نحس بودن برخی روزها: تفاوت میان نسخهها
ابرابزار |
|||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
در تقویم اختیارات ایام ماه قمری را از امام صادق (ع) نقل کرده است که امام فرمودهاند: «روز اول، روز نیکویی است و … روز سیزدهم روز نحس است،» آیا این حدیث صحیح است؟ ایا با استناد به این روایت میتوان قائل به نحوست سیزده شد؟ | در تقویم اختیارات ایام ماه قمری را از امام صادق(ع) نقل کرده است که امام فرمودهاند: «روز اول، روز نیکویی است و … روز سیزدهم روز نحس است،» آیا این حدیث صحیح است؟ ایا با استناد به این روایت میتوان قائل به نحوست سیزده شد؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
'''نحس بودن برخی روزها''' در | '''نحس بودن برخی روزها''' در روایاتی ذکر شده است. از جمله این روایات به نحس بودن روز سیزدهم ماه اشاره دارد. این روایت که از [[امام صادق(ع)]] نقل شده، مرسل بوده و میتوان با بررسی آیات و روایات دیگر و نیز سیره اولیای خدا به صحت و یا عدم صحت این روایات پیبرد. با توجه به برخی آیات قرآن روزهای نحس وجود دارد، اما این نحس بودن به شکل مطلق مختص روزها بیان نشده است زیرا با توجه به یکسانی روزها نمیتوان روزی را نحس و روزی را سعید نامید، اما با توجه به رویدادهای رخ داده در آن روز خاص به نحسی توصیف شده است. برای رفع این مسئله نیز سفارشهایی بیان شده، از جمله [[توکل]] به خدا، صدقه دادن، [[خواندن قرآن بدون فهم معانی آن|خواندن قرآن]] و ذکرهایی که در روزهای هفته وارد شده است. | ||
==سند روایت نحس بودن سیزده== | ==سند روایت نحس بودن سیزده== | ||
روایت نحس بودن سیزده از نظر | روایت نحس بودن سیزده از نظر [[سلسله حدیث|سند]]، مرسل است. [[حدیث مرسل]] آن است که برخی از راویان حدیث در سند نیامده باشد؛ چه راوی ذکر نشده یکی باشد چه بیشتر، عمدی ترک شده باشد یا سهوی، معصوم پیامبر باشد یا امام. به عبارت دیگر، حدیث مرسل آن است که راوی، واسطه را به صورت مبهم بیاورد مثل این که بگوید {{متن عربی|عَنْ رَجُلٍ}} یا {{متن عربی|عن بعض اصحابنا}}.<ref>موسوی گرگانی، سید محسن، معجم مصطلحات الحدیث، ص۱۲۵، بند ۱۴۰.</ref> | ||
با توجه به بعض آیات | با توجه به اینکه بعض آیات و احادیث معتبر، ایام سعادت و نحوست قابل انکار نیست، ایام نحس را از دیدگاه [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن کریم]] و روایات و دلیل عقلی و سیره عملی و منطقی پیامبر و [[تعداد اهلبیت(ع)|اهل بیت]] [[دلیل عصمت انبیاء|عصمت]] و طهارت، باید مورد بررسی قرار داد. | ||
==دلیل قرآنی== | ==دلیل قرآنی در نحس بودن برخی روزها== | ||
قرآن | قرآن به صراحت از نحس بودن برخی از روزها سخن گفته است: {{قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ|ترجمه=بادی وحشتناک و سردی را در یک روز شوم مستمر بر آنان فرستادیم|سوره=قمر|آیه=19}} و {{قرآن|فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی أَیَّامٍ نَحِساتٍ|ترجمه=سرانجام تند بادی شدید و هول انگیز و سرد و سخت در روزهای شوم و پرغبار بر آنها فرستادیم.|سوره=فصلت|آیه=۱۶}} از سیاق داستان قوم عاد که این دو آیه مربوط به آن است، استفاده میشود که نحس بودن مربوط به خود آن زمانی است که باد به عنوان عذاب بر قوم عاد وزیده و آن زمان هفت شب و هشت روز پشت سر هم بوده که عذاب بهطور مستمر بر آنان نازل میشده است. امّا از این آیات بر نمیآید که این تأثیر و دخالت زمان به نحوی بوده که با گردش هفتهها، دوباره آن زمان نحسی برگردد. این معنا به خوبی از آیات استفاده میشود و در مقابل زمان نحس، در قرآن نامی از زمان سعادت آفرین آمده و در سوره دخان<ref>سوره دخان، آیه ۳ و ۴.</ref> و سوره قدر<ref>سوره قدر، آیه ۴ و ۵.</ref> ذکر شده است. | ||
==دلیل روایی== | == دلیل روایی نحس بودن برخی روزها == | ||
روایاتی | روایاتی برخی از ایام نحس شمرده از جمله آن روزها، چهارشنبه هر هفته و چهارشنبه آخر هر ماه و هفت روز از هر ماه است. از دیدگاه روایات علت نحوست در این ایام عبارت از این است که در این روزها، حوادث ناگواری بهطور مکرر اتفاق افتاده است؛ مانند رحلت رسول خدا(ص)، شهادت [[سیدالشهداء|سیدالشهدا]](ع)، انداختن [[حضرت ابراهیم(ع) در قرآن|حضرت ابراهیم]](ع) در آتش، نزول عذاب بر برخی از امتها، خلق شدن آتش و امثال اینها. | ||
یکی از روزهای نحس در روایات، روز سیزدهم | یکی از روزهای نحس در روایات، روز سیزدهم است که در روایتی منسوب به امام صادق(ع) آمده است: {{متن عربی|ترجمه=روز سیزده روز نحس و نامیمون است که انجام دادن هر کاری در آن کراهت دارد. باید در این روز از منازعات و قضاوت پرهیز کرد و ملاقات با حکام و غیر آن را در این روز ترک کرد، و نباید در این روز سر را روغن مالی کرد و نباید در این روز، موهای سر را تراشید، اگر کسی در این روز مریض شود، خوب نمیشود، و اگر کسی در چنین روز راه گم کند یا فرار نماید درمانده میماند. و اگر نوزاد پسری در این روز متولد شود باقی نمیماند مگر این که خواست خداوند تبارک و تعالی این باشد که بماند.}}<ref>ابن طاووس، الدّروع الواقیه، انتشارات آل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۱۱۴؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۶، ص۶۶.</ref> | ||
در روایت دیگر آمده است که این روز، روز نحس و بدی است که باید در آن از مراجعه به حاکم و کارگزارانش و کارهای دیگر پرهیز | در روایت دیگر آمده است که این روز، روز نحس و بدی است که باید در آن روز از مراجعه به حاکم و کارگزارانش و کارهای دیگر پرهیز کرد و نباید به دنبال حاجتی رفت.<ref>الدروع الواقیه، ص۲۶۲.</ref> سلمان فارسی گفته است: این روز، روز نحس است باید از مراجعه به سلطان،و انجام کارهای دیگر پرهیز کرد، و به دنبال هیچ حاجتی نرفت و خوابهایی که در این روز دیده میشوند پس از نه روز تعبیر میشوند.<ref>الدروع الواقیه، ص۱۱۵.</ref> | ||
==دلیل عقلی== | == دلیل عقلی نحس بودن برخی روزها == | ||
نحس بودن روز یا مقداری از زمان به این معنا است که در آن زمان به غیر از شر و بدی، حادثهای رخ ندهد و اعمال آدمی یا حداقل نوع مخصوصی از اعمال برای صاحب عمل برکت و نتیجه خوبی نداشته | نحس بودن روز یا مقداری از زمان به این معنا است که در آن زمان به غیر از شر و بدی، حادثهای رخ ندهد و اعمال آدمی یا حداقل نوع مخصوصی از اعمال برای صاحب عمل برکت و نتیجه خوبی نداشته باشد و سعادت روز درست برخلاف این است. به هیچ وجه نمیتوان بر سعادت روزی از روزها یا نحوست آن اقامه برهان کرد، زیرا طبیعت زمان از نظر مقدار طبیعتی است و اجزاء آن مثل هم هستند. بنابراین از نظر خود زمان، فرقی میان این روز و آن روز نیست؛ امّا عوامل و عللی که در حدوث حوادث مؤثرند و نیز در به ثمر رساندن اعمال تأثیر دارند، از حیطه علم و اطلاع انسانی بیروناند، لذا نمیتوان بر نبودن چنین چیزی اقامه برهان کرد، همانطور که نمیتوان بر اثبات آن اقامه برهان کرد، هر چند که وجود چنین چیزی بعید است ولی بعید بودن غیر از محال بودن است.<ref>طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۳۷–۱۴۰.</ref> | ||
==سیره عملی معصومین== | ==سیره عملی معصومین و بحث نحسی روزها== | ||
در سیره و منطق عملی رسول خدا و جانشینان آن حضرت دیده نشده است که آنها در زندگی خودشان از سعادت و نحس ایام استفاده کنند، بلکه عکس آن مشاهده میشد مانند داستان | در سیره و منطق عملی رسول خدا و جانشینان آن حضرت دیده نشده است که آنها در زندگی خودشان از سعادت و نحس ایام استفاده کنند، بلکه عکس آن مشاهده میشد مانند داستان حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه، که علی(ع) تصمیم به جنگ خوارج گرفتند، اشعث بن قیس با عجله و شتابان آمد گفت یا علی حرکت نکنید و صبر کنید، برای این که یکی از خویشاوندان من منجم است، حرفی دارد میخواهد به عرض شما برساند. | ||
حضرت فرمود بگو بیاید، آمد و گفت یا علی من در حسابهای خودم به اینجا رسیدهام، اگر شما الان حرکت کنید، به جنگ بروید، قطعاً شکست میخورید و شما و اکثریت اصحاب کشته خواهند شد، حضرت فرمود: هر کسی تو را تصدیق کند قرآن را تکذیب کرده است. اصحاب من به نام خدا حرکت کنید. به خدا اعتماد و توکل کنید، علیرغم نظر این شخص همین الان حرکت کنید. در هیچ جنگی حضرت علی(ع) به اندازه این جنگ فاتح نشده است.<ref>نهج البلاغه، خ۷۸.</ref> | حضرت فرمود بگو بیاید، آمد و گفت یا علی من در حسابهای خودم به اینجا رسیدهام، اگر شما الان حرکت کنید، به جنگ بروید، قطعاً شکست میخورید و شما و اکثریت اصحاب کشته خواهند شد، حضرت فرمود: هر کسی تو را تصدیق کند قرآن را تکذیب کرده است. اصحاب من به نام خدا حرکت کنید. به خدا اعتماد و توکل کنید، علیرغم نظر این شخص همین الان حرکت کنید. در هیچ جنگی حضرت علی(ع) به اندازه این جنگ فاتح نشده است.<ref>نهج البلاغه، خ۷۸.</ref> | ||
در نتیجه برگشت نحس بودن این ایام به جهاتی از شقاوتهای معنوی است که از علل و اسباب اعتباری منشأ میگیرد؛ به نوعی این نحوست مرتبط به این ایام است و بیاعتنایی به آن علل و اسباب، باعث نوعی شقاوت دینی میشود که این سعادت و نحوست به خاطر حوادث و واقعه دینی است که ایجاد حسن یا باعث قبح و زشتی آن | در نتیجه برگشت نحس بودن این ایام به جهاتی از شقاوتهای معنوی است که از علل و اسباب اعتباری منشأ میگیرد؛ به نوعی این نحوست مرتبط به این ایام است و بیاعتنایی به آن علل و اسباب، باعث نوعی شقاوت دینی میشود که این سعادت و نحوست به خاطر حوادث و واقعه دینی است که ایجاد حسن یا باعث قبح و زشتی آن شده است.<ref>طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۴۰–۱۴۴.</ref> و برای دفع این نحوست ایام روایاتی وارد شده است من جمله، با خواندن قرآن و دعاهای مخصوص هر روز … و روز سیزدهم نیز جزء ایام نحس است و این نحوست را میتوان با اعتماد و توکل به خدا و صدقه دادن و با خواندن قرآن، و دعاهای آن روز از بین برد. | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
== | == جستارهای وابسته == | ||
* | * [[حدیث نحس بودن ۱۲ روز از سال]] | ||
* | == مطالعه بیشتر == | ||
* مبارکی و نحوست در قرآن و سنت، محمدمهدی رادمند. | |||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} | ||
خط ۶۸: | خط ۶۴: | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
{{#seo: | |||
|title=نحس بودن برخی روزها در اسلام - روایت ایام نحس - ویکی پاسخ | |||
|title_mode=Replaced Title | |||
|keywords=نحس بودن روزها | |||
|description=قرآن و روایات به «ایام نحس» اشاره کردهاند؛ روزهایی که به دلیل حوادث ناگوار یا اعتقادات عمومی بد یمن شمرده میشوند. راهکارهای رفع نحوست را بخوانید. | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۱۷
در تقویم اختیارات ایام ماه قمری را از امام صادق(ع) نقل کرده است که امام فرمودهاند: «روز اول، روز نیکویی است و … روز سیزدهم روز نحس است،» آیا این حدیث صحیح است؟ ایا با استناد به این روایت میتوان قائل به نحوست سیزده شد؟
نحس بودن برخی روزها در روایاتی ذکر شده است. از جمله این روایات به نحس بودن روز سیزدهم ماه اشاره دارد. این روایت که از امام صادق(ع) نقل شده، مرسل بوده و میتوان با بررسی آیات و روایات دیگر و نیز سیره اولیای خدا به صحت و یا عدم صحت این روایات پیبرد. با توجه به برخی آیات قرآن روزهای نحس وجود دارد، اما این نحس بودن به شکل مطلق مختص روزها بیان نشده است زیرا با توجه به یکسانی روزها نمیتوان روزی را نحس و روزی را سعید نامید، اما با توجه به رویدادهای رخ داده در آن روز خاص به نحسی توصیف شده است. برای رفع این مسئله نیز سفارشهایی بیان شده، از جمله توکل به خدا، صدقه دادن، خواندن قرآن و ذکرهایی که در روزهای هفته وارد شده است.
سند روایت نحس بودن سیزده
روایت نحس بودن سیزده از نظر سند، مرسل است. حدیث مرسل آن است که برخی از راویان حدیث در سند نیامده باشد؛ چه راوی ذکر نشده یکی باشد چه بیشتر، عمدی ترک شده باشد یا سهوی، معصوم پیامبر باشد یا امام. به عبارت دیگر، حدیث مرسل آن است که راوی، واسطه را به صورت مبهم بیاورد مثل این که بگوید «عَنْ رَجُلٍ» یا «عن بعض اصحابنا».[۱]
با توجه به اینکه بعض آیات و احادیث معتبر، ایام سعادت و نحوست قابل انکار نیست، ایام نحس را از دیدگاه قرآن کریم و روایات و دلیل عقلی و سیره عملی و منطقی پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت، باید مورد بررسی قرار داد.
دلیل قرآنی در نحس بودن برخی روزها
قرآن به صراحت از نحس بودن برخی از روزها سخن گفته است: ﴿إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ؛ بادی وحشتناک و سردی را در یک روز شوم مستمر بر آنان فرستادیم﴾(قمر:19) و ﴿فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی أَیَّامٍ نَحِساتٍ؛ سرانجام تند بادی شدید و هول انگیز و سرد و سخت در روزهای شوم و پرغبار بر آنها فرستادیم.﴾(فصلت:۱۶) از سیاق داستان قوم عاد که این دو آیه مربوط به آن است، استفاده میشود که نحس بودن مربوط به خود آن زمانی است که باد به عنوان عذاب بر قوم عاد وزیده و آن زمان هفت شب و هشت روز پشت سر هم بوده که عذاب بهطور مستمر بر آنان نازل میشده است. امّا از این آیات بر نمیآید که این تأثیر و دخالت زمان به نحوی بوده که با گردش هفتهها، دوباره آن زمان نحسی برگردد. این معنا به خوبی از آیات استفاده میشود و در مقابل زمان نحس، در قرآن نامی از زمان سعادت آفرین آمده و در سوره دخان[۲] و سوره قدر[۳] ذکر شده است.
دلیل روایی نحس بودن برخی روزها
روایاتی برخی از ایام نحس شمرده از جمله آن روزها، چهارشنبه هر هفته و چهارشنبه آخر هر ماه و هفت روز از هر ماه است. از دیدگاه روایات علت نحوست در این ایام عبارت از این است که در این روزها، حوادث ناگواری بهطور مکرر اتفاق افتاده است؛ مانند رحلت رسول خدا(ص)، شهادت سیدالشهدا(ع)، انداختن حضرت ابراهیم(ع) در آتش، نزول عذاب بر برخی از امتها، خلق شدن آتش و امثال اینها.
یکی از روزهای نحس در روایات، روز سیزدهم است که در روایتی منسوب به امام صادق(ع) آمده است: «روز سیزده روز نحس و نامیمون است که انجام دادن هر کاری در آن کراهت دارد. باید در این روز از منازعات و قضاوت پرهیز کرد و ملاقات با حکام و غیر آن را در این روز ترک کرد، و نباید در این روز سر را روغن مالی کرد و نباید در این روز، موهای سر را تراشید، اگر کسی در این روز مریض شود، خوب نمیشود، و اگر کسی در چنین روز راه گم کند یا فرار نماید درمانده میماند. و اگر نوزاد پسری در این روز متولد شود باقی نمیماند مگر این که خواست خداوند تبارک و تعالی این باشد که بماند.»[۴]
در روایت دیگر آمده است که این روز، روز نحس و بدی است که باید در آن روز از مراجعه به حاکم و کارگزارانش و کارهای دیگر پرهیز کرد و نباید به دنبال حاجتی رفت.[۵] سلمان فارسی گفته است: این روز، روز نحس است باید از مراجعه به سلطان،و انجام کارهای دیگر پرهیز کرد، و به دنبال هیچ حاجتی نرفت و خوابهایی که در این روز دیده میشوند پس از نه روز تعبیر میشوند.[۶]
دلیل عقلی نحس بودن برخی روزها
نحس بودن روز یا مقداری از زمان به این معنا است که در آن زمان به غیر از شر و بدی، حادثهای رخ ندهد و اعمال آدمی یا حداقل نوع مخصوصی از اعمال برای صاحب عمل برکت و نتیجه خوبی نداشته باشد و سعادت روز درست برخلاف این است. به هیچ وجه نمیتوان بر سعادت روزی از روزها یا نحوست آن اقامه برهان کرد، زیرا طبیعت زمان از نظر مقدار طبیعتی است و اجزاء آن مثل هم هستند. بنابراین از نظر خود زمان، فرقی میان این روز و آن روز نیست؛ امّا عوامل و عللی که در حدوث حوادث مؤثرند و نیز در به ثمر رساندن اعمال تأثیر دارند، از حیطه علم و اطلاع انسانی بیروناند، لذا نمیتوان بر نبودن چنین چیزی اقامه برهان کرد، همانطور که نمیتوان بر اثبات آن اقامه برهان کرد، هر چند که وجود چنین چیزی بعید است ولی بعید بودن غیر از محال بودن است.[۷]
سیره عملی معصومین و بحث نحسی روزها
در سیره و منطق عملی رسول خدا و جانشینان آن حضرت دیده نشده است که آنها در زندگی خودشان از سعادت و نحس ایام استفاده کنند، بلکه عکس آن مشاهده میشد مانند داستان حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه، که علی(ع) تصمیم به جنگ خوارج گرفتند، اشعث بن قیس با عجله و شتابان آمد گفت یا علی حرکت نکنید و صبر کنید، برای این که یکی از خویشاوندان من منجم است، حرفی دارد میخواهد به عرض شما برساند.
حضرت فرمود بگو بیاید، آمد و گفت یا علی من در حسابهای خودم به اینجا رسیدهام، اگر شما الان حرکت کنید، به جنگ بروید، قطعاً شکست میخورید و شما و اکثریت اصحاب کشته خواهند شد، حضرت فرمود: هر کسی تو را تصدیق کند قرآن را تکذیب کرده است. اصحاب من به نام خدا حرکت کنید. به خدا اعتماد و توکل کنید، علیرغم نظر این شخص همین الان حرکت کنید. در هیچ جنگی حضرت علی(ع) به اندازه این جنگ فاتح نشده است.[۸]
در نتیجه برگشت نحس بودن این ایام به جهاتی از شقاوتهای معنوی است که از علل و اسباب اعتباری منشأ میگیرد؛ به نوعی این نحوست مرتبط به این ایام است و بیاعتنایی به آن علل و اسباب، باعث نوعی شقاوت دینی میشود که این سعادت و نحوست به خاطر حوادث و واقعه دینی است که ایجاد حسن یا باعث قبح و زشتی آن شده است.[۹] و برای دفع این نحوست ایام روایاتی وارد شده است من جمله، با خواندن قرآن و دعاهای مخصوص هر روز … و روز سیزدهم نیز جزء ایام نحس است و این نحوست را میتوان با اعتماد و توکل به خدا و صدقه دادن و با خواندن قرآن، و دعاهای آن روز از بین برد.
جستارهای وابسته
مطالعه بیشتر
- مبارکی و نحوست در قرآن و سنت، محمدمهدی رادمند.
منابع
- ↑ موسوی گرگانی، سید محسن، معجم مصطلحات الحدیث، ص۱۲۵، بند ۱۴۰.
- ↑ سوره دخان، آیه ۳ و ۴.
- ↑ سوره قدر، آیه ۴ و ۵.
- ↑ ابن طاووس، الدّروع الواقیه، انتشارات آل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۱۱۴؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۶، ص۶۶.
- ↑ الدروع الواقیه، ص۲۶۲.
- ↑ الدروع الواقیه، ص۱۱۵.
- ↑ طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۳۷–۱۴۰.
- ↑ نهج البلاغه، خ۷۸.
- ↑ طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۴۰–۱۴۴.