تدوین کتاب‌های حدیثی اهل‌سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
تدوین کتاب‌های حدیثی اهل سنت
تدوین کتاب‌های حدیثی اهل سنت
== دوره‌های تاریخی حدیث اهل سنت ==
== دوره‌های تاریخی حدیث اهل سنت ==
برخی محققان تاریخ حدیث اهل سنت را به ده دوره تقسیم کرده‌اند: دورهٔ ممانعت از تدوین حدیث، دورهٔ نگارش نخستین نگاشته‌های حدیثی، دورهٔ تدوین جوامع روایی، دورهٔ تکمیل جوامع روایی، دورهٔ تنظیم جوامع حدیثی، دورهٔ تنقیح جوامع روایی، دورهٔ ظهور و تکامل دانش‌های حدیثی، دورهٔ رکود دانش‌های حدیثی و نهایتاً دورهٔ شکوفایی دوباره دانش‌های حدیثی. بجز دورهٔ اول تاریخ حدیث در میان اهل سنت، که دورهٔ ممانعت از نگارش و تدوین است، در سایر دوره‌ها برای جمع‌آوری، نگارش، تدوین، تبیین و تنقیح روایات در قالب مجموعه‌های روایی محدود یا جوامع روایی مفصل تلاش شده است.<ref>علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۸۱.</ref>
برخی محققان تاریخ حدیث اهل‌سنت را به ده دوره تقسیم کرده‌اند: دورهٔ ممانعت از تدوین حدیث، دورهٔ نگارش نخستین نگاشته‌های حدیثی، دورهٔ تدوین [[جوامع روایی]]، دورهٔ تکمیل جوامع روایی، دورهٔ تنظیم جوامع حدیثی، دورهٔ تنقیح جوامع روایی، دورهٔ ظهور و تکامل دانش‌های حدیثی، دورهٔ رکود دانش‌های حدیثی و نهایتاً دورهٔ شکوفایی دوباره دانش‌های حدیثی. بجز دورهٔ اول تاریخ حدیث در میان اهل‌سنت، که دورهٔ ممانعت از نگارش و تدوین است، در سایر دوره‌ها برای جمع‌آوری، نگارش، تدوین، تبیین و تنقیح روایات در قالب مجموعه‌های روایی محدود یا جوامع روایی مفصل تلاش شده است.<ref>علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۸۱.</ref>


'''دورهٔ منع کتابت و تدوین حدیث'''
'''دورهٔ منع کتابت و تدوین حدیث'''


ممانعت از نگارش و تدوین حدیث، که از روی کار آمدن خلیفهٔ اول آغاز شده بود و تا دورهٔ خلافت عمر بن عبدالعزیز (۹۹-۱۰۱ق) ادامه داشت، مورد اجماع همهٔ عالمان شیعه و عموم عالمان اهل سنت است.<ref>علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۸۲.</ref> برای منع کتابت حدیث در میان عالمان اهل سنت و شیعه دلایل مختلفی ذکر شده است. این رویکرد که حاصل نگاه غالب در میان صحابیان کبار اهل سنت بود بعداً در میان صحابیان صغار و تابعین تعدیل شد. با این حال، منع کلی کتابت و تدوین حدیث تا زمان حکومت عمر بن عبدالعزیز ادامه داشت. در همین دورهٔ منع، در دو نسل تابعین نگاشته‌های صحابه در قالب صحیفه، به‌عنوان بخشی از میراث حدیثی اهل سنت، در کنار سنت شفاهی رواج داشت. از جملهٔ این صحیفه‌ها می‌توان به صحیفۀ عبدالله بن اوفی، صحیفهٔ سمره و صحیفهٔ جابر اشاره کرد.<ref>احمد پاکتچی، «حدیث»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۲۰، ص ۴۵۵.</ref>   
ممانعت از نگارش و تدوین حدیث، که از روی کار آمدن [[خلیفهٔ اول]] آغاز شده بود و تا دورهٔ خلافت [[عمر بن عبدالعزیز]] (۹۹-۱۰۱ق) ادامه داشت، مورد اجماع همهٔ عالمان [[شیعه]] و عموم عالمان اهل‌سنت است.<ref>علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۸۲.</ref> برای [[منع کتابت حدیث]] دلایل مختلفی ذکر شده است؛ این رویکرد، که حاصل نگاه غالب در میان صحابیان کبار اهل‌سنت بود، بعداً در میان صحابیان صغار و [[تابعین]] تعدیل شد. با این حال، منع کلی کتابت و تدوین حدیث تا زمان حکومت عمر بن عبدالعزیز ادامه داشت. در همین دورهٔ منع، در دو نسل تابعین نگاشته‌های صحابه در قالب صحیفه، به‌عنوان بخشی از میراث حدیثی اهل سنت، در کنار سنت شفاهی رواج داشت. از جملهٔ این صحیفه‌ها می‌توان به صحیفۀ عبدالله بن اوفی، صحیفهٔ سمره و صحیفهٔ جابر اشاره کرد.<ref>احمد پاکتچی، «حدیث»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۲۰، ص ۴۵۵.</ref>   


دورهٔ منع تدوین و کتابت حدیث در میان اهل سنت با نامهٔ رسمی عمر بن عبدالعزیز به حاکم مدینه به‌پایان رسید.<ref>أبوعبد الله محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقيق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ج ۲، ص ۲۹۵.</ref> او همین دستور را به سایر فرمانروایان مناطق ارسال کرد و از آنان خواست به هر روایتی از پیامبر(ص) که برخوردند آن را بنویسند.<ref>محمد بن جعفر الكتانی'''،''' الرسالة المستطرفة لبيان مشهور كتب السنة المصنفة'''،''' بیروت، دار البشائر الإسلامية'''،''' ص ۳-۴.</ref> گفته شده اولین کسی که به کتابت حدیث پس این فرمان اقدام کرد ابن شهاب زهری، محدث و فقیه اهل سنت، بوده است.<ref>محمد بن جعفر الكتاني'''،''' الرسالة المستطرفة لبيان مشهور كتب السنة المصنفة'''،''' بیروت، دار البشائر الإسلامية'''،''' ص ۴.</ref>
دورهٔ منع تدوین و کتابت حدیث در میان اهل سنت با نامهٔ رسمی عمر بن عبدالعزیز به حاکم مدینه به‌پایان رسید.<ref>أبوعبد الله محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقيق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ج ۲، ص ۲۹۵.</ref> او همین دستور را به سایر فرمانروایان مناطق ارسال کرد و از آنان خواست به هر روایتی از [[پیامبر(ص)]] که برخوردند آن را بنویسند.<ref>محمد بن جعفر الكتانی'''،''' الرسالة المستطرفة لبيان مشهور كتب السنة المصنفة'''،''' بیروت، دار البشائر الإسلامية'''،''' ص ۳-۴.</ref> گفته شده اولین کسی که به کتابت حدیث پس این فرمان اقدام کرد [[ابن‌شهاب زهری]]، محدث و فقیه اهل‌سنت، بوده است.<ref>محمد بن جعفر الكتاني'''،''' الرسالة المستطرفة لبيان مشهور كتب السنة المصنفة'''،''' بیروت، دار البشائر الإسلامية'''،''' ص ۴.</ref>


'''نخستین نگاشته‌های حدیثی اهل سنت'''
'''نخستین نگاشته‌های حدیثی اهل سنت'''


بعد از فرمان آزادی تدوین و کتابت حدیث، در طول سدهٔ دوم هجری عالمانی به تدوین و نگارش حدیث پرداختند. نگارش‌های حدیثی این دوران مقدمات تدوین جوامع روایی اهل سنت در دورهٔ بعد را فراهم کردند. از جمله تدوین‌کنندگان این مجموعه‌های اولیه می‌توان به زکریاء بن ابی‌زائده، عبدالملک بن جریج و سفیان ثوری اشاره کرد.<ref>علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۱۲۸.</ref> از این مجموعه‌های، به دلیل عدم کیفیت و جامعیت لازم و انحلال مطالب آنها در منابع بعدی روایی، اثری باقی نمانده است. اطلاعات موجود از این مجموعه‌ها از خلال برخی گزارش‌های تاریخی یا منابع حدیثی سدهٔ سوم به دست آمده است.<ref>علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۱۲۹.</ref>
بعد از فرمان آزادی تدوین و کتابت حدیث، در طول سدهٔ دوم هجری عالمانی به تدوین و نگارش حدیث پرداختند. نگارش‌های حدیثی این دوران مقدمات تدوین جوامع روایی اهل‌سنت در دورهٔ بعد را فراهم کردند. از جمله تدوین‌کنندگان این مجموعه‌های اولیه می‌توان به زکریاء بن ابی‌زائده، عبدالملک بن جریج و [[سفیان ثوری]] اشاره کرد.<ref>علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۱۲۸.</ref> از این مجموعه‌های، به دلیل عدم کیفیت و جامعیت لازم و انحلال مطالب آنها در منابع بعدی روایی، اثری باقی نمانده است. اطلاعات موجود از این مجموعه‌ها از خلال برخی گزارش‌های تاریخی یا منابع حدیثی سدهٔ سوم به دست آمده است.<ref>علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۱۲۹.</ref>
== مهم‌ترین دوره: تدوین صحاح ستّه ==
== مهم‌ترین دوره: دورهٔ تدوین صحاح ستّه ==
مهم‌ترین و مؤثرترین دوره در میان ادوار تاریخ حدیث اهل سنت دورهٔ سوم برشمرده شده است که در طی آن مجموعه‌های اصلی حدیثی اهل سنت چون موطأ مالک بن انس، مسند احمد بن حنبل و صحاح ستّه به نگارش درآمدند. آثار این دوره در تمام ادوار پس از خود تأثیر گذاشتند و به نوعی مبنای تمام آثار فراهم‌آمده در حدیث اهل سنت تا دورهٔ معاصر شدند.<ref>علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۱۲۹.</ref>  
مهم‌ترین و مؤثرترین دوره در میان ادوار تاریخ حدیث اهل‌سنت دورهٔ سوم برشمرده شده است که طی آن مجموعه‌های اصلی حدیثی اهل‌سنت چون موطأ [[مالک بن انس]]، مسند [[احمد بن حنبل]] و [[صحاح ستّه]] به نگارش درآمدند. آثار این دوره در تمام ادوار پس از خود تأثیر گذاشتند و به نوعی مبنای تمام آثار فراهم‌آمده در حدیث اهل‌سنت تا دورهٔ معاصر شدند.<ref>علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۱۲۹.</ref>  


هر یک از این مجموعه‌ها جامع خوانده می‌شدند. محدثان اهل سنت، مجموع احادیث و معارف دینی را در هشت موضوع (عقاید، احکام، سِیَر، آداب، تفسیر، فِتَن ، اشراط السّاعة و مناقب) دسته‌بندی می‌کردند. از نظر آنان جامع حدیث مجموعه‌‌ای بود که در بر دارندهٔ همهٔ این موضوعات باشد.<ref>نورالدین عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث، دمشق، دارالفکر، ص ۱۹۸-۱۹۹.</ref>
هر یک از این مجموعه‌ها جامع خوانده می‌شدند. محدثان اهل‌سنت، مجموع احادیث و معارف دینی را در هشت موضوع ([[عقاید]]، [[احکام]]، سِیَر، آداب، [[تفسیر]]، فِتَن ، [[اشراط السّاعة]] و مناقب) دسته‌بندی می‌کردند. از نظر آنان، جامع حدیث مجموعه‌‌ای بود که در بر دارندهٔ همهٔ این موضوعات باشد.<ref>نورالدین عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث، دمشق، دارالفکر، ص ۱۹۸-۱۹۹.</ref>


در این دوران، دو سبک در نگارش جوامع روایی اهل سنت پیدا شد: سبک مسندنویسی، که نمونه شاخص آن مسند احمد بن حنبل بود، و سبک مدون‌نویسی، که زمینه‌ساز تألیف آثاری از نوع سنن و صحیح از سوی کسانی چون بخاری، مسلم، دارمی، ابن ماجه، ابوداوود، ترمذی و نسایی بود.<ref>احمد پاکتچی، «حدیث»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۲۰، ص ۴۵۶.</ref>
در این دوران، دو سبک در نگارش جوامع روایی اهل‌سنت پیدا شد: سبک مسندنویسی، که نمونه شاخص آن مسند احمد بن حنبل بود، و سبک مدون‌نویسی، که زمینه‌ساز تألیف آثاری از نوع سنن و صحیح از سوی کسانی چون بخاری، مسلم، دارمی، ابن ماجه، ابوداوود، ترمذی و نسایی بود.<ref>احمد پاکتچی، «حدیث»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۲۰، ص ۴۵۶.</ref>


در همین دوره است که معتبرترین منابع روایی نزد اهل سنت مشهور به صحاح ستّه تدوین و ارا‌ئه شدند. این جوامع شش‌گانه عبارت‌اند از:
در همین دوره است که معتبرترین منابع روایی نزد اهل سنت مشهور به صحاح ستّه تدوین و ارا‌ئه شدند. این جوامع شش‌گانه عبارت‌اند از:


* الجامع الصحیح المسند المختصر من امور رسول اللّه و سننه و ایامه‌، تألیف ابوعبداللّه محمد بن اسماعیل بخاری (متوفای ۲۵۶ق)؛  
* الجامع الصحیح المسند المختصر من امور رسول اللّه و سننه و ایامه‌، تألیف ابوعبداللّه [[محمد بن اسماعیل بخاری]] (متوفای ۲۵۶ق)؛  
* المسند الصحیح، تألیف ابوالحسین مسلم بن حجّاج نیشابوری (متوفای ۲۶۱ق)، که الجامع الصحیح نیز خوانده شده است؛
* المسند الصحیح، تألیف [[مسلم بن حجّاج نیشابوری|ابوالحسین مسلم بن حجّاج نیشابوری]] (متوفای ۲۶۱ق)، که الجامع الصحیح نیز خوانده شده است؛
* الجامع الصحیح، تألیف ابوعیسی ترمذی (متوفای ۲۷۹ق)، که به سبب اشتمال بر احادیث فقهی و غیرفقهی به جامع شهرت یافته است؛
* الجامع الصحیح، تألیف [[ابوعیسی ترمذی]] (متوفای ۲۷۹ق)، که به سبب اشتمال بر احادیث فقهی و غیرفقهی به جامع شهرت یافته است؛
* السنن، تألیف ابوعبداللّه محمد بن یزید بن عبداللّه بن ماجه قزوینی (متوفای ۲۷۳ یا ۲۷۵ق)؛  
* السنن، تألیف [[ابوعبداللّه محمد بن یزید بن عبداللّه بن ماجه قزوینی]] (متوفای ۲۷۳ یا ۲۷۵ق)؛  
* السنن، تألیف ابوداوود سلیمان بن اشعث سجستانی (متوفای ۲۷۵ق)؛  
* السنن، تألیف ابوداوود سلیمان بن اشعث سجستانی (متوفای ۲۷۵ق)؛  
* السنن الصغری یا السنن المجتبی، تألیف ابوعبدالرحمان احمد بن شعیب نسایی (متوفای ۳۰۳ق).<ref>مجید معارف، «جامع حدیث»، دانشنامهٔ جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ج۱، ص ۴۳۸۱. </ref>
* السنن الصغری یا السنن المجتبی، تألیف ابوعبدالرحمان احمد بن شعیب نسایی (متوفای ۳۰۳ق).<ref>مجید معارف، «جامع حدیث»، دانشنامهٔ جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ج۱، ص ۴۳۸۱. </ref>

نسخهٔ ‏۲۳ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۵۳

سؤال

تدوین کتاب‌های حدیثی توسط اهل سنت در چه زمانی بوده است؟


تدوین کتاب‌های حدیثی اهل سنت

دوره‌های تاریخی حدیث اهل سنت

برخی محققان تاریخ حدیث اهل‌سنت را به ده دوره تقسیم کرده‌اند: دورهٔ ممانعت از تدوین حدیث، دورهٔ نگارش نخستین نگاشته‌های حدیثی، دورهٔ تدوین جوامع روایی، دورهٔ تکمیل جوامع روایی، دورهٔ تنظیم جوامع حدیثی، دورهٔ تنقیح جوامع روایی، دورهٔ ظهور و تکامل دانش‌های حدیثی، دورهٔ رکود دانش‌های حدیثی و نهایتاً دورهٔ شکوفایی دوباره دانش‌های حدیثی. بجز دورهٔ اول تاریخ حدیث در میان اهل‌سنت، که دورهٔ ممانعت از نگارش و تدوین است، در سایر دوره‌ها برای جمع‌آوری، نگارش، تدوین، تبیین و تنقیح روایات در قالب مجموعه‌های روایی محدود یا جوامع روایی مفصل تلاش شده است.[۱]

دورهٔ منع کتابت و تدوین حدیث

ممانعت از نگارش و تدوین حدیث، که از روی کار آمدن خلیفهٔ اول آغاز شده بود و تا دورهٔ خلافت عمر بن عبدالعزیز (۹۹-۱۰۱ق) ادامه داشت، مورد اجماع همهٔ عالمان شیعه و عموم عالمان اهل‌سنت است.[۲] برای منع کتابت حدیث دلایل مختلفی ذکر شده است؛ این رویکرد، که حاصل نگاه غالب در میان صحابیان کبار اهل‌سنت بود، بعداً در میان صحابیان صغار و تابعین تعدیل شد. با این حال، منع کلی کتابت و تدوین حدیث تا زمان حکومت عمر بن عبدالعزیز ادامه داشت. در همین دورهٔ منع، در دو نسل تابعین نگاشته‌های صحابه در قالب صحیفه، به‌عنوان بخشی از میراث حدیثی اهل سنت، در کنار سنت شفاهی رواج داشت. از جملهٔ این صحیفه‌ها می‌توان به صحیفۀ عبدالله بن اوفی، صحیفهٔ سمره و صحیفهٔ جابر اشاره کرد.[۳]

دورهٔ منع تدوین و کتابت حدیث در میان اهل سنت با نامهٔ رسمی عمر بن عبدالعزیز به حاکم مدینه به‌پایان رسید.[۴] او همین دستور را به سایر فرمانروایان مناطق ارسال کرد و از آنان خواست به هر روایتی از پیامبر(ص) که برخوردند آن را بنویسند.[۵] گفته شده اولین کسی که به کتابت حدیث پس این فرمان اقدام کرد ابن‌شهاب زهری، محدث و فقیه اهل‌سنت، بوده است.[۶]

نخستین نگاشته‌های حدیثی اهل سنت

بعد از فرمان آزادی تدوین و کتابت حدیث، در طول سدهٔ دوم هجری عالمانی به تدوین و نگارش حدیث پرداختند. نگارش‌های حدیثی این دوران مقدمات تدوین جوامع روایی اهل‌سنت در دورهٔ بعد را فراهم کردند. از جمله تدوین‌کنندگان این مجموعه‌های اولیه می‌توان به زکریاء بن ابی‌زائده، عبدالملک بن جریج و سفیان ثوری اشاره کرد.[۷] از این مجموعه‌های، به دلیل عدم کیفیت و جامعیت لازم و انحلال مطالب آنها در منابع بعدی روایی، اثری باقی نمانده است. اطلاعات موجود از این مجموعه‌ها از خلال برخی گزارش‌های تاریخی یا منابع حدیثی سدهٔ سوم به دست آمده است.[۸]

مهم‌ترین دوره: دورهٔ تدوین صحاح ستّه

مهم‌ترین و مؤثرترین دوره در میان ادوار تاریخ حدیث اهل‌سنت دورهٔ سوم برشمرده شده است که طی آن مجموعه‌های اصلی حدیثی اهل‌سنت چون موطأ مالک بن انس، مسند احمد بن حنبل و صحاح ستّه به نگارش درآمدند. آثار این دوره در تمام ادوار پس از خود تأثیر گذاشتند و به نوعی مبنای تمام آثار فراهم‌آمده در حدیث اهل‌سنت تا دورهٔ معاصر شدند.[۹]

هر یک از این مجموعه‌ها جامع خوانده می‌شدند. محدثان اهل‌سنت، مجموع احادیث و معارف دینی را در هشت موضوع (عقاید، احکام، سِیَر، آداب، تفسیر، فِتَن ، اشراط السّاعة و مناقب) دسته‌بندی می‌کردند. از نظر آنان، جامع حدیث مجموعه‌‌ای بود که در بر دارندهٔ همهٔ این موضوعات باشد.[۱۰]

در این دوران، دو سبک در نگارش جوامع روایی اهل‌سنت پیدا شد: سبک مسندنویسی، که نمونه شاخص آن مسند احمد بن حنبل بود، و سبک مدون‌نویسی، که زمینه‌ساز تألیف آثاری از نوع سنن و صحیح از سوی کسانی چون بخاری، مسلم، دارمی، ابن ماجه، ابوداوود، ترمذی و نسایی بود.[۱۱]

در همین دوره است که معتبرترین منابع روایی نزد اهل سنت مشهور به صحاح ستّه تدوین و ارا‌ئه شدند. این جوامع شش‌گانه عبارت‌اند از:

از رکود تا شکوفایی دوبارهٔ دانش‌های حدیثی

از پس تدوین جوامع اصلی هشت‌گانه روایی اهل سنت در دورهٔ سوم، تاریخ حدیث و تدوین متون روایی اهل سنت هفت دورهٔ دیگر را تا به امروز طی کرده است. این دوره‌ها با خط سیری نامنظم از سدهٔ چهارم تا سدهٔ چهاردهم قمری ادامه داشته است.[۱۳] در ادامه به خصوصیات هر دوره و آثار شاخص آن اشاره می‌شود:

دورهٔ تکمیل جوامع روایی

در این دوره، عالمان اهل‌ سنت به فکر تکمیل کتاب‌های هشت‌گانهٔ حدیثی اصلی خود افتادند. این جوامع از منظر عالمان اهل سنت در درجهٔ بالای اعتبار قرار داشت و همین موجب شد تا آنان در پی رفع کاستی‌های آنها باشند. عمدهٔ این کاستی‌ها در عدم وجود برخی از روایات صحیح در این جوامع بود. از سوی دیگر، به دلیل اینکه هنوز منابع اولیهٔ روایات اعم از مکتوبات دورهٔ دوم و مشایخ حدیثی در دسترس بودند، عالمان حدیث اهل سنت احساس کردند که اگر به تکمیل کارهای پیشین نپردازند، این بخش از میراث روایی از میان خواهد رفت. نتیجهٔ این اندیشه پیدایش تعدادی از منابع روایی در این دوره بود.[۱۴] از جمله مهم‌ترین منابع این دوره می‌توان به المسند الصحیح ابن حبّان[۱۵] (متوفای ۳۵۴ق) و المستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری[۱۶] (متوفای ۴۰۵ق) اشاره کرد.

دورهٔ تنظیم جوامع روایی

پس از گردآوری روایات در صحاح سته در دورهٔ تدوین و منابع بعدی در دورهٔ تکمیل، گروهی از محدثان برای تسهیل دسترسی به روایات دست به تنظیم این منابع زدند. این کار به شیوه‌های مختلف و در سده‌های گوناگون دنبال شد. هرچند بیشترین حجم ارائهٔ چنین آثاری پس از دورهٔ تکمیل بوده است.[۱۷] از جملهٔ این آثار می‌توان به مصابیح السنه فراء بغوی (متوفای ۵۱۶ ق)[۱۸]، جامع الاصول فی احادیث الرسول مجدالدین ابن اثیر جزری (متوفای ۶۰۴ق)[۱۹]، جمع الجوامع جلال‌الدین سیوطی (متوفای ۹۱۱)[۲۰] و کنزالعمّال فی سنن الاقوال و الافعال متّقی هندی[۲۱] (متوفای ۹۷۵ یا ۹۷۷ ق) اشاره کرد.

دورهٔ تبیین جوامع روایی

توجه و مراجعه به منابع اصلی رواییِ فراهم آمده در دورهٔ تدوین منابع موجب ظهور برخی مشکلات در فهم متون روایات شد. این موضوع موجب شد تا عده‌ای از عالمان به شرح و تبیین این منابع بپردازند. در این دوره، از میان منابع متعدد دورهٔ سوم بیشترین شرح‌ها بر کتاب صحیح بخاری نگاشته شد.[۲۲] از جملهٔ این شروح می‌توان به کتاب الکوکب الدراری شمس‌الدین محمد بن یوسف کرمانی[۲۳] (متوفای ۷۸۶) و فتح الباری فی شرح صحیح البخاری ابن‌حجر عسقلانی[۲۴] (متوفای ۸۵۲) اشاره کرد.

دورهٔ تنقیح جوامع روایی

جمع‌آوری روایات در دورهٔ تدوین جوامع روایی و تکمیل آن در دورهٔ تکمیل موجب راهیابی حجم انبوهی از روایات ضعیف و موضوع در منابع روایی اهل سنت شده بود. این موضوع موجب شد تا عده‌ای از محدثان بزرگ به تنقیح جوامع روایی و پیراستن آنها از این گونه روایات بپردازند.[۲۵] در این زمینه، آثار بسیاری از محدثان اهل سنت به‌جا مانده است که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به کتاب‌های الموضوعات من الاحادیث المرفوعات عبدالرحمن بن علی بن جوزی[۲۶] (متوفای ۵۹۷) و المنار المنیف ابن‌‌قیم جوزیه[۲۷] (متوفای ۷۵۱ق) اشاره کرد.

دورهٔ شکوفایی دانش‌های حدیثی

از پس تألیف منابع اصلی روایی اهل سنت نیاز به دانش‌های حدیثی، از قبیل مصطلحات حدیث و رجال حدیث و فقه الحدیث، موجب شد تا این دانش‌ها، به صورت رسمی در میانهٔ قرون دهم تا سیزدهم قمری، تحت نظامی منسجم به تکامل برسند. هرچند این دانش‌ها پیش از نگارش منابع اصلی حدیثی اهل سنت به طور پراکنده و محدود بنا بر نیاز وجود داشت. از جمله منابع پدیدآمده در این دوره می‌توان به تذکرة الحفاظ شمس‌الدین محمد ذهبی[۲۸] (متوفای ۷۴۸ق)، الکفایة فی معرفة الروایة خطیب بغدادی[۲۹] و النهایة فی غریب الحدیث و الاثر مجدالدین ابن اثیر جزری[۳۰] (متوفای ۶۰۴ق) اشاره کرد.

عصر رکود دانش‌های حدیثی

از قرن دهم تا چهاردهم قمری دورهٔ رکود دانش‌های حدیثی بوده است. در این دوره محدثان بزرگ و کتاب‌های مهم حدیثی ظهور نیافتند و فقط تعدادی کتاب مختصر روایی به صورت شعری نوشته شدند که دارای عمق و ابتکار نبودند.[۳۱]

دورهٔ شکوفایی دوباره دانش‌های حدیثی

از پس دوران رکود دانش‌های حدیثی، دوران شکوفایی این دانش‌ها با رویکردی کاملاً جدید و پویا و معطوف به نقد و بررسی کلیهٔ آثار روایی بر جای مانده از گذشته ظهور یافت. در این دوره تاریخ، حوزه‌ها و مکاتب رواییْ بررسی عمیق و نقادانه شد و در کنار آن مبانی جرح و تعدیل رجال روایات مورد بازبینی قرار گرفت. همچنین در کنار احیاء آثار پیشینیان، روایات در این دوره مورد نقد و پالایش قرار گرفتند و فرهنگ‌ها و فهرست‌های روایی جدیدی تألیف شدند.[۳۲]

منابع

  1. علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۸۱.
  2. علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۸۲.
  3. احمد پاکتچی، «حدیث»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۲۰، ص ۴۵۵.
  4. أبوعبد الله محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقيق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ج ۲، ص ۲۹۵.
  5. محمد بن جعفر الكتانی، الرسالة المستطرفة لبيان مشهور كتب السنة المصنفة، بیروت، دار البشائر الإسلامية، ص ۳-۴.
  6. محمد بن جعفر الكتاني، الرسالة المستطرفة لبيان مشهور كتب السنة المصنفة، بیروت، دار البشائر الإسلامية، ص ۴.
  7. علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۱۲۸.
  8. علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۱۲۹.
  9. علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۱۲۹.
  10. نورالدین عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث، دمشق، دارالفکر، ص ۱۹۸-۱۹۹.
  11. احمد پاکتچی، «حدیث»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۲۰، ص ۴۵۶.
  12. مجید معارف، «جامع حدیث»، دانشنامهٔ جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ج۱، ص ۴۳۸۱.
  13. علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۸۱-۸۲.
  14. علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۱۵۳-۱۵۵.
  15. دربارهٔ او و آثارش ن.ک: علی رفیعی، «ابن حبان»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۳، ص ۳۰۳-۳۰۵.
  16. دربارهٔ او و آثارش ن.ک: محمدرضا شفیعی کدکنی، تاریخ نیشابور، مقدمهٔ مصحح، تهران، آگه، ص ۳۱-۴۲.
  17. علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۱۵۵-۱۵۶.
  18. دربارهٔ او و آثارش ن.ک: خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، ج ۲، ص ۲۵۹.
  19. دربارهٔ او و کتابش ن.ک: حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج ۱، ص ۶۳۹.
  20. دربارهٔ او و کتابش ن.ک: حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج ۱، ص ۶۳۹-۶۴۰.
  21. دربارهٔ او و آثارش ن.ک: خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، ج ۴، ص ۳۰۹.
  22. علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۱۶۰-۱۶۱.
  23. دربارهٔ او و اثرش ن.ک: خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، ج ۷، ص ۱۵۳.
  24. دربارهٔ او و آثارش ن.ک: عبدالستار الشیخ، الحافظ ابن‌حجر العسقلانی امیرالمؤمنین فی الحدیث، دمشق، دارالقلم.
  25. علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ص ۱۶۵-۱۶۸.
  26. دربارهٔ او و آثارش ن.ک: هادی عالم‌زاده، «ابن‌جوزی»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۳، ص ۲۶۲-۲۷۷.
  27. دربارهٔ او و آثارش ن.ک: نجیب مایل هروی، «ابن‌قیم جوزیه»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۴، ۴۹۸-۵۰۴.
  28. دربارهٔ او و آثارش ن.ک: شمس‌الدین الذهبی، سیر اعلام النبلاء، مقدمة التحقیق، بشّار عوّاد معروف، بیروت، ج ۱، ص ۱۲-۹۰.
  29. دربارهٔ او و آثارش ن.ک: محمد بن علی الخطیب البغدادی، تاریخ بغداد، مقدمة المحقق، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ج ۱، ص ۴-۲۱.
  30. دربارهٔ او و اثرش ن.ک: مجدالدین ابن الاثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، مقدمة التحقیق، تحقیق طاهر احمد الزاوی و محمود محمد الطناحی، قم، اسماعیلیان، ج ۱، ص ۹-۲۰.
  31. علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ۱۷۳.
  32. علی نصیری، حدیث‌شناسی، انتشارات سنابل، ج ۱، ۲۷۵-۲۷۸.