق فرموده امام صادق (علیه‌السلام) عید غدیر اعظم و اشرف از دو عید فطر و قربان است.[۲]عيد غدير، سلسله مكتب تشيّع را در هر سال، گذشته را به آينده متّصل مى‏كند و رشته را دوام می‌بخشد، و پيوسته ديو شوم و غول استكبار و خودسرى را منكوب، و مبارزه با آن را جاودان مى‌كند.[۳] إمامان معصومين سلام الله عليهم أجمعين، شيعيان خود را أمر به شادى و سرور و تهنيت و تبريك و تسليم و روزه و إنفاق در اين روز نموده، و با عنوان عيد، و نام و نشانه عيد با آن رفتار مى‌‏نمودند.[۴] به همین دلیل شیخ مفید پس از آمدن به بغداد در اثر پیشرفتى كه در فنون مختلف كرده بود و به‌واسطه نبوغ و استعداد ذاتى برای زنده نگه داشتن مذهب شیعه در میان اهل سنت بغداد به وسیله تجلیل از عید غدیر و روز عاشورا به طور آشكارا اظهار تشیع می‌ نمودند و شعائر مذهبى خود را علنا انجام می‌دادند، روزهاى عید غدیر محله كرخ یك پارچه چراغان می‌شد و مجالس جشن و سرور تشكیل می‌دادند، روزهاى عاشورا دكاكین را بسته و در كوچه و بازار دسته‏جات حركت داده عزادارى می‌كردند.[۵]

مقایسه عید غدیر با دو عید فطر و قربان از سوی معصومان

بر اساس کتاب مستدرک نهج‌البلاغه، امام علی(ع)، در خطبه‌ای که در روز عید غدیر ایراد فرمود، این عید شریف را روز پیمان و روز بزرگی دانست که برهان خدا در آن روشن، و پرداخته‌های فرعون، هامان و قارون تباه شد؛[۶] طبق روایات اهل بیت(ع)، این روز در آسمان، به «عهد مَعْهود؛ پیمان شناخته شده» و در زمین، به «میثاق مأخوذ؛ پیمان گرفته‌شده»، شناخته می‌شود؛ در روایتی، امام صادق(ع)، روزه گرفتن در روز غدیر را برابر با روزه گرفتنِ همه روزهای عمر دنیا دانسته است؛[۱] بر اساس روایتی دیگر، وقتی از پیامبر(ص) سؤال شد، آیا برای مسلمانان به جز دو عید فطر و قربان عید دیگری هست؟ فرمود: «عید غدیر و روز انتصاب علی(ع) به ولایت، از آن دو عید برتر است».[۷]

نقل حدیث غدیر در متون شیعه و اهل سنت

اصل واقعه غدیر از سوی ۱۱۰ صحابی و ۸۴ تابعی، در کتاب‌های حدیثی شیعه و سنی نقل شده و[۸] علامه امینی ، نام ده‌ها کتاب از منابع اهل‌سنت را که در آن ها، حدیث غدیر ذکر شده، آورده است.[۹] برخی از منابع اهل‌سنت که در آن واقعه غدیر ذکر شده و به نزول آیه تبلیغ نیز تصریح شده چنین است:‌ «ابن عساکر، تاریخ دمشق؛ فخررازی، مفاتیح الغیب؛ ثعلبی، الکشف و البیان؛ حموینی، فراید السمطین؛ ابن صبّاغ مالکی، الفصول المهمّه؛ آلوسی، روح المعانی».

و نیز از جمله کتاب‌هایی اهل‌سنت که در آن اصل واقعه غدیر ذکر شده، ولی به آیه تبلیغ اشاره‌ای نشده عبارتند از: «احمد بن حنبل، المسند؛ حاکم، المستدرک؛ محب‌الدین طبری، الریاض النظرة؛ سیوطی، الحاوی للفتاوی؛ بلاذری، انساب الاشراف؛ خوارزمی، المناقب؛ متقی هندی، کنزل العمال؛ ابن صبّاغ مالکی، الفصول المهمّه؛ سمهودی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی».

همچنین در برخی کتاب‌های اهل سنت جمله «من کنت مولاه فعلی مولاه» بدون اشاره به جریان غدیر خم آمده، که برخی از آنها عبارتند از: «الصحیح، ترمذی، ج۵، ص۲۹۷؛ السنن، ابن ماجه، ج۱، ص۴۵؛ التاریخ الکبیر، بخاری، ج۱، ص۳۷۵؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۲، ص۱۹۶».


منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، دوم، ۱۴۰۳ق، ج۹۵، ص۲۰۳ و ۳۲۱؛ شیخ مفید، محمد، مقنعه، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۰ق، ص۲۰۳؛ وسائل، ج۸، ص۸۹.
  2. حسینی تهرانی، سید محمد حسین، امام شناسی، مشهد، علامه طباطبایی، چ3، 1426ق. ج9، ص 240.
  3. امام شناسی، ج9، ص 209.
  4. امام شناسی، ج9، ص 208.
  5. شیخ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ترجمه سید هاشم رسولى محلاتى، تهران، اسلامیه، چ2، ص 25.
  6. کاشف الغطاء، هادی، مستدرک نهج البلاغه، بیروت، مکتبه الاندلس، بی‌تا، ص۸۱.
  7. حکیمی، محمدرضا، حماسه غدیر، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، بی‌تا، ص۴۴؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۳۰۳.
  8. طهرانی، امام‌شناسی، ج۷، درس‌های ۹۸-۹۹.
  9. امینی، ابراهیم، الغدیر، ج۱-۲، ص۱۴-۱۰۸.