رمل و کهانت: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }} | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} |
نسخهٔ ۲ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۸
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
رمل و کهانت را با توجه به آیات و روایات تبیین نمایید.
اشاره
با اینکه ریشههای حوادث آینده در زمان حال و گذشته وجود دارد، هیچکس نتوانسته، دقیقاً از حوادث آینده پرده بردارد، و علیرغم آن که انسان همیشه خواسته است، از حوادث باخبر شود، و در این راه کوششهای فراوان کرده هیچگاه وسیله مطمئن برای کنار زدن پردههای ضخیمی که میان او و آینده است، به دست نیاورده. این علاقه شدید انسان، نسبت به آگاهی بر حوادث آینده، همیشه در طول تاریخ، بازار کاهنان، رمالان، بلکه فالگیران و طالع بینان را گرم ساخته، و آنها نیز با تردیدهای خاص خود، از این عطش سوزانی که مردم داشتند، نهایت استفاده را (سوء استفاده) بردند. و به بیان یک سلسله کلی گوییهایی با عبارات مبهم، که هر کسی میتواند، آن را به آسانی بر مقصود خود تطبیق دهد، مردم را سرگرم کرده، و منافعی را از این طریق کسب نمودهاند. البته خلط کهانت با اخبار از غیب از طریق اتصال به وحی صحیح نیست.}}[۱]
کهانت در لغه به معنی پیش گویی و غیب گویی آمده است[۲] و اصطلاحا: عملی است که سبب میشود، بعضی از جنّیان، شخص کاهن را اطاعت کنند، از این جهت که برای او اخباری را بیاورند، و این عمل نزدیک به سحر است.[۳] به تعبیر دیگر، کاهن، کسی است که، صاحب رأیی از طائفه جنّ به او امور مخفی را خبر میدهد مثلاً فلان مال دزدیده شده کجاست، یا از آن کیست، یا گمشده کجاست ـ یا او را نسبت به امور آینده خبر دهد از انواع پیشگوئیها، و به اتفاق جمیع فقها حرام است، بنابراین طبق نظر فقها، یادگرفتن کهانت و یاد دادن آن به دیگری، رفتن کسی نزد شخص کاهن برای عمل به سحرش، حرام است.
کهانت در آینه آیات و روایات
مسئله کهانت از مسائلی است که آیات و روایات نسبت به آن سکوت نکرده و بهطور صریح نسبت به آن موضوع گرفتهاند که در زیر به برخی ادله اشاره میشود.
{{قرآن|وَلَا بِقَوْلِ کاهِنٍ قَلِیلًا مَا تَذَکرُونَ.[۴] در این آیه کاهن بودن قرآن و رسول خدا(ص) انکار شده است. قرآن غیب گویی افراد را نفی کرده، و اجازه برخی موارد را به افراد خاصی داده است که قطعاً کاهنان شامل آن افراد نیستند.
از امام صادق(ع) نیز روایت شده است؛ اربعه لا یدخلون الجنه: الکاهن و المنافق و مدمن الخمر و القتات و هو النمام
چهار گروه وارد بهشت نمیشوند: شخصی کاهن (پیشگو)، منافق، شخصی که شراب میخورد، شخص سخن چین.
علومی که از خارق عادت بحث میکند، بسیار است: از آن جمله:
- سیمیا که در چگونگی ضمیمه کردن قوای ارادی با قوای مخصوص مادی، برای انجام تصرفات عجیب و غریب در موجودات طبیعی بحث میکند. یکی از شعب آن، چشمبندی است، که به وسیله تصرف در قوه خیال بیننده آثار عجیبی به نظرش مجسم میشود. (این قسم از واضحترین اقسام سحر است).
- لیمیا یا علم تسخیر است؛ که از کیفیت تأثیر قوای ارادی به وسیله ارتباط با ارواح قوی عالم بالا، مانند تسخیر جنّ و استمداد از او، به عنوان کسی که با کواکب آسمانی در ارتباط است.
- هیمیا یا طلسمات، که از کیفیت ترکیب و انضمام قوای عالم بالا با موجودات عالم پائین، برای انجام تأثیرات غریبه بحث میکند.
۴. ریمیا یا شعبده بازی، که درباره چگونگی استفاده از قوای مادی و خواص موجودات، برای وانمود کردن آثار خارقالعاده ای به حس، صحبت میکند، به این علوم، علم اعداد و اوفاق و نیز علم خفیه (به نوعی در تعریف علم رمل نیز آمده) که درباره چگونگی تغییر و تکسیر (کم کردن) حروف، اسم چیزی که مورد نظر است و استخراج نامهای ملائکه، شیاطین موکل بر آنها از آن، و دعا کردن با وردهایی که از این نامها تشکیل یافته، برای وصول به آن هدف، صحبت میکند، اضافه میشوند.[۵]
طبق این دستهبندی رمل علم خفیه به حساب میآید. و طبق تعریفی دیگر در رابطه با رمل؛ آن را نوعی و قسمی از تنجیم (علم نجومشناسی) معرفی میکند که بر اسرار حروف بنا شده و به واسطه آن خبر از آینده داده میشود، (نوعی پیش گویی به حساب میآید) و در ادامه تعریف اضافه میکنند که؛ برای این علم افرادی بودند که در جهت یادگیری آن قیام کردند، ولی امروزه وقتی به ماهیت این علم پی بردند، از باب اینکه بر چهار چوب مشخص و مبتنی بر اصول و مبانی و قواعد معین استوار نیست بلکه بر یک سلسله قواعد و براهین غیر عقلی تکیه زده لذا قابل اعتناء نبوده، و از طرفی هم، جهت شرعی نیز بر تأییدات آن وارد نشده و تمام ادله ای که کهانت را رد میکند، «رمل» را نیز شامل میشود.
نتیجه: در رابطه با کهانت، با توجه به نص صریح آیات و روایات نسبت به آن، این علم جزو علوم حرام است. و رمل نیز، حجت شرعی بر تأیید یا نفی آن نداریم، تنها گریزگاه ما در این میان عمل فقهاء (اکثریت آنان) میباشد، که در رابطه با رمل و علوم غریبه دیگر، توصیه به فرا نگرفتن این علوم کردهاند؛ بنابراین نگاه کلی آیات به همراه شأن نزول آن و روایات نسبت به کهانت، نفی آن است، و نسبت به رمل ناظر به سکوت آیات و روایات در این زمینه هست. البته هر چند آیات قرآن غیب گوئی را نفی کرده اما دلیل عقلی نسبت به افراد خاص برای مقابله با منحرفان اذن داده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر
۱ـ جامع الاحادیث الشیعه، معزی ملایری شیخ اسماعیل، مؤسسه واصف، قم، ۱۳۷۸ش، ج۲۳، ص۳۰۱.
۲ـ دائره المعارف القرن العشرین، وجدی محمد فرید، دارالمعرفه، بیروت، ۱۹۷۱م، ج۴، ص۵۱۴.
منابع
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۷ش، ج۸، ص۲۷۶.
- ↑ بندر ریگی، محمد، منجد الطلاب، قم، انتشارات فروردین، ۱۳۷۴ش، تک جلدی؛ سفینه البحار، همان.
- ↑ سید عبدالحسین، دستغیب، گناهان کبیره، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۸۵.
- ↑ حاقه / ۴۲.
- ↑ سید عبدالحسین، دستغیب، گناهان کبیره، قم، چاپخانه دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۸۵.