پرش به محتوا

شأن نزول سوره کوثر: تفاوت میان نسخه‌ها

Mnazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها)
بارگزاری اولیه
 
Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
در خصوص فلسفه ی نزول سوره ی کوثر و اين که چرا پيامبر به ابتر ملقب شده توضيح دهيد؟
در خصوص علت نزول سوره کوثر توضیح دهید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
اين سوره در جواب عاص بن وائل نازل گرديد که داشت وارد مسجد الحرام مي شد و پيغمبر(ص) خارج مي گرديد در باب بني سهم به هم برخوردند و به صحبت کردن ايستادند. سپس عاص نزد بزرگان قريش که در مسجد الحرام نشسته بودند، رفت. پرسيدند: با کي حرف مي زدي؟ گفت: با اين ابتر ـ و مقصودش پيغمبر(ص) بود ـ چه همان روز عبدالله پسر پيغمبر(ص) از خديجه، در گذشته بود و عرب مرد بي پسر را ابتر مي ناميدند و اين سوره بدين مناسبت نازل شد.
طبق روایات، سوره کوثر در پاسخ کسي نازل شده که به رسول خدا(ص) زخم زبان می‌زدند، چون آن‌ها طبق سنت خود، فرزند پسر را تداوم بخش برنامه‌هاي پدر مي‌شمردند و فکر مي‌کردند با رحلت پيغمبر اکرم(ص) برنامه‌هاي او به خاطر نداشتن فرزند پسر تعطيل خواهد شد؛ سوره کوثر نازل شد و به طرز اعجازآميزي خبر داد که دشمنان او ابتر خواهند بود و برنامه اسلام و قرآن هرگز قطع نخواهد شد. بشارتي که در اين سوره داده شده از يک سو ضربه‌اي بود بر اميدهاي دشمنان اسلام و از سويی تسلي خاطري بود به رسول الله(ص) که بعد از شنيدن اين توطئه دشمنان، قلبش غمگين شده بود و اين خود يکي از خبرهاي غيبي قرآن است که بعد از رسول خدا(ص)، اسلام و قرآن و نسل رسول الله روز به روز گسترش می‌یابد.


احمد بن موسي بن فضل با اسناد از يزيد بن رومان روايت مي کند که چون نزد عاص بن وائل سهمي نام حضرت را مي بردند، مي گفت: ولش کنيد او ابتر است و وارث ذکور ندارد. اگر بميرد نامش فراموش مي گردد و از دست او خلاص مي شويم. از این روی سوره ی کوثر در جواب او نازل گرديد.
[[پرونده:سوره کوثر.jpg|بندانگشتی|سوره کوثر]]


عطاء از ابن عباس روايت مي کند که عاص بن وائل به محمد(ص) شماتت مي کرد و مي گفت تو ابتري. خداوند اين سوره را در جواب او فرو فرستاد که دشمن شماتتگر تو خودش ابتر است و ما تو را کوثر [يعني فزوني در نسل و خير و شفاعت] عطا کرده ايم.<ref>ر.ک: قرشي، علي اکبر، تفسير أحسن الحديث، تهران، بنياد بعثت، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش، ج۱۲، ص۳۷۵؛ ر.ک: مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۷، ص۳۶۸.</ref>
== شأن نزول ==
سوره کوثر در جواب کسانی نازل شد که پيامبر خدا(ص) را ابتر دانسته و مي‌گفتند: او وارث پسر ندارد، اگر بميرد نامش فراموش مي‌گردد و از دست او خلاص مي‌شويم. خداوند اين سوره را در جواب آنها فرو فرستاد که دشمن شماتت‌گر تو خودش ابتر است و ما تو را کوثر عطا کرده‌ايم.
<ref>قرشي، علي اکبر، تفسير أحسن الحديث، تهران، بنياد بعثت، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش، ج۱۲، ص۳۷۵.</ref>
<ref>مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۷، ص۳۶۸. </ref>
<ref> فخر رازی، محمد، تفسيرالكبير، تهران، نشردارالكتب العلميه، ج۳۱ ، ص۱۳۳.</ref>


علامه طباطبايي نيز مي نويسند: روايات بسيار زياد رسيده که سوره ی مورد بحث در پاسخ کسي نازل شده که رسول خدا(ص) را به اجاق کوري زخم زبان زد و اين زخم زبان هنگامي بود که قاسم و عبدالله دو فرزندان رسول خدا(ص) از دنيا رفتند.
مفسران درباره اینکه چه کسی یا چه کسانی رسول خدا(ص) ابتر می‌نامیدند، گفته‌اند:


و چون جمله ی {{قرآن|إِنَّا أَعْطَيْناک...}} در مقام منت نهادن بود، با سياق متکلم مع الغير (ما) آمد که بر عظمت دلالت مي کند. چون منظور از آن، خوشدل ساختن رسول خدا(ص) بود مطلب را با واژه ی اعطاء که ظاهر در تمليک است، بيان داشت و فرمود: «ما به تو کوثر عطا کرديم».
# '''عاص بن وائل:''' برخی گفته‌اند که عاص بن وائل رسول خدا(ص) را ابتر می‌خواند و می‌گفت او نسلی ندارد تا اهدافش را زنده نگه دارد.<ref>طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۳۰، ص۲۱۲.</ref> <ref>ابن‏‌ابى‏‌حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسير القرآن العظيم، عربستان - رياض ، مكتبه نزار مصطفى الباز، چاپ سوم، ۱۴۱۹ق، ج۱۰، ص۳۴۷۰.</ref>
# '''مشرکان قریش:''' قریش که در مکه زندگی می‌کردند، با طعنه رسول خدا را ابتر می‌خواندند.<ref>طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۸۳۸.</ref><ref>ابن‏قتيبه، عبدالله بن مسلم، تفسير غريب القرآن، بیروت، دار و مكتبه الهلال، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۴۷۴.</ref>
# '''ابو جهل:''' برخی گفتند قرآن دشمن رسول خدا(ص) ابی جهل را ابتر دانسته است.<ref>نحاس، احمد بن محمد، اعراب القرآن، بیروت، دار الكتب العلميه، منشورات محمد علي بيضون، چاپ اول، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۸۹.</ref>
# '''ابو لهب:''' برخی گفته‌اند ابولهب رسول خدا(ص) را ابتر می‌خواند و خدا او را دانسته‌ است.<ref>ماوردى، على بن محمد، النكت و العيون تفسير الماوردى، بیروت، دار الكتب العلميه، منشورات محمد علي بيضون، چاپ اول، بی‌تا، ج۶، ص۳۵۶</ref>


و اين جمله از اين دلالت خالي نيست که فرزندان فاطمه(س) ذريه رسول خدا(ص) هستند، و اين خود يکي از خبرهاي غيبي قرآن کريم است، چون همان طور که مي بينيم خداي تبارک و تعالي بعد از درگذشت آن حضرت، برکتي در نسل آن جناب قرار داد، به طوري که در همه ی عالم هيچ نسلي معادل آن ديده نمي شود، آن هم با آن همه بلاها که بر سر ذريه آن جناب آوردند و گروه گروه از ايشان را کشتند.<ref>طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، ترجمه موسوي همداني، محمد باقر، قم، جامعه مدرسين، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۲۰، ص۶۳۹.</ref>
همه این دیدگاه‌ها می‌تواند باشد یعنی گاهی همه قریش می‌گفتند محمد ابتر است و با مرگش همه چیز از بین خواهد رفت، گاهی ابی‌لهب، گاهی ابی‌جهل و گاهی هم عاص بن وائل این سخن را می‌گفت و افراد دیگری هم به طعنه چنین سخنی را می‌گفتند.<ref>فخر رازى، محمد بن عمر، التفسير الكبير، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۳۲۰.</ref>


توضيح اين که: پيغمبر اکرم(ص) دو فرزند پسر از بانوي اسلام حضرت خديجه داشت: يکي «قاسم» و ديگري «طاهر» که او را «عبدالله» نيز مي ناميدند، که هر دو آن در مکه از دنيا رفتند و پيغمبر اکرم(ص) و سلم فاقد فرزند پسر شد، اين موضوع زبان بدخواهان قريش را گشود و کلمه" ابتر" را براي حضرتش انتخاب کردند.
سوره کوثر يکي از خبرهاي غيبي قرآن است، چون خداوند بعد از درگذشت رسول خدا(ص)، چنان برکتي در نسل آن جناب قرار داد که در همه عالم هيچ نسلي معادل آن ديده نمی‌شود.
<ref>طباطبايي، محمد حسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوي همداني، قم، جامعه مدرسين، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۲۰، ص۶۳۹.</ref>


آن ها طبق سنت خود، براي فرزند پسر اهميت فوق العاده اي قائل بودند، او را تداوم بخش برنامه هاي پدر مي شمردند، بعد از اين ماجرا، آن ها فکر مي کردند با رحلت پيغمبر اکرم(ص) برنامه هاي او به خاطر نداشتن فرزند ذکور تعطيل خواهد شد و خوشحال بودند. قرآن مجيد نازل شد و به طرز اعجازآميزي در اين سوره به آن ها پاسخ گفت و خبر داد که دشمنان او ابتر خواهند بودو برنامه ی اسلام و قرآن کریم هرگز قطع نخواهد شد، بشارتي که در اين سوره داده شده از يک سو ضربه اي بود بر اميدهاي دشمنان اسلام و از سوي ديگر تسلي خاطري بود به رسول الله(ص) که بعد از شنيدن اين لقب زشت و توطئه دشمنان، قلب پاکش غمگين و مکدر شده بود.<ref>تفسير نمونه، همان، ج۲۷، ص۳۶۹.</ref>
== فاطمه زهرا مصداق راهبردی از کوثر ==
{{پایان پاسخ}}
كوثر به معناي خير كثير، چيزي است كه شأنيّت زياد شدن را داشته باشد.
{{مطالعه بیشتر}}
<ref> طبرسى، فضل بن حسن، ‏مجمع البيان في تفسير القرآن‏، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش‏، ج۱۰، ص۸۳۵.</ref>
==معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:==
و به هر چيزي كه در آن خير و بركت نباشد، ابتر گفته مي¬شود.<ref>قرطبى، محمد بن احمد، الجامع لأحكام القرآن‏، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، ۱۳۶۴ش‏، ج۲۰، ص۲۲۳.</ref>
بنابراین كوثر يك معنى جامع و وسيع دارد و آن خير كثير و فراوان است و مصاديق آن زياد می‌باشد.


۱ـ تفسير انوار درخشان، سيد محمد حسين حسيني همداني، ج۱۸، ذيل سوره کوثر.
بسيارى از علماى شيعه يكى از روشن‌ترين مصداق‌هاى آن را وجود مبارك فاطمه زهرا(ع) دانسته‌‏اند، چرا كه شان نزول آيه مى‏‌گويد: آنها پيغمبر اكرم را متهم مى‏‌كردند كه نسلش دوام ندارد، قرآن ضمن نفى سخن آنها، مى‏‌گويد: ما به او كوثر داديم. از اين تعبير استفاده مى‏‌شود كه مصداق بارز و راهبردی اين خير كثير همان فاطمه زهرا است، زيرا نسل و ذريه پيامبر به وسيله همين دختر در جهان انتشار يافت، نسلى كه نه تنها فرزندان جسمانى پيغمبر بودند، بلكه آئين او و تمام ارزش‌هاى‏ اسلام را حفظ كردند، به آيندگان ابلاغ نمودند، نه تنها امامان معصوم(ع)، بلكه سادت زیادی از فرزندان فاطمه ع در سراسر جهان پخش شدند كه در ميان آنها علماى بزرگ، نويسندگان، فقها، محدثان، مفسران و فرماندهان بزرگی بودند كه با ايثار و فداكارى در حفظ آئين اسلام كوشيدند.<ref>مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج‏۲۷، ص۳۷۶.</ref>


۲ـ تفسير جوامع الجامع، فضل بن حسن طبرسي، ترجمه گروهي از مترجمان، ج۶، ذيل سوره کوثر.
فخر رازى از علمای اهل سنت در ضمن تفسيرهاى مختلف كوثر مى‏‌گويد:
{{پایان مطالعه بیشتر}}
قول سوم اين است كه اين سوره به عنوان رد بر كسانى نازل شده كه پسر نداشتن پيغمبر اكرم خرده مى‏‌گرفتند، بنا بر اين معنى سوره اين است كه خداوند به او نسلى مى‏‌دهد كه در طول زمان باقى مى‌‏ماند، ببين چه اندازه از اهل بيت را شهيد كردند، در عين حال جهان مملو از آنها است، اين در حالى است كه از بنى اميه شخص قابل ذكرى در دنيا باقى نماند، سپس بنگر و ببين چقدر از علماى بزرگ در ميان آنهاست، مانند باقر و صادق و رضا و ... .<ref>فخر رازی، محمد، تفسيرالكبير، تهران، نشردارالكتب العلميه، ج۳۱ ، ص۱۳۳.</ref>


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = نزول قرآن
| شاخه فرعی۱ = نزول قرآن
|شاخه فرعی۲ =  
| شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه = شد
  | تیترها =  
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه = شد
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =  
  | بازبینی =  
  | بازبینی =  
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت = ب
  | کیفیت =  
  | کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:علوم قرآن]]
[[رده:سوره‌های قرآن]]
[[رده:مقاله‌های پیشنهادی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۲۹

سؤال

در خصوص علت نزول سوره کوثر توضیح دهید؟

طبق روایات، سوره کوثر در پاسخ کسي نازل شده که به رسول خدا(ص) زخم زبان می‌زدند، چون آن‌ها طبق سنت خود، فرزند پسر را تداوم بخش برنامه‌هاي پدر مي‌شمردند و فکر مي‌کردند با رحلت پيغمبر اکرم(ص) برنامه‌هاي او به خاطر نداشتن فرزند پسر تعطيل خواهد شد؛ سوره کوثر نازل شد و به طرز اعجازآميزي خبر داد که دشمنان او ابتر خواهند بود و برنامه اسلام و قرآن هرگز قطع نخواهد شد. بشارتي که در اين سوره داده شده از يک سو ضربه‌اي بود بر اميدهاي دشمنان اسلام و از سويی تسلي خاطري بود به رسول الله(ص) که بعد از شنيدن اين توطئه دشمنان، قلبش غمگين شده بود و اين خود يکي از خبرهاي غيبي قرآن است که بعد از رسول خدا(ص)، اسلام و قرآن و نسل رسول الله روز به روز گسترش می‌یابد.

سوره کوثر

شأن نزول

سوره کوثر در جواب کسانی نازل شد که پيامبر خدا(ص) را ابتر دانسته و مي‌گفتند: او وارث پسر ندارد، اگر بميرد نامش فراموش مي‌گردد و از دست او خلاص مي‌شويم. خداوند اين سوره را در جواب آنها فرو فرستاد که دشمن شماتت‌گر تو خودش ابتر است و ما تو را کوثر عطا کرده‌ايم. [۱] [۲] [۳]

مفسران درباره اینکه چه کسی یا چه کسانی رسول خدا(ص) ابتر می‌نامیدند، گفته‌اند:

  1. عاص بن وائل: برخی گفته‌اند که عاص بن وائل رسول خدا(ص) را ابتر می‌خواند و می‌گفت او نسلی ندارد تا اهدافش را زنده نگه دارد.[۴] [۵]
  2. مشرکان قریش: قریش که در مکه زندگی می‌کردند، با طعنه رسول خدا را ابتر می‌خواندند.[۶][۷]
  3. ابو جهل: برخی گفتند قرآن دشمن رسول خدا(ص) ابی جهل را ابتر دانسته است.[۸]
  4. ابو لهب: برخی گفته‌اند ابولهب رسول خدا(ص) را ابتر می‌خواند و خدا او را دانسته‌ است.[۹]

همه این دیدگاه‌ها می‌تواند باشد یعنی گاهی همه قریش می‌گفتند محمد ابتر است و با مرگش همه چیز از بین خواهد رفت، گاهی ابی‌لهب، گاهی ابی‌جهل و گاهی هم عاص بن وائل این سخن را می‌گفت و افراد دیگری هم به طعنه چنین سخنی را می‌گفتند.[۱۰]

سوره کوثر يکي از خبرهاي غيبي قرآن است، چون خداوند بعد از درگذشت رسول خدا(ص)، چنان برکتي در نسل آن جناب قرار داد که در همه عالم هيچ نسلي معادل آن ديده نمی‌شود. [۱۱]

فاطمه زهرا مصداق راهبردی از کوثر

كوثر به معناي خير كثير، چيزي است كه شأنيّت زياد شدن را داشته باشد. [۱۲] و به هر چيزي كه در آن خير و بركت نباشد، ابتر گفته مي¬شود.[۱۳] بنابراین كوثر يك معنى جامع و وسيع دارد و آن خير كثير و فراوان است و مصاديق آن زياد می‌باشد.

بسيارى از علماى شيعه يكى از روشن‌ترين مصداق‌هاى آن را وجود مبارك فاطمه زهرا(ع) دانسته‌‏اند، چرا كه شان نزول آيه مى‏‌گويد: آنها پيغمبر اكرم را متهم مى‏‌كردند كه نسلش دوام ندارد، قرآن ضمن نفى سخن آنها، مى‏‌گويد: ما به او كوثر داديم. از اين تعبير استفاده مى‏‌شود كه مصداق بارز و راهبردی اين خير كثير همان فاطمه زهرا است، زيرا نسل و ذريه پيامبر به وسيله همين دختر در جهان انتشار يافت، نسلى كه نه تنها فرزندان جسمانى پيغمبر بودند، بلكه آئين او و تمام ارزش‌هاى‏ اسلام را حفظ كردند، به آيندگان ابلاغ نمودند، نه تنها امامان معصوم(ع)، بلكه سادت زیادی از فرزندان فاطمه ع در سراسر جهان پخش شدند كه در ميان آنها علماى بزرگ، نويسندگان، فقها، محدثان، مفسران و فرماندهان بزرگی بودند كه با ايثار و فداكارى در حفظ آئين اسلام كوشيدند.[۱۴]

فخر رازى از علمای اهل سنت در ضمن تفسيرهاى مختلف كوثر مى‏‌گويد: قول سوم اين است كه اين سوره به عنوان رد بر كسانى نازل شده كه پسر نداشتن پيغمبر اكرم خرده مى‏‌گرفتند، بنا بر اين معنى سوره اين است كه خداوند به او نسلى مى‏‌دهد كه در طول زمان باقى مى‌‏ماند، ببين چه اندازه از اهل بيت را شهيد كردند، در عين حال جهان مملو از آنها است، اين در حالى است كه از بنى اميه شخص قابل ذكرى در دنيا باقى نماند، سپس بنگر و ببين چقدر از علماى بزرگ در ميان آنهاست، مانند باقر و صادق و رضا و ... .[۱۵]

منابع

  1. قرشي، علي اکبر، تفسير أحسن الحديث، تهران، بنياد بعثت، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش، ج۱۲، ص۳۷۵.
  2. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۷، ص۳۶۸.
  3. فخر رازی، محمد، تفسيرالكبير، تهران، نشردارالكتب العلميه، ج۳۱ ، ص۱۳۳.
  4. طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۳۰، ص۲۱۲.
  5. ابن‏‌ابى‏‌حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسير القرآن العظيم، عربستان - رياض ، مكتبه نزار مصطفى الباز، چاپ سوم، ۱۴۱۹ق، ج۱۰، ص۳۴۷۰.
  6. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۸۳۸.
  7. ابن‏قتيبه، عبدالله بن مسلم، تفسير غريب القرآن، بیروت، دار و مكتبه الهلال، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۴۷۴.
  8. نحاس، احمد بن محمد، اعراب القرآن، بیروت، دار الكتب العلميه، منشورات محمد علي بيضون، چاپ اول، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۸۹.
  9. ماوردى، على بن محمد، النكت و العيون تفسير الماوردى، بیروت، دار الكتب العلميه، منشورات محمد علي بيضون، چاپ اول، بی‌تا، ج۶، ص۳۵۶
  10. فخر رازى، محمد بن عمر، التفسير الكبير، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۳۲۰.
  11. طباطبايي، محمد حسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوي همداني، قم، جامعه مدرسين، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۲۰، ص۶۳۹.
  12. طبرسى، فضل بن حسن، ‏مجمع البيان في تفسير القرآن‏، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش‏، ج۱۰، ص۸۳۵.
  13. قرطبى، محمد بن احمد، الجامع لأحكام القرآن‏، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، ۱۳۶۴ش‏، ج۲۰، ص۲۲۳.
  14. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج‏۲۷، ص۳۷۶.
  15. فخر رازی، محمد، تفسيرالكبير، تهران، نشردارالكتب العلميه، ج۳۱ ، ص۱۳۳.