حرامزاده بودن غیرشیعه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = | | شاخه اصلی =حدیث | ||
|شاخه فرعی۱ =منبعشناسی | |شاخه فرعی۱ =منبعشناسی | ||
|شاخه فرعی۲ = | |شاخه فرعی۲ = |
نسخهٔ ۱۱ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۲۴
اطلاعات حدیث | |
---|---|
به نقل از | امام صادق(ع) |
راویان | |
راوی اصلی | ابیحمزه ثمالی |
دیگر راویان | علی بن محمد، عاصم بن حمید، علی بن عباس جراذینی، حسن بن عبدالرحمن حمانی |
سند | |
اعتبار سند | ضعیف |
منابع شیعه | الکافی |
توضیحات | محتوای روایت با ذیکر روایات ناسازگار است. |
حرامزاده بودن غیرشیعه مضمون روایتی در کتاب کافی است، که از نظر سند ضعیف و از نظر محتوا با دیگر روایات ناسازگار دانسته شده است؛ چراکه بر اساس روایات، هر کسی با آداب و رسوم خود ازداوج کند، حتی اگر مسلمان نباشد، فرزند او حلالزاده است.
دلیل ضعیف بودن سند روایت، وجود علی بن عباس جراذینی در سلسلهسند است که رجالشناسان شیعه او را ضعیف، غلوکننده و فرومایه توصیف کردهاند.
متن و ترجمه
«… عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّ بَعْضَ أَصْحَابِنَا یَفْتَرُونَ وَ یَقْذِفُونَ مَنْ خَالَفَهُمْ. فَقَالَ لِی: الْکَفُّ عَنْهُمْ أَجْمَلُ. ثُمَّ قَالَ: وَ اللَّهِ یَا أَبَا حَمْزَةَ إِنَّ النَّاسَ کُلَّهُمْ أَوْلَادُ بَغَایَا مَا خَلَا شِیعَتَنَا. قُلْتُ: کَیْفَ لِی بِالْمَخْرَجِ مِنْ هَذَا. فَقَالَ لِی: یَا أَبَا حَمْزَةَ کِتَابُ اللَّهِ الْمُنْزَلُ یَدُلُّ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی جَعَلَ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ سِهَاماً ثَلَاثَةً فِی جَمِیعِ الْفَیْءِ ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ. فَنَحْنُ أَصْحَابُ الْخُمُسِ وَ الْفَیْءِ وَ قَدْ حَرَّمْنَاهُ عَلَی جَمِیعِ النَّاسِ مَا خَلَا شِیعَتَنَا وَ اللَّهِ یَا أَبَا حَمْزَةَ مَا مِنْ أَرْضٍ تُفْتَحُ وَ لَا خُمُسٍ یُخْمَسُ فَیُضْرَبُ عَلَی شَیْءٍ مِنْهُ إِلَّا کَانَ حَرَاماً عَلَی مَنْ یُصِیبُهُ فَرْجاً کَانَ أَوْ مَالًا…»[۱]
« | ابی حمزه به امام صادق(ع) گفت: برخی اصحاب ما (برخی شیعیان) به مخالفان مذهبِ (شیعه) افترا میبندند و آنها را حرامزاده میخوانند. امام صادق(ع) در پاسخ فرمود: «خودداری از آنها (از چنین کارها) بهتر است». سپس فرمود: «ای ابا حمزه! براستی همه مردم بهجز شیعیان، اولاد حرام هستند». ابیحمزه پرسید: «چگونه این مطلب را برای دیگران اثبات کنم؟» وی فرمود: «ای أبا حمزه! قرآن بر این مطلب شاهد است؛ زیرا خداوند از تمام فیء سه سهم برای ما خاندان (اهل بیت) قرار داده است: کرده است و خدا عز و جل فرموده است: «...هر چیزی را که به عنوان غنیمت و فایده به دست آوردید، یک پنجم آن برای خدا و رسول خدا(ص) و خویشان پیامبر، و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است،». ما (اهل بیت) صاحبان خمس و خراج هستیم، و ما آن را بر همه مردم بهجز شیعه حرام کردیم...». | » |
بررسی سند
حدیث حرامزاده بودن غیر شیعه، در کتاب کافی از امام صادق(ع) نقل شده است.[۱] علی بن عباس جراذینی یکی از راویان سلسلهسند این روایت، ضعیف دانسته شده است.[۲] احمد نجاشی رجالشناس شیعه، او را غلوکننده[۳] و علامه حلی وی را فردی فرومایه که به روایتش اعتنایی نمیشود شمردهاند.[۴] حسن بن عبدالرحمن حمانی دیگر راوی این سلسلهسند نیز ناشناخته بوده و در کتابهای رجالی درباره او مطلبی ذکر نشده است.[۵] از این رو، این روایت را از نظر سند ضعیف شمردهاند.
بررسی محتوا
در این روایت، غیرشیعیان حرامزاده شمرده شدهاند. این مطلب با دیگر روایات شیعه ناسازگار دانسته شده است؛ چراکه بر اساس روایات، هر کسی با آداب و رسوم خود ازداوج کند، حتی اگر مسلمان نباشد، فرزند او حلالزاده است.[۶]
البته برخی محققان (صرف نظر از ضعف سند) معنای عبارت «اَوْلَادُ بَغَایا» که در روایت بهکار رفته را به معنای حرامزاده ندانستهاند؛ بلکه به معنای کسی دانستند که از مال حرام به دنیا آمده است؛ زیرا استدلال ذکر شده در روایت، مربوط به غنیمت، خمس و خراج است. در روایت، استدلال شده که خمس و خراج متعلق به اهل بیت(ع) است و اهل بیت آن را بر غیرشیعه حرام کردهاند. اگر مراد از غنیمت، کنیزی باشد که غیرشیعه با او ازدواج کرده نیز، با دیگر روایات شیعه ناسازگار شمرده شده؛ زیرا اهل سنت ازدواج با کنیز را جایز میدانند و طبق روایات شیعه هر کسی با رسوم خود ازدواج کند، فرزند او حلالزاده است.
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ کلینی، محمد، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش، ج۸، ص۲۳۹، حدیث ۴۳۱.
- ↑ ابن داوود، رجال ابن داوود، قم، رضی، ۱۳۹۳ق، ص۲۶۱؛ تفرشی، نقد الرجال، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۲۷۴؛ خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیجا، بینا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳ق، ج۱۳، ص۷۲.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، چاپ پنجم، ۱۳۱۶ق، ص۲۵۵.
- ↑ علامه حلی، خلاصه الاقوال، بی جا، مؤسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۳۶۷.
- ↑ نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، چاپخانه حیدری، چاپ اول، بیتا، ج۲، ص۴۱۸.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، المکتبه الاسلامیه، ج۲، ص۳۲۴.