موانع فهم حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(ابرابزار)
(اصلاح ارقام)
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rahmani}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۵: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
حدیث یکی از منابع با اهمیت احکام، عقائد و معارف اسلامی است؛ به همین جهت از اهمیت والایی برخوردار است و بدین جهت در روایات به نقل حدیث<ref>ر. ک. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ دوم، ج۲، ص۲۸۸–۲۹۰.</ref> و فهم و درایت آن<ref>ر. ک. همان، ص۲۹۱–۲۹۲.</ref> سفارش شده است. اما آنچه اهمیت بیش‌تری دارد همان فهم و درایت حدیث است چنان‌که امام صادق(ع) می‌فرماید: «حدیثٌ تَدْریه خیرٌ مِنْ الْفِ حدیثٍ تَرْویه»<ref>همان، ص۲۹۱.</ref> یک حدیثی که آن را بفهمی بهتر از هزار حدیثی است که فقط آن را (بدون فهم) نقل کنی. و کسی می‌تواند از احادیث اهل بیت(ع) بهره ببرد و آنها را بفهمد که هم شرائط فهم حدیث را در خود جمع کرده باشد و هم موانع آن را از خود دور کند.
'''موانع فهم حدیث''' اموری است که در روایات ذکر شده است مانند: پیش داوری؛ شتاب و عجله؛ تعصبات افراطی؛ هواپرستی؛ دنیادوستی؛ عجب و تکبر و ... . در کنار موانع فهم حدیث، بایستی به شرایط فهم حدیث نیز توجه کرد که نبود این موارد خود از موانع فهم حدیث خواهد شد.


هر چند این نوشته در صدد پرداختن به موانع فهم حدیث است ولی اشاره‌ای گذرا به شرائط فهم حدیث که فقدان آنها می‌تواند از موانع فهم حدیث باشد، مناسب به نظر می‌رسد.
==جایگاه حدیث==
حدیث یکی از منابع مهم در دستیابی به [[احکام]]، [[عقائد]] و [[معارف اسلامی]] است. در روایات به نقل حدیث<ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ دوم، ج۲، ص۲۸۸–۲۹۰.</ref> و فهم و درایت آن<ref>میزان الحکمه، ص۲۹۱–۲۹۲.</ref> سفارش شده است. آنچه اهمیت بیشتری دارد فهم و درایت حدیث است. [[امام صادق(ع)]] می‌فرماید: {{متن عربی|حدیثٌ تَدْریه خیرٌ مِنْ الْفِ حدیثٍ تَرْویه|ترجمه=یک حدیثی که آن را بفهمی بهتر از هزار حدیثی است که فقط آن را (بدون فهم) نقل کنی.}}<ref>میزان الحکمه، ص۲۹۱.</ref> برای فهم حدیث کسی می‌تواند از احادیث [[اهل‌بیت(ع)]] بهره ببرد و آنها را بفهمد که شرائط فهم حدیث را جمع کرده باشد و موانع آن را از خود دور کند.


بعضی از شرائط فهم حدیث عبارتند از:<ref>دار الحدیث، فصلنامه علوم حدیث، ش ۸، (تابستان ۱۳۷۷)، ص۲.</ref>
==شرایط فهم حدیث==
فقدان شرائط فهم حدیث می‌تواند از موانع فهم حدیث باشد. بعضی از شرائط فهم حدیث عبارتند از:


«۱. توجه به عرف زمان شارع در فهم لغات و ساختارها.
* توجه به عرف زمان شارع در فهم لغات و ساختارها؛


# نگاه مجموعی به روایات.
* نگاه مجموعی به روایات؛
# اجتهاد در فهم نصوص.
# شناخت اهداف شریعت و اصول مسلم دینی.
# شناخت تاریخ صدور روایات.
# شناخت موارد نقل به معنی.
# آشنایی با تعارض احادیث و چگونگی حل آن.
# شناخت روایات تقیه‌ای.
# شناخت ناسخ و منسوخ در احادیث.
# آگاهی از مضامین مختلف احادیث، چون: معارف، اخلاق، آداب و … و ضوابط هر یک.
بعضی از موانع فهم حدیث عبارتند از:


== ۱. پیش داوری ==
* [[اجتهاد]] در فهم نصوص؛
اگر انسان قبل از آن که سعی کند حدیث را همان‌طور که هست بفهمد به دنبال آن باشد که عقیده و فکر خودش را به کمک احادیث یا حدیثی ثابت کند، دچار پیش داوری در فهم حدیث شده و در واقع درِ فهم درست حدیث را به روی خود بسته و دچار تفسیر به رأی و تحمیل عقیده بر حدیث شده است؛ و در واقع اصلاً در صدد فهم حدیث بر نیامده است تا آن را بفهمد.


== ۲. شتاب و عجله ==
* شناخت اهداف [[شریعت]] و اصول مسلم دینی؛
شتاب در مرحله مطالعه و تحقیق از آفات بزرگ و مانع فهم دقیق و رسیدن به واقعیت است. و در روایات متعددی از عجله‌های بی‌مورد مذمت و بلکه نهی شده است.<ref>ر. ک. میزان الحکمه، همان، ج۶، ص۷۲–۷۳؛ عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ص۲۶۶–۲۶۷.</ref> که چند نمونه ذکر می‌شود:


از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که فرمودند: انّما أهلَکَ الناسَ العجله و لو أنّ الناسَ تثَبَّتوا لمْ یُهْلَکْ أحدٌ.<ref>شیخ عباس قمی، سفینه البحار، قم، اسوه، چاپ اول، ج۱، ص۴۸۹.</ref> یعنی: «مردم را عجله هلاک می‌کند، اگر مردم کارها را با تأمل [و دقت] انجام می‌دادند کسی هلاک نمی‌شد.».
* شناخت تاریخ صدور روایات؛


امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «إیّاک و العجله بالأمورِ قبْلَ أوانِها» یعنی: «مبادا هرگز در کاری که وقت آن نرسیده شتاب کنی.» و در حدیثی دیگر از امیرالمؤمنین علی(ع) می‌خوانیم: «معَ العَجَلِ یَکْثُر الزَللِ».<ref>غرر الحکم، همان، ص۲۶۷.</ref> یعنی «با عجله لغزش‌ها زیاد می‌شود».
* شناخت موارد نقل به معنی؛


== ۳. تعصبات خشک ==
* آشنایی با [[تعارض احادیث]] و چگونگی حل آن؛
اصرار ورزیدن بر آنچه به‌طور قطع حق بودنش معلوم است امری پسندیده و مطلوب است و در قرآن<ref>شوری / ۱۵؛ هود / ۱۱۲؛ جن / ۱۶؛ احقاف / ۱۳.</ref> و روایات<ref>ر. ک. میزان الحکمه، همان، ج۸، ص۲۸۶–۲۸۹.</ref> بر آن تأکید شده است و در طول تاریخ انبیاء و اولیای الهی جان خود را در این راه داده‌اند. اما اصرار و تعصب داشتن در چیزی که حق بودنش معلوم نیست یا اینکه بطلانش روشن است کاری ناپسند است<ref>ر. ک. همان، ج۶، ص۳۳۴–۳۳۶.</ref> و ریشه در بسته بودن ذهن، لجاجت، نژاد و قوم گرایی و … دارد و گاهی چنان انسان را در دام خود اسیر می‌کند که حتی حاضر نمی‌شود به آرای دیگران توجهی کند یا در نظرات خود تجدید نظر کند، تا مبادا به نتیجه‌ای غیر از آنچه که بر آن جمود و تعصب دارد برسد. پدید آمدن وهابیت، خوارج و … ناشی از همین نحوه برخورد با متون دینی است.


== ۴. هوا پرستی ==
* شناخت روایات تقیه‌ای؛
پیروی از هوای نفس انسان را به برآوردن خواهش‌های نفسانی می‌کشاند و چون بسیاری از این خواهش‌ها حرام و گمراه کننده است، شخصی که اسیر هواپرستی خویش است در برخورد با روایات نیز به کج اندیشی گرفتار شده و از فهم درست آنها بازمی‌ماند چنان‌که قرآن کریم پیروی از هوای نفس را مایه گمراهی معرفی می‌کند،<ref>ص / ۲۶؛ جائیه / ۲۳.</ref> و حضرت علی(ع) نیز می‌فرماید: أوصیکمْ بمُجانَبه الهوی، فإنّ الهوی یَدْعو إلی العَمی و هو الضلالُ فی الآخره و الدنیا:<ref>میزان الحکمه، همان، ج۱۰، ص۳۷۷.</ref> «شما را به دوری از هوای نفس سفارش می‌کنم چرا که هوای نفس انسان را به کوری می‌کشاند و آن گمراهی در آخرت و دنیاست.» و نیز می‌فرماید: «من اتَّبَعَ هواه أعْماه و أصّمَه و أذلَّه و أضلَّه»<ref>غرر الحکم، همان، ص۶۵، ح ۸۳۶.</ref> یعنی: «هر کس از هوای نفسش پیروی کند او را کور، کر، ذلیل و گمراه می‌کند.» البته واضح است که مراد، کوری و کری ظاهری نیست بلکه ظاهراً مراد این است که پیروی هوای نفس موجب می‌شود مجاری ادراکی انسان (گوش و چشم) به روی حقیقت و فهم صحیح بسته شود.


== ۵. دنیا دوستی ==
* شناخت [[ناسخ و منسوخ]] در احادیث؛
در بعضی از روایات سر منشأ هر خطایی محبت و دلدادگی به دنیا معرفی شده است<ref>ر. ک. میزان الحکمه، همان، ج۳، ص۲۹۴–۲۹۵.</ref> چنان‌که امام صادق(ع) می‌فرماید: «رأسُ کلِّ خطیئه حبُّ الدنیا»<ref>همان، ص۲۹۴.</ref>؛ اساس و ریشه هر خطایی محبت دنیاست. و مسلماً یکی از خطاها، خطا در فهم صحیح حدیث است. در حدیثی گویا تر از علی(ع) می‌خوانیم: «لَحُبُّ الدنیا صَمّتْ الأسماعَ عنْ سَماعِ الحکمه و عمیتْ القلوبَ عنْ نورِ البصیره»<ref>غرر الحکم، همان، ص۶۵، ح ۸۵۸.</ref>؛ در اثر دنیا دوستی گوش‌ها از شنیدن حکمت کر، و قلب‌ها از نور بصیرت کدر می‌شود.


== ۶. عجب (خود پسندی) و تکبر (خود برتر بینی) ==
* آگاهی از مضامین مختلف احادیث، چون: معارف، اخلاق، آداب و … و ضوابط هر یک.<ref>دار الحدیث، فصلنامه علوم حدیث، ش ۸، (تابستان ۱۳۷۷)، ص۲.</ref>
اگر انسان دچار عجب و خودپسندی شود یا مبتلا به تکبر گردد و خود را برتر و بالاتر از دیگران بداند، خود را در تارهای عنکبوتی گرفتار کرده و نمی‌تواند با آزاداندیشی و استفاده از آراء دیگران به حقیقت معنی حدیث یا پی ببرد. علی(ع) عجب را مایه فساد عقل می‌داند چنان‌که کبر را نیز از بدترین آفات آن معرفی می‌کند.<ref>ر. ک. همان، ح ۸۴۶ و ۸۴۹.</ref> و در حدیثی عجب را ضد صواب (درستی) دانسته و می‌فرماید: «الإعجاب ضدّ الصواب و آفه الألباب»<ref>همان، ح ۸۴۷.</ref>؛ «خود پسندی ضد [فهم] درست و آفت عقل‌هاست. و نیز درباره تکبر می‌فرماید: «لا یتعلم من یتکبر»<ref>همان، ح ۸۵۰.</ref>؛ «کسی که متکبر است علم آموزی نمی‌کند».


== ۷. استبداد و خود کامگی ==
==موانع فهم==
این صفت زشت نیز باعث دور ماندن از درک درست است چنان‌که علی(ع) می‌فرماید: «المستبِدُّ متهورٌ فی الخطأِ و الغَطِ».<ref>همان، ح ۸۶۴.</ref> انسان مستبد بی باکانه به خطا و غلط می‌افتد.


== ۸. آلودگی به گناه ==
===پیش داوری===
به حکم آیه کریمه<ref>واقعه / ۸۰.</ref> آلودگی مانع دست رسی به حقیقت قرآن است و چون اهل بیت(ع) و قرآن طبق حدیث ثقلین<ref>ر. ک. میزان الحکمه، همان، ج۱، ص۱۹۱.</ref> از هم جدایی ناپذیرند، سخنانشان پرتوی از قرآن است و دست آلودگان به گناه از فهم دقیق آن در بسیاری از مواقع کوتاه است.
حدیث باید آن‌گونه که هست فهم شود و انسان نمی‌تواند با عقیده و فکر خویش به احادیث کمک و یا حدیثی را ثابت کند. اگر چنین اقدامی در خوانش و فهم روایت اتفاق بیفتد این حدیث دچار پیش داوری و بسته شدن درب فهم آن خواهد شد. به این عمل در اصطلاح [[روایت‌شناسی]] [[تفسیر به رای]] گفته می‌شود که نوعی تحمیل عقیده شخصی بر حدیث است. با انجام چنین عملی در واقع در صدد فهم حدیث بر نیامده است.


== ۹. خستگی ==
===شتاب و عجله===
گاهی انسان در اثر کار زیاد جسمی یا فکری یا … دچار خستگی می‌شود در چنین مواقعی مغز انسان آمادگی دریافت معانی دقیق را ندارد و این خستگی مانعی بر سر راه تفکر و فهمیدن حدیث و است.
شتاب در مطالعه و تحقیق از آفات و مانع فهم دقیق و رسیدن به واقعیت است. در روایات متعددی از عجله‌های بی‌مورد مذمت و نهی شده است.<ref>میزان الحکمه، ج۶، ص۷۲–۷۳؛  تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ص۲۶۶–۲۶۷.</ref> از [[پیامبر(ص)]] نقل شده است که فرمودند: {{متن عربی|انّما أهلَکَ الناسَ العجله و لو أنّ الناسَ تثَبَّتوا لمْ یُهْلَکْ أحدٌ.|مردم را عجله هلاک می‌کند، اگر مردم کارها را با تأمل [و دقت] انجام می‌دادند کسی هلاک نمی‌شد.}}<ref>قمی، شیخ عباس، سفینه البحار، قم، اسوه، چاپ اول، ج۱، ص۴۸۹.</ref>


که در این هنگام توقع برداشت صحیح از مطالب سنگین مانند بعضی از روایات توقعی بی جاست از علی(ع) در این خصوص چنین نقل شده است: «انّ النفسَ حمْعَنَه و الاُذُن مجّاجَه فلاتجبّ فهْمک بالالْحاحِ علی قلبِک فإنّ لکلّ عضوٍ مِنَ البَدَنِ استراحه»<ref>غرر الحکم، همان، ص۶۰، ح ۶۵۳.</ref> نفس (روح انسان) همانند شتر خواسته‌هایی دارد و گوش انسان اگر میل به پذیرش نداشته باشد شنیده را رد می‌کند پس با اصرار راه فهمت را بر قلبت مبند چرا که هر عضوی از بدن نیاز به استراحت دارد.
[[امیرالمؤمنین علی(ع)]] می‌فرماید: {{متن عربی|إیّاک و العجله بالأمورِ قبْلَ أوانِها|ترجمه=مبادا هرگز در کاری که وقت آن نرسیده شتاب کنی.}} در حدیثی دیگر از امام علی(ع) آمده است: {{متن عربی|معَ العَجَلِ یَکْثُر الزَللِ|ترجمه=با عجله لغزش‌ها زیاد می‌شود.}}<ref>غرر الحکم، ص۲۶۷.</ref>


== ۱۰. لجباری ==
===تعصبات افراطی===
این صفت زشت نیز مانعی بزرگ در راه فهم انسان لجباز است. چنان‌که علی(ع) می‌فرمایند: «اللجاجُ یُفْسِدُ الرأیَ»<ref>همان، ص۶۵، ح ۸۵۳.</ref> لجبازی رأی انسان را فاسد می‌کند. و نیز می‌فرماید: «اللجوجُ لارأیَ له»<ref>همان، ح ۸۵۲.</ref> انسان لجباز رأیی ندارد.
اصرار بر آنچه به‌طور یقینی حق بودنش معلوم است، امری پسندیده و مطلوب است و در [[قرآن]]<ref>سوره شوری، آیه ۱۵؛ سوره هود، آیه ۱۱۲؛ سوره جن، آیه ۱۶؛ سوره احقاف، آیه ۱۳.</ref> و روایات<ref>میزان الحکمه، ج۸، ص۲۸۶–۲۸۹.</ref> بر آن تأکید شده است. در طول تاریخ نیز [[انبیاء]] و اولیای الهی جان خود را در راه حق داده‌اند. اما اصرار و تعصب داشتن در چیزی که حق بودنش معلوم نیست یا اینکه بطلانش روشن است کاری ناپسند است.<ref>میزان الحکمه، ج۶، ص۳۳۴–۳۳۶.</ref> این تعصب می‌تواند ریشه در بسته بودن ذهن، لجاجت، نژاد و [[قوم گرایی]] و … دارد. تعصب ناپسند انسان را اسیر نموده و حاضر نمی‌شود به آرای دیگران توجهی نماید و یا اینکه در نظرات خود تجدید نظر کند. زیرا با هم‌نظری و تجدید نظر شاید به نتیجه‌ای غیر از آنچه که بر آن جمود و تعصب دارد برسد. پدید آمدن [[وهابیت]]، [[خوارج]] و … ناشی از این نحوه برخورد با متون دینی است.


غیر از موانعی که ذکر شد ممکن است موانع دیگری نیز برای فهم حدیث وجود داشته باشد، همچنانکه بعضی از عناوین ذکر شده ممکن است با هم قابل ادغام باشند بنابراین اصراری بر محدود کردن موانع فهم حدیث با عناوینی که ذکر شد وجود ندارد.
===هوا پرستی===
پیروی از [[هوای نفس]] انسان را به برآوردن خواهش‌های نفسانی می‌کشاند و بسیاری از این خواهش‌ها [[حرام]] و گمراه کننده است، شخصی که اسیر هواپرستی خویش است ممکن است در برخورد با روایات نیز به کج اندیشی گرفتار شده و از فهم درست آنها بازماند چنان‌که قرآن پیروی از هوای نفس را مایه گمراهی معرفی می‌کند،<ref>سوره ص، آیه ۲۶؛ سوره جائیه، آیه ۲۳.</ref> و [[امام علی(ع)]] نیز می‌فرماید: {{متن عربی|أوصیکمْ بمُجانَبه الهوی، فإنّ الهوی یَدْعو إلی العَمی و هو الضلالُ فی الآخره و الدنیا|ترجمه=شما را به دوری از هوای نفس سفارش می‌کنم چرا که هوای نفس انسان را به کوری می‌کشاند و آن گمراهی در آخرت و دنیاست.}}<ref>میزان الحکمه، ج۱۰، ص۳۷۷.</ref> و نیز می‌فرماید: {{متن عربی|من اتَّبَعَ هواه أعْماه و أصّمَه و أذلَّه و أضلَّه|ترجمه=هر کس از هوای نفسش پیروی کند او را کور، کر، ذلیل و گمراه می‌کند.}}<ref>غرر الحکم، ص۶۵، ح ۸۳۶.</ref> واضح است که مراد، کوری و کری ظاهری نیست بلکه مراد این است که پیروی هوای نفس موجب می‌شود ادراک انسان به روی حقیقت و فهم صحیح بسته شود.
 
===دنیا دوستی===
در برخی از روایات سر منشأ هر خطایی محبت و دلدادگی به دنیا معرفی شده است.<ref>میزان الحکمه، ج۳، ص۲۹۴–۲۹۵.</ref> امام صادق(ع) می‌فرماید: {{متن عربی|رأسُ کلِّ خطیئه حبُّ الدنیا|ترجمه=اساس و ریشه هر خطایی محبت دنیاست.}}<ref>میزان الحکمه، ج۳، ص۲۹۴.</ref>؛ و یکی از خطاها را می‌توان خطا در فهم صحیح حدیث دانست. در حدیثی دیگر امام علی(ع) می‌فرماید: {{متن عربی|لَحُبُّ الدنیا صَمّتْ الأسماعَ عنْ سَماعِ الحکمه و عمیتْ القلوبَ عنْ نورِ البصیره|ترجمه=در اثر دنیا دوستی گوش‌ها از شنیدن حکمت کر، و قلب‌ها از نور بصیرت کدر می‌شود.}}<ref>غرر الحکم، ص۶۵، ح ۸۵۸.</ref>
 
===عجب و تکبر===
عجب به معنای خود پسندی و تکبر به معنای خود برتر بینی تعریف شده است. اگر انسان دچار عجب شود یا مبتلا به تکبر گردد و خود را برتر و بالاتر از دیگران بداند، نمی‌تواند با آزاداندیشی و استفاده از آراء دیگران به حقیقت معنی حدیث پی ببرد. امام علی(ع) عُجب را مایه فساد عقل می‌داند چنان‌که کبر را نیز از بدترین آفات آن معرفی می‌کند.<ref>غرر الحکم، ص۶۵، ح ۸۴۶ و ۸۴۹.</ref> در حدیثی نیز عُجب را ضد صواب (درستی) دانسته و می‌فرماید: {{متن عربی|الإعجاب ضدّ الصواب و آفه الألباب|ترجمه=خود پسندی ضد [فهم] درست و آفت عقل‌هاست.}}<ref>غرر الحکم، ص۶۵، ح ۸۴۷.</ref> درباره تکبر نیز می‌فرماید: {{متن عربی|لا يَتَعَلَّمُ مَن يَتَكَبَّرُ|ترجمه=کسی که متکبر است علم آموزی نمی‌کند.}}<ref>غرر الحکم، ص۶۵، ح ۸۵۰.</ref>
 
===استبداد و خود کامگی===
این صفت نیز باعث دور ماندن از درک درست است. امام علی(ع) می‌فرماید: {{متن عربی|المستبِدُّ متهورٌ فی الخطأِ و الغَطِ|ترجمه=انسان مستبد بی باکانه به خطا و غلط می‌افتد.}}<ref>غرر الحکم، ص۶۵، ح ۸۶۴.</ref>
 
===آلودگی به گناه===
آیه ۸۰ [[سوره واقعه]] آلودگی را مانع دسترسی به حقیقت قرآن بیان می‌کند. اهل‌بیت(ع) نیز مطابق [[حدیث ثقلین]]<ref>میزان الحکمه، همان، ج۱، ص۱۹۱.</ref> سخنانشان پرتوی از قرآن و تفسیر و توضیح آن است. با این توضیح دست آلودگان به گناه از فهم دقیق روایات در بسیاری از مواقع کوتاه است.
 
===خستگی===
گاهی انسان در اثر کار زیاد جسمی یا فکری و … دچار خستگی می‌شود در چنین مواقعی مغز انسان آمادگی دریافت معانی دقیق را ندارد و این خستگی مانعی بر سر راه تفکر و فهمیدن حدیث است. از امام علی(ع) در این خصوص چنین نقل شده است: {{متن عربی|انّ النفسَ حمْعَنَه و الاُذُن مجّاجَه فلاتجبّ فهْمک بالالْحاحِ علی قلبِک فإنّ لکلّ عضوٍ مِنَ البَدَنِ استراحه|ترجمه=نفس (روح انسان) همانند شتر خواسته‌هایی دارد و گوش انسان اگر میل به پذیرش نداشته باشد شنیده را رد می‌کند پس با اصرار راه فهمت را بر قلبت مبند چرا که هر عضوی از بدن نیاز به استراحت دارد.}}<ref>غرر الحکم، ص۶۰، ح ۶۵۳.</ref>
 
===لجباری===
صفت لجبازی مانعی بزرگ در راه فهم انسان است. امام علی(ع) می‌فرمایند: {{متن عربی|اللجاجُ یُفْسِدُ الرأیَ|ترجمه=لجبازی رأی انسان را فاسد می‌کند.}}<ref>غرر الحکم، ص۶۵، ح۸۵۳.</ref> و نیز می‌فرماید: {{متن عربی|اللجوجُ لارأیَ له|ترجمه=انسان لجباز رأیی ندارد.}}<ref>غرر الحکم، ص۶۵، ح۸۵۲.</ref>
 
به جز موانع ذکر شده ممکن است موانع دیگری نیز برای فهم حدیث وجود داشته باشد، هم‌چنانکه بعضی از عناوین ذکر شده ممکن است قابل ادغام باشند، بنابراین نمی‌توان موانع فهم حدیث را با عناوین ذکر شده محدود نمود. اما خصوصیت موارد ذکر شده وجود این موانع در روایات اهل‌بیت(ع) است.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱. فصلنامه علوم حدیث، تابستان ۱۳۷۷، مقاله موانع فهم حدیث، ص۲–۶.
* فصلنامه علوم حدیث، تابستان ۱۳۷۷، مقاله موانع فهم حدیث، ص۶-۲.


۲. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۶۴–۶۶.
* تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۶۶-۶۴.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


خط ۷۵: خط ۸۱:
  | شاخه اصلی = حدیث
  | شاخه اصلی = حدیث
  | شاخه فرعی۱ = فقه الحدیث
  | شاخه فرعی۱ = فقه الحدیث
  | شاخه فرعی۲ = فهم حدیث
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۸۹: خط ۹۵:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۲۴

سؤال

موانع فهم حدیث را بیان کنید؟

موانع فهم حدیث اموری است که در روایات ذکر شده است مانند: پیش داوری؛ شتاب و عجله؛ تعصبات افراطی؛ هواپرستی؛ دنیادوستی؛ عجب و تکبر و ... . در کنار موانع فهم حدیث، بایستی به شرایط فهم حدیث نیز توجه کرد که نبود این موارد خود از موانع فهم حدیث خواهد شد.

جایگاه حدیث

حدیث یکی از منابع مهم در دستیابی به احکام، عقائد و معارف اسلامی است. در روایات به نقل حدیث[۱] و فهم و درایت آن[۲] سفارش شده است. آنچه اهمیت بیشتری دارد فهم و درایت حدیث است. امام صادق(ع) می‌فرماید: «حدیثٌ تَدْریه خیرٌ مِنْ الْفِ حدیثٍ تَرْویه؛ یک حدیثی که آن را بفهمی بهتر از هزار حدیثی است که فقط آن را (بدون فهم) نقل کنی.»[۳] برای فهم حدیث کسی می‌تواند از احادیث اهل‌بیت(ع) بهره ببرد و آنها را بفهمد که شرائط فهم حدیث را جمع کرده باشد و موانع آن را از خود دور کند.

شرایط فهم حدیث

فقدان شرائط فهم حدیث می‌تواند از موانع فهم حدیث باشد. بعضی از شرائط فهم حدیث عبارتند از:

  • توجه به عرف زمان شارع در فهم لغات و ساختارها؛
  • نگاه مجموعی به روایات؛
  • شناخت اهداف شریعت و اصول مسلم دینی؛
  • شناخت تاریخ صدور روایات؛
  • شناخت موارد نقل به معنی؛
  • شناخت روایات تقیه‌ای؛
  • آگاهی از مضامین مختلف احادیث، چون: معارف، اخلاق، آداب و … و ضوابط هر یک.[۴]

موانع فهم

پیش داوری

حدیث باید آن‌گونه که هست فهم شود و انسان نمی‌تواند با عقیده و فکر خویش به احادیث کمک و یا حدیثی را ثابت کند. اگر چنین اقدامی در خوانش و فهم روایت اتفاق بیفتد این حدیث دچار پیش داوری و بسته شدن درب فهم آن خواهد شد. به این عمل در اصطلاح روایت‌شناسی تفسیر به رای گفته می‌شود که نوعی تحمیل عقیده شخصی بر حدیث است. با انجام چنین عملی در واقع در صدد فهم حدیث بر نیامده است.

شتاب و عجله

شتاب در مطالعه و تحقیق از آفات و مانع فهم دقیق و رسیدن به واقعیت است. در روایات متعددی از عجله‌های بی‌مورد مذمت و نهی شده است.[۵] از پیامبر(ص) نقل شده است که فرمودند: «انّما أهلَکَ الناسَ العجله و لو أنّ الناسَ تثَبَّتوا لمْ یُهْلَکْ أحدٌ.»[۶]

امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرماید: «إیّاک و العجله بالأمورِ قبْلَ أوانِها؛ مبادا هرگز در کاری که وقت آن نرسیده شتاب کنی.» در حدیثی دیگر از امام علی(ع) آمده است: «معَ العَجَلِ یَکْثُر الزَللِ؛ با عجله لغزش‌ها زیاد می‌شود.»[۷]

تعصبات افراطی

اصرار بر آنچه به‌طور یقینی حق بودنش معلوم است، امری پسندیده و مطلوب است و در قرآن[۸] و روایات[۹] بر آن تأکید شده است. در طول تاریخ نیز انبیاء و اولیای الهی جان خود را در راه حق داده‌اند. اما اصرار و تعصب داشتن در چیزی که حق بودنش معلوم نیست یا اینکه بطلانش روشن است کاری ناپسند است.[۱۰] این تعصب می‌تواند ریشه در بسته بودن ذهن، لجاجت، نژاد و قوم گرایی و … دارد. تعصب ناپسند انسان را اسیر نموده و حاضر نمی‌شود به آرای دیگران توجهی نماید و یا اینکه در نظرات خود تجدید نظر کند. زیرا با هم‌نظری و تجدید نظر شاید به نتیجه‌ای غیر از آنچه که بر آن جمود و تعصب دارد برسد. پدید آمدن وهابیت، خوارج و … ناشی از این نحوه برخورد با متون دینی است.

هوا پرستی

پیروی از هوای نفس انسان را به برآوردن خواهش‌های نفسانی می‌کشاند و بسیاری از این خواهش‌ها حرام و گمراه کننده است، شخصی که اسیر هواپرستی خویش است ممکن است در برخورد با روایات نیز به کج اندیشی گرفتار شده و از فهم درست آنها بازماند چنان‌که قرآن پیروی از هوای نفس را مایه گمراهی معرفی می‌کند،[۱۱] و امام علی(ع) نیز می‌فرماید: «أوصیکمْ بمُجانَبه الهوی، فإنّ الهوی یَدْعو إلی العَمی و هو الضلالُ فی الآخره و الدنیا؛ شما را به دوری از هوای نفس سفارش می‌کنم چرا که هوای نفس انسان را به کوری می‌کشاند و آن گمراهی در آخرت و دنیاست.»[۱۲] و نیز می‌فرماید: «من اتَّبَعَ هواه أعْماه و أصّمَه و أذلَّه و أضلَّه؛ هر کس از هوای نفسش پیروی کند او را کور، کر، ذلیل و گمراه می‌کند.»[۱۳] واضح است که مراد، کوری و کری ظاهری نیست بلکه مراد این است که پیروی هوای نفس موجب می‌شود ادراک انسان به روی حقیقت و فهم صحیح بسته شود.

دنیا دوستی

در برخی از روایات سر منشأ هر خطایی محبت و دلدادگی به دنیا معرفی شده است.[۱۴] امام صادق(ع) می‌فرماید: «رأسُ کلِّ خطیئه حبُّ الدنیا؛ اساس و ریشه هر خطایی محبت دنیاست.»[۱۵]؛ و یکی از خطاها را می‌توان خطا در فهم صحیح حدیث دانست. در حدیثی دیگر امام علی(ع) می‌فرماید: «لَحُبُّ الدنیا صَمّتْ الأسماعَ عنْ سَماعِ الحکمه و عمیتْ القلوبَ عنْ نورِ البصیره؛ در اثر دنیا دوستی گوش‌ها از شنیدن حکمت کر، و قلب‌ها از نور بصیرت کدر می‌شود.»[۱۶]

عجب و تکبر

عجب به معنای خود پسندی و تکبر به معنای خود برتر بینی تعریف شده است. اگر انسان دچار عجب شود یا مبتلا به تکبر گردد و خود را برتر و بالاتر از دیگران بداند، نمی‌تواند با آزاداندیشی و استفاده از آراء دیگران به حقیقت معنی حدیث پی ببرد. امام علی(ع) عُجب را مایه فساد عقل می‌داند چنان‌که کبر را نیز از بدترین آفات آن معرفی می‌کند.[۱۷] در حدیثی نیز عُجب را ضد صواب (درستی) دانسته و می‌فرماید: «الإعجاب ضدّ الصواب و آفه الألباب؛ خود پسندی ضد [فهم] درست و آفت عقل‌هاست.»[۱۸] درباره تکبر نیز می‌فرماید: «لا يَتَعَلَّمُ مَن يَتَكَبَّرُ؛ کسی که متکبر است علم آموزی نمی‌کند.»[۱۹]

استبداد و خود کامگی

این صفت نیز باعث دور ماندن از درک درست است. امام علی(ع) می‌فرماید: «المستبِدُّ متهورٌ فی الخطأِ و الغَطِ؛ انسان مستبد بی باکانه به خطا و غلط می‌افتد.»[۲۰]

آلودگی به گناه

آیه ۸۰ سوره واقعه آلودگی را مانع دسترسی به حقیقت قرآن بیان می‌کند. اهل‌بیت(ع) نیز مطابق حدیث ثقلین[۲۱] سخنانشان پرتوی از قرآن و تفسیر و توضیح آن است. با این توضیح دست آلودگان به گناه از فهم دقیق روایات در بسیاری از مواقع کوتاه است.

خستگی

گاهی انسان در اثر کار زیاد جسمی یا فکری و … دچار خستگی می‌شود در چنین مواقعی مغز انسان آمادگی دریافت معانی دقیق را ندارد و این خستگی مانعی بر سر راه تفکر و فهمیدن حدیث است. از امام علی(ع) در این خصوص چنین نقل شده است: «انّ النفسَ حمْعَنَه و الاُذُن مجّاجَه فلاتجبّ فهْمک بالالْحاحِ علی قلبِک فإنّ لکلّ عضوٍ مِنَ البَدَنِ استراحه؛ نفس (روح انسان) همانند شتر خواسته‌هایی دارد و گوش انسان اگر میل به پذیرش نداشته باشد شنیده را رد می‌کند پس با اصرار راه فهمت را بر قلبت مبند چرا که هر عضوی از بدن نیاز به استراحت دارد.»[۲۲]

لجباری

صفت لجبازی مانعی بزرگ در راه فهم انسان است. امام علی(ع) می‌فرمایند: «اللجاجُ یُفْسِدُ الرأیَ؛ لجبازی رأی انسان را فاسد می‌کند.»[۲۳] و نیز می‌فرماید: «اللجوجُ لارأیَ له؛ انسان لجباز رأیی ندارد.»[۲۴]

به جز موانع ذکر شده ممکن است موانع دیگری نیز برای فهم حدیث وجود داشته باشد، هم‌چنانکه بعضی از عناوین ذکر شده ممکن است قابل ادغام باشند، بنابراین نمی‌توان موانع فهم حدیث را با عناوین ذکر شده محدود نمود. اما خصوصیت موارد ذکر شده وجود این موانع در روایات اهل‌بیت(ع) است.


مطالعه بیشتر

  • فصلنامه علوم حدیث، تابستان ۱۳۷۷، مقاله موانع فهم حدیث، ص۶-۲.
  • تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۶۶-۶۴.


منابع

  1. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ دوم، ج۲، ص۲۸۸–۲۹۰.
  2. میزان الحکمه، ص۲۹۱–۲۹۲.
  3. میزان الحکمه، ص۲۹۱.
  4. دار الحدیث، فصلنامه علوم حدیث، ش ۸، (تابستان ۱۳۷۷)، ص۲.
  5. میزان الحکمه، ج۶، ص۷۲–۷۳؛ تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ص۲۶۶–۲۶۷.
  6. قمی، شیخ عباس، سفینه البحار، قم، اسوه، چاپ اول، ج۱، ص۴۸۹.
  7. غرر الحکم، ص۲۶۷.
  8. سوره شوری، آیه ۱۵؛ سوره هود، آیه ۱۱۲؛ سوره جن، آیه ۱۶؛ سوره احقاف، آیه ۱۳.
  9. میزان الحکمه، ج۸، ص۲۸۶–۲۸۹.
  10. میزان الحکمه، ج۶، ص۳۳۴–۳۳۶.
  11. سوره ص، آیه ۲۶؛ سوره جائیه، آیه ۲۳.
  12. میزان الحکمه، ج۱۰، ص۳۷۷.
  13. غرر الحکم، ص۶۵، ح ۸۳۶.
  14. میزان الحکمه، ج۳، ص۲۹۴–۲۹۵.
  15. میزان الحکمه، ج۳، ص۲۹۴.
  16. غرر الحکم، ص۶۵، ح ۸۵۸.
  17. غرر الحکم، ص۶۵، ح ۸۴۶ و ۸۴۹.
  18. غرر الحکم، ص۶۵، ح ۸۴۷.
  19. غرر الحکم، ص۶۵، ح ۸۵۰.
  20. غرر الحکم، ص۶۵، ح ۸۶۴.
  21. میزان الحکمه، همان، ج۱، ص۱۹۱.
  22. غرر الحکم، ص۶۰، ح ۶۵۳.
  23. غرر الحکم، ص۶۵، ح۸۵۳.
  24. غرر الحکم، ص۶۵، ح۸۵۲.