پرش به محتوا

حکم محارب و مفسد در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

Mnazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها)
بارگزاری اولیه
 
Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها)
شأن نزول اضافه شد تا ارتقا به ب پیدا کند طبق نظری در بحث
 
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
 
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = نزول قرآن
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيه ی ۳۳ سوره ی مائده به چه حادثه تاريخي اشاره دارد. آيا در عصر کنونی هم بايد با کفار چنين برخورد کرد؟
آیه ۳۳ سوره مائده به چه حادثه تاریخی اشاره دارد. آیا در عصر کنونی هم باید با کفار چنین برخورد کرد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}


خداوند متعال مي فرمايد: {{قرآن|إِنَّمَا جَزَ ؤُاْ الَّذِينَ يحَُارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ في الْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الْأَرْضِ ذَالِک لَهُمْ خِزْي في الدُّنْيَا وَ لَهُمْ في الاَْخِرَه عَذَابٌ عَظِيم}}؛ جز اين نيست که سزاي کساني که با خدا و فرستاده او مي جنگند و در زمين به تباهي مي کوشند ـ در جامعه ايجاد ناامني مي کنند يا به راهزني و قتل و غارت مي پردازند ـ اين است که آنان را بکشند يا بر دار کنند يا دست ها و پاهاي شان را بر خلاف يکديگر ـ قسمتي از دست راست و پاي چپ ـ ببرند يا از آن سرزمين بيرونشان کنند. اين است خواري و رسوايي براي آنان در اين جهان و در آن جهان عذابي بزرگ دارند».
{{جعبه اطلاعات آیه
| عنوان        =معنای آیه ۳۳ سوره مائده
| تصویر        =
| توضیح تصویر=
| اندازه تصویر =
| نام‌های دیگر =
| واقع در سوره=سوره مائده
| شماره آیه    =۳۳
| جزء            =۶
| شأن نزول    =
| مکان نزول    =
|  موضوع      =
| درباره        =بیان حکم محارب با خدا و رسول خدا(ص)
| سایر          =
| آیات مرتبط  =
}}


اين آيه در حقيقت بحثي را که در مورد قتل نفس در آيات سابق بيان شد، تکميل مي کند و جزاي افراد متجاوزي را که بروي مسلمانان اسلحه مي کشند و با تهديد به مرگ و حتي کشتن، اموال شان را به غارت مي برند، با شدت هر چه تمام تر بيان مي کند، و مي گويد: کيفر کساني که با خدا و پيامبر به جنگ بر مي خيزند و در روي زمين دست به فساد مي زنند اين است که يکي از چهار مجازات در مورد آن ها اجراء شود:
{{پاسخ}}
 
قرآن در آیه ۳۳ [[سوره مائده]]، چهار حکم برای [[محارب]] و [[مفسدین فی الارض|مفسد فی الارض]] اعلام کرده است: کشته شوند، یا به دار آویخته شوند، یا دست و پای ایشان قطع شود یا تبعید گردند. محارب با خدا و [[رسول خدا(ص)]]، به معنای تهدید جان و مال و ناموس مردم با اسلحه است و منظور محاربه با مردم است که به منزله محاربه با خدا و رسول او دانسته شده است. قطع دست و پا در این آیه بنابر نظر مفسرین و فقها، همان حکم قطع چهار انگشت دست در دزدی، می‌باشد. مجازاتی که در آیه برای محارب در نظر گرفته شده است بر اساس اقدام مجرمانه‌ای است که از ایشان سر زده است.
ـ «نخست» اين که کشته شوند؛
 
ـ «ديگر» اين که به دار آويخته شوند؛
 
ـ «سوم» اين که دست و پاي آن ها به طور مخالف (دست راست با پاي چپ)، بريده شود؛
 
ـ «چهارم» اين که از زميني که در آن زندگي دارند، تبعيد گردند.


در اين جا به چند نکته بايد توجه کرد:
== متن آیه ==
{{قرآن بزرگ|
إِنَّمَا جَزَاؤُاْ الَّذِینَ یحُارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فی الْأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الْأَرْضِ ذَالِک لَهُمْ خِزْی فی الدُّنْیَا وَ لَهُمْ فی الاْخِرَه عَذَابٌ عَظِیم|
|سوره=مائده
|آیه=۳۳}}
{{متن عربی|کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند، و اقدام به فساد در روی زمین می‌کنند، این است که اعدام شوند؛ یا به دار آویخته گردند؛ یا (چهار انگشت از) دست (راست) و پای (چپ) آنها، بعکس یکدیگر، بریده شود؛ یا از سرزمین خود تبعید گردند. این رسوایی آنها در دنیاست و در آخرت، مجازات عظیمی دارند.}}


۱. منظور از «محاربه با خدا و پيامبر» آن چنان که در احاديث اهل بيت وارد شده، اين است که:کسي با تهديد به اسلحه به جان يا مال مردم تجاوز کند، اعم از اين که به صورت دزدان گردنه ها در بيرون شهرها چنين کاري کند و يا در داخل شهر، بنا بر اين، افراد چاقوکشي که حمله به جان و مال و نواميس مردم مي کنند نيز مشمول آن هستند.
== احکام محارب با خدا و رسول خدا ==
این آیه بحثی را که در مورد قتل نفس در آیات سابق بیان شد، تکمیل می‌کند و جزای افراد متجاوزی را که علیه مسلمانان اسلحه می‌کشند و با تهدید به مرگ و حتی کشتن، اموال‌شان را به غارت می‌برند، با شدت هر چه تمام‌تر بیان می‌کند<ref>طباطبايى، محمدحسين، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۵، ص۵۳۲.</ref> و چهار مجازات برای محاربین و مفسدین فی الارض بیان می‌کند:
# کشته شوند: {{قرآن|یُقَتَّلُواْ }}
# به دار آویخته شوند: {{قرآن| یُصَلَّبُواْ}}
# دست و پای آن‌ها به‌طور مخالف، بریده شود: {{قرآن|تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ}}
# از زمینی که در آن زندگی می‌کنند، تبعید گردند: {{قرآن|یُنفَوْاْ مِنَ الْأَرْضِ}}


ضمنا جالب توجه است که محاربه و ستيز با بندگان خدا در اين آيه به عنوان محاربه با خدا معرفي شده و اين تأکيد فوق العاده اسلام را در باره ی حقوق انسان ها و رعايت امنيت آنان ثابت مي کند.
== معانی اصطلاحی برخی از لغات ==
* منظور از «محاربه با خدا و پیامبر» آن چنان‌که در احادیث [[اهل بیت(ع)]] وارد شده، این است که: کسی با تهدید به اسلحه به جان یا مال مردم تجاوز کند، اعم از این که به صورت دزدان گردنه‌ها در بیرون شهرها چنین کاری کند یا در داخل شهر. ضمناً در این آیه محاربه و ستیز با بندگان خدا به عنوان محاربه با خدا معرفی شده و این تأکید فوق‌العاده اسلام را درباره حقوق انسان‌ها و رعایت امنیت آنان ثابت می‌کند.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۶۰.</ref>
* منظور از قطع دست و پا طبق آنچه در کتب فقهی اشاره شده، همان مقداری است که در مورد سرقت بیان گردیده است، یعنی تنها بریدن چهار انگشت از دست یا پا می‌باشد.<ref>فاضل، جمال الدین مقداد، کنز العرفان فی فقه القرآن، تهران، مرتضوی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۱۹.</ref>
در محارب و مفسد اول دست راست و سپس دست چپ قطع می‌شود.<ref>فاضل، جمال الدین مقداد، کنز العرفان فی فقه القرآن، تهران، مرتضوی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۵۲.</ref>


۲. منظور از قطع دست و پا طبق آن چه در کتب فقهي اشاره شده، همان مقداري است که در مورد سرقت بيان گرديده. يعني تنها بريدن چهار انگشت از دست يا پا مي باشد.<ref>فاضل، جمال الدين مقداد، کنز العرفان في فقه القرآن، ج۲، ص۳۵۲.</ref>
== مجازات متناسب با جرم ==
بر اساس اقدام مجرمانه‌ای که انجام می‌شود هر یک از این مجازات‌ها برای‌شان در نظر گرفته خواهد شد، برای مثال اگر افراد محارب دست به کشتن انسان‌های بی گناهی زده‌اند، مجازات قتل برای آن‌ها انتخاب می‌شود و اگر اموال مردم را به سرقت ببرند انگشتان دست آن‌ها قطع می‌شود. این مضمون در چند حدیث نیز وارد گردیده است.<ref>عروسی حویزی، عبد علی، نور الثقلین، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۶۲۲.</ref> در بسیاری از قوانین جنایی و جزائی دنیای امروز نیز این مطلب به وضوح دیده می‌شود، به عنوان مثال در پاره‌ای از جرائم، برای مجرم حبس از سه سال تا ۱۰ سال تعیین شده است. اما مفهوم آن این نیست که قاضی مطابق میل خود سال‌های زندان را تعیین نماید، بلکه منظور این است که چگونگی وقوع مجازات را که گاهی با «جهات تخفیف» و گاهی با «جهات تشدید» همراه است در نظر بگیرد و کیفر مناسبی انتخاب نماید.


۳. آيا مجازات هاي چهارگانه فوق جنبه تخييري دارد. يعني حکومت اسلام هر کدام از آن ها را در باره ی هر کسي صلاح ببيند اجراء مي کند و يا متناسب با چگونگي جرم و جنايتي است که از آن ها انجام گرفته؟ يعني اگر افراد محارب دست به کشتن انسان هاي بي گناهي زده اند، مجازات قتل براي آن ها انتخاب مي شود و اگر اموال مردم را با تهديد به اسلحه ببرند انگشتان دست و پاي آن ها قطع مي شود و اگر هم دست به آدم کشي و هم سرقت اموال زده باشند اعدام مي شوند و جسد آن ها براي عبرت مردم مقداري به دار آويخته مي شود و اگر تنها اسلحه به روي مردم کشيده اند بدون اين که خوني ريخته شود و يا سرقتي انجام گيرد به شهر ديگري تبعيد خواهند شد، شک نيست که معناي دوم به حقيقت نزديکتر است و اين مضمون در چند حديث که از ائمه اهل بيت ع نقل شده، واردگرديده است.<ref>عروسي حويزي، عبد علي، نور الثقلين، ج۱، ص۶۲۲.</ref>
در این قانون مهم اسلامی که درباره محاربان وارد شده است نیز، چون نحوه این جرم و جنایت، بسیار متفاوت است و همه محاربان یکسان نیستند، مجازات آن‌ها متفاوت ذکر شده است.


درست است که در پاره اي از احاديث، اشاره به مخير بودن حکومت اسلامي در اين زمينه شده است؛ ولي با توجه به احاديث سابق منظور از تخيير اين نيست که حکومت اسلامي پيش خود يکي از اين چهار مجازات را انتخاب نمايد و چگونگي جنايت را در نظر نگيرد. زيرا بسيار بعيد به نظر مي رسد که مسئله کشتن و به دار آويختن هم رديف تبعيد بوده باشد و مجازات همه در يک سطح باشد.
== شأن نزول ==
بیشتر مفسران معتقدند که آیه مُحاربه درباره عُرَینیان نازل شده است.
<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۱.</ref>
<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار احیاء التراث العربی،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۵.</ref>


اتفاقا در بسياري از قوانين جنايي و جزائي دنياي امروز نيز اين مطلب به وضوح ديده مي شود که براي يک نوع جنايت چند مجازات را در نظر مي گيرند، به عنوان مثال در پاره اي از جرائم، در قانون مجازات، مجرم حبس از سه سال تا ۱۰ سال تعيين شده و دست قاضي را در اين باره باز گذاشته اند. مفهوم آن اين نيست که قاضي مطابق ميل خود سال هاي زندان را تعيين نمايد، بلکه منظور اين است چگونگي وقوع مجازات را که گاهي با «جهات تخفیف » و گاهي با «جهات تشديد» همراه است در نظر بگيرد و کيفر مناسبي انتخاب نمايد.
عرینیان، مشرکانی بودند که به مدینه رفته و مسلمان شدند؛
<ref>خواجه انصاری، عبدالله بن محمد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳.</ref>اما از آنجا که آب و هوای مدینه با آنها سازگار نبود، مریض شدند و به‌دستور پیامبر(ص) از شیر شتر استفاده کرده و بهبود یافتند. آنها پس از بهبودی مرتد شده و بعد از کشتن عده‌ای از مسلمانان، شتران را دزدیده و از مدینه فرار کردند.
<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۱.</ref>
<ref>خواجه انصاری، عبدالله بن محمد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳.</ref>
به گفته علامه طباطبایی، امام علی(ع) به دستور پیامبر(ص) آنها را دستگیر کرد و نزد پیامبر برد.
<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۳۳۱.</ref>
در این هنگام آیه محاربه نازل شد و پیامبر طبق این آیه آنها را مجازات کرد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۵۹.</ref> عده‌ای معتقدند که عرینیان فقط دزدی کرده بودند. به همین دلیل پیامبر(ص) طبق آیه فقط دست و پای آنها را قطع کرد.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۳۲۶.</ref> داستان عرینیان در کتاب کافی نیز به نقل از امام صادق(ع) آمده است.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح غفاری و آخوندی، تهران، مکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۴۵.</ref>


در اين قانون مهم اسلامي که در باره ی محاربان وارد شده، چون نحوه ی اين جرم و جنايت، بسيار متفاوت است و همه ی محاربان مسلما يکسان نيستند، طرز مجازات آن ها نيز متفاوت ذکر شده است. ناگفته پيدا است شدت عمل فوق العاده اي که اسلام در مورد محاربان به خرج داده است، براي حفظ خون هاي بي گناهان و جلوگيري از حملات و تجاوزهاي افراد قلدر و زورمند و جاني و چاقوکش و آدمکش به جان و مال و نواميس مردم بي گناه است.
برای آیه محاربه، شأن نزول‌های دیگری را احتمال داده‌اند: راهزنان، دزدان کاروان حج و زیارات، مشرکان و پیمان‌شکنان.<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار احیاء التراث العربی،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۵.</ref>


در پايان آيه مي فرمايد: «اين مجازات و رسوايي آن ها در دنيا است و تنها به اين مجازات قناعت نخواهد شد، بلکه در آخرت نيز کيفر سخت و عظيمي خواهند داشت». از اين جمله استفاده مي شود که حتي اجراي حدود و مجازات هاي اسلامي، مانع از کيفرهاي آخرت نخواهد گرديد.
سپس براي اين که راه بازگشت را حتي به روي اين گونه جانيان خطرناک نبندد و در صورتي که در صدد اصلاح بر آيند راه جبران و تجديد نظر به روي آن ها گشوده باشد، مي گويد: «مگر کساني که پيش از دسترسي به آن ها توبه و بازگشت کنند که مشمول عفو خداوند خواهند شد و بدانيد خداوند غفور و رحيم است».
از اين جمله استفاده مي شود که تنها در صورتي مجازات و حد از آن ها برداشته مي شود که پيش از دستگير شدن به ميل و اراده خود از اين جنايت صرفن ظر کنند و پشيمان گردند ـ البته نياز به تذکر ندارد که توبه ی آن ها سبب نمي شود که اگر قتلي از آن ها صادر شده يا مالي را به سرقت برده اند، مجازات آن را نبينند، تنها مجازات تهديد مردم با اسلحه برداشته خواهد شد. و به عبارت ديگر توبه او تنها تأثير در ساقط شدن حق اللَّه دارد و اما حق الناس بدون رضايت صاحبان حق، ساقط نخواهد شد (دقت کنيد). و نيز به تعبير ديگر: مجازات محارب از مجازات قاتل يا سارق معمولي شديدتر است و با توبه کردن مجازات محارب از او برداشته مي شود، اما مجازات سارق و غاصب يا قاتل معمولي را خواهد داشت.<ref>تفسير نمونه، همان، ج۴، ص۳۶۰.</ref>
با توجه به نکات تفسيري، اين آيه نيز يکي از احکام الهي است که عام می باشد و برای تمام عصر ها قابلیّت اجرایی دارد و مخصوص يک دوران و حادثه ی خاصي نمي باشد.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:==
۱ـ تفسير احسن الحديث، علي اکبر قرشي، ج۳، ص۶۳ و ج۱۰، ص۱۷۸.


۲ـ تفسير هدايت؛ گروهي از مترجمان، ج۲، ص۳۱۵ و ج۱۳، ص۲۰۴.
== مطالعه بیشتر ==
* ابطحی کاشانی، سید محمد، «بحثی پیرامون مفسد فی الارض»، در فصلنامه نور علم، شماره ۴، ۱۳۶۳ش.
* بای، حسینعلی، «افساد فی الارض چیست؟ و مفسد فی الارض کیست؟»، فقه و حقوق، شماره ۹، ۱۳۸۵ش.
* شاهرودی، سید محمود، «محاربه چیست؟ محارب کیست؟»، مجله فقه اهل بیت، شماره ۱۱ و ۱۲، ۱۳۷۶ش.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
| شاخه فرعی۱ = نزول قرآن
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه = شد
  | تیترها =  
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه = شد
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
| بازبینی نویسنده =  
  | تکمیل =  
  | بازبینی =
  | اولویت =  
  | تکمیل =
  | کیفیت =  
  | اولویت = ب
  | کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:آیات قرآن]]
[[رده:علوم قرآن]]
[[رده:خشونت در اسلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۱۴:۱۸


سؤال

آیه ۳۳ سوره مائده به چه حادثه تاریخی اشاره دارد. آیا در عصر کنونی هم باید با کفار چنین برخورد کرد؟

معنای آیه ۳۳ سوره مائده
مشخصات آیه
واقع در سورهسوره مائده
شماره آیه۳۳
جزء۶
دربارهبیان حکم محارب با خدا و رسول خدا(ص)


قرآن در آیه ۳۳ سوره مائده، چهار حکم برای محارب و مفسد فی الارض اعلام کرده است: کشته شوند، یا به دار آویخته شوند، یا دست و پای ایشان قطع شود یا تبعید گردند. محارب با خدا و رسول خدا(ص)، به معنای تهدید جان و مال و ناموس مردم با اسلحه است و منظور محاربه با مردم است که به منزله محاربه با خدا و رسول او دانسته شده است. قطع دست و پا در این آیه بنابر نظر مفسرین و فقها، همان حکم قطع چهار انگشت دست در دزدی، می‌باشد. مجازاتی که در آیه برای محارب در نظر گرفته شده است بر اساس اقدام مجرمانه‌ای است که از ایشان سر زده است.

متن آیه

«کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند، و اقدام به فساد در روی زمین می‌کنند، این است که اعدام شوند؛ یا به دار آویخته گردند؛ یا (چهار انگشت از) دست (راست) و پای (چپ) آنها، بعکس یکدیگر، بریده شود؛ یا از سرزمین خود تبعید گردند. این رسوایی آنها در دنیاست و در آخرت، مجازات عظیمی دارند.»

احکام محارب با خدا و رسول خدا

این آیه بحثی را که در مورد قتل نفس در آیات سابق بیان شد، تکمیل می‌کند و جزای افراد متجاوزی را که علیه مسلمانان اسلحه می‌کشند و با تهدید به مرگ و حتی کشتن، اموال‌شان را به غارت می‌برند، با شدت هر چه تمام‌تر بیان می‌کند[۱] و چهار مجازات برای محاربین و مفسدین فی الارض بیان می‌کند:

  1. کشته شوند: ﴿یُقَتَّلُواْ
  2. به دار آویخته شوند: ﴿یُصَلَّبُواْ
  3. دست و پای آن‌ها به‌طور مخالف، بریده شود: ﴿تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ
  4. از زمینی که در آن زندگی می‌کنند، تبعید گردند: ﴿یُنفَوْاْ مِنَ الْأَرْضِ

معانی اصطلاحی برخی از لغات

  • منظور از «محاربه با خدا و پیامبر» آن چنان‌که در احادیث اهل بیت(ع) وارد شده، این است که: کسی با تهدید به اسلحه به جان یا مال مردم تجاوز کند، اعم از این که به صورت دزدان گردنه‌ها در بیرون شهرها چنین کاری کند یا در داخل شهر. ضمناً در این آیه محاربه و ستیز با بندگان خدا به عنوان محاربه با خدا معرفی شده و این تأکید فوق‌العاده اسلام را درباره حقوق انسان‌ها و رعایت امنیت آنان ثابت می‌کند.[۲]
  • منظور از قطع دست و پا طبق آنچه در کتب فقهی اشاره شده، همان مقداری است که در مورد سرقت بیان گردیده است، یعنی تنها بریدن چهار انگشت از دست یا پا می‌باشد.[۳]

در محارب و مفسد اول دست راست و سپس دست چپ قطع می‌شود.[۴]

مجازات متناسب با جرم

بر اساس اقدام مجرمانه‌ای که انجام می‌شود هر یک از این مجازات‌ها برای‌شان در نظر گرفته خواهد شد، برای مثال اگر افراد محارب دست به کشتن انسان‌های بی گناهی زده‌اند، مجازات قتل برای آن‌ها انتخاب می‌شود و اگر اموال مردم را به سرقت ببرند انگشتان دست آن‌ها قطع می‌شود. این مضمون در چند حدیث نیز وارد گردیده است.[۵] در بسیاری از قوانین جنایی و جزائی دنیای امروز نیز این مطلب به وضوح دیده می‌شود، به عنوان مثال در پاره‌ای از جرائم، برای مجرم حبس از سه سال تا ۱۰ سال تعیین شده است. اما مفهوم آن این نیست که قاضی مطابق میل خود سال‌های زندان را تعیین نماید، بلکه منظور این است که چگونگی وقوع مجازات را که گاهی با «جهات تخفیف» و گاهی با «جهات تشدید» همراه است در نظر بگیرد و کیفر مناسبی انتخاب نماید.

در این قانون مهم اسلامی که درباره محاربان وارد شده است نیز، چون نحوه این جرم و جنایت، بسیار متفاوت است و همه محاربان یکسان نیستند، مجازات آن‌ها متفاوت ذکر شده است.

شأن نزول

بیشتر مفسران معتقدند که آیه مُحاربه درباره عُرَینیان نازل شده است. [۶] [۷]

عرینیان، مشرکانی بودند که به مدینه رفته و مسلمان شدند؛ [۸]اما از آنجا که آب و هوای مدینه با آنها سازگار نبود، مریض شدند و به‌دستور پیامبر(ص) از شیر شتر استفاده کرده و بهبود یافتند. آنها پس از بهبودی مرتد شده و بعد از کشتن عده‌ای از مسلمانان، شتران را دزدیده و از مدینه فرار کردند. [۹] [۱۰] به گفته علامه طباطبایی، امام علی(ع) به دستور پیامبر(ص) آنها را دستگیر کرد و نزد پیامبر برد. [۱۱] در این هنگام آیه محاربه نازل شد و پیامبر طبق این آیه آنها را مجازات کرد.[۱۲] عده‌ای معتقدند که عرینیان فقط دزدی کرده بودند. به همین دلیل پیامبر(ص) طبق آیه فقط دست و پای آنها را قطع کرد.[۱۳] داستان عرینیان در کتاب کافی نیز به نقل از امام صادق(ع) آمده است.[۱۴]

برای آیه محاربه، شأن نزول‌های دیگری را احتمال داده‌اند: راهزنان، دزدان کاروان حج و زیارات، مشرکان و پیمان‌شکنان.[۱۵]


مطالعه بیشتر

  • ابطحی کاشانی، سید محمد، «بحثی پیرامون مفسد فی الارض»، در فصلنامه نور علم، شماره ۴، ۱۳۶۳ش.
  • بای، حسینعلی، «افساد فی الارض چیست؟ و مفسد فی الارض کیست؟»، فقه و حقوق، شماره ۹، ۱۳۸۵ش.
  • شاهرودی، سید محمود، «محاربه چیست؟ محارب کیست؟»، مجله فقه اهل بیت، شماره ۱۱ و ۱۲، ۱۳۷۶ش.


منابع

  1. طباطبايى، محمدحسين، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۵، ص۵۳۲.
  2. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۶۰.
  3. فاضل، جمال الدین مقداد، کنز العرفان فی فقه القرآن، تهران، مرتضوی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۱۹.
  4. فاضل، جمال الدین مقداد، کنز العرفان فی فقه القرآن، تهران، مرتضوی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۵۲.
  5. عروسی حویزی، عبد علی، نور الثقلین، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۶۲۲.
  6. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۱.
  7. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار احیاء التراث العربی،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۵.
  8. خواجه انصاری، عبدالله بن محمد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳.
  9. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۱.
  10. خواجه انصاری، عبدالله بن محمد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۳.
  11. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۳۳۱.
  12. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۵۹.
  13. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۳۲۶.
  14. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح غفاری و آخوندی، تهران، مکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۴۵.
  15. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار احیاء التراث العربی،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۵.